اهمیت مسئله «رابطه علم و دین»

مسئله رابطه علم و دین و در ترازی بالاتر مسئله رابطه دین و دنیا مسئله ی جدیدی برای جامعه دینی ما نیست. این مسئله در عصر کنونی با حمله همه جانبه ی مدرنیته به دین جدید شروع شد لکن در صدر اسلام هم گزاره های این دعوا بسیار زنده است. آنجا که حکومت و خلافت را از عالِم متدین جدا کردند و معتقد شدند که با وجود اینکه اولاد پیغمبر عالم ترین و مومن ترین افراد قوم هستند لکن ضرورتی ندارد که لزوما حاکم جامعه نیز باشند و دوگانه ی دین و دنیا را مطرح کردند.
دوگانه دین و دنیا ریشه ی دعوای گفتمانی در عصر کنونی است که دعواهای دیگر از آن منشعب میشود. جدا کردن دین از دنیا که از بعد وفات حضرت رسول ص در آن دمیده شد انسان را به دوگانه های دیگر بسیاری کشاند که با حذف دین از قلمرو های مختلف انسانی به مرور انسان را به سقوط کشاند.
هنر انقلاب اسلامی و امام خمینی در نظریه دین و دنیای ایشان بود. در زمانی که عده ای دنیا را به خاطر دین طلاق داده بودند و عده ای دین را به خاطر ساخت جامعه بشری کنار می گذاشتند، هنر امام ارائه ی مسیر سومی بود که بشریت را از دل دنیا عبور میداد و به آخرت می رساند. هیچکدام را کنار نمی گذاشت. بلکه دنیا را آباد میکرد و از آن استفاده میکرد و از آن عبور میکرد و به آخرت میرسید. سخن نو انقلاب همین بود.
لذا رابطه ی علم و دین نیز که یکی از وجوه رابطه ی دین و دنیاست مسئله ای بسیار حیاتی برای ماست. مسئله ای که اصل وجود انقلاب اسلامی و حتی اصل وجود اسلام با قرائت حداکثری که ما آن را قبول داریم را هدف گرفته است و اگر به سرانجام درستی نرسد می توان گفت اصلا انقلاب حرفی برای گفتن ندارد و سخن نو بودن آن دچار تردید خواهد شد.

اسلام حداقلی که خود را از آباد کردن دنیا منفک کرده است و این امور را به عرف عقلا و مکاتب دیگر واگذار کرده است و از درد بشیرت و توده های مستضعف آسوده است، این درد را با خود نمیکشد و مشکلی ندارد که مقدس مآبانه در گوشه ای بنشیند و فقط در مسائلی که به او مراجعه میشود از سر معذریت و با استفاده از اصول عملیه حکمی دهد و تشخیص موضوع و مصداق و دستگاه کلان و همه مسائل دیگر را به خود مکلف واگذار کند و مردم مستضعف جهان را با حقارت و پستی مدرنیته تنها بگذارد و سرتاسر حکومت و ولایت جهان بجز فرعیات شخصی را به غیر خدا واگذارد.
لکن کسی که دین را صراط مستقیم سعادت بشیریت میداند نمی تواند در این دوگانه ها بی تفاوت باشد و گوشه ای بنشید، بلکه باید راهی بیابد و بشر را نجات دهد. حال که راه حل امام را اجمالا میدانیم باید این اجمال را به تفصیل برسانیم و در میدان عمل نشان دهیم که اسلام عزیز دین زندگی انسان است، در همه ابعادش و در همه وجوهش.

3 3 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها