عقلانیت حرکت به سمت میدان آرمانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نهضت اسلامی ما که یک انقلاب تمدنی در برابر تمدن های الحادی بشری بوده است علی القاعده طالب و آبستن تحولات مختلف و متنوعی است؛ چرا که ذات او با زیر بنای بسیاری از روبناهای رسوخ یافته در حیات بشری در تنافی و تضاد است.

مکتب ما بسیاری از نحوه ی بودن ها را خطا میداند و مخالفتش با آنها به گونه ای نیست که با ویرایش و ترمیم، آرایش و پیرایش و .. پاسخ بیابد و پایان بپذیرد، بلکه تحول و دگرگون سازی نیاز دارد.

اما این دگرگون سازی با عنایت به این مساله که امور جاری کاملا وابسته و پیوسته ی به همین نحوه بودن های مورد انتقاد هستند، یک عقلانیتی را طلب میکند، عقلانیتی که بتواند ضمن حرکت به سمت آرمان از ایجاد شدن انسداد بواسطه ی نفی وضعیت موجود نیز جلوگیری کند؛ حقیقتا مساله ی سختی است و حل آن استمرار عزم و دارا بودن طرح و الگوی صیرورت میخواهد و الا شدنی نیست.

یکی از نمونه های مواجهه با چنین مساله ای را در مواجهه ی انقلاب اسلامی با نیاز به نیروی مسلح می توانیم ببینیم، از طرفی با ارتشی مواجه است که بخش های قابل اعتنایی از آن تا چندی پیش کاملا وفادار به رژیم طاغوت بوده اند، از طرفی انقلاب نیروی سازماندهی شده و تربیت شده برای حل این نیاز خود ندارد، و از طرف دیگر مساله ی نیروهای مسلح بسیار بسیار مساله ی حادی است؛ کودتاهای احتمالی، جنگ ها، شورش ها و … همگی شدیدا به این مساله مرتبط اند.

با چنین مساله ای چه باید کرد؟ و چگونه باید آن را حل کرد؟ عده ای از جوانان انقلابی از حضرت امام درخواست داشتند تا ارتش را منحل کنند و یک نیروی مسلح انقلابی و اسلامی تشکیل دهند، اما حضرت امام به هیچ وجه با این مساله موافقت نمیکنند.

توضیح جناب استاد فلاح در این مورد این است که الگوی اصلاحی امام الگوی حرکت دو هسته ای بوده است که توضیح آن را باید در یادداشت دیگری گذراند و قدری تحلیل نمود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها