پاسخ دوم: امکان آزاداندیشی دینی ولو با انگیزه دینی!
در مسئله امکان آزاداندیشی با وجود ایمان دینی یک پاسخ این بود که آزاداندیشی طبیعتاً به نتایجی می رسد و ملتزم به آن نتایج بودن جزو اثرات طبیعی آزاداندیشی است، آن نتایج هر چه که باشد مانع آزاداندیشی های بعدی نمی شود، ولو آن نتایج به ایمان دینی ختم شود.
در این پاسخ می خواهیم بگوییم نه تنها از این راه، بلکه حتی اگر شخصی با انگیزه دینی اقدام به اندیشیدن کند، می توان آزاداندیشی باشد و حتی در این فرض نیز امکان آزاداندیشی دینی را می شود اثبات کرد!
برای روشن شدن این نکته باید پرسید که جوهره آزاداندیشی چیست که اگر آن جوهره مراعات شود می توانیم بگوییم آزاداندیشی اتفاق افتاده است؟ به نظر می رسد برای روشن شدن این بحث باید دو جزء این اصطلاح را معلوم کنیم، یعنی اندیشه و آزادی؛ در مورد اندیشه باید گفت که اندیشه نمی تواند مقید به هیچ قیدی نباشد، اندیشه باید مقید به قیودی شود که اندیشه را اندیشه می کند، یعنی اگر قواعد منطقی در یک اندیشیدنی مراعات نشود، اساساً آن عملیات اندیشه نیست. در مورد قید آزاد بودن اندیشه هم باید گفت که اندیشهای آزاد است که گرفتار قیود و تعصبات و خوفها و تقلیدها نباشد؛ لذا اگر اندیشه ای قواعد منطقی اندیشدن را مراعات کردن و گرفتار تعصب و خوف و تقلید نبود خواهیم گفت که این اندیشه آزاد است و کسی که چنین عملیاتی را انجام دهد آزاداندیش گوییم و فرایند این کار را آزاداندیشی. به بیان دیگر می توان گفت که آن چیزی که تعهد فرد آزاداندیش است، تلاش منظم و منضبط فکری است برای رسیدن به حقیقت، بدون هیچ خوف و تعصب و تقلیدی. هر جا که چنین جوهره ای مشاهده شد می تواند متصف به آزاداندیشی شود.
حال باید بررسی کنیم که آیا انگیزه و پشت صحنه ای که فرد را وارد این فرایند می کند، در خروجی او به نحوی مؤثر است که بگوییم اگر با این انگیزه وارد این فرایند شدی دیگر محصول تو حاصل یک فرایند آزاداندیشانه نیست؟
باید گفت که اگر فرد جوهره آزاداندیشی را در فرایند فکری که طی می کند مراعات کند، و برای رسیدن به حقیقت و با مراعات ضوابط فکر و اندیشه، فرایندی را طی کند و به محصولی برسد، این محصول به عنوان یک خروجی آزاداندیشانه شناخته می شود، ولو اینکه ما آن خروجی را قبول نداشته باشیم و استدلال هایش را ناقص بدانیم؛ ولی می گوییم این محصول ناشی از یک فرایند آزاداندیشی تولید شده است.
مثلاً اگر کسی پول گرفته باشد که در مورد یک حقیقتی فکر کند و محصولی ارائه بدهد، نمی توانیم بگوییم که این محصول او ارزش بررسی علمی ندارد، گو اینکه خیلی از پژوهش های فعلی به همین شکل انجام می شود. آن چیزی که سنجه ماست، این است که آیا قواعد اندیشه و آزاد بودن از قیود منفی و فقط دغدغه حقیقت را داشتن در کار او مراعات شده است یا خیر. یا حتی اگر انگیزه ای که باعث شده او به این صحنه حقیقت جویی پا بگذارد، معارضه با اندیشه ای باشد که او آن را غلط می داند، باز هم اگر این معارضه چشم او را نبندد و او را از جاده انصاف بررسی محققانه خارج نکند و واقعاً بی تعصب و تقلید و با مراعات ضوابط منطقی فکر بررسی خود را انجام بدهد، این کار او متصف به آزاداندیشی می شود.
حتی اگر انگیزه فرد خوش بینی به یک منبعی باشد که او را دعوت به دنبال حقیقت رفتن می کند نیز به همین شکل است؛ که یکی از این منابع خوش بینی ایمان دینی است، یعنی فرد حتی هنوز در یک فرایند آزاداندیشانه ای خود دین را نپذیرفته بلکه با هر دلیلی مؤمن به این دین شده است، ولی آن ایمان دینی او را دعوت به آزاداندیشی می کند و او هم به خاطر خوش بینی به آن ایمان دینی، وارد می شود و واقعاً هم جوهره آزاداندیشی را مراعات می کند، یعنی ولو به حقیقتی رسید که خود آن منبعی که عامل حرکت او به این صحنه بوده را باطل می کرد، این فرایند حق جویی آزاد را ادامه می دهد.
بله اگر احراز بشود که کسی که تأمین مالی این فرد را بر عهده داشته از او خواسته است که این نتیجه را از آب در بیاورد، یا معارضه با یک اندیشه ای که او را قبول ندارد باعث تعصب او شده، یا خوش بینی به منبعی که او را وارد این صحنه کرده، باعث بشود که هر جا که اندیشه او به سمت درگیری با آن منبع خوش بینی برود، مقلدانه برخورد کند؛ جوهره آزاداندیشی را مراعات نکرده است و دیگر آزاداندیش نیست.
پس نه تنها امکان آزاداندیشی دینی در صورت اثبات دین توسط یک فرایند اندیشه ورزی آزاد وجود دارد، بلکه حتی در صورت وارد شدن در فرایند آزاداندیشی به دعوت دین و با خوش بینی به دین نیز اگر قواعد آزاداندیشی در آن مراعات شود نیز آزاداندیشی خواهد بود.
#یادداشت_350
14010927