وحدت اسلامی، وحدتی تاکتیکی و راهبردی در عین اختلافات بنیادین (1)
ادبیات تاکتیک و استراتژی یک ادبیاتی است که بیشتر در فضای نظامی به کار گرفته میشود، استراتژی مفهومی کلانتر، عمیقتر، بلندمدتتر و گستردهتر است. در مقابل، تاکتیک به صورت مقطعی و در افق زمانی کوتاهتر و با حوزهی اثر کوچکتر مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارتی، شما یک هدف استراتژیک کلان تعریف میکنید و در مقاطع مختلف تاکتیکهای متفاوتی را انتخاب میکنید تا به آن هدف نزدیک شوید.
رهبر معظم انقلاب در موارد متعددی از این تفکیک استفاده کردهاند، برای نمونه؛
ایشان حرکت پیامبر گرامی اسلام (ص) را یک حرکت استراتژیک برای رسیدن به اهداف بزرگ میدانند که در مقاطع مختلف این حرکت به تناسب موقعیت تاکتیک خاصی اتخاذ میشود:
جامعهى اسلامى با مجاهدت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از صِفر شروع شد و ايشان در عرض ۲۳ سال تلاش، اين جامعه را عوض كرد و جامعهى نوينى بهوجود آورد. استراتژى پيامبر صلى الله عليه و آله در اين جامعه از ابتداى دعوت تا وقتى كه به اوج اقتدار رسيد، يكى است؛ هرچند تاكتيكهاى ايشان تغيير كرده باشد. هر تاكتيك، نقشهاى كوچك است كه از كنار هم قرارگرفتن آنها خطّى بزرگ و گسترده، يعنى كلّ نظام بهوجود مىآيد.
تفسیر سوره برائت، صفحه: ۱۰۴،
بعد هم دعوت مخفی یا علنی در دو موقعیت متفاوت، صلح حدیبیه یا جنگهای مختلف در شرایط خودشان را مصادیقی از تغییر تاکتیک در یک استراتژی بزرگ بر میشمارند.
یا در جای دیگر، صلح امام حسن (ع) با معاویه و جنگ امام حسین (ع) با یزید را اول و آخر یک برنامه میدانند که با توجه به موقعیتهای مختلف تاکتیکهای مختلفی اتخاذ کردهاند:
اين دو كار _ يعنى صلح با معاويه و كشته شدن حسينبن على (عليه السّلام) _ اوّل و آخرِ يك برنامه و يك نقشهاند؛ دو تاكتيك هستند در يك استراتژى عام؛
همرزمان حسین علیه السلام، صفحه: ۱۴۸،
یا در تحلیل رفتار آمریکا به عنوان دشمن، فشار بر دولتها را راهبرد آمریکا و مذاکره را تاکتیک او میدانند:
آمريكايىها وقتىكه يك چيزى را هدف ميگيرند با يك دولتى، با يك كشورى و بنا ميگذارند كه با زور و با فشار آن مقصود خودشان را به دست بياورند، فشار در اينجا برايشان راهبرد است، امّا در كنار اين راهبرد، يك تاكتيك هم دارند و آن عبارت است از مذاكره. فشار مىآورند تا طرف را خسته كنند؛ وقتى احساس كردند طرف خسته شده و حالا ممكن است قبول بكند، ميگويند خيلى خب، بياييد مذاكره كنيم؛ اين مذاكره مكمّل آن فشار است.
بيانات رهبری، جلد: ۴۱، صفحه: ۱۶،
در گسترش دادن و صدور انقلاب نیز اگر با اهداف بینالمللی ناسازگاری دچار شد، دعوت به اتخاذ تاکتیک حتی به گونهای که به ظاهر خلاف استراتژی برداشت شود دعوت میکنند:
در بخش نهايى كار، هدف انقلاب گسترده كردن اين قضيّه در همهى دنياى اسلام بود. هدف كسانى كه دربارهى انقلاب فكر و كار و بحث كردند و هدف خود امام – كه تجسّم انقلاب بود – اين بود. حال ممكن است كسى بگويد كه اگر ما خودمان را با اهداف بينالمللى درگير كنيم، در داخل از اهداف كوتاهمدّت خود بازميمانيم؛ خيلى خب، تاكتيك اتّخاذ كنيد. ما در جادّهاى كه به دنبال هدفى حركت ميكنيم، به جاهايى ميرسيم كه جادّه بهطور طبيعى به جهت عكس پيچ ميخورد، مثلاً بهطرف جنوب ميرويم، برميگردد بهطرف شرق يا شمال؛ ولى اين موقّتى است. اتّخاذ تاكتيك هيچ منافاتى ندارد با اينكه انسان آن راهبرد اساسى را بههيچوجه فراموش نكند.
ديدار كارگزاران مراسم حج ۱۳۸۱/۱۰/۲۵ – خط امام «قدس سره»، صفحه: ۱۳۱
یا در قضیه تحریم، دور زدن تحریم را تاکتیک و مصون سازی کشور در مقابل تحریم را یک راهبرد میدانند.
دُور زدن تحريم يك تاكتيك است، مصونسازى كشور در مقابل تحريم، يك راهبرد است.
بيانات رهبری، جلد: ۴۱، صفحه: ۴۴،
همین فضای ادبیاتی که خلق کردهاند را در قضیه وحدت شیعه و سنی نیز مورد استفاده قرار میدهند، از منظر ایشان قصه وحدت اسلامی یک قضیه تاکتیکی نیست که ما آن را یک هدف بزرگ و کلان ندانیم، و در لایهی راهبردی و اهداف کلان مخالف آن باشیم و حالا بخواهیم به دلیل منافعی که در شرایط فعلی برایمان دارد، به عنوان یک تاکتیک از آن استفاده کنیم،
و من از قدیم این اعتقاد و تفکر را داشتم و دارم و آن (وحدت اسلامی) را یک مسألهی استراتژیک میدانم، یک مسألهی تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاب میکند که با مسلمین غیر شیعه ارتباطات داشته باشیم.
در ديدار با اعضاى ستاد برگزارى كنفرانس جهانى اهل بيت (ع)، 26/01/1369
پس از منظر مقام معظم رهبری مسئلهی وحدت اسلامی یک مسئلهای است که صرفاً به عنوان یک تاکتیک تلقی نمیشود بلکه در لایه راهبردی و استراتژیک مطرح است و ایشان آن را یک مسئله در سطح اهداف کلان میدانند.
اما اینکه آیا این وحدت در لایهی عمیقتر از وحدت استراتژیک مد نظر هست یا نه را در یادداشت بعدی خواهیم پرداخت.
#یادداشت_336