شواهد قرآنی و روایی در باب #کارآمدی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_47
#جلسه_192

🔰1. کارآمدی دین:
در این سرفصل این پرسش مطرح می شود که اساسا کارآمدی درباره دین مطرح است. آیا خاتمیت دین بدین معناست که دین ختمی بایستی کارآمد باشد؟ آیا در ادبیات دینی شواهدی مبتنی بر کارآمدی داریم یا خیر؟

💠شواهد قرآنی و روایی در باب #کارآمدی

6️⃣أنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْکُثُ فِي الْأَرْضِ کَذلِکَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ
آیه 17 سوره رعد

خداوند از آسمان آبی نازل کرد و از هر دره و رودخانه به اندازه هر یک سیلابی جریان یافت ، و سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد ، بعضی چیزها که برای ساختن زیور یا ابزار در آتش می گدازند نیز کفی مانند آن دارد ، خدا حق و باطل را چنین مثل می زند ، و اما کف به کنار افتاده نابود می شود ، ولی چیزی که به مردم سود می دهد در زمین می ماند ، خدا مثلها را چنین می زند .

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در توضیح این آیه می فرمایند:🔴

«معنای ظاهری آیه روشن است ومی فرماید: خداست که از آسمان آبی را می فرستد و آن آب در هر دره و وادئی به تناسب ظرفیتش جاری می گردد و سپس سیلاب جاری شده را، کفی فرا می گیردکه نظیر آن روی فلزات گداخته شده برای تولید زینت آلات و ابزار مشاهده می شود، آنگاه می فرماید، حق و باطل نیز چنین است که حق پایدار مانده و باطل نابود می شود، همانطور که کف سیل محو و متلاشی شده ، ولی آبی که برای مردم نافع است باقی می ماند، اینچنین خداوند با حوادث خارجی برای مردم مثال می زند تابرای آنها آنچه برای معاش ومعادشان مفید است روشن و آشکار گردد. این آیه از آیات برجسته قرآنیست که در باره طبیعت حق و باطل بحث نموده و می فرماید، همانگونه که کف سیل با آرام گرفتن آن محو و متلاشی می شود،باطل هم هر چند مدتی جولان داشته باشد، اما سرانجام محو و نابود می گردد وبه خلاف حق که مانند همان آب که مردم آن را برای مصارف حیاتی خود بکارمی برند، باقی و ثابت مانده و مردم از آن بهره مند می شوند، از این آیه چند نکته استفاده می شود:

1)- وجودی که از ناحیه خداوند بر ممکنات افاضه می شود در حقیقت مانندهمان بارانیست که از آسمان نازل می گردد و در اصل از هر صورت و محدودیتی عاریست ، بلکه محدودیت و تشخص از ناحیه خود موجودات است و هر کس به اندازه ای که گنجایش دارد از آن فیض وجود بهره مند می شود.

2)- متفرق شدن این رحمت آسمانی در مسیل های عالم بدون زوائد وکثافات نخواهد بود، منتها آن فضولات ، باطل و نابود شدنی است ، به خلاف خود رحمت نازله ، که حق است و بقاء وثبوت دارد وآنچه حق است ازناحیه خداست ، ولی آنچه باطل است مستند به او نیست ، اگر چه به اذن او موجودمی شود.

3)- هیچ حقی معارض و مزاحم حق دیگر نیست ، بلکه همه موجودات حق در عین تزاحم صوری ، در تحصیل اغراض الهی همسو هستند و هر کدام برای رسیدن به غرض نوعی خود از دیگران استمداد می جویند(مانند اره و چوب که ظاهرا با هم در تضاد و تزاحمند، اما در واقع هر دو برای یک هدف واحد یعنی ساختن وسائل چوبی ، در خدمت نجار می باشند). اما باطل همیشه معارض غرض حق است و هدفی جز افساد ندارد.

4)ـ مثل مذکور همانطور که در امور محسوس و حقایق خارجی جریان دارد در علوم و اعتقادات نیز جاریست ، مثلا اعتقاد حق در دل مؤمن مانند بارانیست که از آسمان نازل شده و در هر مسیلی بسته به گنجایش آن جریان می یابد ومؤمنان هر یک به مقدار ظرفیت روحی خود از ایمان بهره مند می گردند، به خلاف اعتقاد باطل در دل کفار که مانند کفی که روی سیلاب است و سرانجام محو می شود، بزودی زایل شده و از بین می رود. »

علامه طباطبایی در نکته انتهایی می فرمایند که مثل مذکور هم در امور محسوس و حقایق خارجی جریان دارد هم در علوم و اعتقادات.

ما معتقدیم دین اسلام یک دین عقلایی است و تبیین های آن نیز عقلایی هستند فلذا این رویکرد را میتوان در تفسیر این آیه به کار برد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها