فناوری فرهنگی و تاریخ ایران

یکی از رفقا خاطرات راهیان نور چند سال پیش خودش را تعریف می کرد، که درمنطقه فک وقتی از اتوبوس پیاده شدند، همه منتظر بودند مسول تدارکات آب راتوزیع کند، اما آب ها را روی زمین خالی کرد. و گفت این جا منطقه ساقی کربلا است از آب خبری نیست.

 

راهیان نور با همه سادگی اش اما یکی از موفق ترین قالب فرهنگی برای انتقال معارف انقلاب در این دهه ها بوده است. چون به خوبی توانسته در رگه رگه لحظات مناطق جنگی معنا و مفهوم جبهه ها را تزریق کند. زمین های خاکی و گاهی گلی، جوانانی که از روی شوق و تمایل به خدمت رسانی می پردازند. روایانی که روی زمین کربلای ایران زینب گونه به روایت می پردازند.

نشستن در گردان کانال کمیل چسبیده به مرز عراق با خاک های رملی حس عطش 5روزه رزمنده را که اخرین لحظات با حاج همت صحبت می کند به زائر منتقل می کند. خاک هایی هم که با باد بر روی سر انسان می ریزد حس تنگه کانال کمیل و کمی از فشار آن لحظات را به انسان منتقل میکند.

 

راهیان نور هم مهندسی فرهنگی است از این جهت که توانسته فرهنگ جهاد و شهادت را در زیستی چند روزه منتقل میکند و از طرف دیگر فناوری فرهنگی است چون توانسته ثروت عظیم مناطق را بهره برداری کند. ما در کنار مهندسی فرهنگی نیازمند فناوری فرهنگی هستیم که توانمندی استخراج ثروت و تراث گذشته مان را داشته باشد.

فناوری برداشت ثروث مقاوت رییس علی دلواری، فناوری استخراج ثروت میرزا کوچک خان، و فناوری برداشت انقلاب از تمام خیابان های ایران.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها