کمیته های آزاداندیشی برای پیگیری یک مطالبه و مطلوب حقیقی شکل گرفتند. اما به خاطر دغدغه های صوری و مواجهه اخباری و عدم توجه به غایت و خواست نهایی، تقریبا در تمام موارد، ناموفق بوده اند. وقتی نگاهی به وضعیت دانشگاه های کشور و حوزه های علمیه می زنیم، با نگاهی سخت گیرانه، تقریبا هیچ فرقی بین قبل و بعد تشکیل این کمیته ها صورت نگرفته است. این در حالی است که تقریبا در تمام دانشگاه های کشور و در سطوح بالای حوزه علمیه، چنین کمیته هایی تشکیل شده است.
به نظر اصل تشکیل کمیته برای پیگیری چنین اموری، صحیح و به جاست. فرهنگی ترین امور هم اگر متولی جدی داشته باشند، و به صورت صحیح فهم شوند و اقدام متناسب با آنها صورت گیرد، می توانند با رشد بسیار بالا همراه باشند.
کمیته ها می توانستند تسهیل گر و شتاب دهنده به امر آزاداندیشی باشند. اگر درک و تعریف صحیحی از آزاداندیشی و مراتب آن می داشتند.
اما برخی اقدامات دلالت های نگران کننده ای دارد. مثلا تبدیل شدن کمیته آزاداندیشی به نهادی برای اعطای مجوز جلسات آزاداندیشی. چنین اقدامی به خودی خود می تواند مانع آزاداندیشی تلقی شود. این که آزاداندیشی یا حتی برگزاری کرسی آزاداندیشی متوقف باشد بر مجوزی که یک نهاد بدهد، در بهترین حالت یعنی محدود کردن آزاداندیشی.
یا این که گزارش از وضعیت آزاداندیشی، گزارش های آماری تعداد جلساتی باشد که یک نهاد خاص برگزار کرده است.
البته همین گزارش ها و این مجوزها، اگر در جای خود قرار گیرند، شاید بتوانند به ترویج و گسترش آزاداندیشی کمک کنند.
در صورتی که ابتدا تعریف صحیح و دقیقی از آزاداندیشی داشته باشیم. سطوح متفاوت آزاداندیشی را درک کنیم. آزاداندیشی در سطوح علمی و آکادمیک را از آزاداندیشی به عنوان یک فرهنگ عام جدا کنیم. به آزاداندیشی در ابعاد فردی و اجتماعی توجه کنیم.
و برای هر سطحی اقدامات خاص خودش را انجام دهیم.
مثلا برای آزاداندیشی به عنوان یک فرهنگ عام که در ابعاد فردی و اجتماعی مطلوبیت دارد می توان اقداماتی انجام داد. به عنوان مثال:
- نشان دادن اهمیت، ضرورت و جایگاه آزاداندیشی
- استدلال و استناد به تراث و اصیل بودن آزاداندیشی به عنوان یک مطلوب اسلامی و قرآنی
- تبیین و ترویج و تبلیغ و جریان سازی
- آموزش مهارت های لازم و تربیت متناسب؛ به عنوان مثال می توان در برجسته کردن و نشر مناظره ها و گفتگوها در آثار تاریخی و ادبی تامل نمود.
- خودآگاهی و توجه به دارایی های حوزه های علمیه اعم از مباحثه، درس، قلت و ان قلت و…
- پیوست های فرهنگی، هنری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و توجه به سبک زندگی با رویکرد آزاداندیشی
- استفاده فعالانه از ظرفیت های رسانه ها و پلتفرم های جدید
هم چنین در سطح علمی و تخصصی می توان آزاداندیشی را دنبال کرد. به نظر اعطای مجوز و برگزاری کرسی های آزاداندیشی در این سطح دنبال شده است. اما اقدامات متناسب تر و بهینه تری می توان فهرست کرد. به عنوان مثال می توان آزاداندیشی را در روال و فرایندهای رسمی آکادمیک، دخیل کرد. مثلا توجه به آزاداندیشی به عنوان یکی از معیارهای مقالات، اعمال آن در پایان نامه و جلسات دفاع، در نظر گرفتن چند واحد مباحثه و مناظره در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکترا، و همچنین قرار گرفتن جلسات کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی در امتیازات اعضای هیئت علمی