الهیات آزاداندیشی: تقریری از اندیشه آزاداندیشی
معرفت به حق نه تنها امری ممدوح بلکه تکلیفی همه جانبه و ضروری در حیات دینی بر شمرده می گردد. گاهی حق در مواردی بسیار روشن و گاهی در مواردی غبار آلود و مخفی و پنهان می باشد.
فلذا تدارک مسیری برای صیرورت و شدن تا قله رسش و بلوغ تشخیص حق امری ضروری برای یک جامعه و حیات ایمانی می باشد. دین ختمی بنا دارد با دعوت به خردمندی و توسعه سیره خردمندان در امت ختمی ایشان را به مرتبت امامت امم نائل گردانده و پایان تاریخ را در جهت اظهار دین حق محقق گرداند.
فلذاست که قران سیره خردمندان را اینچنین توصیف میگرداند:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
اولوالالباب اند که شایسته هدایت الهی اند چرا که اینان حق جو هستند؛ استماع اقوال کرده و از احسن آن پیروی میکنند.
انسان موحد حق جو و حقیقت طلب است. حقیقت گمشده اوست و موحد با عقل می آلود خویش در پیش گمشده خویش به هر سو میزند که آن را بیابد و آزاداندیشی امریست که مسیر موحدانه زیستن را برای موحد میسور و ممکن می سازد. فلذا این سیره و رویه به انحاء و انواع بیان در لسان روایات متجلی گشته است:
در روایتی از حضرت امیر ع نقل شده است:
“اضربوا بعض الرأي ببعض يتولد منه الصواب”
حضرت در این بیات تضارب آرا را مسیری برای تولد امر صواب و حق بر شمرده اند.
یا در بیانی دیگر جهت دیگری از تضارب و استقبال از وجوه آرا را بیان میکنند:
امام علی(علیه السلام): منِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَاءِ
آن کسی که به پیشواز گونه های متنوع اندیشه برود، زمینه های خطار را خواهد شناخت.
به بیان دیگر استقبال از وجوه آرا و تضارب آرا امکان شناخت زمینه های خطا را به ما می دهد فلذا امکان شناخت امر صواب و حق سهل تر میگردد.
یا در بیانی دیگر حضرت امیر می فرمایند:
“صوَابُ الرَّأْيِ بِإِجَالَةِ الْأَفْكَار”
درستی اندیشه در گرو جَوَلان دادن تفکرات است.
اگر با نگاهی اجتماعی به این بیان حضرت نگاه کنیم، در یک حیات اجتماعی، جولان اجتماعی افکار است که درستی اندیشه را تضمین میکند.
با این حساب آزاداندیشی نه یک فضل و مطلوبیت مستحب بلکه یک ضرورت و واجبی والا مرتبه در تحقق حیات طیبه توحیدی می تواند قلمداد گردد.