ملی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_17
#جلسه_210

« ملی »

شاید در تحلیل این مفهوم آن را بسیار هم افق و نزدیک به مفهوم مردم ارزیابی کنیم، اما نخست در این جا آن چه به ذهن می رسد را بیان می کنیم و بعد هر میزان که در تحلیل مفهوم « مردم » نیز کارآیی داشت از آن بهره می بریم

در درجه ی اول مشخص است که کلمه ی « ملت » یک اسم جمع است و محکی آن «یک» « مجموع » است، یک هویت واحد که برآمده از مجموعه ای از چیزهاست. وقتی می گوییم ملت ایران ملت مقاومی است، یا ملت عزتمندی است، یا ملت مستقلی است و … در واقع در مورد تک تک افراد صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد یک هویت واحد سخن می گوییم، هویتی که علیرغم تمام تکثر ها و تفاوت ها و شدت و ضعف های افراد تشکیل دهنده اش یک وصفی دارد که بر کلیت این عنوان مجموعی صدق می کند.

به عنوان مثال ما وقتی به یک خاندان نگاه می کنیم و میبینیم که این خاندان دارای مثلا ده شهید هستند، میگوییم این خاندان خاندانی حزب اللهی هستند، یا می گوییم این خاندان دین شان را به انقلاب ادا کرده اند ( کما اینکه مثلا امام فرمودند اصفهان دین اش را به انقلاب ادا کرده است ) و …، در این بیان در حالی که ای بسا این ده نفر 10 درصد این خاندان هم شاید نباشند ولی این وصف در مورد این خاندان درست است، چرا که بالاخره مجموع مناسبات درون این خاندان، ارزش ها تربیت ها و … باعث میشود که برآیند این خاندان به چنین نقطه ای برسد که ده نفر انسان به جبهه بروند و به شهادت برسند.

« ملی » هم یعنی منسوب به ملت، منسوب به این هویت واحد مجموعی که فارغ از تک تک افراد به دست می آید.

اما یک سسوال باقی می ماند و آن این که چه نشانه هایی را می توانیم به عنوان نشانه های وصف یک ملت به یک صفت قلمداد کنیم؟ یا به عبارت دقیق تر ملاک صحت و سقم یک وصف برای یک ملت چه خواهد بود؟

این پرسش را خصوصا با توجه به محل بحث اصلی می توان پر رنگ کرد که از کجا بفهمیم یک ملت ( آن هویت مجموعی ) اراده اش به چه چیزی تعلق گرفته است؟

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها