لزوم نگاه کلان و جامع در تحلیل جنگ و حرکت فرهنگی

تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع می گویند. لذا در تحلیل بررسی همه جانبه اهمیت زیادی دارد. اگر می خواهیم رشد فرهنگی کشور و عملکرد ما در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن را، به درستی تحلیل کنیم، باید کامل و همه جانبه موضوع را بررسی کنیم. نگاه کامل و همه جانبه و در نظر گرفتن عوامل مؤثر در زمینه فرهنگ، بسیار سخت است. گاهی تحلیل ما کاملا خُرد و ناقص است.
برخی یک موضوع کاملا جزیی را در نظر می گیرند و براساس شکستی که در آن موضوع جزیی تصور می کنند، تحلیل می کنند، که پس ما در جنگ فرهنگی از دشمن شکست خورده ایم؛ این نگاه و تحلیل جزیی مثل این است که بگوییم ما در عملیات کربلای 4 شکست خوردیم از دشمن و بخواهد از این موضوع نتیجه بگیرد، که به طور کلی در جنگ نظامی از دشمن شکست خورده ایم.
ما گرچه در جنگ فرهنگی آسیب های زیادی دیده ایم، اما درمجموع اصلا دشمن به اهداف خود نرسیده است و همین مقاومت در برابر حملات سنگین دشمن، حتی با تلفاتی که داده ایم، یعنی پیروزی ما بر دشمن در جنگ فرهنگی.
لذا باید توجه داشته باشیم که اگرچه باید واقع بین باشیم و واقعیت ها را بنگریم، اما باید حقایق را هم، به درستی ببینیم و در تحلیل خود، دچار اشتباه محاسباتی نشویم.

اهمیت فرهنگ و وظیفه ما

حضرت آقا با تعابیر متنوعی، در مناسبات مختلفی با تعابیر تکان دهنده ای اهمیت فرهنگ را متذکر شده اند. از جمله اینکه حرکت و جوشش جامعه، بر اساس فرهنگ است. (1381/8/26) فرهنگ اساس هویت و منشأ عمده تحولات جامعه است. (1381/11/8) بسیاری از مشکلات جامعه با فرهنگ سازی حل می شود. (1386/6/4) اگر فرهنگ ما را تغییر دهند، دیر مبارزه ای باقی نمی ماند؛ چون میل به ایستادگی، ریشه در ارزش های فرهنگی ما دارد (1389/6/8) و …
همه این تعابیر به ما اهمیت فرهنگ را به ما می فهماند. حتی ایشان 3 مرتبه به صراحت فرموده اند که «فرهنگ از سیاست و اقتصاد مهم تر است.» (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ؛ 189/6/25 و در حرم مطهر رضوی ؛ 1393/1/1 و دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ؛ 1393/6/13)
شاید همه ما درمورد احتمال وقوع جنگ نظامی بین ایران و هرکدام از کشورها تحلیلی داشته باشیم و درمجموع معتقد باشیم احتمال وقوع جنگ نظامی نزدیک به صفر است و لذا اصلا آمادگی برای جنگ نظامی در خودمان ایجاد نکنیم. اما فرماندهان نظامی نمی توانند با این تحلیل ها آسوده بخوابند و باید هم خودشان و نیروهای نظامی را در حالت آماده باش کامل حفظ کنند، تا بتوانند در صورت وقوع کوچکترین اتفاقی، سریعترین عکس العمل را داشته باشند و با کمترین تلفات درمقابل تعرض دشمن بایستند.
این موضوع، درمورد ما که افسران جنگ نرم هستیم، اهمیت مضاعفی دارد. بخصوص که در عرصه فرهنگ موضوع آمادگی برای جنگ نیست و رسما چندین سال است درگیر جنگ فرهنگی هستیم. جنگی در این اتفاقات اخیر شدت بیشتری گرفته و وضوح بیشتری پیدا کرده است.
اما اگر بخواهیم در این جنگ به عنوان افسران جنگ نرم وظیفه ای که برعهده داریم را، به احسن وجه انجام دهیم، باید 3 ویژگی داشته باشیم :
یک، برخورداری‌های اندیشه‌ای و علمی اصیل؛ بدون پشتوانه عمیق علمی و اندیشه ای نمی توانیم در جنگ نرم بر دشمن فائق آییم. چرا که اتصال به تراث در حکم سلاح برای نیروی نظامی است و هرچقدر برخورداری های علمی و اندیشه ای ما بیشتر باشد، توان رزم ما افزایش می یابد.
دو، دردهای تمدنی و فشار مسؤولیتهای حاکمیتی ناظر به پیشبرد فرهنگ؛ ما اگر دردها و دغدغه های تمدنی نداشته باشیم، در حد و اندازه مقابله با دشمنی که درحال جنگ تمدنی با آن هستیم، نخواهیم بود.
و سه، اشراف اطلاعاتی نسبت به وضع گذشته و امروز فرهنگ و برنامه‌های کلان فرهنگی و پویشهای اصلی تأثیرگذار بر فرهنگ ایران (از جمله طرح‌های راهبردی و تهدیدهای دشمن).
با وجود این 3 ویژگی دروجود خودمان می توانیم با دشمن در جنگ فرهنگی مقابله کنیم.

حفاظت شده: نسبت مسائل جامعه با آزاداندیشی و اخوت و زندگی گرایی

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

حفاظت شده: کلام فعال، یا عبور از ایده کلام انقلابی

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

حفاظت شده: گفتمان جامع، ایده ای پیشرو

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش پنج (جریان بالنده اجتماعی)

مخاطب چرخه پیشرفت فرهنگی کیست؟ یعنی این چرخه با چه کسانی سرو کار دارد و چه طیف هایی از جامعه را درگیر می کند؟ یا به عبارت دیگر، در حالت حداقلی و حداکثری این چرخه با چند نفر مرتبط است و چند نفر در کار این چرخه هستند؟

اینجا سوالات متعددی می توان پرسید؟

آیا این چرخه امکان وقوعی دارد؟ چقدر عملی است؟

دور دوم چرخه با دور اول چرخه چه تفاوت هایی دارد؟ در دور های بعدی آیا نباید عناصری اضافه شوند؟ یا نباید عنصری کم شود؟

با توجه به این که این چرخه با یک رهبری در تعامل است، آیا چرخه های متعددی برای موضوعات مختلف شکل می گیرد یا یک چرخه برای همه امور است؟

یعنی بر اساس حوزه های مختلف فرهنگ، چرخه های مجزایی شکل می گیرد یا یک چرخه متولی همه امور می شود؟ هر دو پاسخ، سختی ها و مشکلاتی را پدید می آورد. مثلا برای حوزه های مختلفی اعم از کار جهادی، خانواده، زن، هنر، ادبیات فارسی، امر به معروف و نهی از منکر، هیئت، جوانان، مسجد، دفاع مقدس و… چرخه های متفاوتی تشکیل می شود؟ یعنی با یک حساب احتمالی بیش از 100 چرخه در حوزه های مختلف فرهنگ، اقتصاد، سیاست و اجتماع باید شکل بگیرد، این چرخه ها در نسبت با هم و نسبت با هدایت رهبری چطور بناست تعامل کنند؟

اگر هم چرخه واحدی در نظر گرفته می شود، چطور این چرخه توانایی پیشرفت همه امور را دارد؟ یعنی عاقله فرهنگ چطور می توانند همه امور را عاقله باشند. و سایر عناصر هم این چنین است.