نوشته‌ها

منطق حکومتی تمدنی- پیشرفت- امید

در یادداشت قبل عرض شد که مهم ترین خصوصیت ملت ایران که باعث می شود در نظم آینده جهان جایگاه ویژه ای برای آن ها ایجاد شود، «منطق حکومتی و تمدنی» آنهاست و به همین دلیل است که مشکل اصلی دشمن با عقلانیت جمهوری اسلامی است. عقلانیت جمهوری اسلامی در شرایطی که همه ی الگوی های پیشنهادی به بن بست رسیده اند، مسیر جدیدی را در برابر مردم جهان گشوده است و در صورتی که این ایده بتواند در کشور ایران تجربه ی موفقیت آمیزی را به وجود آورد و کشور ایران را به پیشرفت حقیقی برساند، الگوی بی نظیری در چشم جهانیان خواهد شد و بسیاری از ملت ها به سمت این زیست جدید خواهند آمد.

لذا هدف اصلی دشمن در زمان کنونی این است که جلوی پیشرفت این کشور را بگیرد و به طریقی کارآمدی این عقلانیت را زیر سوال ببرد. هر پیشرفتی در جمهوری اسلامی، به این دلیل که ذیل حاکمیت این عقلانیت رقم خورده است، تیغی است بر پیکره ی تمدن غرب. لذا دشمن سعی دارد با تمام توان جلوی پیشرفت جمهوری اسلامی را بگیرد. مهم ترین ابزار او در این زمینه ناامید کردن مردم ایران است. اگر دشمن بتواند مردم ایران را از پیشرفت کردن ناامید کند و این فکر را که عقب مانده هستند و نمی توانند رشد کنند در ذهنشان بنشاند، در حقیقت جلوی رشد عقلانیت انقلاب اسلامی در جهان را گرفته است. لذا می بینیم که سرمایه های بسیاری برای حقنه کردن این تفکر در ذهن مردم ایران خرج می شود و همه سعی میکنند که اخبار منفی از ایران را ضریب چند برابری بدهند و اخبار موفقیت های مردم ایران را تحقیر و انکار کنند و بگویند دروغ است یا فتوشاپ است و در نهایت نیز اگر نتوانند انکار کنند با سکوت خود آن ها را سانسور کنند.

به همین جهت در فتنه اخیر نیز علاوه بر حجم گسترده فعالیت ها در کف صحنه، عمده ی فعالیت ها را در فضای مجازی متمرکز کردند تا بتوانند ذهن مردم ایران را نسبت به بدبختی و بیچارگی اقناع کنند.
علت حجم گسترده ی فعالیت در خارج از کشور و به میدان آوردن سلیبرتی های بین المللی نیز با این بیان مشخص میشود. علت این بوده که بتوانند ذهن مردم جهان را که دارد نسبت به موفقیت های ایران حساس میشود، دوباره منحرف کنند و از ایران چهره ی منفوری بسازند که غیر قابل الگو برداری است و اجماع جهانی علیه ایران و تفکرات ایرانی پدید آوردند.

آقا: «امید مهم‌ترین ابزار پیشرفت است و دشمن روی این متمرکز شده؛ دشمن از همه‌ی توان دارد استفاده میکند برای القای ناامیدی، برای القای بن‌بست.»
«پس چالش اساسی برای امروز ما در کشور، چالش پیشرفت و توقّف و رکود است……..ما داریم پیشرفت میکنیم، دنبال پیشرفتیم، میخواهند این نباشد……هدف دشمن این است که ارکان اقتدار را متزلزل کند؛نمیخواهند نظام مقتدر باشد.» 1401/08/11

جهاد در چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی

چرا ما در چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی، تقابل با دشمن را احساس نمی‌کنیم؟

چنانچه در یادداشت قبل (+) اشاره شد، اگر ما در تقابل و چالشی که با جهان استکبار داریم به صورت کلان بنگریم، خواهیم یافت که «پیشرفت» نقطه تلاقی و چالشی است؛ نقطه درگیری‌ساز است. پیشرفت ایران اسلامی، همان میدان مبارزه و جهاد.

اگر ما جهاد را هر تلاشی نمی‌بینیم و به تلاشی که در مقابله و در میدان درگیری با دشمن باشد، جهاد می‌نامیم؛ در میدان پیشرفت هم کاملا مقابله با دشمن وجود دارد؛ هر چند در نگاه‌های ابتدایی تنها در تحقق پیشرفت جمهوری اسلامی و ایران قوی تلاش می‌کنیم ولی در واقع این پیشرفت یعنی زمین زدن منطق «لیبرال‌دمکراسی» غربی؛ و این همان مبارزه است.

لذا بنده نمی‌دانم چرا از چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی، مبارزه و جهاد فهمیده نمی‌شود!؟ بنده هرجایی که تنها فقط نام پیشرفت هم بیاید حساس می‌شوم که اینجا در تقابل با دشمن هستیم. چه برسد در این چرخه که «پیشرفت» تماما حضور دارد؛ در واقع روح حاکم در این چرخه جهاد و مبارزه است؛ چرا در مبارزه و درگیری، همیشه باید «مدافع» باشیم؟ با این چرخه ما در واقع حمله می‌کنیم.

در تحلیل‌های ما باید نقش دشمن پررنگ باشد

در تحلیل‌های ما باید نقش دشمن پررنگ و کلیدی باشد؛ در این یادداشت قصد دارم منطق پشت این اندیشه را تا حدودی بیان کنم.

ایرانِ اسلامی یک چالشی بزرگی دارد با مستکبرین، با دنیای استکبار؛ به این چالش و درگیری باید نگاه کلان داشت.

مشکل استکبار با جمهوری اسلامی این است که اگر جمهوری اسلامی، «پیشرفت» کند، رونق بگیرد، در دنیا بدرخشد، منطق «لیبرال‌دموکراسی» دنیای غرب باطل خواهد شد.

چرا «لیبرال‌دموکراسی» برای مستکبرین اینقدر اهمیت دارد؟

با منطق لیبرال‌دموکراسی، غربی‌ها توانستند حدود سه قرن همه‌ی دنیا را غارت کنند؛ یک جا گفتند اینجا آزادی نیست، وارد شدند؛ یک جا گفتند دموکراسی نیست، وارد شدند؛ به بهانه‌ی ایجاد دموکراسی و به بهانه‌هایی مانند این، اموال آن کشور را، خزائن آن کشور را، منابع آن کشور را غارت کردند بردند؛ اروپای فقیر ثروتمند شد، به قیمت به گِل نشستن بسیاری از کشورهای ثروتمند مثل هند. اگر کمی از تاریخ هند بخوانید و کمی هم از اوضاع امروز هند مطلع باشید، خواهید فهمید که این بدبختی و بی‌چارگی امروز هند از کجا ناشی می‌شود. اگر علاقه داشتید کتاب سه جلدی «نگاهی به تاریخ جهان» اثر نهرو را بخوانید.

یک نمونه دیگر که با همین منطق توسط مستکبرین نابود شد، همین کشور همسایه؛ افغانستان است. به بهانه‌های واهی ۲۱ سال دزدیدند و بردند و کشتند و نابودکردند و در نهایت هم مفتضحانه مجبور به ترک آنجا شدند.

حال اگر یک حکومتی و یک نظامی در دنیا به وجود بیاید که منطق «لیبرال‌دموکراسی» را رد کند و با یک منطق واقعی به مردم کشورش هویّت بدهد، آنها را زنده کند، آنها را بیدار کند، آنها را قوی کند و در مقابل لیبرال‌دموکراسی بِایستد، واضح است که این خود باعث شکست لبیرال‌دمکراسی است و مایه دلگرمی مستضعفین؛ و نظامی که با «پیشرفت» و موفقیت‌ِخود  آن‌منطق را درهم خواهد شکست، جمهوری اسلامی است.

لیبرال‌دموکراسی بر پایه‌ی «نفیِ دین» بنا شده بود، و جمهوری اسلامی بر پایه‌ی «دین» بنا شده؛ آنها ادّعای مردمی بودن کردند، و جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه یک «نظام مردمی» است. یک دلیل و شاهد هم برای مردمی بودن همین است که بعد از رحلت امام تا امروز، دولت‌هایی که در جمهوری اسلامی سر کار آمدند، هیچ دو دولتی از لحاظ فکری شبیه هم نبودند. یک دولت آمده، دولت بعدی با یک تفکّر دیگری سرِ کار آمده است.

مشکل غرب و استکبار با جمهوری اسلامی این است که جمهوری اسلامی در حال «پیشرفت» است، رونق میگیرد، و این پیشرفت را همه‌ی دنیا می‌بینند و به آن اعتراف میکنند و این برای غرب غیر قابل تحمّل است؛ این ریشه اصلی چالش و درگیری است؛ هرچند که در داخل هستند کسانی که تحت تاثیر تبلیغات این پیشرفت را نمی‌بینند و یا منکر آن هستند. این تحریم‌ها و این فشار‌ها هم به خاطر پیشرفت ایران است به خاطر قوی شدن ایران است، به خاطر ترس از ایران قوی و پیشرفته است؛ ایران قوی و پیشرفته که باعث تضعیف منطق و ابزار چپاول استکبار می‌شود. پس  چالش اصلی چالش «پیشرفت و عقبگرد» است. و خط مقدم این دشمنی هم آمریکا است.

چند نمونه از پیشرفت‌ها:
در همین چند هفته‌ای که اکثرا به مشغول به اغتشاشات بودیم، چندین پیشرفت در عرصه‌های مختلف داشته‌ایم که در ادامه اشاره‌ای به بعضی از آن‌ها می‌کنم؛ از شما تقاضا دارم منصفانه به این موارد را در ذهن خود مرور کنید و بگویید کدام یک از این‌ها پیشرفت نیست!
یکی از پیشرفت‌های بزرگی که در همین چند هفته رقم خورده است؛ دستیابی دانشمندان ایرانی به روشی جدید برای درمان سرطان خون می‌باشد، پیشرفت بعدی بومی‌سازی یک دستگاه کلیدی برای چاه‌های نفت و گاز، اقدام مهم بعدی افتتاح خطّ آهن بخش مهمّی از بلوچستان که در واقع خط شمال به جنوب است، خلیج فارس و عمان را به خزر وصل می‌شود، یک پیشرفت که باعث سوزش زیادی برای دشمنان داخلی و خارجی شده است راه‌اندازی پالایشگاه فراسرزمینی است، شش نیروگاه برق در همین چند هفته بهره‌برداری شده است، اگر به یاد داشته باشید همین چند سال اخیر دولت قبل در تابستان مشکل برق داشتیم و گاها در زمستان مشکل گاز. یکی از بزرگ‌ترین تلسکوپ‌های جهان در همین روز‌هایی که ما مشغول به «زن، فحشا، هرزگی» بودیم، رونمایی شد. از موشک ماهواره بر رونمایی شد. اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید همین موشک هایپرسونیک را سرچ کنید و ببینید این چه فناوری است که به آن دست‌یافته‌ایم و وجدان‌تان را قاضی کنید که این‌ها پیشرفت هست یا نه؟!

منکر مشکلات نیستیم!
و البته که در واقعیت جامعه مشکلات هم هست؛ و عمده هم مشکلات اقتصادی هست و مهم‌ترین مشکل ما هم امروز مشکل اقتصادی است؛ چنانچه مشکل اقتصادی اختصاص به ایران ندارد البته شرایط ایران متفاوت است. و البته که دهه‌ی ۹۰ به لحاظ اقتصادی، وضعیت خوبی نداشتیم ولی از طرفی نباید تلاش‌هایی که در حال انجام است برای بهبود وضعیت اقتصادی را منکر شد، این بی‌انصافی است. و برای رفع این مشکل اقتصادی باید تلاش کرد اتفاقا باید همه بیایند پای کار حل این مشکل.

و امّا وظیفه در این مقطع چیست؟
فکر می‌کنم وظیفه در این مقطع کاملا روشن باشد؛ اینکه نقطه‌ی کلیدی «پیشرفت» است، و ایران اسلامی پیشرفته و قوی راه حل تمام چالش‌ها است؛ اینکه صحنه‌ی جهاد و مبارزه امروز، پیشرفت است؛ با مرور دوباره‌ی قلم‌فرسایی‌های بالا به این‌ نتیجه می‌توان رسید.
امروز باید به هر نحوی و در هر زمینه‌ای که امکانش را داریم مشغول پیشرفت و ساختن ایران شویم؛ ساختن ایران قوی و پیشرفته؛ و از طرفی هم باید پمپاژ امید کرد؛ چرا که نه تنها مبارزه خود نیازمند «امید» است بلکه دشمن برای مانع پیشرفت شدن، در حال ایجاد ناامیدی و یاس است؛ پس یک از صحنه‌های مبارزه می‌شود ایجاد امید و مقابله با ناامیدی‌ها. امید‌هایی که منجر به پیشرفت همه جانبه‌ی ایران اسلامی بشود؛ که جان مایه پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی، اراده‌ی ملی و مردم‌سالاری است.

قلب اغتشاشات اخیر

رهبر انقلاب در دیدار با دانش‌آموزان در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۱ در بخش انتهایی بیاناتشان به «اغتشاشات» پرداختند و در همین سخنرانی بود که از «جنگ ترکیبی دشمن» نام بردند. در همان ابتدا نقش روشن «آمریکا» و همچنین به برنامه‌ریزی‌های برای آشوب و اغتشاشات و میدان‌داری عوامل آمریکا اشاره کردند؛ ایشان قلب فتنه و دشمنی‌ها را شناسایی کردند و به آن اشاره می‌کنند و به مبارزه‌ی با دشمن اصلی دعوت می‌کنند.

در زمان حضرت امیرالمومین صلوات الله علیه هنگامی که خوارج دست به غارت اموال و انفس مسلمین زدند، حضرت امیر دشمن اصلی را معاویه میدانستند و به مبارزه و جهاد بر علیه معاویه که قلب فتنه بود دعوت می‌کردند.

و بهترین راه مبارزه با آمریکا در این دوره،‌ پشرفت همه جانبه ایران اسلامی است؛‌ همان چیزی که باعث رعب و وحشت استکبار جهانی شده است و از روی ترس دست به این جنگ ترکیبی با برنامه‌ریزی‌های سنگین زده است. و در انتهای همین بیانات که در صدر یادداشت اشاره شد، به «تغییر نظام جهانی» و «نقش ایران» اشاره کردند که برای جلوگیری از طولانی شدن یادداشت شما را به آن سخنرانی ارجاع می‌دهم و در نهایت مهم‌ترین پیام ما به جبهه دشمن را مطرح کردند که باید «قدرت مقاومت ملت ایران» باشد؛ باید در پس این جنگ ترکیبی این پیام به دشمن مخابره بشود.

هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیرد، چه برسد به گرگ

فضای مجازی که این گونه مجانی و به سهولت در دسترس همه قرار گرفته و در راه رضای خدا خدمات میدهد، یقینا اهداف پشت پرده ای دارد که سود و منافع آن برای صاحبان این بسترها بسیار بیشتر از هزینه ای است که می خواهند از مشتریان بگیرند. انسان باید خیلی ساده اندیش باشد که خیال کند این بستر ها هیچ پشت پرده ای ندارند و دشمن بد کینه ی ما در این فضا هیچ نقشه ای ندارد. هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد چه برسد به این گرگ صفتان بی وجود.

اگر ذره ای شک در دل کسی باقی مانده بود و از لزوم حفظ این سکو ها صحبت میکرد و این کشته ی جنگ فرهنگی را نمی دید، بعد از آبان 1401 که مسئله جنبه ی امنیتی هم پیدا کرد و نقش وسیع این سکو ها، مخصوصا اینستگرام در این آشوب ها واضح شد و دستشان تا مرفق در خون بی گناهان فرو رفت، دیگر جای هیچ شبه ای نیست. اگر اندکی فکر باشد و نسل جدید تربیت یافته فضای مجازی به خوبی دیده شود عمق آسیب این بستر ها به راحتی درک می شود. آنقدر راحت که دوست دارم بگویم از بدیهیات است. مبلغ دینی ما چقدر باید فریاد بزند که در میان انبوه فریاد های دشمن، بتواند در زمین دشمن صدایش را به گوش آن جوان و نوجوان برساند؟

به سبب رشد خوب سکو های داخلی دیگر بهانه ی کسب و کار مردم نیز وجهی ندارد. به راحتی می توان کسب و کارها را به فضایی که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی باشد و از حکومت و تسلط شیاطین خون ریز عاری باشد هدایت کرد. ممکن است در ابتدای مسیر مشکلاتی باشد لکن باکی نیست . قطعا این مشکلات در مقابل آسیب های فراوان فرهنگی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی سکو های خارجی چیزی نزدیک به صفر است. چه طور در مورد لوازم خانگی و خودور و … که کیفیت آنها به مراتب مهم تر است، دم از حمایت از کالای داخلی میزنید و مسیر ورود کالای خارجی را می بیندید ولی در مسئله ای که به حاکمیت مربوط است و ابعاد وسیعی سیاسی فرهنگی اقتصادی و امنیتی دارد، به راحتی و با توجیهات بسیار ابتدایی کوتاه می آیید و طواغیت را بر مومنین مسلط میکند؟

لزوم انتخاب مردم در این قضیه نیز شعار پوچی است که لیبرال ترین حکومت های عالم نیز به آن پایبند نیستند. مگر وقتی دشمن از مسیری حمله میکند میگوییم باید صبر کنیم که خود مردم انتخاب کنند که از این مسیر بروند یا نه؟ دشمن از هر جا وارد شود باید به سرعت آن مسیر مسدود شود و امنیت مردم تامین شود. در این موارد از کسی نظر سنجی نمیکنند که دوست داری امنیت داشته باشی یا دوست داری دشمن بر تو مسلط شود؟ در اینجا هم همین است. دشمن در فضای مجازی رسما به جنگ ما آمده، بیدارید؟!!

اظهارات نسجنیده طیفی از حزب اللهی ها که با برند انقلابی رای آورده اند و بر مسند مجلس شورای اسلامی ما نشسته اند حقیقتا جای تاسف است. زنده کردن حاکمیت مجازی طاغوت در این زمان که بهترین وقت باید قطع ید اوست، خطایی بس جبران نشدنی است که لعن مومنین و شراکت در خون مظلومین را به دنبال دارد.