تلاشی برای روایتی راهبردی از هندسه مسائل ایران با نظر به غائله مهرماه 1401 – بخش دوم

?بخش دوم

?مسئله فتنه: فتنه و ما ادراک ما الفتنة!
ما در باب فتنه گرفتار فقر تئوریک مفرط هستیم نه مطالعات تاریخی معتنابه و کارآمدی داریم و نه سابقه ای تئوریک به اسم #فقه_الفتنه داریم – در حالیکه تاریخ شیعه تاریخی انبوه از فتنهای ریز و درشت است – و نه مطالعات جامعه شناختی کافی در این باب داریم.
خلاصه که به خلاف جامعه های بسیط کفر که موقعیتهای بحرانی شان صرفا مربوط به اتفاقات غیر مترقبه طبیعی مثل سیل و زلزله هست و یا اتفاقات دیگری مثل درگیری مسلحانه و … جامعه ایمانی یک موقعیت بحرانی اختصاصی به اسم فتنه دارد. شناخت این موقعیت بحرانی خاص و فهم وظایف و چارچوب تکالیف رفتاری متناسب با موقعیت های فتنه آلود ضرورتی است که برای آن ذخیره دانایی معتنابهی فراهم نکرده و بالتبع برای مردم تبیین نکرده ایم. تنها مستمسک ما در فتنه ها حکمت حضرت امیر ع می باشد که می فرمایند: «کُنْ‏ فِی‏ الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَب». این حکمت بایستی به صد خط دانایی و باید رفتاری در ذهن ما مبدل گردد، این حجم از امهال و سهل انگاری اصلا پذیرفته نیست.
فتنه را به عنوان یک کد تحقیقی ویژه باید به رسمیت بشناسیم و فقه الفتنه را به صورت ویژه باید بررسی و دنبال کنیم.

?مسئله امر به معروف و نهی از منکر: ا.م و ن.م و حرکت زیگزاگی ما در چهل سال گذشته!
ا.م و ن .م جایگاه رفیعی در اندیشه اسلامی دارد. ا.م و ن.م همانست که در روایت حضرت امام باقر علیه السلام در مورد آن می فرمایند:
ِ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الْأَمْر

سوال اینجاست که این مقوله عظم القدر در اندیشه اسلامی کنشهای مربوط به نهادینه ساختن آن چقدر از عقلانیت فخیم و ذخیره دانایی متقن برخوردار بوده است؟!
باری یک نفر مسئول ستاد ا.م می شود مسئله اش گشت ارشاد مسئولین است باری دیگر نفر بعدی می آید مسئله اش گشت ارشاد حجاب است. خب این حرکت زیگزاگی و باری به هر جهت نشان از فقر عقلانیت و فقدان ذخیره دانایی متقن نیست؟!
البته که این فقر ذخیره دانایی متقن ریشه در سستی حوزه های علمیه دارد! دروس خارج مربوط به ا.م و ن.م یکی از کم رمق ترین درس خارج های حوزه علمیه قم محسوب می شود و اصلا به مسائل روز مربوط بدان نمی پردازد و اگر هم بپردازد بسیار کم رمق! یعنی حوزه های علمیه حتی مقوله ای به ارجمندی ا.م و ن.م را نیز کما هو حقه به رسمیت نمی شناسد.

?مسئله قوه قهریه در حکومت اسلامی
همه در باب سازوکارهای معیوب گشت ارشاد سخن می گویند که البته هم به حق هست اما باید گفت که مسئله قدری عمیق تر است. پلیس یک نهاد وارداتی است که توسط ناصرالدین شاه حسب سفری که وی به اروپا داشت در ایران تأسیس شد با تطوراتی که طی کرد فعلیتی اکنون دارد. اما اینکه پلیس به عنوان مثابه نهاد امنیت بخش به جامعه یا بازوی قوه قهریه در جامعه چه نسبت و تناسبی با دیدگاههای الهیاتی ما دارد پرسشی است که پاسخ واضحی داده نشده است.
اینکه قوه قهریه بر اساس چه الگوریتمی و با چه چارچوب قواعدی باید ترس در جامعه مخاطب هدف ایجاد کند تا هم بازدارندگی داشته باشد و در عین حال انتظام اجتماعی حفظ گردد و نیز خشونت اجتماعی را دامن نزند از دیگر سوالاتی است که پاسخ واضحی ندارد!
همچنین این مسئله که زمانی که ما پلیس نداشتیم، امنیت اخلاقی و اجتماعی در جوامع اسلامی گذشته چگونه تامین می شده است؟ و یا نهادی نظیر حسبه که بازوی قوه قهریه حکومت دینی محسوب می شده نسبتش با پلیس به عنوان بازوی قوه قهریه فعلی چیست؟ اینها پرسش هایی است که جای دقت نظر بوده و مسئله امروزین ماست.
.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها