حفاظت شده: حجت الاسلام پورمحمدی(جامعه ی روحانیت مبارز) کارویژه ی آخوندی!

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

حفاظت شده: حجت الاسلام سهرابی (سازمان تبلیغات تهران)

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

تحلیل عملکرد راهبردی رهبری در موضع‌گیری درباره جنگ اوکراین-روسیه

استاد فلاح در یکی از گعده ها، با حضور یکی از مهمانان دعوت شده به گعده، ناظر به موضوع واکسن زدن رهبری مباحثی را بیان کردند؛ این بحث در مثلث شناخت آگاهی، ذیل ضلع فرمان و تحلیل عملکرد راهبردی رهبری قرار می گیرد.
در آن‌جا این موضوع مطرح شد که برای اینکه بتوان عملکرد های راهبردی رهبری را تحلیل کرد نیازمند متغیرهای زیادی هستیم:

ازجمله این متغیرها، دیدن درست صحنه با تمام عوامل اثرگذارش است؛ از دیگر عواملی که در این تحلیل ها موثر است، دانستن طرح راهبردی رهبری است؛ یکی دیگر از نکاتی که باید بر آن مسلط بود، اصولی است که رهبری در مواجه با دشمن و درگیری هایش از آن تخطی نمی کند مانند اینکه اگر در یک موضوع درگیری پیش بیاید ایشان با فروعات و عوامل درجه دو و سه درگیر نشده و مستقیما با ریشه و مرجع، درگیریِ خودش را آغاز کرده و یا جلو می برد.
در موضوع جنگ اوکراین-روسیه نیز باید دقت کرد که مخالفت با یک کنش، محکوم کردن یا رد کردن نیازمند دانستن و آگاهی به همه این امورات است و هم چنین اینکه باید لحاظ کرد، «استراتژی شطرنج باز» مطرح می گردد به این معنا که در مواجه با دشمن باید مانند یک شطرنج باز حرفه ای تا هفت حرکت بعد او را پیش بینی کرد و سپس دست به مهره شد.

رهبر انقلاب در بیانات روز عید مبعث فرمودند:

«بنظر من اوکراین هم قربانی سیاست بحران‌سازی آمریکاست. آمریکا اوکراین را به این نقطه کشاند. آمریکا با ورود در مسائل داخلی آن کشور، راه انداختن اجتماعات علیه دولت‌ها، حرکت مخملی به وجود آوردن، کودتای رنگی درست کردن، حضور سناتورهای آمریکایی در داخل اجتماعات معارضه، این دولت را برداشتن آن دولت را گذاشتن طبعاً به همین جاها منتهی می‌شود.

ما البته با جنگ و تخریب در هر جای دنیا مخالفیم. این حرف ثابت ماست. ما با کشته شدن مردم، با تخریب زیربناهای ملتها تایید نمی‌کنیم در هر جای دنیا که اتفاق بیفتد. ما مثل غربیها نیستیم که چنانچه بمب را سر کاروان عروسی در افغانستان بیندازند و عروسی را به عزا تبدیل کنند این را مبارزه با تروریسم بدانیم و جنایت نیست. اینها منطق‌شان این شکلی است. در افغانستان در عراق آمریکا در شرق سوریه چه می‌کند. چرا نفت سوریه و پول ثروت ملی افغانستان را می‌دزدند و غصب می‌کنند؟!

ما در اوکراین طرفدار توقف جنگ هستیم و می‌خواهیم جنگ در آنجا تمام شود منتها علاج هر بحرانی صرفا در صورتی ممکن است که ریشه بحران شناخته شود. ریشه بحران در اوکراین سیاست‌‎های آمریکا و غربیهاست. اینها ریشه بحران است. اینها را باید شناخت و بر اساس اینها قضاوت و داوری کرد و اگر اهل اقدام بودیم، اقدام کرد.»

در کنار این موضع گیری در نظر گرفتن چند موضوع حائز اهمیت است:

1- آمریکا و دولت های غربی با سیاست هایی که از طریق سازمان پیمان ناتو دنبال می کنند، اینگونه شرایطی را برای اوکراین و کشورهای تجزیه شده بعد از فروپاشی شوروی رقم زده اند. عملا بعد از فروپاشی شوری، ادامه حیات پیمان ناتو بی معنا بود تا اینکه آمریکا برای تداوم حضور در منطقه با مطرح کردن اهداف مبارزه با تروریسم، سلاح های کشتار جمعی و تامین امنیت انرژی در ادامه حیات ناتو، مسیر خود را برای پیشروی در اروپای شرقی شروع کرد و ناتو امروزه خود را به مرز اوکراین رسانده است.

2- یک جمعیت 200 هزار نفری از مردم اوکراین را افرادی تشکیل داده اند که واجد شرایط مهاجرت به سرزمین اشغالی بر اساس قانون بازگشت یهودیان و بستگان آن‌ها از سوی رژیم صهیونیستی هستند و با توجه به ناامنی اوکراین در شرایط پیش آمده موجب شده که اسرائیل برای تقویت پروژه «بهشت سرزمین موعود» به آنها پیشنهاد مهاجرت به این سرزمین را دهد که البته به نظر می آید از سمت یهودیان اوکراین رد شده است.(این نشان از این مطلب دارد که یهودیان ساکن در اوکراین به خوبی شرایط بی ثبات اسرائیل را درک کرده اند و عملا این پروژه بهشت سرزمین موعود رو به افول است.)

3- تئوری شکل گیری نظم نوین جهانی، یک تئوری کاملا صهوینستی است که امروزه به اقرار یکی از نمایندگان دپارتمان اوکراین، جنگ اوکراین و روسیه یکی از اضلاع این پازل را کامل می کند.(وی گفته بود: الان زمان بسیار مهمی است چرا که ما می‌دانیم نه فقط برای اوکراین بلکه برای نظم نوین جهانی می‌جنگیم)

4- زلنسکی یک یهودی صهیونیست است که در مدت سر کار بودنش موجب شده پای تجار صهیونیست زیادی به منطقه باز شود و در راستای پروژه عادی سازی روابط با اسرائیل، و تثبیت قدرت آن ها در منطقه تلاش کنند.

5- روسیه و اوکراین و درگیری بین آنها تحت طراحی شبکه هایی بیرون از آنها است و آنچه موجب می شود که یک طرف از این نزاع بیشتر مورد صدمه قرار بگیرد آن طرفی است که بیشترین وابستگی برای خودش تحت سلطه طراحان صهیونیستی تعریف کرده است.

با توجه به نکات فوق روشن میشود که از نگاه رهبری، اصل دشمنی و محکوم کردن، از آن آمریکا و دولت های اروپایی عضو ناتو هستند که با یک طراحی صهوینیستی از این درگیری بیشترین منفعت را کاسب خواهند بود، لذا اصل جنگ بین این دو کشور مردود است و قطعا ایران خواهان پایان درگیری بر خلاف نظر طراحان خواهد بود. اما از طرفی نیز ریشه بحران را نیز که خود را به اوکراین رسانده نباید مورد غفلت قرار داد.

آزاداندیشی و دستیابی به حق

وقتی از آزاداندیشی سخن می‌گوییم، در واقع می‌خواهیم اندیشیدن را از موانع و قیود برهانیم؛ اندیشیدن برای رسیدن به حق است، و با متصف کردن آن به آزادی، می‌خواهیم دست و پای اندیشیدن را از بند و اسارت قیود رها سازیم؛ آزادی قرار است موانع رسیدن به حق را بردارد؛ حال اگر با اندیشیدن به حق نرسیدیم، آیا اینجا آزاداندیشی رخ نداده است؟ اگر کسی به طور آزاد، اندیشید امّا به حق نرسید، آیا در اینجا باید گفت واقعا آزاداندیشی رخ نداده است و شخص آزاداندیش نبوده است؟ آیا شخصی که به حق نرسیده است، در آزاد کردن اندیشه خود ناموفق بوده است؟

آیا می‌توان دستیابی به حق را سنجه‌ای برای آزاداندیشی دانست؟

مساوات و برده داری

زمانی که از مساوات و برابری انسان ها سخن می گوییم، معمولا دو بخش اصلی وجود دارد، که سوال خیز است:

۱. تبعیض میان زن و مرد که می توان برای بیان برتری مردان بر زنان به برخی احکام و قوانین اسلام نیز، استناد کرد؛ که به این موضوع زیاد پرداخته شده و پاسخ داده شده که تفاوت میان زن و مرد، نه تفاوت در برتری ذاتی، بلکه تفاوت در توانایی ها و قابلیت های هرکدام است.

۲. تبعیض میان کنیزان و بردگان با انسان های آزاد و برده دار.

به این موضوع کمتر پرداخته شده و لذا، شبهه در این موضوع بیشتر است.

این موضوع نیز، با توجه به شرایط اجتماعی آن منطقه (جزیرة العرب) در آن زمان (زمان ائمه) موضوع بسیار واضح تر خواهد شد.

محققین محترم در این مورد مباحث مفصلی را به میان ‌آورده‌اند مبنی بر آن‌که شرایط اقتصادی و قبیلگی آن زمان به هیچ وجه آماده‌ی آزادی بردگان فراهم نبوده‌است در آن حد که اگر برده‌ای را آزاد می‌کردند در واقع او را از همه‌ی پشتیبانی‌هایی که قبیله برای افراد داشته‌است را محروم می‌نمودند و یکی از تنبیهات غلام آن بوده‌است که ارباب او را از نظام قبیله‌ی خود اخراج می‌کرده و بعضا دیده می‌شده که ائمه واسطه می‌شدند تا ارباب او را برگرداند. آری اسلام شرایطی فراهم کرد که با تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی برده‌ها بتوانند نقش مستقلی برای خود داشته‌ باشند. ضمن آنکه آن معنای برده‌داری غیر از برده‌داری مدرنی است که غرب به آفریقا حمله کرد و مردم را از نظام زندگی خود ربود و در اختیار خود قرار داد. کتاب «برده‌ داری در اسلام» از جناب آقای حجتی نکاتی در این مورد دارد.

جنس احكام فقهی و جنسیت

🔰 جنس احكام فقهی و جنسیت

هرچه بر ساحت جسمی و احكام و الزامات فقهی آن تكیه، و شریعت هم به همین فقه تقلیل داده، و از ساحات طریقت و حقیقت آن غفلت شود، زمینه برای جدال‌های جنسیتی فراهم می‌شود.

در غرب با اینكه زن‌ها از بسیاری حقوق پایه و اولیه محروم بودند، ولی جنبش حقوق زنان بیشتر خاستگاه اقتصادی داشت نه اقتصادی و مذهبی، برخلاف ایران و غالب جوامع مسلمان كه زن دارای احترام و كرامت نسبی بوده و وجهی برای خروش جامعه‌ی زنان علیه مردسالاری نداشته.

پیوندهای عاطفی و احساسی صرفا به میان جنس‌های مخالف (زن و مرد) منحصر نبود و آدمی به تناسب ساحات وجودی خود به پیوند ارتباط قلبی با انسان‌های مختلف – صرف نظر از جنسیت ایشان – می‌پردازد.

فرهنگ مدرن به‌مرور پیوندهای پاك و انسانی و لطیف و قلبی میان خانواده و دوستان و آشنایان را تضعیف و صرفا به پیوند جنسی منحصر كرد؛ انسان تنشنه نیز در مقابل و پس از گسست ارتباط با همسر و فرزند و پدر و مادر و خویشاوندان، در بازیابی گمشده‌های عاطفی خویش با دوستانش، از این پیوند احساسی به خوانش فیزولوژیك و جنسیتی از خود رسید و آن تمایل عاطفی را بر گرایش زیستی جنسیتی حمل كرد و به‌مرور هم‌جنس‌گرایی جدی شد.

در جوامعی كه هنوز بعضی فرهنگ‌های اصیل خانوادگی جاری است، پیوندهای انسانی و عاطفی میان هم‌جنس‌ها طبیعی است و خوانش جنسیتی نمی‌شود، مثلا در فیلم‌های تركی هنوز دیده می‌شود كه مردها در دیدار با هم مصافح و روبوسی می‌كنند، اما در فیلم‌های غربی حتی به هم دست هم نمی‌دهند.

این تقریر هم می‌تواند در كنار سایر تقریرها مورد تأمل قرار گیرد.

 

امید فشندی

10 اسفند 1400

 

اهمیت شناخت وظیفه در لحظه

 

اگر به این نکته توجه داشته باشیم که ما در زندگی خود در حال پیمودن راهی هستیم، نوع نگاه ما به وظیفه متفاوت خواهد شد.

 

راننده ای که در حال پیمودن مسیر است، لحظه به لحظه باید نسبت خود را با جاده و موانع موجود در مسیر و همچنین مسیر حرکت خود، بررسی کند.

 

انسان سالک هم که در حال پیمودن مسیر است، باید به صورت لحظه ای و به عبارتی دیگر آنلاین وظیفه خود را تشخیص دهد. به خصوص در عصر انقلاب اسلامی که اتفاق مهمی در حال رخ دادن است و تشخیص وظیفه نیاز به دقت بیشتر.

 

طلبه یا دانشجو می تواند یک وظیفه کلیشه ای برای خود مشخص کند و مشغول به انجام آن وظیفه خیالی باشد؛ اما اینکه چه میزان فعالیت های این بخش مطابق با وظیفه واقعی باشد، مشخص نیست.

 

اما اگر کسی می خواهد وظیفه خود را به درستی تشخیص داده و به صورت کامل نقش خود را ایفا کند، باید ضمن شناخت دقیق میدان، با تکیه بر اندیشه صحیح، وظیفه خود را تشخیص داده و در مسیر ایفای آن حرکت کند.

 

اللهم استعملنی لما خلقتنی له