مبتنی بر آنچه بیان شد دو نکته و یک نقد و یا ابهام به ذهن می رسد.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_21
#جلسه_215

مبتنی بر آنچه بیان شد دو نکته و یک نقد و یا ابهام به ذهن می رسد.

نکته ی اول این که: چنین به نظر می رسد که در گفتمان بودن یک مساله، حقانیت یا بطلان آن ذهنیت تاثیری در اصل صدق گفتمان نخواهد داشت، لذا ممکن است ما گفتمان هایی داشته باشیم که باطل اند و گفتمان هایی داشته باشیم که حق اند.

و نکته ی دوم این که: به نظر می رسد می توان گفتمان را به صورت نسبی نیز مطرح کرد، و این بستگی دارد که جامعه ی مورد مطالعه ی خود را چه جامعه ای در نظر بگیریم.

به عنوان مثال می توانیم بگوییم : فلان مساله در بین اهالی این محله گفتمان است.
و همچنین با لحاظ جوامعی مضیق تر و یا موسع تر

و نقدو ابهام این است که گویی تکلیف ماهیت گفتمان مشخص نیست، که جنس آن از قبیل ذهنیت است یا از قبیل سخن است.

این ابهام در دو موقف از تبیینات پیش گفته مشخص است:

1- در بیان شاخص ها، آن جا که گفته میشود : ذهنیت بودن ( یا مبتنی بر ذهنیت بودن )
که التزام به هر یک از این موارد ( خود ذهنیت یا امری مبتنی بر ذهنیت ) جنس گفتمان را تغییر میدهد

2- در بیان آن چه که گفتمان نیست، آن گاه که عنصر ذهنیت حذف میشود یا آن گاه که عنصری از قبیل سخن حذف میشود

اهمیت رفع این اشکال صرفا از باب سخت گیری علمی نیست بلکه قطعا این تهافت منجر به ابهامات ذهنی برای مخاطبین خواهد شد و آن ها را از به کار گیری دقیق این راهبرد عاجز خواهد ساخت

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها