ایده فرهنگی دولت انقلابی (بخش دوم)

•  اندیشه  •
#ایده_فرهنگی 3
#دولت_انقلابی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
گفته شد که ما برای جمع کردن ذهن برنامه‌ریزان و کنشگران نیازمند یک ایدۀ فرهنگی هستیم. این ایده به عنوان یک ایدۀ راهبردی مادر می تواند از چند مؤلفه تغذیه کند که یکی از آنها ذائقۀ توحیدی است :
1▫️ذائقۀ توحیدی
9. جزء مهمترین مخاطراتی که کشور تمدن‌خواه ما با آن مواجه است آشفتگی گفتمانی است. آشفتگی گفتمانی یعنی ذهن به هم ریختۀ ملی. آشفتگی گفتمانی یعنی فعال بودن آبشخورهای مختلف و فقدان یک آبگیر و یک پردازشگر فعال و توحّدآفرین.
از آنجا که رویش یک تمدن جدید وامدار شکل‌گیری یک هویّت جدید است، آشفتگی گفتمانی حرکت اصلی ما را کند می‌کند؛ زیرا باعث می شود هویت نوینی در کشور ما شکل نگیرد. به کشوری که از هویت و شخصیتی برخوردار نیست هرچقدر هم زمان بدهید چیزی از جنس تمدن بر پا نمی‌کند. این برخورداری از هویت است که در واقع یک قوم هدف‌دار و برنامه‌دار را مشغول معماری تمدن جدید در دل هر چه هست می نماید. به آشفتگی گفتمانی امور متعددی دامن زده و از آبشخورهای مختلفی این موضوع تغذیه کرده است.
10. هریک از دولتهایی که بر سر کار آمدند زاویه‌ای با مکتب امام داشتند و این نکته هرچند در واقع طبیعی بود، ولی بالاخره فرصت‌ها برای شکل‌گیری یک گفتمان فراگیر از دست می‌رفت.
مردم ایران با آموزه‌های مؤثر و سعادت‌ساز حضرت امام انس گرفته بودند و باید به سمت تعلیمات عمیق‌تر حرکت می‌کردند، ولی دولت سازندگی زاویه‌های جدی را با مکتب توحیدی حضرت امام (ره)شروع کرد. دولت اصلاحات با عزم، آگاهی و صراحت بیشتری این را تکمیل کرد.
دولت بهار هرچند به تعبیر حضرت آقا با مطرح کردن شعارهای امام قطار انقلاب را به ریل اصلی برگرداند(!)، ولی چون استقرار خوبی روی این گفتمان نداشت ابتدا با خارج شدن از طرح راهبردی رهبری و سپس ویرایش عناصر و آرایش مکتب امام عملا به سمت یک گفتمان جدید حرکت کرد. صدمات این دولت به امور عملی محدود نشد، بلکه زاویه‌ها عمق گرفته بود و این نکته نیز آشفتگی می‌آفرید. دولت اعتدال نیز ادامۀ دولت سازندگی بود با ارتدادهای صریح اصلاحاتی از مکتب امام و برنامه‌های صریح‌تر لیبرال برای بازگرداندن کشور به دامان تمدن غرب.
ما اکنون به عنوان یک نهضت تمدن‌سازی مهمترین مصیبتمان این آشفتگی گفتمانی است که باید به مدد مکتب امام درمان شود فلذا این را باید در راس دغدغه های فرهنگی و مهمترین ایده اصلاحی در حوزه فرهنگ بشمار آورد.
11. اصلی ترین ویرایش در این حوزه همان مطرح کردن رویکرد توحیدی و اعطای ذائقه توحیدی به جامعه است، جامعه ایران مستعدترین کشور در دنیا است که می‌تواند پذیرای ذائقۀ بلند و عملیاتی توحیدی باشد و مستعدترین نقطه، در این دنیا است که می تواند در این زمینه خلق محتوا بکند و به کانون بسط ادبیات توحیدی تبدیل شود.
12. ذائقۀ توحیدی اصل است.
در آیه 41 سوره حج خداوند متعال می‌فرماید «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»﴿الحج‏،41﴾
مومنین تا صاحب اقتداری می‌شوند یاد خدا را برپا می‌دارند.
این به معنای پراکندن ذائقه و زمزمه(گفتمان) توحید است.
یعنی ذهن معطلی ندارند، انتخابشان روشن است؛ با پشتیبانی گفتمان توحیدی زمینه را برای ویرایش زیرساختی اقتصادی فراهم می‌کنند و همۀ مردم را پاسبان فرائض می‌کنند و از آنجا که پایان نیک از آن خدا است، با حفظ ریلها و روندهای توحیدی به سرانجامی نیکو می‌رسند.
13. یکی از رصدگران پراطلاع صحنه می‌گفت کسی حواسش نیست که یکی از ناامیدترین اقشار جامعه همین نیروهای جبهۀ انقلابند. مهمترین عامل این وضع «نخبگی» است، اما نخبگیهای غیراسلامی. همان که جریان‌های اعتدال و اصلاحات و نهایتاً بهار را زمین زده و به کانون سرگردانی تبدیل کرده است.
درمان خدا است.
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً»﴿طه‏،124﴾
زندگی به تنگنا می‌افتد وقتی که قبله‌اش خدا نیست.
ذکر تنها این نیست که خدایی هست. خدا در دل تمام نوامیس و قوانین این عالم حضور دارد، توحیدی بودن چهرۀ جهان یعنی همین.
کسی که قواعد توحیدی عالم را بفهمد و در آن غوطه‌ور باشد، در ذکر خدا است.
گفتمان توحید در نافذترین و گیراترین چهرۀ خود این روشن‌بینی را دنبال می‌کند.
«سخن نوی» انقلاب اسلامی اساساً همین است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
☘️@faslefarhang

ایده فرهنگی دولت انقلابی (بخش اول)

•  اندیشه  •
#ایده_فرهنگی 2
#دولت_انقلابی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
ایدۀ فرهنگی به عنوان یک ایدۀ راهبردی مادر می تواند از چند مؤلفه تغذیه کند :
1▫️ذائقۀ توحیدی
1. انقلاب اسلامی مهمترین سخنی که برای بشر به عنوان حداقل یک فرهنگ عمومی دارد تفکر توحیدی است.  به تعلیم قرآن آن چیزی که شفای بیماریهای انسان است و او را از وهم دور می‌کند و از تاریکیها به سمت نور سوق می دهد اندیشه خدا و شناخت خدا و خواستن خدا است. فلذا مهمترین نقطه مرکزی در ایده فرهنگی ما ایجاد ذائقه توحیدی در جامعه  است.
2. رهبر انقلاب در تابستان سال نود و یک در جمع اساتید دانشگاه سخن تاریخی‌ای را مطرح کردند که با نام پیچ تاریخی معروف شد.
«وضعیتى که امروز در دنیا هست، وضعیت تحول است. اوضاع جهان در حال تبدیل به یک شکل جدید و هندسۀ جدید است. … پیداست که به سوى تحولات تازه‌اى داریم پیش می‌رویم» و شواهدی برای آن ذکر کردند و یکی از نکات خیلی خیلی مهمی که گفتند این بود که «ایران در این حادثه بزرگ نظاره‌گر نیست»
این بزرگترین توصیف راهبردی است که در برنامه ریزیها می شود در نظر گرفت و برای ما الهامهای زیادی دارد و الزامهای زیادی را هم پدید می آورد که در مقام برنامه ریزیهای کلان می تواند خودش را نشان دهد.
3. درخواست ایشان این بود که نخبگان جامعه خودشان را تا سطح این ادراک و این شعور  که استلزامات راهبردی فراوانی دارد بالا بکشند.
اینطور نشود که در کشور تنها افراد معدودی باشند که چنین درکی دارند؛ یعنی در سطوح تمدنی متوجه فعل و انفعالات حیات امروز، سوگیریها و سرعت و کندی ها و حوادث مهم و تاریخی می شوند و متناسب با این ادراک طراحی می کنند.
«دانشگاه‌هاى کشور و حوزه‌هاى علمیۀ کشور در این شرایط، مسئولیت سنگینى دارند. کار توفیق ملت ایران و کشور ایران در این برهۀ بسیار مهم و حساس تاریخى، در درجۀ اول بر دوش دانشمندان است.
… آیا در یک چنین شرایط به این اهمیت و حساسیت، دانشگاه یا حوزه می‌توانند براى خودشان یک مسئولیتى تعریف نکنند و نقش تماشاچى داشته باشند؟»
4. در این افق مهمترین تذکر ایشان این است که توجه بفرمایید که یک مکتب دارد زمین می خورد. این یک بحث کوتاه برد تاکتیکی یا بلند برد راهبردی نیست، این یک بحث بنیادی است که مکتب مادی دارد زمین می‌خورد، یک جلوۀ آن چند دهه قبل زمین خورد و دیگری نیز در حال احتضار است و این چیزی نیست که کسی بتواند درمانش بکند.
5. هندسه عالم دارد تغییر می‌کند؛ زیرا مکتبی که آن را ویرایش کرده بود دارد زمین می‌خورد. اینجا است که اتخاذ رویکرد توحیدی و دادن ذائقه توحیدی به مردم گذشته از این که درست است شدیداً عطش زمانه است و ما نباید بگذاریم هیچ روزی با غفلت از این مهم بگذرد.
6. به نظر می رسد یکی از اسامی شیطان در این دوران «اندیشه کاربردی» و گرایشهای تند عملیاتی است؛ زیرا به این نام داریم بشر را و حتی جامعه حزب اللهی مسلمان شیعه انقلابی را از توجهات بنیادین و پایه محروم می‌کنیم. این اتفاقی است که به بهانۀ پرهیز از کلیّات ابوالبقا دارد امروز در فضای کارشناسی یا شبه کارشناسی می‌افتد و همه را از رویکردهای عریق محروم می‌کند.
7. ما مهمترین بخش ایده فرهنگی امان که یک انتخاب هست یک مرکز ثقل است و یک سوگیری سعادت بار پر ثمر است همین انتخاب ذائقه توحیدی است. ما باید نخبه‌گیهای جبهه را صرف پاسخ به این سؤال کنیم که اگر بخواهیم به جامعه ذائقه توحیدی بدهیم  باید چه کاری بکنیم؟
در این باره زیاد بنویسیم مجموعه هایی که به ما مربوط هستند وادار کنیم که درباره این ذائقه توحیدی بعنوان فرهنگ عمومی بیشتر بنویسند بیشتر تحلیل بکنند زمینه‌یابی بکنند فرصت‌شناسی بکنند و مانع‌یابی بکنند مؤلفه‌ها را روشن بکنند بگویند این فرهنگ عمومی مؤلفه‌هایش چیست؟ همچنین باید برای ذائقه توحیدی ادبیات عمومی خلق کرد.
یک طرف ماجرا این است، یک طرف دیگر اینکه واقعا انسانهایی را انتخاب بکنیم که ربط داشته باشند به این ذائقه توحیدی. اگر غفلت کنیم امکان یک همگرایی و ژرفابخشی و گرفتن حالت تهاجمی را از دست داده‌ایم.
8. یکی از ثمرات این رویکرد هماهنگ شدن با رهبر انقلاب است؛ زیرا خود ایشان می‌گویند من از این نقطه شروع می‌شوم و دغدغۀ دائم من این است.
┄┄┅••=✧✿✧=••┅┄┄
☘️@faslefarhang