وظیفه ی اصلی حوزه ها دخالت کامل در دنیاست…

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از مرگ معاویه وقتی عامل حکومت اموی خواست تا از حضرت سیدالشهدا ع بیعت بگیرد وقتی دید ایشان تعلل میکنند قریب به این معانی عرض کرد که بیعت کردن یک کلمه است شما این را انجام بدهید و از جنگ و خونریزی جلوگیری کنید و بعد هم در سلامت به دین خودتان مشغول باشید؛ اما سیدالشهدا ع این مساله را نپذیرفتند و زیر بار پذیرش حکومت یزید نرفتند.

مخالفت با روی کارآمدن یک سیاستمدار در ابتدای استقرار حکومت او یکی از سیاسی ترین اقدامات محسوب میشود، اقدامی که حضرت سید الشهدا ع در امتدا آن جان شریف خودشان و 72 تن از بهترین و مومن ترین مردمان آن روزگار را فدا کردند.

به راستی چه سری است که حسین، این امام مقدس که رکن رکین هستی است، و خداوند، عالم و عالمیان را برای محبت پنج نفر که یکی از آنها اوست آفریده جان بسیار گران بهای خود را در چنین امری فدا میکند؟ مگر سر کار آمدن یک سیاستمدار چه میزان اهمیت دارد؟ آیا اهمیتش از جان حسین ع هم بالا تر است؟ براستی چرا تغییر حاکم مساله ی نابودی یا عدم نابودی دین خدا را به میان می آورد؟ مگر دین خدا چیست که چنین دستخوش تهدید قرار میگیرد؟

دین اگر دستور رسیدن به سعادت است، و سعادت اگر حتی صرفا امری اخروی تلقی میشود، باید گفت دین دنیا را مزرعه ی آخرت میداند، یعنی کاشت و داشت را اینجا و برداشت و محصول را آخرت میداند، پس اساسا دین دستور کاشت و داشت در دنیا است…
اما به راستی چه راهکاری جز در دست گرفتن سررشته های امور بهینه ترین و عاقلانه ترین ورود برای اداره ی آخرت گرای دنیاست؟

آیا میشود دین داشت و سررشته ی امور را به دست ضدیت با خدا داد؟ آیا در حالیکه سررشته های امور در دستان کسی است که به ضدیت با زندگی خدایی برخاسته است، یا حداقل به سمت زندگی خدایی سوق نمیدهد میتوان زندگی ای کاملا خدایی داشت؟

اگر نشدنی است، پس لا جرم مهمترین ماموریت دینداران و کسانی که مشغولیت اصلی شان مساله ی دین است، این است که سررشته های امور را به نعفع دین و یعنی به نفع دخالت و تحقق تعالیم دین در دست بگیرند…

و همین مهم است که مساله ی وصایت نبی ص و امامت را معنا میبخشد و به تبع آن الگوی بسیار مترقی و الهی ولایت فقیه را…

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها