نوشته‌ها

نخبه کیست ؟ نخبگی چیست ؟

نخبه کیست ؟ نخبگی چیست ؟
نکته : شنیدن این گزاره خبری از سوی جناب استاد فلاح ” نخبگان ناامید ترین قشر جامعه اند” باعث شد تا در یادداشت قبلی وارد جستجویی آسیب شناسانه حول محور نخبگان شوم.
ابتدا بنا بود در یادداشت بعدی به راهکارهایی پیشنهادی برای کاهش و یا دفع آسیب ها بپردازم اما نظر یکی از دوستان و صخنان مقام معظم رهبری در همین ایام در جمع نخبگان و توصیف ها و توصیه های ایشان در این باب، باعث شد تا این ضرورت احساس شود که ابتدا به معنا و مفهوم نخبگی پرداخته شود.
ثبت العرش اولا ثم انقش !

نخبه از مفاهیم اعتباری است. مفاهیم اعتباری اگرچه مابازاء خارجی ندارند، اما همین جهان خارج و موجودات واقعی هستند که بستر شکل گیری و اعتبار این مفاهیم را میسازند.
اما تقسیم انسان ها به نخبه و غیر نخبه از کجا شروع شد ؟
نخبگی یک خصیصه و یک امتیاز است.
به نظر نگارنده، در عالم ماده و در بستر یک بررسی تاریخی، اولین مرتبه که یک انسان نسبت به دیگری برتری یافت در ماجرایی بود که بین فرزندان حضرت آدم (ع) رخ داد :
واتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
قرآن کریم در آیه شریفه عامل برتری را تقوا معرفی نموده است.
این یک فهم ارزشی از مفهوم برتری است و با برتری هایی که بر محور استعداد ذهنی یا توان جسمی یا درک اجتماعی یا موارد دیگر تعریف میشوند متفاوت است. اگرچه مانعه الجمع هم نباشند.

هم هولیم، هم کُندیم!

وقتی مشکلات مختلف کشور را، در عرصه های متنوع بررسی می کنیم، معمولا به یک مشکل می رسیم؛ این مشکل، که هیچ چیز سر جای خودش نیست! افراد و گروه های مختلفی در کشور زحمت می کشند و تلاش می کنند مشکلات را حل کرده و وضعیت کشور را بهبود ببخشند. اما مشکل اصلی این است که هیچکس حد و حدود و وظایف و اختیارات خود را نمی شناسد!
کسانی که در میدان هستند و تحت فشارهای متعدد اجرایی هستند، قطعا نمی توانند وقتی برای پرداختن به مباحث نظری بگذارند. تا اینجا مشکلی نیست؛ مشکل اینجاست که این اضطراب فضای اجرایی را، به بدنه اندیشه ورز نیز، منتقل می کنند و اجازه نمی دهند نظریه عمیقی که مدت زمان زیادی باید روی آن کار شود، ارائه شود.
البته از آن طرف هم که نگاه کنیم، آسیب عکس وجود دارد. کسانی که در مباحث نظری غور می کنند، توجهی به این ندارند، که الان یک کشور منتظر ارائه نظریه است! حتی چه بسا نظریات خود را در آسمان ها ارائه می کنند، حال آنکه طرح برای اجرای روی زمین نیاز است!
اما راه حل این مشکل چیست؟
اینکه مسئولین اجرایی اهمیت و جایگاه نظریه پردازان و اندیشه ورزان را، هرچقدر هم کار روی زمین مانده باشد و وقت نداشته باشند، بدانند؟
اینکه نخبگان از اقتضائات فضای اجرایی کشور و جزئیات واقعی اداره کشور مطلع شوند و به میدان نزدیک شوند؟
یا … ؟؟ !