تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الاّ نعبد الاّ اللَّه
«امروز ندای پیامبر رحمت، رساتر از همیشه به گوش میرسد، و دعوت اسلام که دعوت به عدالت و آزادگی و رستگاری است، با طَنین بیشتری شنیده میشود. پارههای شب سیاه استکبار و ظلم و خودکامگی از سوئی و جهل و خرافه و فریب از سوی دیگر، بشر را بیش از گذشته، نیازمندِ نور رستگاری و تشنهی عدل و صلح و برادری کرده است. امروز ندای ملکوتی: تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الاّ نعبد الاّ اللَّه. که ردِّ خداوندان زور و زر و صف آرائی در برابر ستم و ستمگر است، گوش و دل اسیران و ستمدیدگان را بیش از همیشه مینوازد، و مژدهی: انّ اللَّه علی نصرهم لقدیر، به آنان دلگرمی و امید میبخشد»۱۳۸۰/۱۱/۳۰
شهید مطهری ره در گزاره 28 از بخش ایدوئولوژی که کتاب مشخصات اسلام می فرماید: «امكان همزيستى با اهل توحيد: از نظر اسلام مسلمانان مىتوانند در داخل كشور خود با پيروان اديان ديگرى كه ريشه توحيدى دارند از قبيل يهود و نصارى و مجوس، هر چند بالفعل از توحيد منحرف باشند، تحت شرايط معيّنى همزيستى داشته باشند، ولى نمىتوانند در داخل كشور اسلامى با مشرك همزيستى كنند. مسلمانان مىتوانند بر اساس مصالح عاليه اسلامى با كشورهاى مشرك قرار داد صلح و عدم تعرّض منعقد نمايند و يا در موضوع خاصّى پيمان ببندند.»
بشریت برای اقامه توحید و یگانه شدن تمام هستی اش برای عبودیت خداوند متعال در جهان زیست میکند.
دعوت به توحید، دعوت به رهایی از زیر ستم و زور طاواغیت درونی و بیرونی است.
دعوت به توحید، دعوت به آزادانه اندیشیدن و آزادانه عمل کردن است.
دعوت به توحید دعوت به رهایی انسان است.
دعوت به توحید دعوت به کرامت های انسانی ست.
موحد بدون توحید نمیتواند زیست مسالمت آمیز داشته باشد. با انسان حقیر و پست که خود را برده طواغیت عالم کرده است نمی توان زیست مسالمت آمیز کرد. حداقل چیزی که لازم است برای اینکه بتوان با به عنوان بشر با او سخن گفت و با او زیست مسالمت آمیز کرد این است که اندیشه اش را از تحت فرمان طواغیت خالی کند.
لذاست که قرآن دعوت میکند به توحید. در واقع خداوند با این ندا مسیحیت را دعوت میکند به اینکه ذهنت را باز کن. اسیر نباش. برده نباش. آزادانه فکر کن راه را میابی.
آیا آزاداندیشی در گرو توحید است؟
خود این قید زدن به آزاد اندیشیدن نیست؟