آزاداندیشی دعوت به سوی خدا

یکی از اهداف آزاداندیشی دعوت به سوی خدا است؛ این هدف به خصوص زمانی معنا پیدا می‌کند که جوهره آزاداندیشی را حق‌طلبی بدانیم؛ وقتی حق‌طلبی مطرح باشد؛ مگر حقی بالا‌تر از خداوند متعال هست؟ اساسا مگر غیر از خداوند حقی هم هست؟ لذا هنگامی که دعوت به آزاداندیشی می‌کنیم در واقع در حال دعوت به حق و حق‌طلبی هستیم؛ حق‌طلبی شاید در نگاه ابتدایی ادبیاتی فرادینی داشته باشد ولی با نگاه‌های متاملانه‌ شاید بتوان گفت اساسا شریعت -قبل از موقف شناخت- خودش عین حقیقت است؛ این قبل از این است که به عالم انسانی برسیم؛ ماهیت شریعت عین حقیقت است و این پیشفرض شریعت است که عین حقیقت است؛ چون متکی بر مفاسد و مصالح است و جعل آن الهی است، نه انسانی؛ (در معنای شریعت نیازمند تامل‌های بیشتر هستیم)

بنابراین هنگامی که شریعت خودش را حق و حقیقت می‌داند؛ لذا در اینجا نه تنها از آزاداندیشی باز نمی‌دارد بلکه دعوت و حتی می‌توان گفت تکلیف به آزاداندیشی و حق‌طلبی می‌کند؛ و حتی شاید بتوان گفت سخت‌گیری‌هایی هم که شریعت دارد، برای حقیقت‌گرا شدن است؛

لذا می‌توان گفت نه تنها دعوت آزاداندیشی به سمت خدا و شریعت است؛ دعوت شریعت هم به سمت آزاداندشی و حق‌طلبی است؛ و حتی شاید بتوان گفت که علاوه به دعوت به آزاداندیشی، دستور به آزاداندیشی می‌دهد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها