از پایبندی‌های آزادی بیان

آزادی بیان برای ما «تابعی» از آزاداندیشی است؛ به معنا که به دنبال آزاداندیشی است که آزادی بیان مطرح می‌شود والّا شاید فی نفسه نتوانیم آزادی بیان را قبول کنیم؛ به عبارتی دیگر از آنجایی که به دنبال حق هستیم و حق‌طلب هستیم، لازمه‌ی آن را آزادی بیان می‌بینیم؛ و لازمه‌ای که سبب جواز آزادی بیان است، خود در همان ابتدا آزادی بیان را قید می‌زند؛ به تعبیری آزادی بیان در همان هنگام تشکیل نتفه، مقید به حق نتفه آن بسته می‌شود؛ آزادی بیان اگر بخواهد موجب گم شدن حق و حقیقت بشود و کارکرد اصلی خود که روشن کردن حق باشد را از دست بدهد و اثری ضد کارکرد اصلی خود را داشته باشد، جواز ندارد؛ به تعبیری دیگر آزادی بیان مقید به حق و حقیقت است.

در راستای همین قید خوردن آزادی بیان به «حق و حقیقت» شاید بتوان یک توصیه دیگر نیز در آزادی بیان داشت که اگر به حد الزام نرسد، حداقل در حد یک توصیه اخلاقی هست؛

اگر مناط آزادی بیان «حق» باشد؛ شاید بتوان ادعا کرد سخن گفتن هنگامی که به اندازی کافی تامل و تفکر نشده است، ناروا است و نه تنها در حق موضوع مورد سخن بلکه در حق مخاطب سخن نیز ظلم می‌شود؛ لذا اینجا می‌توان گفت یکی از موارد تقوای سخن گفتن، تفکر و تامل کافی روی آن است؛ و این توصیه در هنگامی که مسئله اهمیت پیدا می‌کند، به صورت طبیعی چند برابر می‌شود و نیازمند تقوای بیشتری است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها