تاملی در #معیار ارائه شده برای #ارزیابی و #سنجش ادعای توحید

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_37
#جلسه_166

?تاملی در #معیار ارائه شده برای #ارزیابی و #سنجش ادعای توحید1️⃣

ابتدا ادعای ایشان درباره معیار ارزیابی و توحید سنجش را خلاصه وار مرور میکنیم:

▪️توحید اگر فراتر از ذهن و دل یا منش فردی قلمرویی نداشته باشد و نقشی فعال و موثر در فضای فکری و زندگی اجتماعی نداشته باشد
توحید اگر تعهدی در ناسازگاری و نفی وضع موجود و اثبات وصفی دیگر در سامان نظم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و طرحی نوین در شکل و قواره اجتماعی نداشته باشد
اگر در فضای صلح کلی با رقیبان و انداد خدا بسازد
نمیتوان وجود توحید را در چنین اشخاص ، گروه ها یا اجتماعاتی باور کرد.

▪️همچنین اگر آن را چون نظریه ای برای محافل و بحث و مجادله و پرداخت به ریزه کاری هایی برای اوقات فراقت و تفنن بدل کنیم و به سان محوری برای یک تابلو نقاشی زینتی و تشریفاتی در تالار دین نگاه کنیم
دیگر با یک دعوت انقلابی انبیایی رو به رو نیستیم و طبیعتا کارکردهای آن را نیز در جذب مشتاقانه مردم و معارضه وحشیانه دشمنان نخواهد داشت.

?این اصل ادعا بود که به نظر صرفا بیان یک قاعده و معیار است
یک #ادعای_کبروی
که البته با مثالی از حنفاء عصر جاهلی آن ادعای کبروی را به شکل صغروی در ایشان دنبال و تطبیق میکند.

?متن اما آگاهانه ولی بی سر و صدا در بستر قرائن تخاطب و به کمک پر و بال دادن بسیار به آن ادعای کبروی ،خیلی راحت ذهن مخاطب را متوجه عصر حاضر و گذشته اسلامی میکند و او را به #تطبیق_صغروی این کبری بر تمام این اعصار سوق میدهد.

?ایشان اگر چه مثل امثال #دکتر_شریعتی از قرون گذشته اسلام به عنوان مصداق بارز توحید دروغین و ادعایی نام نمی برند،
اما همین که در صدد تبیین #قرو_ اسلامی و ارزیابی منصفانه آن بر اساس معیار کبروی توحید بر نمی ایند و به مثالی در عصر جاهلیت بسنده میکنند گویی همه این تاریخ را ملحق به همان حنفاء عصر رسول قلمداد مینمایند.

? و اینگونه مبتنی بر این نقص تاریخی و انحراف بزرگ، دعوت خود را به مثابه دعوتی نو و اصیل و مغایر و طوفانی و انقلابی و راه گشا معرفی و چشم ها را به سوی این دعوت نو خیره میکنند و البته در دل آن سرمایه غنی و افتخار بزرگ بهره مندی از یک هویت توحیدی تاریخی ممتد را از ایشان سلب مینمایند.

?اینکه ایشان حقیقتا چه تصویری از قرون اسلامی دارند و ایا در صددند با زبان بی زبانی و متناسب بیانی تقیه بنیان و مبتنی بر این معیارها، تصویری انفعالی و تفننی از دغدغه های توحیدی ما در دل تاریخ ارائه کنند و به تخطئه تاریخی خودمان پرداخته ان را مصداق چریدن مشترک در چراگاه اهل کفر معرفی نمایند یا صرفا تبیین این معیار مد نظرشان هست و در مقام بیان صغرای این امر نیستند، مساله ما نیست

?اما از قِبل این ابهام ، فارغ از چیستی #نگاه_صغروی نویسنده ، دغدغه ای در زمین کنجکاوی ذهن جوانه میزند که تاریخ خود را مبتنی بر این معیار باری دیگر ، دقیق تر و عینی تر ورق بزنیم و ببینیم مشی ما و تعامل ما با توحید انبیایی که مورد توجه نویسنده است در طول تاریخ چگونه بوده است.
و به شکل عینی به بررسی و سنجش #خود_تاریخی مان مبتنی بر این معیار و حقیقت بپردازیم.

?حالا این “#ما” در “#تاریخ_ما” میتواند مای عامی به اندازه همه دین داران باشد یا صرفا فضای اسلامی را در بر بگیرد ، در فضای اسلامی نیز چه مای عام اسلامی و چه مای خاص شیعی و در فضای شیعی، مای عام متدینین چه مای خاص علمای شیعه و در بین ایشان چه مای اخص اهل حدیث یا فقها یا متکلمین یا فیلسوفان یا عارفان میتواند مورد نظر قرار بگیرد.

?در یادداشت بعدی سعی میشود خیلی اجمالی به مرور فراز هایی از تاریخ ما بپردازیم و نشان دهیم مبتنی بر این معیار با صغریات متنوعی در تاریخ ما رو به رو هستیم که قضاوت مطلق و نهایی پیرامون آن را سخت مینماید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها