کلام پیشران و یا کلام مدافع
بسم الله الرحمن الرحیم
-
-
- کلام یک معرفت ناظر به حیات دینی می باشد که سبب سوگیری های کلان حیات اجتماعی مردم می شود. اما آیا کلام در صدد پیشرانی و پیشتازی در حیات دینی و اجتماعی مردم هست و یا در صدد، پاسخ و دفاع از سوگیری ها می باشد؟
- کلام را در یک نگاه می توان علمی در نظر گرفت که قرار است مدافع منافع حکومت ها در برابر ذهن مردم باشد. این یعنی که حکومت ها چه مشروع و چه غیر مشروع در جریان اقناع افکار عمومی به یک کلام برای کنترل ذهن مردم جامعه نیازمند هستند. این تقریر مشهور از علم کلام می باشد. فلذا در این تعریف دائما کلام به عنوان یک مدافع در نسبت با عقاید دینی عمل می کند.
- اما اگر این گونه ادعا شود که اساسا کلام انقلابی در صدد اقناع افکار عمومی نیست. بلکه درصدد هدایت افکار و اذهان جامعه است کارایی کلام متفاوت می شود. کلام در این حالت دیگر مدافع نمی باشد، بلکه پیشران و پیشتاز می باشد. در این حالت کلام دغدغه اش نسبت به ذهن جامعه از حیث دفاع از کیان دین نمی باشد. بلکه در صدد این است که پارادایم فکری جامعه در محیط دینی شکل گیرد تا حیات جامعه دینی شود. در این حالت مردم خود در نقش حامیان و بسط دهندگان حکومت می شوند. چرا که ذهن جامعه در این حالت به جای ایجاد شبهه، هدایت یافته است و دائما در صدد این است که براساس این فهم یک زندگی و زیست دینی را رقم بزند.
-
برای دیدن بازخورد استاد فلاح کلیکرنجه فرمایید!
الف.
این جمله خیلی مهم است :
“کلام یک معرفت ناظر به حیات دینی می باشد که سبب «سوگیری های کلان حیات اجتماعی مردم» می شود”
اگر این جمله را با عبارت «ابراندیشه» تغذیه کنیم می شود :
“کلام یک «ابراندیشه»ی ناظر به حیات دینی می باشد که سبب «سوگیری های کلان حیات اجتماعی مردم» می شود”
به به! چه شد!
ب.
پیشران یا مدافع؟
به نکتۀ مهمی دارید اشاره می کنید، ولی این میزان پردازش برای از آب در آوردنش خیلی کم است.
ج.
” اساسا کلام انقلابی در صدد اقناع افکار عمومی نیست”
اگر با نگاه مکتب امامی و نظریۀ پایۀ «مردمسالاری دینی» به این جمله نگاه کنیم یک احسنت اساسی دارد.
این که کانون فکر دینی ـ حوزه های علمیه ـ به این فکر کند که همیشه باید در کار «قیام مردم» باشد نه اقناع مردم، واقعاً یک داستان تعالی در کشور رقم خواهد خورد.
د.
“کلام دغدغه اش نسبت به ذهن جامعه از حیث دفاع از کیان دین نمی باشد. بلکه در صدد این است که پارادایم فکری جامعه در محیط دینی شکل گیرد تا حیات جامعه دینی شود.”
دقتهای خوبی در این نگاه هست که باید خیلی تفصیلی تر روشن شود.
ه.
“در این حالت مردم خود در نقش حامیان و بسط دهندگان حکومت می شوند.”
آری اگر هویّت سازی کنیم دیگر همانها که این هویّت را به مردم هدیه کرده بودند خودشان از نظر مردم تبدیل به «عامل» خواسته های آنها می شوند.
این خیلی باشکوه است.
◈