جنس احكام فقهی و جنسیت

? جنس احكام فقهی و جنسیت

هرچه بر ساحت جسمی و احكام و الزامات فقهی آن تكیه، و شریعت هم به همین فقه تقلیل داده، و از ساحات طریقت و حقیقت آن غفلت شود، زمینه برای جدال‌های جنسیتی فراهم می‌شود.

در غرب با اینكه زن‌ها از بسیاری حقوق پایه و اولیه محروم بودند، ولی جنبش حقوق زنان بیشتر خاستگاه اقتصادی داشت نه اقتصادی و مذهبی، برخلاف ایران و غالب جوامع مسلمان كه زن دارای احترام و كرامت نسبی بوده و وجهی برای خروش جامعه‌ی زنان علیه مردسالاری نداشته.

پیوندهای عاطفی و احساسی صرفا به میان جنس‌های مخالف (زن و مرد) منحصر نبود و آدمی به تناسب ساحات وجودی خود به پیوند ارتباط قلبی با انسان‌های مختلف – صرف نظر از جنسیت ایشان – می‌پردازد.

فرهنگ مدرن به‌مرور پیوندهای پاك و انسانی و لطیف و قلبی میان خانواده و دوستان و آشنایان را تضعیف و صرفا به پیوند جنسی منحصر كرد؛ انسان تنشنه نیز در مقابل و پس از گسست ارتباط با همسر و فرزند و پدر و مادر و خویشاوندان، در بازیابی گمشده‌های عاطفی خویش با دوستانش، از این پیوند احساسی به خوانش فیزولوژیك و جنسیتی از خود رسید و آن تمایل عاطفی را بر گرایش زیستی جنسیتی حمل كرد و به‌مرور هم‌جنس‌گرایی جدی شد.

در جوامعی كه هنوز بعضی فرهنگ‌های اصیل خانوادگی جاری است، پیوندهای انسانی و عاطفی میان هم‌جنس‌ها طبیعی است و خوانش جنسیتی نمی‌شود، مثلا در فیلم‌های تركی هنوز دیده می‌شود كه مردها در دیدار با هم مصافح و روبوسی می‌كنند، اما در فیلم‌های غربی حتی به هم دست هم نمی‌دهند.

این تقریر هم می‌تواند در كنار سایر تقریرها مورد تأمل قرار گیرد.

 

امید فشندی

10 اسفند 1400

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حامد خواجه
2 سال قبل

تقریر جالب و جدیدی بود.