نوشته‌ها

چشم امید همه به شماست!

تماشای مسابقات فوتبال معمولا فقط برای قشر خاصی از جامعه جذابیت دارد. اما فوتبال ملی خیلی عمومی تر است. همه بازیکنان به کشورهای خود بر می گردند و برای پیروزی تیمی که اصالتا به آن تعلق دارند، تلاش می کنند. مردم هر کشوری نیز، با پیروزی های تیم کشورشان خوشحال و با باخت آن ناراحت می شوند. فریاد می کشند، شادی می کنند، بغض می کنند و می گریند.
اما امسال، جام جهانی برای مردم ایران رنگ و بوی دیگری دارد؛ پس از تلاش فراوان دشمن برای تفرقه افکنی میان مردم ایران و شدید تر کردن و ادامه دار نمودن این اختلافات، همه مردم ایران در کنار هم، یک امید و یک آرزو در دل دارند. پس از پیروزی مقابل ولز، همه خوشحال بودند که پس از چند ماه همه در کنار هم قرار گرفتیم. حال خوب را تجربه کردیم و فهمیدیم چقدر به هم نزدیکیم!
امروز، چشم امید مردم ایران به تیم ملی فوتبال است. نه تنها مردم ایران، بلکه همه آنهایی که برای پیروزی مستضعفین بر مستکبرین عالَم دعا و تلاش می کنند، با مسابقه امشب تیم ملی ایران در مقابل آمریکا ارتباط خوبی برقرار می کنند. حس می کنند این مسابقه تجسم عینیت یافته آمال و آرزوهای ماست.
عمق این تقابل را احتمالا ما نمی فهمیم. مردم کشورهای مظلوم، آنهایی که همیشه ایران و ایرانی را بخاطر شجاعت ها و رشادت هایش تحسین کرده اند ، امشب چشم امید به ایران بسته اند ، تا این بار، آمریکا را در زمین فوتبال شکست دهند.
همه آرزو دارند امشب #ایران_قوی ببینند. بینند که ایران رشد کرده و قوی تر شده! بفهمیم که وقتی در کنار هم قرار بگیریم، معجزه می کنیم و نشدنی ها را، شدنی می کنیم! به امید پیروزی … ✌️

مدیریت عمق تولیدات فرهنگی ، کارویژه عاقله فرهنگ !

هر از چند گاهی با یادداشت ها، مستند ها و گفتگوهایی رو به رو میشویم که دارند لایه ای عمیق تر از آن چه در نگاه عموم مردم، حتی بعضی اقشار فرهیخته آنها دیده میشود را مورد برررسی قرار میدهند.
مثلا بجای بحث درباره انواع و اقسام موسیقی و اثراتی که در ذهن و عاطفه مردم دارند. به اثر کلی موسیقی در روان انسان میپردازند یا در مقام دلسوزی برای فرهنگ جامعه ایرانی در برهه ای که به جام جهانی فوتبال نزدیک شده است، بجای بررسی اینکه در همین برهه چه فعالیتی میتوان ارائه داد به نقد اصل ورزش فوتبال میپردازد و فرضیه هایی مانند فراماسونی بودن ورزش فوتبال و استعماری بودن آن ارائه میدهند.
به نظر میرسد روشی که از آن صحبت شد، مورد تایید دین اسلام هم باشد. امیرالمومنین (ع) نیز برای خارج کردن حب دنیا از قلب های مردم آن را به اشیاء پست تشبیه میکند و نهاد دنیا را پست جلوه میدهد. ایشان ریشه رفتارهای مردم را که دنیاطلبی است نشانه قرار میدهند و در سرشاخه ها با دنیاطلبی درگیر نمیشوند، بلکه خود دنیا و پستی وجودی آن را متذکر میشوند.
این روش و همه گفتگوها، نشست ها، تولیدات رسانه ای و نوشته جاتی که به این روش پایبند هستند، بخاطر عمق بالا مورد تقدیر بخشی خاصی از مردم قرار میگیرند اما معمولا به عینیت وصل نمیشوند و کارامدی شان محل شبهه است.
طبع این روش با طبع دانش فلسفه سازگار است. البته با طبع علوم انسانی در کشور ما هم سازگار است !!!

اما این بخشی از فضای موجود است. در مقابل آن تولیدات، ما به طور روزمره تولیداتی را مشاهده میکنیم که دقیقا در سطحی ترین لایه ممکن ساخته میشوند. یادداشت های زرد، گفتگوهای فوتبالی دوشنبه شب شبکه سه، بخش عمده ای از فیلم های طنز و غالب تولیدات شبکه های اجتماعی از این دست هستند.
مثلا بجای بحث درباره انواع و اقسام موسیقی و اثراتی که در ذهن و عاطفه مردم دارند، خود موسیقی را پخش میکند و نهایتا از سبک و ملودی و سازنده سخن میگوید. یا در مقام دلسوزی برای فرهنگ جامعه ایرانی در برهه ای که به جام جهانی فوتبال نزدیک شده است، صرفا از گرانی بلیط یا زمان بد مسابقه ها شکایت میکند !
به نطر میرسد این روش هم اتفاقا مورد تایید دین اسلام باشد ! امیرالمومنین (ع) بجای بررسی بهره وجودی زن و مرد و تفاوت آنها در خلقت و یا مبنای اسلام درباره روابط آنها ، فقط میفرماید : آیا غیرت ندارید که زنانتان در بازار با مردان برخورد میکنند ؟ ( نقل به مضمون )
این روش و هم هتولیدات مبتنی بر آن مورد تقدیر بیشتر افراد جامعه قرار میگیرند و دقیقا وسط عینیت جامعه نقش ایفا میکنند، اگرچه بخشی از فرهیختگان آن ها را بی ارزش قلمداد کنند.
طبع این روش اساسا با طبع دانش سازگار نیست !

در مقام جمع میان این دو روش باید گفت که انسان ذومراتب است و زندگی اجتماعی او نیز مراتبی متعدد و پیچیده دارد . شریعت و تمثل آن که بیان نورانی امیرالمومنین (ع) باشد نیز از انجایی که به تناسب انسان است، همه این مراتب را شامل میشود و هر بخش را با مرتبه ای میتوان تفسیر نمود.
جامعه انسانی علاوه بر این لایه سطحی، آن لایه عمیق را هم دارد. و البته میتوان میان این دو مرتبه صد ها منزل تصویر نمود که تولیدات رسانه ای و ادبیاتی و پویش های اندیشه ای میتواند در تمامی آنها جاری باشد.
عاقله فرهنگ نهادی است که همه این مراتب را باید تحت اشراف اطلاعاتی، محبت و دلسوزی و فهم عمیق راهبردی خود بگیرد و سعی در جریان اندیشه در تمامی این لایه ها داشته باشد.