نوشته‌ها

نمونه موفق دوری از فضای «اداری و کارمندی»

در یادداشت قبل گفته شد که اگر قرار است «عاقله‌ی فرهنگی» واقع موثر باشد و در چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی پیشبرنده باشد؛ باد کاملا از فضای «اداری و کارمندی» دور باشد.
یک نمونه موفق از موفقیت‌هایی که عمده موفقیت به خاطر دوری از فضای اداری و کارمندی بود؛ «هسته نخبگانی» پیرامون حضرت امام است؛ این انقلاب اسلامی در یک انضباط بالا بوده است و در مقایسه با دیگر انقلاب‌ها کم‌هزینه‌ترین انقلاب بوده است؛ این پیشروی و توفیق در انقلاب، به خاطر وجود یک «هسته نخبگانی» در پیرامون حضرت امام است که این هسته کاملا از فضای «اداری و کارمندی» به دور است؛

این هسته «انقلاب» را به عنوان یک مسئولیت الهی انتخاب کرده‌ بودند؛ نه به عنوان یک پروژه یا مطالبه مردمی؛ و به پای این انتخاب و این مسئولیت می‌سوختند و درد می‌کشیدند و به تعبیری جان می‌کندند ولی کار را از آب در می‌آوردند.

توقع چنین روحیه و کاری در فضای «اداری و کارمندی» توقعی بی‌جا است که روح حاکم در آن فضا اصلا امکان اینگونه تنفس کشیدن نمی‌دهد!

«عاقله فرهنگی» کارمند نیست

برای ادامه چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی، پس از عنصر اول که هدایت‌های رهبری انقلاب باشد، چنانچه در یادداشت قبل اشاره شد، نیاز به یک عنصر دیگر تحت عنوان «عاقله‌ی فرهنگی» می‌باشد. این عاقله فرهنگی نیاز به تعریف دارد و باید به خوبی شناخته شود و معرفی و تعریف شود ولی به عنوان اولین نکته که باید به شدت از آن دوری کرد، اداری و کارمندی کردن این عاقله است.

در این عنصر نباید حتی رایحه‌ای از کارمندی و فضای اداری بیاید و به شدت باید از آن دوری کند.

 

کارمند در قبال حقوقی که از کارفرما می‌گیرد، یکسری وظایفی را انجام می‌دهد و معمولا هم در یک محدوده‌ی زمانی مشخصی از روز مشغول به این انجام وظایف هستند و پس از پایان یافتن ساعت کاری، به کوچک‌ترین لحظه‌ای را هم به امور محوله نمی‌پردازد. در این فضا، روح رفع تکلیف حاکم است؛ در فضای اداری و کارمندی، شخص یک وظیفه‌ای دارد و کاملا در مقام رفع این تکلیف و و ظیفه است؛ نه اینکه به صورت واقعی حل مسئله کند. هر چقدر هم شخص با تقوا و با اخلاق باشد به راحتی و سریع روحیه رفع تکلیف به سراغ آدمی می‌آید و سیستم ادارات به نحوی است که نمی‌توان به غیر از تعامل رفع تکلیفی، تعامل دیگری با آن داشت.

فضای اداری، کاملا مستعد آسایش است و فراری دهنده دردها؛ برای تسکین یک انسان دردمند، کافی است او را وارد فضای اداری و کارمندی کنید!

در فضای کارمندی نمی‌توان سخن از تغییر به میان آورد، چه برسد به کار‌های نو؛ با تحول‌ها و تغییرات در فضای اداری به صورت جدی برخورد می‌شود؛ در فضای اداری نمی‌توان یک کارمند را به راحتی تغییر داد.

یکی از مهم‌ترین مشکلات در فضای اداری، ارتباط آن است با بودجه و امور مالی؛ برخلاف فضای جهادی؛ در فضای اداری اگر بودجه نباشد، پیشروی در هیچ امری وجود ندارد؛ برخلاف کار جهادی که مستعد عبور از سد بودجه است و تاحدی هم توانسته از این سد بگذرد.

کارمندی از منظر اسلام

استخدام کردن اشخاص به عنوان کارمند و کارگر مسأله ای است، که گرچه پس از ظهور مدرنیته گسترش پیدا کرده، ولی نظیر آن، در تراث اسلامی، اجیر کردن دیگران است. درواقع کارفرما، کارمند یا کارگر را برای انجام دادن کاری که مد نظر دارد، اجیر می کند.
اما نظر اسلام درمورد اجیر شدن که به معنای امروزی آن می شود کارمند یا کارگر دیگری شدن، چیست؟
از امام عليه السلام در مورد شخصى كه داراى شغل تجارت است ، ولى اگر اجير شود همان ميزان درآمد تجارى را از اجير شدن به دست مى آورد ، سؤال مى شود . ايشان مى فرمايد : چنين شخصى ، تجارت را پيشه كند و اجير نشود ؛ چون روزىِ اجير ، محدود است .
در این روایت، حضرت می فرمایند روزی اجیر محدود است ‌. اما چرا حضرت چنین می فرمایند، درحالیکه اجیر شدن در فرض سوال ، درآمد یکسانی با استقلال در تجارت دارد ؟!
آنچه به نظر می رسد ، اینست که روزی در اینجا صرفا میزان مبلغی که شخص کسب می کند ، نیست؛ بلکه منظور حاصل کار این شخص است و منظور از محدود بودن روزی اجیر اینست که حاصل کار اجیر محدود و کم است .
شرع ، مايل است كه شخص در سود كار ، شريك باشد و از مزاياى درآمد كار ، بهره ببرد . از اين رو ، شيوه مطلوب اسلام استقلال در كار و يا مشاركت در قالب عقودی مثل مضاربه ، مساقات و مزارعه است، که در همه آنها شخص در میزان سود یا ضرر کاملا شریک است.
در يكى از روايات آمده كه اجاره، جايز است ، اگر شخص به قدر طاقت خود كار كند و خيرخواه صاحب كار باشد .
اما چنین مسأله ای با روح نظام اداری و کار با حقوق ثابت منافات دارد و معمولاً كارگران نمى توانند کار را با انگیزه کامل برای صاحب کار انجام دهند ؛ چرا که شخص می بیند چه با سرعت و دقت کار را انجام دهد و چه با کاهلی و بی میلی، درآمدی که کسب می کند، تفاوتی ندارد. در صورتى افراد ، انگيزه بالايى براى كار كردن دارند كه از منافع كار نيز بهره مند شوند و احساس كنند كه دارند براى خودشان كار مى كنند .