یا اساسا دوگانگی حقیقی میان علم و عمل و یا ایمان و عمل امکان پذیر است

▫️بسم الله الرحمن الرحیم
مساله ای که در این جلسه برای بنده بیش از مسائل دیگر پررنگ شد، مساله ای بود که استاد عزیز هم یکی دوبار در طی جلسه مطرح کردند و آن هم این بود که آیا اساسا دوگانگی حقیقی میان علم و عمل و یا ایمان و عمل امکان پذیر است یا خیر؟
خب پاسخ اولیه بر اساس مشهودات، ساده است و آن هم اینکه بله، چه بسا انسان به چیزی عالم بوده و بدان عامل نباشد. و یا اینکه عملی را مرتکب شده بدون آنکه پشتوانه های علمی آن را دارا باشد. اما اگر بخواهیمک کمی با نگاه انسان شناسی فلسفی بیشتر روی این مقوله فکر کنیم، مساله کمی پیچیده تر بنظر میرسد. اگر به «اتحاد علم و عالم و معلوم» فلسفه صدرایی و به نظریه «اتحاد عمل و عامل و معمول» پایبند باشیم، چگونه قضاوتی میبایست در مورد حد وسط(؟) این دو یعنی عالم و عامل داشته باشیم؟ چگونه این گسست در یک نفس انسانی معنا پیدا میکند؟ عالم که با علمش اتحاد وجودی پیدا میکند(یعنی علم برایش حضوری میشود)، همین عالم وقتی عامل میشود و نتیجه اش این است که با عملش اتحاد وجودی پیدا کند،چگونه یک نفس میتواند متحد با دو حیث و یا معنای از وجود(؟) شود؟ نسبت این بحث با مباحث مربوط به عقل نظری و عقل عملی چیست؟ خلق اراده در انسان چه فرآیندی دارد؟ نسبت اراده با ایمان وباور چیست؟ علم چگونه از ساحت و عالم عقل به ساحت قلب که پایین تر از عالم عقل و از عالم مثال است منتقل میشود؟ آیا پاسخ همه این سوالات را میتوان از بحث های علم النفس فلسفه اسلامی برداشت کرد؟
تمت.

پ.ن: متاسفانه نگارنده حداقل دوسالی است که از فضای مطالعات فلسفه اسلامی فاصله گرفته و مسلط به آن نیست. اگر متن از این جهت اشکالاتی داشت خوشحال میشوم تذکر دهید.
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_2
#جلسه_102

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها