حسرت آزاد اندیشی

حسرت آزاد اندشی

بنظرمی‌رسد زمانی میتوانیم آزاد اندیشی را در سطح جامعه بالا بیاوریم که حسرت آن را در دل و جان مردم کاشته باشیم. مردم باید حسرت یک گفتگوی ازاد و یک اندیشه آزاد را داشته باشند.

این حسرت اگر بخواهد وسط بیاید باید صورتی از آن را تصویر کرد. باید صورتگری کرد. باید تخیل کرد. باید دانست که جامعه ای که تخیل نمیکند حرکت نمیکند. و تخیل کردن غیر از تعقل کردن است.

ما برای شکوفایی عقل و رشد و بالندگی فهم و فکر در جامعه باید صورت خیالی از جنس همین مطلب را رقم بزنیم. صورت زدن یعنی نشان دادن آینده. باید آینده را صورتگری کرد که درآن اندیشه بدون هیچ مانعی قابلیت طرح دارد و بدون هیچ مانعی شنیده میشود و بدون هیچ مانعی نقد می شود.

ما حسرت آزاد اندیشی نداریم چون آن را بی ربط به زندگی و فردای خود تصویر میکنیم و بود و نبودش را احساس نمیکنیم. ما حسرت آزاد اندیشی نداریم چون کسی به ما نشان نداده که جامعه به اضافه آزاد اندیشی چقدر لذت بخش است.

صورتگری از آینده به غیر از گفتمان سازی و الگو سازی است. هردوی این موارد با اهمیت در لایه مفاهیم صورت بندی می‌شوند و لازمند ولی غیر کافی.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها