دو نکته در باب اهمیت «رسیدگی مفهومی به آزاداندیشی»
1. آزاداندیشی بعد از پیگیری های جریان رقیب و بعد از درخواست حضرت آقا برای ترویج آزاداندیشی و تکرار این مطالبه توسط ایشان، واژه ی غریبی برای جامعه نیست و اجمالا همه با آن آشنا هستیم و از آن تصویری داریم. حول همین تصویر های اجمالی حرکت هایی شکل گرفته است و کارهایی در کشور آغاز شده که همه ی آنها علی رغم اختلافات، خود را مصداق آزاداندیشی می دانند.
حال وقتی حوزه علمیه می خواهد پشت یک حرکت بایستد باید این ها انتخاب کند و ناگزیر از است به سمت برخی از این ها سوق دهد و از برخی دیگر روی برگرداند. در اینجا که فضای انتخاب است ناچار است که در تعریف آزاداندیشی دقت کند و برای دست یابی به مفهوم حقیقی آزاداندیشی تلاش کند.
2. موسسه فتوت به عنوان موسسه ای که می خواهد از دل حوزه به سراغ اجتماع برود و یک پایش در حوزه و پای دیگر آن در میدان قرار دارد، ناگزیر است که از دقت های حوزوی سرشار باشد و بسیار دقیق و هدفمند حرکت کند. وقتی این موسسه می خواهد چیزی را در سطح ملی گفتمان سازی کند و پشت آن بایستد حتما باید تا حد بسیار بالایی آن مفهوم را مشخص کند و تمایزات آن را با اغیار نیز ثابت کند. و الا ممکن است نسلی را به بیراهه ببرد.
این دو ضرورت ثابت میکند که ما باید به سراغ دقت در تعریف و مفهوم آزاداندیشی برویم و چاره ای از آن نیست. لکن آن چیزی که می تواند محل مناقشه نوع پرداختن به تعریف است. این نوع پرداخت می تواند کاملا ناظر به حقیقت بیرونی باشد و به صورت انضمامی و ناظر به مشکلات سر صحنه قیود را از دل مبانی بیرون بکشد و می تواند کاملا کتابخانه ای و بدون توجه به حقیقت خارجی که رقم می زند و صرفا منحصر در مبانی سعی کند یه مفهومی را معرفی کند. یقینا توقف در مدل دوم و نرفتن سراغ مطالعه انضمامی و حل نکردن مشکلات واقعی ممکن است ما را به بیراهه ببرد و در سیاه چاله رسیدگی های ذهنی دفن کند به نحوی که هیچ وقت نتوانیم یک حرکت عینی موثر را رقم بزنیم و خدمتی به انقلاب کنیم.