عبرتی از بعثت حضرت موسی ع

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن اشاراتی به بعثت حضرت موسی (ع) دارند، در آنجا یاد میکنند از آیه 20 سوره مبارکه شعراء که میفرماید «قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ» من آن کار را انجام دادم در حالیکه از گمراهان بودم.

حضرت آقا توضیحاتی دارند در مورد معنای «ضال» در اینجا که پس از مرور کوتاه ما وقع داستان حضرت موسی ع آن را عرض میکنم:

در داستان حضرت موسی ع میبینیم که ایشان سالها پیش از بعثت شان طی دو روز متوالی در دفاع از شخصی در دو دعوا شرکت میکنند؛ در روز اول کار دعوا به جایی میرسد که حضرت موسی ع مشتی به طرف مقابل میزنند و او در اثر این مشت جان خودش را از دست میدهد، اما در روز دوم داستان کمی پر مولفه تر میشود به این بیان که در روز دوم شخص مقابل در دعوا یک حرف تنبه برانگیزی میزند و اعتراضی به حضرت موسی ع میکند و میگوید «تو مصلح نیستی!» همچنین شخصی به ایشان خبر میدهد که چشم پرکن ها دنبال تو میگردند تا تو را بکشند و موسی ع به همین دلیل از آن شهر فرار میکند، و این فرار سر منشا یک سیر تربیتی برای تبدیل شدن از موسی ع در این موقف به یک پیامبر آن هم در موقف کلیم اللهی میشود.

پس از طی شدن این مراحل و مبعوث شدن ایشان و پس از شروع دعوت، ایشان همان آیه ی مذکور را میفرمایند.

اما چرا ایشان تعبیرشان از کاری که پیش از اینها و در برابر آن شخص کرده بودند این بود  که من در آن موقع گمراه بودم؟

از آیات شریفه و توضیحات حضرت آقا چنین بر می آید که حضرت موسی ع حتی سالها پیش از بعثت نیز یک فعالیت گسترده اجتماعی با داعیه اصلاح داشته است، اما او پس از این سیر تربیتی که بر او میگذرد متوجه میشود که چارچوب کاری اش و یا به تعبیر ما «طرح» اصلاحش درست نبوده است و نتیجه بخش نبوده، یکی از نشانه های این مهم این است که او به هنگام مواجهه با شخصی که بحث دارد و علی القاعده سوژه ی اصلاح است کارش به دعوا میشکد و او را میکشد؛ و این همان اشکالی است که شخص دوم فردای قتل به او کرده بود که تو با این وضع مواجهه ای که داری دروغ میگویی که مصلحی!

یکی از عبرت های این داستان این است که حتی شخصیتی با مشخصات حضرت موسی ع علیرغم دارا بودن مایه های بلند انسانی، و علیرغم جایگاه اجتماعی بالا و شناخت صحنه، و داشتن فعالیت اجتماعی و … نقشه ای که برای پیشبرد کارش میکشد نقشه ای نا مصیب است و خداوند باید جوری برای او تقدیر کند و او را تدبیر و تربیت کند که او بتواند به موفقیت دست یابد آنچنان که دست یافت.

البته اینکه فرایند تربیت ایشان چه بوده و چه اتفاقاتی افتاده است، خود بحثی جداگانه میطلبد…

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها