فرهنگِ فرهنگ!

بسم الله الرحمن الرحیم

فرهنگ فرهنگ

فرهنگ را اگر به هوایی که در آن تنفس میکنیم تشبیه کنیم، یا به مجموعه ی باورها و آداب و رسوم و … که زیرساخت اعمال را ما تشکیل میدهند آن را اطلاق کنیم، یک سوال پدید می آید و آن هم این است که آیا در مجموعه ی امور فرهنگی، یا به عبارتی در اداره ی فرهنگ، در تدبیر فرهنگ، و … هم فرهنگی لازم هست تا مبتنی بر آن بتوان توقعات بالا یا بالاتری را از امور فرهنگی داشت؟

به عنوان مثال آیا الگوی حل مساله در دغدغه مندان فرهنگی میتواند خودش یک مولفه ی فرهنگی در فرهنگ باشد که کار فرهنگی را جهت میدهد؟ و یا همان تبعاتی که همه جا از فرهنگ توقع میرود را در خود فرهنگ به دنبال داشته باشد؟

بر فرض پذیرش این مساله:

  1. مسئولیت ایجاد این فرهنگ با کیست؟
  2. آیا این فرهنگ را میتوان به مثابه ی ساختار فرهنگ دانست؟ تا بازسازی انقلابی فرهنگ را به عنوان مثال به معنای ایجاد فرهنگ انقلابی در امر فرهنگ بدانیم؟
  3. آیا رسیدگی به فرهنگ فرهنگ حداقل بخشی از بازسازی انقلابی فرهنگی کشور هست؟
  4. نقش دولت در این زمینه چیست؟ نقش دولتمردان چیست؟

پ.ن: رسیدگی به یادداشت کم بود چون مدتی طول کشید تا به جمع بندی برسم چه جیزی بنویسم لذا فرصتم کم بود. عذرا

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها