تعطیلات رسمی2

لذا اساسا نگاه صرفا اقتصادی به مسائلی که به سبک زندگی گره می خورد اشتباه است.

بگذریم از اینکه در مسئله تغییر تعطیلات هفته، عزیزان حتی نگاه اقتصادی را هم به صورت جامع نداشته و فقط به یک جز از اقتصاد توجه کرده اند: مبادله با کشور های خارجی!

اولا این همه اقتصاد نیست، سایر بخش های اقتصاد را بررسی کرده اید؟ تاثیر این تغییر تعطیلات در بخش تولید، بخش توزیع و بازار داخلی، بخش خدماتی، بهره وری، زندگی کارمندان و کارگران و… چیست؟

ثانیا یکسان سازی تعطیلات با کشور های خارجی در همان بخش مبادلات با کشور های خارجی چه تاثیری دارد؟
تفاوت ساعت با کشور خارجی باعث میشود که روزهای هفته یکسان نباشد.
ضمنا به دلیل تحریم ها عملا مبادله مستقیم با کشور های اروپایی انجام نمی شود.

ثالثا، به فرض که همه ادعاها درست باشد، برای اینکه چند صادر کننده کارشان راه بیفتد که کل کشور را تغییر نمیدهند. اگر این قشر برای تعطیلات به مشکل می خورند بخش های مربوط به این مسئله را در روز تعطیل هم باز نگاه دارید. بخش مربوط به مجوز های وزارت خانه و چند شعبه مربوط به عملیات بانکی در روز تعطیل هم باز باشد.
به خاطر یک دستمال که قیصریه را به آتش نمیکشند!
کل کشور تعطیلاتش تغییر کند که چند نفر برای صادرات به مشکل نخورند؟

سرمایه داری میخواهد همه چیز را ببلعد!

تعطیلات رسمی1

ملاک چیست؟

قوانین و قراردادهای اجتماعی چارچوب جامعه را مشخص می کنند و زندگی مردم را تنظیم می کنند. انجام بعضی از امور را ضروری، برخی را ممنوع، برخی را تسهیل و برخی را صعب میکنند.
مناسب ترین قوانین و قرارداد های اجتماعی قوانینی ست که با فطرت و طبیعت انسان و تکوین عالم سازگارتر باشد. برای مثال، به صورت طبیعی و مطابق فطرت عالم، انسان باید غذا بخورد و الا ساختار طبیعی زندگی اش مختل میشود. قانونی که غذا خوردن را ممنوع کند طبیعتا قانون خوبی برای اداره اجتماع انسانی نیست و انسان ها را با مشکل مواجه خواهد کرد.
یا اینکه انسان به صورت فطری می خواهد رشد کند و کمال بیابد. قوانینی که مانع رشد و تکامل انسان بشود و تراز پایینی از زندگی را برای آنها رقم بزند، طبیعتا نمیتواند اجتماع سعادتمندی برای انسان ها بسازد.

هرچه قوانین با تکوین عالم و فطرت بشر سازگارتر باشند، بیشتر به انسانیت انسان و طبیعت عالم خدمت میکنند و انسان و بلکه همه عالم را به سعادت و حیات طیبه نزدیک تر می سازند. در واقع تبعیت قوانین از حقیقت انسان و جهان، انسان ها را به حقیقت و سعادت نزدیک تر می کند.

از قوانین تنظیم کننده اجتماع، تنظیم «تقویم» و « ساعت رسمی » است. ساعت در یک جامعه، قراردادی اجتماعی است که زمان ها را واحد می کند و امکان همگرایی و هماهنگی را پدید می آورد. تقویم نیز ایام کاری، تعطیلات، مناسبات، برنامه های جمعی جامعه و…. را مشخص می سازد.
قراردادهای اجتماعی دیگری نیز از این دو تبعیت میکنند.

وضع قوانین در حیطه تقویم و ساعت رسمی و…. از مقوله سبک زندگی است و بدون در نظر گرفتن واقع عالم و حقیقت زندگی بشر و دستورات دین برای سامان دادن به زندگی انسان، کاری خطرناک بوده و زندگی افراد زیادی را به ناکجا آباد می برد.
لذا اساسا اظهار نظر در این موارد ایدئولوژیک و برخواسته از اندیشه دینی است.

چه شاهدی از این بالاتر که تعطیلات مرسوم جهانی، یعنی روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه همگی از برنامه ادیان برای زندگی برخواسته است.
با این توضیح اظهار نظر در این زمینه ها با این ادعا که ما ایدئولوژیک نظر نمی دهیم و فقط به هماهنگی بازار جهانی با بازار داخلی می اندیشیم ساده اندیشی است و نشان از عدم فهم مسئله است.