نوشته‌ها

اهمیت گفتمان سازی در عرصه فرهنگ

حضرت آقا فرهنگ را به معنی ذهنیت می دانند و معتقدند براساس ذهنیت های مردم می توانیم فرهنگی که بر فضای فکری آنها حاکم است را، بشناسیم. همچنین ایشان درجای دیگر، نتیجه گفتمان سازی را، همراه کردن ذهن های مردم و ذهنیت سازی برای دیگران می دانند. ایشان معتقدند وقتی شما مسأله ای را گفتمان کردید، آن مسأله مردمی و عمومی می شود و نه تنها شما که به آن مشغول هستید، مورد توجه قرار می گیرید، بلکه دیگران نیز، ولو اینکه آن موضوع را قبول نداشته باشند، ناچار به اجرای آن می شوند؛ چون خواست مردمی پیرامون آن شکل گرفته است.
در غیر اینصورت، بزرگترین کارها را هم اگر انجام بدهیم و گفتمان سازی نکنیم نه تنها مردم دیدگاه مثبتی به ما پیدا می کنند، بلکه گاهی از کارهای ما برداشت های بدی نیز، می کنند.
درواقع کار فرهنگی بر خلاف آنچه به ذهن ما می رسد، اقدامات فرهنگی از هم جدا و گسسته نیست. بلکه برنامه هایی است، که منجر به زمزمه شدن و همه گیر شدن آن موضوع می شود.
این نکات را می توان بر فعالیت های سازندگی گروه های جهادی تطبیق نمود.

متن زندگی را رها کردیم (درباره اغتشاشات اخیر 1)

در مورد دوری بخشی از جوانان و نوجوانان از آرمان‌های اسلامی و کار را تا جایی پیش بردن که جلوی نظام اسلامی بایستند و حتی حاضر باشند هر کسی که ظاهر اسلامی داشته باشد را ضرب و شتم و حتی به قتل برسانند، ورودهای متعددی می‌شود داشت، از اینکه دشمنی که حجم فوق تصورات ما دارد خرج می‌کند و این سری هم تلاش کرده که جنگ احزاب‌طور همه نیروها و همه جور ورود را بسیج کند و درست هم هست؛ تا اینکه بسترهای اقتصادی لطمه خورده کشور به خصوص در این سالیان تحریم که از اواخر دولت دهم کشور رها شد و دولت یازدهم و دوازدهم هم که کاش فقط کشور رها میشد، بلکه با یک فهم غلط از مناسبات جهانی زمینه نفوذ در بخش های مختلف کشور و ضربه اساسی خوردن به زیرساختهای اقتصادی کشور فراهم شد، این آسیب‌های اقتصادی در کنار هجمه‌های فرهنگی و رسانه‌ای دشمن بالاخره اثرات خود را خواهد داشت.

اما در این یادداشت می‌خواهیم از زاویه کم‌کاری‌های فرهنگی خودمان و دل خوش کردن به داشتن بخشی از جامعه و توهم داشتن همه جامعه به دلیل برخی کنش‌های مقطعی به مسئله بپردازیم.

واقع قضیه این است که ما نیروهای انقلاب و حاکمیت اسلامی متن زندگی فرهنگی مردم را تا حدی رها کرده ایم، شاید هم ایده‌ای برای این حضور در متن واقعی زندگی جامعه نداریم! جوان‌های ما یک حالت رها شدگی از مدرسه تا محله را دارند، مساجد تقریباً خالی از جوان و نوجوان شده و محل تجمع افراد پا به سن گذاشته، مدارس فاقد یک طرح تربیتی روشنی است و عمده با یک فضای رها شده مواجه است، عمده افراد جامعه فقط در برخی مقاطع خاص مثل دهه محرم یک فضای فرهنگی مذهبی برای حضور و تنفس دارند که این برای اینکه سبک زندگی آن‌ها را در مشت بگیرد کفایت نمی‌کند؛ تجمعات و جمعیت‌های هیئت‌های خاص حزب‌اللهی گولمان زده است و توهم برمان داشته است که همه چیز خوبه! بروزات مقطعی جامعه در فضاهای شعائری مثل اربعین و اعتکاف‌ها و شب‌های قدر و شب‌های محرم و … یک تحلیل صحیح که باطن این مردم با اسلام است را به یک نتیجه‌گیری غلطی رسانده که احساس می‌کنیم اوضاع خوب است! در حالی که متن زندگی مردم و سبک زندگی مردم رها شده است. ما انگار سخنی برای غیر از کسانی که حزب‌اللهی و شاید باید انقلابی هم باشند نداریم، روز به روز شاهد انحرافات عمیق‌تری در جوانان و نوجوانان فامیل و اطرافمان هستیم، و نیروهای متولی فرهنگ کشور به جای پاسخگو بودن به این وضعیت اسفبار، با عَلَم کردن بروزات دینی مقطعی مردم انگار می خواهند سر خود و دلسوزان فرهنگ جامعه را کلاه بگذارند که ما خیلی خوبیم! اوضاع هم خیلی خوب است! و به دروغ این بروزات را حاصل تلاش‌های فرهنگی خود گزارش می‌کنند.

وقتی شما متن زندگی جوان و نوجوان را رها کردی، و او را بی دفاع در فضای مجازی و حقیقی فاسد رها کردی، و از ترس اینکه علیه تو بشورد و یا به تو رأی ندهد، کار فرهنگی پرحجم و با گردن برافراخته سخن اسلام را زدن که هیچ، از ابزاهای حاکمیتی هم برای محدود کردن این محیط های تنفس فاسد استفاده نمی کنی! این بی تقوایی حاکمیتی منجر به آمدن بر سرمان هر چه می ترسیدیم می‌شود! هم به تو رأی نخواهد داد و بلکه اساساً رأی نخواهد داد و هم علیه تو می‌شورد.

 

#یادداشت_331

تأثیر فرهنگ در نگاه به زندگی

علاوه بر تاثیری که فرهنگ در سبک زندگی دارد، در معنا کردن زندگی نیز، فرهنگ تاثیر جدی دارد. فرهنگ پذیرفته شده توسط ما مشخص می کند درمورد پدیده ها و اتفاقات اطراف خود چه قضاوتی داشته باشیم. اینکه نگاه ما به فقر چه باشد و فقر را، به عنوان فلاکت و بدبختی نگاه کنیم، یا به عنوان سبکباری بنگریم ، بستگی به فرهنگی که در آن تنفس می کنیم، دارد.
اینکه تلاش برای کسب رزق بیشتر را، دنیا خواهی تفسیر کنیم، یا کسب رزق حلال برای خانواده و صدها مثال دیگر، مثل انتخاب کردن تحمل سختی ها، که به اشکال مختلف می توان به آن نگاه کرد، همگی ریشه در فرهنگی که خود آگاه یا نا خود آگاه پذیرفته ایم، دارد. لذا تغییر فرهنگ حاکم بر اذهان مردم اهمیت زیادی دارد. چرا که حتی پیشرفت اقتصادی نیز، تا وقتی فرهنگ (ذهنیت) مردم اصلاح نشود، به درستی فهم و تفسیر نمی شود.

✨سلام فرمانده

در جلسه امروز تقریری از سرود سلام فرمانده و جریان اجتماعی شکل گرفته حول آن ارائه شد که این حرکت را عملا نقطه منفی و نشان از عدم پیشرفت جریان انقلابی معرفی کرد.

به نظر می رسد با دقت در جریان شکل گرفته حول سرود سلام فرمانده می توان نقاط مثبت و رو به جلو بسیار زیادی را دید و تحلیل های بسیار دقیقی ارائه کرد که تقریر منفی از آن را بسیار دور از ذهن می نمایاند.

از جمله این نکات بازگشت مردم به عرصه کار فرهنگی است. انقلاب ما از ابتدا با کار فرهنگی و فرهنگ سازی عجین بود. حرکت های انقلابی ما همراه بود با سرود فراوان، مقاله و اعلانیه های بسیار، شعار های پر معنا و….

و نکته اصلی این است که همانند اصل جریان انقلاب، تمامی این آثار در حرکت انقلاب و در سال های اولیه بعد از پیروزی انقلاب، به صورت مردمی و با جوشش از درون خود مردم تولید می گشت. لذا به دل نیز می نشست. به نحوی بعد از گذشت قریب به نیم قرن، باز هم با شنیدن آن سرود ها قلب انسان مجذوب میشود. در سال های بعد اما تولیدات فرهنگی ما به سمت سفارشی شدن و سازمانی شدن پیش رفتند و به موازات اینکه از حیث دغدغه از مردم فاصله گرفتند از حیث قالب نیز از سرود به سمت تک خوانی متمایل شدند.
سرود سلام فرمانده علاوه بر اینکه از حیث دغدغه و جوشش کاملا مردمی بود و فارغ از تمام دغدغه های سازمانی توسط چند جوان حزب اللهی تولید شد،‌از حیث قالب نیز به سمت مردمی بودن و همخوانی حرکت کرد. لذا یکی از جنبه های گیرایی این سرود همخوانی آن است. آن هم همخوانی توسط کودکان و نوجوانان. بازگشت مردم به عرصه تولیدات فرهنگی و فرهنگ سازی می تواند یکی از ضعف های اصلی انقلاب اسلامی را پوشش دهد. این یکی از نکات بسیاری است که در تمجید از این اثر میتوان از آن نام برد.

نکات بسیار دیگری نیز وجود دارد. از جمله
تاکید بر هویت و غیرت ملی
تاکید بر هویت اسلامی شیعی
تاکید بر مفهوم شهادت
تاکید بر مفهوم انتظار و تقریر صحیح از آن
تاکید بر مقوله ظهور و توجه به وجود شریف امام زمان عج (که میتواند نقطه ی همگرایی در جهان اسلام شود.)
توجه به معنویت و ارتباط با امام حاضر
مخاطب قرار دادن قشر نوجوان
اخلاص بالای مداح و مسئول تیم
و…..

بسط و گسترش کلام انقلابی بهترین کار فرهنگی

شاید در نظر اولیه ما آنچه مردم انجام می دهند، مهمتر از آنچه باشد که مردم می اندیشند؛ در حالیکه اعمال مردم معمولا کاملا سطحی و بدون بنیه و ریشه خاصی است و تا به اندیشه متصل نشده باشد، اهمیت زیادی پیدا نمی کند.
شاید اصلا فرهنگ در نگاه ما همین عملکرد مردم باشد. مثلا بچه ها آهنگ های «ساسی مانکن» زمزمه می کنند، احساس می کنیم نسل بعدی ما از دست رفته! همین بچه ها مدتی بعد آهنگ «سلام فرمانده» را همخوانی می کنند، می گوییم عجب نسلی تربیت کردیم و سر از پا نمی شناسیم!! هرجا که می توانیم و به هر طریقی که می شود، اقبال دهه نودی ها به سرود سلام فرمانده را نشان می دهیم، تا به خود و دیگران بگوییم که همه چی آرام است و ما چقدر خوشحالیم!؟
درحالیکه اصلا فرهنگ در لایه دیگری تعریف می شود؛ حضرت آقا فرهنگ را اینگونه توضیح می دهند :
«فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم و آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهام‌بخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد. مثلاً در حوزه‌ی اجتماعی، قانون‌گرایی ــ که مردم به قانون احترام بگذارند ــ یک فرهنگ است؛ تعاون اجتماعی یک فرهنگ است؛ تشکیل خانواده و ازدواج یک فرهنگ است؛ تعداد فرزندان یک فرهنگ است؛ اگر در این چیزها بینش مردم و جهت‌گیری مردم جهت‌گیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدای‌ناکرده جهت‌گیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدای‌ناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند ــ وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا(۱) ــ به آن سرنوشت دچار شدند. بنابراین تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ به‌خاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمینه‌ی فرهنگ، عبارت است از ایمان مردم و باورهای مردم. ۱۳۹۳/۰۱/۰۱ (بیانات در حرم مطهر رضوی)
لذا، رشته کلام انقلابی و تربیت متکلم انقلابی که کارویژه خود را، رصد ذهن جامعه و تأمین طعام معرفتی برای آن می داند، اهمیت زیادی پیدا می کند؛ چرا که بر باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهام‌بخش مردم در حرکات و اعمال آنها است، متمرکز است؛ پس خیلی اهمّیّت دارد.