اشتراک لفظی داشتن در معنای حق و فقه و عدالت

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_84
#جلسه_344

امان از این اشتراک لفظی!

به نظر می رسد عدم توجه به اشتراک لفظی داشتن در معنای حق و فقه و عدالت ، یک عامل جدی در مباحثات روز سه شنبه بود.

? اگر حق را در برابر باطل و عدل را در برابر ظلم و عملی فقهی را در برابر عملی که از نظر شریعت مرجوح است بدانیم قطعا هر فعل و مفهوم اخلاقی باید در چارچوب حق و عدل و فقه باشد.

حتی تقسیم عدل به فقهی و فلسفی نیز گره گشا نیست. چرا که عدل فقهی اعم از الزامی و غیر الزامی بودن ( به تعبیر بهتر فریضه و سنت و مندوب) یک فعل است.
لذا افعال اخلاقی ( یا مستحب یا غیر الزامی) هم در چارچوب و ذیل عدل فقهی قرار میگیرند. و اساسا اگر ایثار در چارچوب عدل فقهی قرار نداشته باشد امری اخلاقی محسوب نمی شود. مثلا ترحم به کسی که باید حد شرعی بر او اقامه شود یا علی المبنای کراهت سلام کردن به زنان جوان، انجام دادن این عمل، فعل اخلاقی ( تقویت اخوت ایمانی) محسوب نمی شود.

اما اگر حق (حقوق) و عدل فقهی را به معنای الزام آور بودن و قانونی که انجام ندادنش توبیخ دارد (مثلا واجبات )، در نظر بگیریم ، قطعا این مدار قابل ارتقا به مدار ” سنن ، مندوبات و اخلاقیات” خواهد بود. و این ارتقا نه تنها در روابط فردی و خانوادگی بلکه در سطح حکومت و سیاست هم مطلوب است.
از همین رو است که در فرهنگ شیعی حاکم جامعه بیش از این که سلطان باشد، ولی و پدر مهربان است و مردم نیز بیش از این که رعیت باشند امت و موالی و محب هستند.

البته ارتقای مدار به معنای دور زدن و زیر پا گذاشتن مدار قانون و الزام آوری (حقوق) نیست. بلکه مدار قانون و الزامیات همواره به عنوا پیش فرض باید مراعات شود. و الا آسیب های فراوانی متوجه جامعه خواهد شد.

پ ن : شاید اگر به جای مفاهیمی مثل حق و عدالت از قانون و الزام آوری یا حتی تعابیری بهتر استفاده شود محل نزاع شفاف تر و اختلاق کمتر شود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها