تغییرات استراتژی جهان کفر و خستگی بشر

اشاره جلسه اخیر به اتفاقی که بشر مدرن به دنبال رقم زدن آن در عرصه سبک زندگی است موجب شد که وارد تحلیل بخشی از لایه های عمیق این تغییر رفتار بشر امروز شویم. هم چنین اشاره شد که بشر امروز به دلیل یک بی هدفی و سردرگمی امروز دست به شکل گیری جریانهایی مثل فمنیست و حتی به هم زدن قواعد تکوینی شده تا جایی که امروزه به دنبال طرح حاملگی مردان است و به جد آن را دنبال می کند.

آنچه که در این تحلیل به نظر می آید باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که آیا اصلا این سر درگمی در بشر امروز قابل مشاهده است یا خیر؟ به عبارتی دیگر با توجه به اینکه تمامی قدرت های اقتصادی، رسانه ای، سیاسی، نظامی وقتی در اختیار یک جبهه خاص(کفر) قرار گرفته است اصلا امکان دارد تصویری از حیرت و سردرگمی انسان را مشاهده کرد؟ و اصلا چرا باید این برهم زدن قواعد تکوینی را به پای یک حرکت خصمانه و توطئه ای قلمداد کرد؟

در اولین جلسات بحث اندیشه کلامی آنچه که دائما مورد تکرار قرار می گیرد این است که انقلاب اسلامی یک سخن نو است، اما باید توجه داشت که سخن نو وقتی نو و تازه بودنش روشن می شود که ما تصویری از کهنگی ها داشته باشیم و واقعا دریابیم که بشرامروز از کهنگی ها خسته شده و مطالبه و تشنگی شنیدن یک سخن نو را دارد.

آنچه که بیشتر برای بنده اثبات می کند که تصویر فعلی تعاملات بشری به شدت سرگردانی را منتقل می کند یک چیز است و آن خستگی های پی در پی و بسیار سریع برای تغییر سبک زندگی اش است یک دوره ای که تمدن غرب اویل شکل گیری خود را داشت و برای بشر سخنی نو را مطرح کرده بود، خب همین سخن نو بودنش بشر را به سمت خود کشید و با طراحی های راهبردی او که از یک منبع نظری که همان اومانیست بود تغذیه می کرد کشاند، اما همین که تمدن غرب با سرعتی بسیار بالا و حتی می توان گفت بالاتر از سرعت نور، مجبور است(تاکید بر مجبور بودن) استراتژی های خود را عوض کند و بشر را با استراتژی جدیدی در نقطه ی کانونی و نظری خود نگه دارد ناشی از این است که بشر خسته شده و نهایتا مدت کوتاهی را با یک راهبرد همراهی می کند و لذاست که این تدمن برای زنده ماندش ناچار است و ناگزیر از اینکه سریعا راهبردها را تغییر دهد، اما مطمئنا سخنی نو مطرح نیست چرا که مغزای این استراتژی ها، واحد است و اساسا هیچ تغییر جدید در بشر ایجاد نکرده و نشاط جدی به صحنه نمی بخشد، عملا بشر احساس نمی کند که نجات یافته است لذا دائما با هر راهبرد جدیدی همراه می شود و تن می دهد زیرا که دنبال راه نجات است و این به همه طرف زدن ها در هر ساحتی از تکنولوژی، سبک زندگی، ورزش، زن گرفته تا حتی انواع حکمرانی ها به دنبال سرعت بسیار زیاد تغییر راهبردها می دود و حیران و سردگم تر از همیشه فقط عطشش بیشتر می شود.

دراین صحنه بسیار پرتلاطم و پرآشوب است که بالاآوردن یک سخن نو، به شدت برای بشری که اکنون با عطشی در حد اینکه تا مرگش یک روز بیشتر باقی نمانده، جز معجزه برای او رقم نخورده است.

پیشنهاد می کنم در کنار نماهنگی که در جلسه 9ام اسفندماه استاد فلاح پخش کردند، نماهنگ زیر را با نکات فوق مشاهده بفرمایید.

https://www.aparat.com/v/gFduA

 

3 1 رای
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امید فشندی
2 سال قبل

أحسنت

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود …