عدم تهافت مسئله عمری با تکلیف محوری

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_20
#جلسه_120

? #مسئله_عمری

? عدم تهافت مسئله عمری با تکلیف محوری

? طرح بحث
? امروز توسط استاد یک بحثی مطرح شد به نام داشتن مسئله عمری و گفته شد که کسانی که تأثیرات گسترده اجتماعی داشته اند، یک مسئله عمری داشته اند که تمام سرمایه های درونی و پیرامونی خود را بسیج می زند به سمت آن قبله.
? یکی از برادران بحث دوگانه تکلیف محوری و مسئله عمری داشتن را مطرح کردند، و این دو را مقابل همدیگر دیده اند که نیازی به مسئله عمری داشتن نیست، بلکه هر برهه باید ببینیم که تکلیف مان چیست و این مسئله عمری یک بحثی است که در جهان مدرن مطرح می شود.

? یک پاسخ اولیه
? به نظر می رسد که بین مسئله عمری داشتن و تکلیف محوری تهافتی وجود ندارد. به این شکل که کسی که تکلیف محور است اینطور نیست که نباید مسئله عمری داشته باشد، یا کسی که مسئله عمری دارد اینطوری نیست که تکلیف محور نیست.
? کسی که مسئله عمری دارد در واقع یک تکلیف اجتماعی روشن و جدی که تمام سرمایه های عمر خود را خرج آن مسئله می کند بر عهده اش قرار می گیرد؛ این تکلیف در واقع با توجه به رشد اجتماعی و توانمندی های ویژه فرد و در واقع از مجموع مختصاتی که او دارد بر عهده اش قرار می گیرد؛ در واقع مسئله عمری یک کلان تکلیف است، که تمام سرمایه های وجودی فرد خرج آن کلان تکلیف می شود.
? اینکه بگوییم من فقط همین لحظه تشخیص می دهم که تکلیفم چیست و همان را انجام می دهم با وجود اینکه درست است، ولی به نظر می رسد نگاه های محدودی است، یعنی نافی این است که من به جای اینکه منفعلانه منتظر باشم ببینیم این صحنه چه تکلیفی برای من می سازد، خودم وارد صحنه می شوم و صحنه را رقم می زنم و سعی می کنم آن مسئله عمری که خودم دارم را پیش ببرم، آن هم به شکل فعالانه.
? به عبارتی اگر تکلیف محوری بخواهد به معنای جزئی نگری شود اتفاقا یک مسئله خطرناک است که دائما مؤمن باید در انفعال از صحنه زندگی کند، هیچ وقت نباید یک نقشه کلان داشته باشد و بخواهد فعالانه وارد تحقق یک تکلیف کلان بشود،
? تکلیف کلان طوری که بصرفد که تمام عمر فرد را خرج آن کند، همان مسئله عمری داشتن است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها