انحصار رسیدن به «حق» در آزاداندیشی
رسیدن به حق منحصر در آزاداندیشی است.
در مواجههی با حق، اگر آن را پذیرفتیم و برای آن هزینه داریم و به دنبال فدا کردن خود برای حق بودیم و به تعبیر دیگر حق طلب بودیم، در چنین صورتی «آزاداندیش» هستیم.
و چنانچه در مواجهه با حق، مورد پذیرشمان قرار نگیرد؛ یا خود را حق میدانیم که در این صورت «متکبر» هستیم و یا اینکه خود را برتر از حق میدانیم و در چنین حالتی «مستکبر» خواهیم بود.
در مواجهه با حق نمیتوان غیر از این سه صورت را متصور بود؛ البته «آزاداندیشی» را هم مشکک میدانیم و اینگونه نیست که تمام کسانی که آزاداندیش هستند تا انتهای آزاداندیشی را پیش رفتهاند؛ ممکن است به خاطر تمایلات نفسانی، حق را پذیرفته باشیم ولی نتوانیم برای آن هزینه بدهیم و یا احیانا خود را فدای آن کنیم. و همچنین در پذیرش حق هم مراتب وجود دارد و همگی در یک مرتبه نیستند.