معرفی اجمالی کتاب گزینش تکنولوژی از بینش دریچه توحیدی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_9
#جلسه_109

🔹معرفی اجمالی کتاب #گزینش_تکنولوژی_از_بینش_دریچه_توحیدی
اثر استاد #اصغر_طاهرزاده

🔻مقدمه کتاب:
1-کتابي که در پيش رو داريد بازنويسي کتاب «گزينش تکنولوژي از دريچه‌ي بينش توحيدي» است که استاد طاهرزاده در سال‌هاي 70- 69 در خلال تفسير سوره يوسف ع مطرح نمودند .

2- نکته‌اي که در اين کتاب مورد تأکيد قرار گرفته، نقش نگاه توحيدي در گزينش تکنولوژي نوين و توجه به اين نکته است که تکنولوژي نوين در جهان امروز به عنوان معبود بشرِ مدرن مدّ نظر قرار گرفته و به همين جهت او را نسبت به حقيقت محجوب کرده است.

3- يکي از دغدغه‌هاي هر انسان موحدي اين است که چگونه نگاه توحيدي را بايد در زندگي کاربردي کرد و از آن بهره گرفت.
در اين کتاب روشن مي‌شود که تا انسان متوجه افق يگانه‌ي عالم هستي نشود، عموماً بر اساس اميال نفساني خود زندگي را شکل مي‌دهد و در نتيجه نمي‌تواند ضعف‌هاي انتخاب‌هاي خود را بشناسد و از هلاکت حاصل از آن رهايي يابد.

4- موضوع نگاه غربي به عالم و آدم که روشنفکران غرب‌زده را تحت تأثير خود قرار داده و آن‌ها را از فهمِ نظامي که بايد خداوند بر آن ولايت داشته باشد، محروم کرده، نکته‌ي مهمي است که بدان پرداخته شده تا هرکس خود را بپايد و مواظب باشد با چه نگاهي بايد به سرمايه‌هاي معنوي و ملّي خود بنگرد تا به‌راحتي آن‌ها را از دست ندهد.

5- در کتاب روشن مي‌شود که اگر توسعه‌ي تکنولوژي همراه با حکمت و فضيلت نباشد، جامعه را به گمراهي و ويراني و انهدام مي‌کشاند. و سرگيجه‌اي که جهان مدرن امروزه بدان گرفتار است به جهت غفلت از توحيدي است که حکمت و فضيلت را به همراه مي‌آورد.

به اميد آن‌که بتوانيم به کمک نگاه توحيدي همه‌ي انتخاب‌هاي خود را در راستاي پيوند با حقيقت انجام دهيم، اين کتاب را تقديم عزيزان مي‌نماييم.

🇮🇷گروه فرهنگي الميزان
——————————————————————————
🔗لینک دانلود کتاب: http://lobolmizan.ir/book/1210

تسخیر انسان

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_8
#جلسه_109

✅ظاهر آیات تسخیر بر امکان استفاده ابزاری انسان از طبیعت برای حرکت خود دلالت دارد.

✅از طرفی کل عالم در حال حرکت در مسیر توحیدی و فطری خود است.

◀️در جمع بین این دو گزاره سوالاتی حاصل میشود:
1⃣رابطه ی (هماهنگی کل جهان در حرکت در مسیر فطری) با (اراده انسان و تسخیر او) به چه نحو است؟ آیا انسان می تواند با اراده غیر توحیدی, موجودات دیگر را تسخیر کند و آنها را از حرکت در مسیر فطری باز دارد؟

2⃣اگر میتواند پس هماهنگی عالم بهم میریزد. و اگر نمیتواند پس حد تسخیر و اعمال اراده اش تا کجاست؟

3⃣چرا غیر از انسان, باقی موجودات که اختیار دارند(اجنه) قادر به تسخیر نیستند؟

✳️برداشت: تسخیر انسان و اعمال اراده اش, منحصر در استفاده ی از طبیعت و موجودات, در چارچوب حاکم بر عالم است. انسان نمیتواند مسیر عالم را تغییر دهد. نمیتواند هیچ یک از موجودات را از حرکت در مسیر طبیعی بازدارد. فقط میتواند از آنها استفاده کند. لکن میتواند مانع رسیدن آنها به کمال مطلوبشان شود. طبیعت تحت اراده ی غیر توحیدی انسان به کمال مطلوب نمیرسد. آسیب زدن به طبیعت غیر از بازداشتن آن از حرکت در مسیر فطری است. آسیب زدن به طبیعت یعنی بازداشتن آن از رسیدن به کمال مطلوب(هرچند که در مسیر طبیعی خود در حال حرکت است).
4⃣با فرض قبول این ادعا, چرا انسان مجاز است که سایر موجودات را از رسیدن به کمال مطلوب باز دارد؟

انسان کامل ولایت تکوینی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان_شناختی
#سعید_خورشیدی
#یادداشت_5
#جلسه_109

👈از طرفی :
اکاروان هستی به سوی یک غایت مشخص حرکت میکند و در این مسیر همه اجزاء آن همراه و همنوا هستند .
👈از طرف دیگر :
اما انسان میتواند در طبیعت اعمال اثر کند . میتواند چیزهایی بسازد و چیزهایی را نابود کند، میتواند حیوانات را اهلی کند. حتی بعضی از انسانها میتوانند در بعض دیگر آنها تصرف و اعمال اثر کنند .
🖐️جالب اینجاست که :
خداوند هم این تلقی را در قرآن کریم، تایید میکند، و میفرماید ما موجوداتی را برای انسان مسخر ساختیم، دریا و خورشید و ماه را مسخر او ساختیم ( به این معنا که به او خدمت کنند ) و چارپایان و گیاهان و عناصر را مسخرش نمودیم و در دسترس او قرار دادیم .
👇به نظر میرسد :
یکی از مصادیق همنوایی طبیعت این است که بخشی از آن مسخر انسان باشد!
اعمال اثر انسان در این موجودات، خودش در نظام هماهنگ هستی جای میگیرد !
👇به بیان دیگر :
همنوایی و همراهی عالم زمانی به هم میخورد که این موجودات، دیگر مسخر و در خدمت انسان نباشند !
✌️مثال ها :
مواردی که در جلسات پیش مطرح شد از دخالت و اعمال اثر انسان در طبیعت که به همنوایی و همسازی طبیعت خلل وارد کرده ، اتفاقا مواردی هستند که جمادات و گیاهان و حیوانات را از خدمت و بهره رسانی به انسان ، به آسیب و ضربه زننده به انسان تبدیل کرده ایم .
✍️شاید بعدا بشود گفت :
بهره انسان از نفت این است که آن را بسوزاند نه این که پلاستیک تولید کند ! این بهره نیست، این ضرر است، اینجا ما داریم نفت را از مسخریت خودش خارج میکنیم !
❓سوال مهم :
چطور است که کنار هم گذاشتن چوب ها و چرخ ساختن منافاتی با آن هماهنگی و تسخیر ندارد اما نفت را پلاستیک کردن این مشکل را دارد ؟! ما انسانها، نه هنگام اختراع چرخ و نه هنگام اختراع پلاستیک کف دستمان را که بو نکرده بودیم !
🔺جوابی که تا الان به ذهن حقیر رسیده :
کسی که نقشه جهان در دستش باشد و جایگاه و خواص و توصیفات موجودات را بداند، میتواند مرز تعیین کند . او ولایت تکوینی دارد نسبت به تمام موجودات ! #انسان_کامل #ولایت_تکوینی

تسخير

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان_شناختی
#امید_فشندی
#یادداشت_9
#جلسه_109

قرآن نه‌تنها از قابليت تسخير عالم از سوي انسان سخن مي‌گويد، بلكه از بارگذاري سازوكار تسخير انسان‌ها از سوي يكديگر در متن آفرينش آن‌ها خبر مي‌دهد: لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيّا (زخرف/32)

البته كه هر تسخيري، به آگاهي از سازمان وجودي مسخَّر (تسخيرشده) بستگي دارد و اين آگاهي و امكان تسخيري كه در پي مي‌آورد، همان هم‌آهنگي با هستي است.

از آن‌جهت كه »تسخير«، هم براي بهره‌برداري انسان از طبيعت به‌كار مي‌رود و هم انسان از انسان، لذا در معناي تسخير، عنصر اراده و اختيار مسخَّر أخذ نشده است، به‌گمان به اين دليل است كه تسخير بر علم (به قواعد حاكم بر سازمان وجودي تسخيرشده) استوار است و علم ناگزير، امكان تسخير را فراهم مي‌كند و خود تسخير امري ارزشي نيست.

اما چه تفاوتي ميان «تسخير» با «علو» و «استكبار» است؟
ظاهرا اين غايت تسخير (نيت تسخيركننده) است كه آن را مذموم يا ممدوح مي‌كند؛ اگر «به‌كارگيري» طبيعت يا انسان‌ها در راستاي منافع مشترك بشري (مقصوده‌ي محلّله و بلكه مكلّفه) باشد، نه منافع شخصي و دنيابسنده، تسخيري ممدوح است وگرنه، ذيل عناويني مانند علو و استكبار مي‌گنجد.

نكته اين‌كه اساسا جز هماهنگي با هستي و سازمان وجودي هست‌ها، نمي‌توان آن را تسخير كرد و به‌كار گرفت، اما آن‌جا كه پاي اراده‌ي انسان به معادلات باز شود، مي‌تواند موجودات و اشياء را در غير غايت طبيعي آن‌ها به‌كار گيرد و اين همان استكبار است؛ يعني سركشي از كاروان هم‌آهنگ هستي و بازي را بهم زدن!!

در اين فضا، حتي شخص رسول اكرم هم اجازه‌ي خودوكيل‌پنداري (وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيل زمر/41) و سيطره بر مردم (لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر غاشية/22) و اراده‌ي ايشان ندارد و صرفا به انذار و تبشیر اكتفا مي‌كند.

انسان غربی، انسان اسلامی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان_شناختی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_9
#جلسه_109

🏷 #انسان_غربی #انسان_اسلامی

1️⃣ چون انسان غربی #هویتا انسان را غلط معنا کرده و ریشه اش در پشت کردن به خداست در پشت کردن به عالم غیب است، پس کلا انسان غربی مسیر را دارد عوض می رود، اصلا عوضی شده است؛ لذا حتی پوست کردن میوه با چاقوی او هم عوضی است! پوست میوه می کند به طرف می دهد و در رویش می خندد برای اینکه از او بهره کشی کند و …

2️⃣ همین تصرف هایی هم که تمدن غرب در طبیعت می کند تا جایی است که طبیعت اجازه بدهد و این به معنای این است که در نهایت انسان نمی تواند از امکانات طبیعت فراتر رود؛ شاید این ظرفیت ها را در نقطه تعالی انسان اسلامی هم به شکلی مورد استفاده قرار دهد. یعنی در نهایت شاید از شکاف هسته ای هم در تمدن اسلامی استفاده شود؛ اما انسان عوضی غربی دارد از ظرفیت های طبیعی به نحو عوضی استفاده می کند و بزرگ ترین مشکل او این است که هماهنگ و همسو با عالم غیب نیست و لذا همه تصرفاتش در عالم ماده هم دارد با درگیری با طبیعت پیش می رود.

3️⃣ ریشه همه انحرافات در تمدن غرب در بریدگی از عالم غیب است، و ریشه همه اصلاحات در تمدن اسلامی در اتصال به عالم غیب است؛ این تفاوت خیلی حرف کلی ای است و باید تمام لوازم این نگاه غیبی در سرتاسر زندگی فردی و اجتماعی انسان امتداد پیدا کند، همانطور که تمدن غرب الان تمام امتدادهای فردی و اجتماعی نگاه بریده از عالم غیب خودش را در سرتاسر زندگی بشر جاری کرده است.
.

تاثیر توحید بر انسان

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_9
#جلسه_109

«1. به معناى وحدت و يكسانى انسانها در رابطه با خدا است:
2. به معناى وحدت و برابرى انسانها در آفرينش و مايه هاى انسانى نيز هست:
3. به‌معناى يكسانى و برابرى انسانها در امكان تعالى و تكامل نيز هست:
4. به معناى آزادگى همه ى انسانها از قيد اسارت و عبوديت غير خدا نيز هست و اين تعبيرى ديگر از لزوم عبوديت خداست :
5. بر اين اساس به معناى تكريم و ارزش دادن به انسان نيز هست :
6. به معناى يكپارچگى و وحدت قلمرو زندگى و هستى انسان نيز هست :
7. به معناى هماهنگى و همگامى انسان با جهان پيرامونش نيز هست:»

مولف، پس از توضیحی پیرامون تاثیر توحید بر جهان بینی عمومی، به سراغ تاثیر توحید بر انسان می رود. در قدم اول، رابطه انسان‌«ها» با خدا را بررسی می کند. (نه رابطه انسان بما هو انسان، بلکه رابطه انسان ها در مقایسه با هم!) و به این می رسد که همه انسان ها در رابطه با خدا یکسان هستند.
در قدم دوم از توحید برداشت می کند، که انسان ها در آفرینش و مایه انسانی با هم برابرند! (باز هم مقایسه بین انسان هاست)
در قدم سوم (ظاهرا نتیجه مورد دوم است) امکان تعالی و تکامل را براین همه انسان ها یکسان می داند.
من فکر می کنم معنای چهارم، نتیجه 3 معنای قبلی است. برابری انسان ها را بیان نمود تا اسارت و عبودیت بعضهم بعضا را رد کند. و اینجا گل بحث است.
معنای پنجم، بالتبع معنای چهارم می آید. وقتی انسان فقط عبودیت خدا را بپذیرد، یعنی عبودیت مخلوق دیگری را نپذیرد، در واقع انسان مورد کرامت واقع شده است.

مورد ششم یک مقدار متفاوت از موارد قبلی است. و وارد ساحات شخصیتی انسان می شود. در این معنا از توحید، برداشت می کند انسان در صحنه اندیشه و عمل، هر دو موحد است و این دو همسو هستند. در این مورد به انسان بما هو انسان، و نه انسان در مقایسه با سایر انسان ها می پردازد.

مورد هفتم به رابطه انسان با جهان پیرامون را بررسی می کند و اینجا هم توجهی به انسان در قیاس با سایر انسان ها ندارد.