ایده فرهنگی دولت انقلابی (بخش سوم)

•  اندیشه  •
#ایده_فرهنگی 1.5
#دولت_انقلابی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
دو سه یادداشت پیشین، به تأملی دربارۀ «ایدۀ فرهنگی دولت» گذشت و به یکی از مؤلفه‌های آن ایده اشارت رفت. با پوزش به نظر رسید پیش از ادامۀ بحث، تفصیلی به مقدمه داده شود و پس از آن بحث پیشین پی‌گرفته شود. لذا شمارۀ 1.5 خورده است تا قبل از متن بحث در نظر گرفته شود. بخشی از این یادداشت تأکید بر مقدمۀ گذشته است.
▫️مقدمه (1)
انقلاب اسلامی و کشور ایران در حوزۀ فرهنگ صاحب سخن و اقتدار و مقاومتهای پیروز به شمار می رود. غیر از این که لطمه‌های زیرساختی یکی دو سده استعمار ایران و جهان اسلام، بلکه جهان سوم دمار از روزگار ما در آورده است و علاوه بر آن هجمه‌های سنجیده و سنگین پس از انقلاب نیز پدیدۀ کم رمق و کم اثری نبوده است، ولی انقلاب اسلامی به لطف الهی توانسته در حوزۀ فرهنگ نیز «یک چلّۀ پُرافتخار را بدون خیانت به آرمان‌هایش پشت سر نهاده و در برابر همۀ وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کند»(بیانیه گام دوم). ما در برابر نظام سلطه و تمدن پشتیبان آن دوام آورده‌ایم و بسیاری از طرح‌های پرامید دشمن در واقع به نتیجه نرسیده است.
حضرت آقا که پس از رحلت امام موضوع تهاجم فرهنگی، بلکه شبیخون و تاراج فرهنگی را مطرح نمودند پس از سالها گفتند که لطمه خوردیم ولی به هدفشان نرسیدند. شواهد این تحلیل رهبری هم کم نیست. مثلاً وقتی جنگ سوریه با وحوش داعشی پیش می‌آید جوانان بسیاری با انگیزه‌های خالص دینی به این جنگ می‌روند و خانواده‌ها و بسیاری از مردم بلکه جو عمومی جامعه نیز در دل تخریبهای مزورانۀ یکی از ذلیل‌ترین و بی‌هویت‌ترین دولتهای این چهاردهه از آنها پشتیبانی می‌کنند. این نشان می‌دهد امور ریشه‌ای بسیاری ـ نه صرفاً از جنس مذهبی بلکه حتی از جنس انقلابی ـ زنده مانده است.
ولی بالاخره در این حوزه پرمشکل و پرمسأله هستیم؛ سمت و سوی واحد و متمرکزی نداریم، از مزیت‌های اسلامی، شیعی و انقلابی به خوبی استفاده نمی‌کنیم، الگوهای تحلیل و تدبیر انضباط علمی ندارد و شاید نمی‌تواند داشته باشد و در عین حال از نخبگیهای بالفعل نیز فاصله دارد، بسیاری از نخبگان درجۀ یک در حوزۀ فرهنگ باقی و پایدار نمی‌مانند و اگر هستند با این باور عمیق و عالمانه نیست که اقتدارات فائق و چیرۀ فرهنگ را هرچه بیشتر کشف کنند و نشان بدهند، مراکز و متولیان پیگیر مقاصد فرهنگی همچون مقولات و اجناس عالیه بسیار متنوع، متباین و واگرا است و گویا امکان اتصال زنجیروار به هم ندارند، حتی تک تک مراکز فرهنگی نیز در درون خود گرفتار این واگرایی هستند و قدرت ضبط و همگرا کردن اقدامات خود را ندارند، بدتر این که اکنون دچار نوعی سطحی‌زدگی(عوام‌زدگی)، سیاست‌زدگی و حتی نهایتاً ولنگاری فرهنگی شده‌ایم، لذا می‌توان گفت از ناحیۀ سیاست، از ناحیۀ تربیت، از ناحیۀ اقتصاد، از ناحیۀ امنیت و … شاید از همۀ نواحی بلا و مصیبت بر سر فرهنگ سرازیر می‌شود و در این میان حملات دشمن شدید و پی‌درپی و با اقتدارات روزافزون صورت می‌گیرد. این مقوله تحلیل عمیق می‌خواهد. آخر چرا؟
وقتی به بهبود می‌اندیشیم می‌توان گفت یکی از اصلی‌ترین ملاحظات در حوزۀ فرهنگ این است که روش حل مسأله در این حوزه درست است یا خیر؟ اکنون الگو و چرخۀ حل مسأله به نظر معیوب می‌رسد. این الگو خود می‌گوید که در واقع «پیش‌روی» هدف گرفته نشده است. داریم روزمرگی می‌کنیم.
هرچند اندیشۀ اسلامی یعنی اقتدارهای چند جانبه، ولی شاید همۀ نخبگان انقلابی می‌گویند اقتدارات اصلی انقلاب ما در حوزۀ فرهنگ است. فرهنگ سخن اصلی ما است. انفعالی که اکنون در حوزۀ فرهنگ داریم باید ما را به فکر راه‌حلهای واقعی و اساسی در این حوزه بیاندازد. این انفعال در حالی است که به مکتب نیرومندی تکیه داریم، مردم ما تربیت شده‌اند، ظرفیت‌های فراوان تاریخی و عصری در اختیار خود داریم، اصل پیروزی انقلاب تأثیرات مثبت فرهنگی بسیار داشته است، دست‌آوردهای انقلاب جایگاه منطقه‌ای باشکوتی به ما داده است(با آبروییم) و این را امروزه به خوبی درک می‌کنیم و … ولی منفعل و آشفته‌کاریم. باید ذهن و دلمان را برای اقدامات جدی در این حوزه آماده کنیم و برای استمرار بخشیدن به کارهای سطحی بهانه نیاوریم.
برای این که به معنای واقعی وارد حوزۀ حل مسأله شویم اموری به نظر لازم است :
الف. ایدۀ مادر
ب. عاقلۀ فرهنگ
ج. چرخۀ پیشرفت فرهنگی
به توضیح مختصر هر یک خواهیم پرداخت.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
☘️@faslefarhang
0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها