✨دو ابهام در مورد کلام

🔰با توجه به مطالبی که در این ایام در کلاس مطرح میشود، دو ابهام در ذهن بنده به وجود آمده که نیاز به تامل و کمک بیشتر است:

🔸ابهام اول: کلام انقلابی متکفل تولید اندیشه است یا متکفل اندیشه سازی است؟ به عبارت دیگر فرد با فراگیری کلام انقلابی، به اندیشه های مورد نیاز جامعه دسترسی پیدا میکند یا با تحصیل آن به مهارت ذهن پروری دست میابد و می آموزد که مثلا برای اصلاح یک اندیشه در ذهن انسان و اعطا اندیشه دیگر به او باید چه مسیری را طی کرد؟ و یا سازوکار یافتن گره های ذهنی افراد چیست؟ و یا چه طور میتوان گفتمان سازی کرد؟ و……
یا اینکه هر دوی اینهاست؟ یعنی کلام انقلابی هم اندیشه های صحیح را در اختیار متکلم قرار خواهد داد و هم روش اندیشه سازی و اصلاح اندیشه ها را به او خواهد آموخت.

اگر تولید اندیشه های کلامی را برعهده مردم بدانیم و وظیفه ی متکلم را فقط بسترسازی برای سخن گفتن مردم در رابطه با اندیشه هایشان بدانیم،‌ به نظر دانش کلام در فراگیری مهارت اندیشه سازی منحصر خواهد شد.

🔸ابهام دوم: دانش کلام تاسیسی ست یا در امتداد کلام تراث است؟ اگر کلامی که ما از آن صبحت میکنیم دانش جدید و تاسیسی است، باید در لزوم اینکه علم جدیدی را با نام علم دیگر نام گذاری کرده ایم و مطلوبیت این کار تامل جدی صورت گیرد. زیرا این کار رهزنی های زیادی را پدید خواهد آورد.
از طرفی اگر دانش جدیدی است دیگر چه لزومی دارد که تعاریف گذشتگان از کلام را مطالعه میکنیم؟

اگر کلامی که ما از آن صحبت میکنیم همان کلام تراث است پس چرا شواهد این نوع از دانش در تعاریف قدما اینقدر کم است؟
.

3.7 3 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها