#رویکرد_چیستی_چرایی برگرفته از کتاب پنج رویکرد مادر با کمی تصرف

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#جلسه_281
#یادداشت_59
#محمد_صحرایی
#رویکرد_چیستی_چرایی برگرفته از کتاب پنج رویکرد مادر با کمی تصرف

رویکرد یعنی زاویه دید و یک عینک خاص با تمرکز بر شناختهای کلیدی و لازم که بصورت آگاهانه طعم فهم ها و تصمیمها و انگیزه های ما را در مسائل مورد نظری که با انها سروکار داریم تغییر میدهد.
رویکردها باب معرفتی جدیدی از موضوع را برای ما می گشایند.
ما در فهم یک اندیشه ناگذیر هستیم رویکرد حاکم بر آن اندیشه را بشناسیم.
وقتی رویکردها شناخته شوند مفاهیم و ربط و پیوندهای مختلف جایگاه خودشان را خواهند یافت.
مثل اینکه مفهوم عبادت زیاد یا عبادت مخلصانه در کلام اقای بهجت ره با مفهوم آنها در کلام یک طلبه معمولی، در منظرکسی که هر دو شخص را میشناسد متفاوت خواهد بود. در مورد رویکرد هم به همین نحو نقش و حاکمیت معرفتی وجود دارد
فهم رویکردهای یک اندیشه در امتداد بخشی به آن اندیشه و یا مقایسه با سایر اندیشه ها بسیار موثر است.
رویکردها گاهی به نحوی هستند که مبنای اصلی یک اندیشه روی آن بسته میشود و با نبودن آن رویکرد فهم از آن اندیشه بکلی خطا خواهد بود که به آن رویکرد مادر گفته میشود.
مثل رویکرد توحیدی و نهادینه کردن عبودیت که پس زمینه همه ی افکار و باید و نبایدها و انگیزه ها و اهداف ترسیم شده و روش های متخذ شده در حاکمیت دینی است.

مكتب امام؛ جوهره و آبشخورها

#امید_فشندی
#یادداشت_157
#جلسه_281
#مشخصات_اسلام

💠 مكتب امام؛ جوهره و آبشخورها

اگر جوهره‌ی اصلی در مكتب امام را #رابطه‌ی_دین_و_دنیا بدانیم (رهبرانقلاب، 84/03/14)، نسبت این جوهره با رویكردهای مادری كه این مكتب شیرخوار آن‌هاست است، چیست؟

كمابیش چیزی از جنس قدرت و سیاست است؛ یعنی #رویكرد_حكومتی!

از میان پاره‌های گوناگونی كه زیستار دنیا را می‎سازد، قدرت قاهری است كه برای سامان كارهای جامعه طرح و برنامه می‌ریزد و سررشته‌ی تولید و توزیع را به‌دست می‌گیرد (یا بر آن نظارت می‌كند.)

حضرت امام كه الله‌قَسَمی اسلام را تماما سیاست می‌داند، منظورش از سیاست همین تدبیر امور جامعه و سررشته‌داری حیات اجتماعی است.

براین‌اساس؛ سلوك توحیدی، تربیت و فرهنگ و تمدن‌سازی هم بر محور عنصر #قدرت به مكتب امام دست می‌دهند.

البته منظور از قدرت می‌تواند لزوما معنای مدرن آن نباشد.

چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟

#یادداشت
#مقام_مردم
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_85
#جلسه_281

🔰چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟ (5)

💠 بررسی اولویت تولید ثروت و اقتصاد از نظرگاه آرمان مردمسالاری دینی با تأکید بر رویکرد تربیتی

◀️پرده اول: روایتی میدانی اندر خدمت و خیانت روشنفکران! و اندر احوال اقتصادی مردمان ایران زمین

یکی از معضلاتی که طی ده سال گذشته حضورم در قم به کرات مشاهده کرده ام خسارتهای مالی فراوانی است که طلاّب با اعتماد به فرد یا مجموعه ای اندک سرمایه خویش را واگذاری میکردند به امید اندک سودی؛ اما متاسفانه بارها و بارها مشاهده کردم آن فرد یا مجموعه با به جیب زدن سرمایه های این طلاب ایشان را به خاک سیاه می نشاند.
یا برخی دیگر سعی میکردند چند نفر با همدیگر شوند و سرمایه هایشان را تجمیع کرده و یک کار تولیدی رقم بزنند اما مسئله این شد که کار تولیدی نیز مختصات خاصی دارد که برای به ثمر رسیدنش این مختصات حتما بایستی احراز گردد اما متاسفانه غالب اقدامات اینچنینی نیز کمتر توانست به ثمردهی مطلوب برسد.
یا حالت اخیر آن که طلاب بسیار زیادی با موج افکنی رسانه ای حاکمیت به ورطه بورس افتاده و با افت شاخص بورس سرمایه شان نصف یا یک سوم شد.
آنچه که در این سالها مشاهده کرده ام همه نشان از ضعف عقل اقتصادی ما دارد.
نشان از این دارد که بینش اقتصادی ما ضئیل و بدبخت است!
نشان از این دارد که ما بر دوش تجربه های اقتصادی و هم نسلهای خویش نایستاده ایم.
و این ضعف حاکی از انست که روشنفکران دینی در ارتقای عقل معاش مردم، عقل معاشی که گشوده به سمت عقل معاد باشد،
عقل معاشی که برآورنده مقاصد عقل معاد باشد،
عقل معاشی که در خدمت عقل معاد باشد،
نه تنها روشنفکران دینی بلکه روشنفکران غیر دینی هم متاسفانه این مهم را تمهیدگری نکردند و بدان کاملا بی تفاوت و بی التفات بودند.

این ضعف حاکی از آنست که نه آموزش و پرورش ما و نه آموزش عالی ما هیچکدام نتوانسته وظیفه خویش را در تامین بینش اقتصادی و عقلانیت اقتصادی جامعه ایران به خوبی به انجام برساند.

◀️پرده دوم: مسئله تجارت و ازدیاد عقل
مردمسالاری دینی آرمانی است که انقلاب دنبال کرده، می کند و خواهد کرد. مردمسالاری دینی یعنی امامت امت، مردمسالاری دینی یعنی جمهوری جنود عقل، مردمسالاری دینی یعنی اثاره دفائن عقول، مردمسالاری دینی یعنی تحقق انتم الاعلون…

جامعه ایران بایستی امام دیگر امم شود حتی در ساحت عقل معاش….

جامعه ایران بایستی نبوع و نبوغ خویشتن خویش را در ساحت عقل معاش به رخ جهانیان بکشد…

جامعه ایران بایستی ظرفیت عقل و استعداد آدمی را در ساحت عقل معاش به منصه ظهور بکشاند.

حال در این میان تولید ثروت و تجارت امریست که زمینه ساز ازدیاد عقل معاش است. کما اینکه روایات نیز دال بر این امر می باشد نظیر:

الإمام الصادق (عليه السلام): التجارة تزيد في العقل*

الإمام الصادق (عليه السلام): ترك التجارة ينقص العقل**

الإمام الصادق (عليه السلام): وقد سأل عن معاذ بياع الكرابيس، فقيل: ترك التجارة -: عمل الشيطان، من ترك التجارة ذهب ثلثا عقله، أما علم أن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قدمت عير من الشام فاشترى منها واتجر فربح فيها ما قضى دينه***.

همانطور که مشاهده می شود امر تجارت به عنوان امری که زیادت عقل به ارمغان می آورد معرفی شده و. از سوی دیگر ترک تجارت به عنوان امری که باعث نقصان عقل می شود معرفی میگردد.
ادامه👇👇👇

* الكافي: ٥ / ١٤٨ / ٢.

** الكافي: ٥ / ١٤٩ / ٧ وص ١٤٨ / ١ و ح ٤ و ٦ وص ١٤٩ / ١٠.

***وسائل الشيعة: ١٢ / 8 / 10.
.

دو نوع فعالیت فرهنگ داریم.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_۹6
#جلسه_281

🔰دو نوع فعالیت فرهنگ داریم. یک فعالیت فرهنگ به معنای خاص و صرف کار در حیطه ی مثال فرهنگی مثل فعالیت در زمینه حجاب. یک فعالیت فرهنگی دیگر داریم که فعالیت عام فرهنگی است که نوع نگاه و رویکرد فرهنگی است که به همه ی مسائل میتوان داشت. مثلا ورود فرهنگی به اقتصاد یا سیاست و…..

🔸به نظر میرسد بیان جناب استاد در بحث «پنج رویکرد مادر» در مقوله فرهنگ، از جنس نوع دوم است و ورود فرهنگی در تمام مسائل مد نظر است. با این نگاه است که میگوییم کار اصلی اسلام و انقلاب، کار فرهنگی است. احتمالا مراد از جمله ی «فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را فدایش کنم» نیز در همین حیطه است

❇️نقش رهبر بیش از اینکه یک نقش اداری و حکومتی باشد، در واقع یک نقش فرهنگ ساز به معنای عام آن است. رهبر هادی جامعه است. باید با بصیرت مسیر درست را تشخیص دهد و به سمت آن راهنمایی کند. این راهنمایی ها در اکثر موارد به وسیله ی کارهای فرهنگی و گفتمان سازی انجام میشود. لذا طلبه که در کسوت رهبری اجتماعی است باید بیش از همه به ابزار ها و شگرد های فرهنگی مسلط باشد و گفتمان سازی به روش های مختلف تمرین کرده باشد.

🔻درباره اهمیت رسانه که نیاز به صحبت نیست در همین اندازه که حضرت آقا فرمودند بنده اگر رهبر نبودم قطعا فضای مجازی را دست می گرفتم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_76
#جلسه_281
#رسانه
#گفتمان_سازی

🔻درباره اهمیت رسانه که نیاز به صحبت نیست در همین اندازه که حضرت آقا فرمودند بنده اگر رهبر نبودم قطعا فضای مجازی را دست می گرفتم

اما ما الان تقریبا 30 نفر هستیم که در حلقه اندیشه کلامی حضور داریم و درگیر بحث های کلامی انقلابی هستیم اما تنها بروزی که داریم همین گروه 30 نفره است ولاغیر
خیلی از یادداشت هایمان بازخورد واقعی نداریم
ما نمی دونیم مخاطب غیر کلاس از بحث ما چه بازخوردی دارد
نمی دانیم کجا ضعف داریم
صحنه فعالیت مجازی که خیلی حقیقی است را نمی دانیم

♻️ چکار کنیم که به صحنه بزنیم چکار کنیم واقی دیده شویم ❓

خودم تو ذهنم بود درتویتر فعال شوم وآنجا خلاصه یادداشت هام به صورت قالب تویتر بنویسم .

❓حالا چرا #تویتر؟
بین شبکه های موجود بهترین فضا که حالت رسمی ،جدی، نخبگانی،و تاثیر گذار دارد تویتر است
تمام مسئولین اولین واکنش خودشان را در تویتر خود نشان می دهند . ملاک برای ترند شدن یک موضوع همین فضای تویتر است

✅چکنم؟؟؟؟
من پیشنهادم این هست همه دوستان به صورت اجباری حساب تویتری داشته باشیم تا اینکه تو ایتا برا خودمون کانال بزنیم و خودمون و خانممون توش عضو باشند
اینجوری می تونیم :
با حمایت از یادداشت های خودمون فالور خودمون بیاریم بالا و
بیشتر دیده بشیم و
هم حرفمون رو به جامعه مخاطبمون برسونیم و
هم بازخورد های مردم ببینیم
تازه برای همه اتفاقات یه گروه 30 نفره برای گفتمان سازی داریم
که به مرور زمان با راهنمایی های برادر #ظفری که تو این زمینه وارد هستند بیشتر می شیم

#پاسخ_به_نطق_دکترپزشکیان

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_281
#یادداشت_69
#پاسخ_به_نطق_دکترپزشکیان

جناب آقای دکتر پزشکیان در دهم خرداد در نطق خود، سعی داشتند که نامه امیرالمومنین را بمثابه مانیفست عملکرد اصلاح طلبی، شرح و بسط دهند و خودشان را مصداقی از این جریان قرار دهند.
گوشه هایی از این متن گهربار مورد بحث و خطاب ایشان قرار گرفت که البته فصل الخطاب است و دقیق؛ و کلامی بالاتر از انوار هدایت امیرالمومنین نیست و از این رو شاید لازم باشد که بخش های دیگر آن نیز مورد توجه و دقت قرار گیرد.

در فرازی از این نامه، موضوع #شفافیت مسئولان مطرح شده است: «اَلا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب»، «بدانید حقّ شما بر من است که چیزى را از شما جز اسرار جنگ پنهان ندارم»
معنای شفافیت این است که «مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به‌طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد.»
امیرالمؤمنین به فرماندار خود -مالک اشتر- چنین دستور می‌دهد که «هرگاه رعیّت گمان ستمى بر تو ببرد آشکارا عذرت را به آنان ارائه کن، و به اظهار عذر، گمان‌هاى آنان را از خود بگردان.»(1)

به نظر می آید آنچه که جناب پزشکیان از شورای نگهبان به واسطه نامه امیرالمومنین به مالک اشتر توقع دارند قبل از رسیدن به آنجا، سالیان قبل، از زمان وزرات بهداشت دولت اصلاحات و تا نمایندگی مجلس فعلی، باید از خود ایشان به عنوان اصلاح طلبی که معتقد به راهبرد بیان شده در نامه به مالک اشتر است، توقع داشت.

در هفتم فروردین ماه 1400 جناب پزشکیان در مصاحبه ای فرمودند: «باید گفت دلار به‌واسطه شرایط کشور به این سطح «رسید»! و البته عامل آن را هم بیش از تحریم‌های آمریکا، خودداری از پذیرش برنامه‌های گروه ویژه اقدام مالی (FATF) برمی‌شمارد؛ هرچند که پاسخ روشنی هم نمی‌دهد که اگر مشکل از FATF است، پس چرا دقیقا بعد از خروج آمریکا از برجام، دلار چند برابر شد، در حالی که ایران از یک دهه پیش در فهرست سیاه FATF قرار داشته است؟

آیا نباید سوال کرد که: «جناب آقای دکتر! شما که اینگونه معتقد به نامه به مالک اشترید، چرا هنوز بعد از این همه نفاق و خیانت های شکل گرفته در تعاملات بین المللی، که تنها منفعت آن از دست دادن سردار دلها بود و بس، هنوز راه حل معیشت و مشکلات مردم را در دستان اسناد بین المللی کثیفی قرار میدهید که جز بوی خون و ناامیدی چیز دیگری در هوای کشور انتشار نداده است؟ آیا منش مالک و راهبرد امیرالمومنین در حمایت از مظلومین همین نوع شفافیت بود؟!»

جناب پزشکیان در همین مصاحبه صریحا بیان می کنند که: «با شفافیت حقوق و دریافتی‌ مدیران برای همگان و نیز شفافیت آرای نمایندگان در مجلس مخالف است و اعتقاد دارد زیان این میزان از شفافیت، از سود آن بیشتر است.»

شاید فقط به همین دو بند از مصاحبه اخیرشان اکتفا کنیم که روشن شود به چه دلیل شورای نگهبان به عنوان معتقد اصلی به حاکمیت جریان نهج البلاغه بر سیاست های کشور، ایشان را رد صلاحیت کرده است و نیاز به بر نیزه کردن این کتاب و خطبه شریف نباشد.

اوصیکم و نفسی بتقوی الله

(1): https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40814

حیثیات و رویکرد!

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_186
#جلسه_281

💠 حیثیات و رویکرد!

رویکرد را به زاویه نگاه تعریف کردند، به نظرم زاویه نگاه کم است، در زاویه نگاه فاعل شناسا محور است، رویکرد را به این شکل معنا کردن خیلی فضا را به نسبیت نزدیک می کند؛ یعنی بستگی دارد که شمای فاعل شناسا از چه زاویه ای و با چه غرض و غایتی به این حقیقت نگاه کنی، چیزهای متفاوتی خواهی دید.
اما واقع قضیه این است که چون حقایق سرشار از جهات و حیثیات هستند، به فاعل شناسا این امکان را می دهد که از یک جهت و حیثیت خاصی که در خود آن حقیقت هست به او نگاه کند و نگاه از آن جهت آورده های متعددی به او بدهد که از جهت و حیثیت دیگر نگاه کردن این آورده ها را نمی دهد.
در حکمت اسلامی وقتی اصالت وجود را ثابت می کنند، متن حقایق بلکه متن حقیقت یک چیز می شود، آن هم وجود، اما هر وجود حیثیات متعددی دارد که در آن نهفته است، حیثیات را تقسیم می کنند به حیثیت نفادی، اندماجی و شأنی؛
در حیثیت نفادی تمرکز بر تمام شوندگی و سقف دارایی این وجود است، اینکه این وجود کجا ایستاده است و کمالات او جلو نرفته است قید می شود برای این وجود خاص و به ما وجود مقید و محدود را می دهد.
در حیثیت اندماجی این وجود بتمامه و کل متن وجودش دارای صفات و حالاتی است که در دل آن مندمج و فشرده هستند؛ به کل این متن نگاه می کنیم می گوییم معلول است یا واحد است یا …. این حقیقت مرکز فوران حیثیات اندماجی کثیره و بلکه بی نهایتی است که می توان با برش هر یک از آن حیثیات آن را دید و نشست در مورد آن صفت او صحبت کرد.
حیثیت شأنی در واقع دیدن اطوار یک حقیقت دارای مراتب مختلف است، اگر در حیثیت نفادی به سقف دارای وجود می نگریستیم، اگر در حیثیت اندماجی به کل این وجود خاص می نگریستیم، اینجا اصطلاحاً به بخش خاصی از این وجود می نگریم و حکمی مربوط به آن مرتبه و بخش خاص او میدهیم. مثل تحقق این وجود در عالم ماده و مثال و عقل یا خود سه مرتبه ماده و مثال و عقل داشتن کل عالم، و یا ماده و مثال و عقل داشتن نفس انسانی.
اگر وجود اعتباری را نیز در فلسفه به عنوان یکی از اقسام وجود بپذیریم (که ظاهرا اینطور است) کل علوم اعتباری انسانی نیز به عنوان یک حیثیت که شاید اسمش را حیثیت اعتباری بشود نامید، به عنوان قسم چهارم حیثیات مطرح می شود.

رویکرد را باید شبیه به نگاه حیث بینی ترسیم کرد، یعنی در دل آن حقیقت اینقدر حیثیات و جهات متعددی نفاداً و اندماجاً و شأناً و اعتباراً نهفته است که هیچ چشمی (؟!) یارای دیدن همه آن ها را با هم ندارد؛ لذا هر لحظه از جهتی و حیثی در مورد این حقیقتی که همه حقایق دارند از دل او فوران و بلکه انفجار می کنند، بحث می شود؛ که عرفا فرمودند کل اسمٍ فی کل اسم! بلکه شاید بشود بالاتر گفت که کل شیءٍ فی کل شیء (؟!)

تبیین نظریه ی حاکمیتی نوین حضرت امام ره

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_95
#جلسه_280

🔰به نظر میرسد برای تبیین نظریه ی حاکمیتی نوین حضرت امام ره حلقه اندیشه کلامی باید وقت ویژه اختصاص دهد و این از جمله موضوعاتی است که باید به خوبی در ذهن اعضای حلقه بنشیند. اگر این موضوع به خوبی حل شود میتوانیم به صورت ویژه با ذهن جناب استاد ارتباط بگیریم و در مباحث بعدی به خوبی جوشش داشته باشیم. لکن به علت اینکه در وقت محدود به تبیین آن پرداخته شد، سوالات زیادی در ذهن باقی مانده که به تعدادی از آنها در ذیل اشاره میشود:

1- اگر فرهنگ یکی از رویکردهای مادر در مکتب حضرت امام است، دیگر مطرح کردن آن به عنوان یکی از عناصر رکنی قیام لله بی معنی است. رویکرد فرهنگی مثل رویکرد توحیدی باید در همه ی عرصه ها وجود داشته باشد. کما اینکه سایر عناصر رکنی( امر به معروف، مواسات و…) همگی فرهنگی هستند.
2- بین این 5 رویکرد مادر هیچ فرقی نیست؟ همه به یک اندازه در همه ی ساحات حاضرند؟ آیا رویکرد توحیدی بیشترین شمول و رویکرد حکومتی کمترین شمول را ندارد؟ اگر اینگونه است محدوده ی آنها کجاست؟
3- چرا این نظریه ی حاکمیتی به وضوح در بیانات حضرت امام و حضرت آقا بیان نشده است؟
4- این 7 عنصر رکنی با چه روش و معیاری به دست آمده اند؟

اهمیت و جایگاه پیشرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محسن_همت
#یادداشت_53
#جلسه_280
#مقام_مردم

#پیشرفت_در_یک_نگاه

🔹اهمیت و جایگاه پیشرفت
آن مفهومی که میتواند اهداف نظام اسلامی را تا حدود زیادی در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است.

🔹تفاوت مفهوم پیشرفت با مفهوم توسعه در غرب
اوّلاً ما اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم، نه آن‌چنان ‌که آنها اسم‌گذاری میکنند «رشد و توسعه». مدل پیشرفت کشور را ما از غرب نمیگیریم. غربی‌ها خودشان به‌خاطر این روش و این مدل، خودشان را بدبخت کرده‌اند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کرده‌اند؛ زرق‌وبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما نمیگیریم.۱۳۹۷/۰۸/۱۲
پیشرفت در مفهوم اسلامی، با پیشرفت یک بُعدی یا دو بُعدی در فرهنگ غربی متفاوت است؛ چند بُعدی است.

🔹نقد توسعه و پیشرفت غربی
الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایه‌ی اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانسته‌اند وعده‌هایی را که درخصوص ارزش‌هایی نظیر «آزادی» و «عدالت» داده بودند، محقق کنند.۱۳۹۵/۰۲/۰۶
این جوامع اگرچه پیشرفت‌هایی نیز داشته‌اند اما پیشرفت‌ها تا اعماق آن جوامع نفوذ نکرده و به «اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت» منتهی نشده است؛ بنابراین ما باید الگوی پیشرفت بومی خود را متکی بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی، تعریف و ارائه کنیم.

پیشرفت كشورهای پیشرفته‌ی غربی نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر كند، نتوانست اخلاق انسانی را مستقر كند. اولاً آن پیشرفت بر پایه‌ی ظلم و استعمار و غارت كشورهای دیگر بنا شداینها پایه‌ی تمدن خودشان را با مكیدن خون ملتها شروع كردند؛ بعد هم با پیشرفتهای گوناگون، نه ظلم را در كشورهای خودشان برطرف كردند، نه تبعیض را برطرف كردند، نه جوامع فقیر را توانستند به بی‌نیازی برسانند؛ می‌بینید امروز هم وضع اقتصاد در این كشورها چه جوری است، وضع اجتماعی چه جوری است، وضع اخلاقی چه جوری است؛ این انحطاط اخلاقی، این لجنزار اخلاق جنسی در غرب. پیشرفت تمدن غربی، یك چنین پیشرفتی است با این خصوصیات؛ این را ما به‌هیچ‌وجه نمی‌پسندیم.
۱۳۹۲/۰۵/۱۵
🔹توصیف پیشرفت
ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم – بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است – این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است.
اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است. مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.

نظریه حاکمیت نوین حضرت امام

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_68
#جلسه_280
#تکمله_یادداشت_برادرحسن‌زاده

بسیار موافقم که هنوز بحث نظریه حاکمیت نوین حضرت امام در ذهن هم‌چون منی، خیس نخورده و نتوانسته اکمال خودش را به حدی برساند که باعث جوشش و اثاره عقول شود.

لذا از این روست که سوالاتی از جنس 4 سوال بردار حسن زاده در یادداشت مبارکشان پیش می آید.

بنده می خواهم تکمله ای به این یادداشت داشته باشم به این صورت که در بحث شکل گیری هویت تمدنی، می بایست جبهه انقلاب وجه تمایز هویت خودش را با دیگر نظریه‌ها به صورت ملموس و شفاف درک کند، و تا این تفاوت به هویت تبدیل نشود ما در یک افق تمدنی، اندیشه نخواهیم کرد و مرتبا گزاره های تمدنی را در لایه هایی ضعیف و بی افق تفسیر خواهیم کرد.

این آسیب، اولین ضربه مهلکش را به جبهه خودی می زند و جبهه خودی را بی آرمان، بی هویت و منفعل رشد خواهد داد و نتیجه این می شود که دائما در تئوری های منسوخ موجود که البته نتایجی شفاف دارند خودش را بالنده و بزرگ(!) کرده و عملا یک شخصیت اجتماعی التقاطی به صورت هزینه ساز برای جامعه اسلامی زاییده خواهد شد.

تعمق و هویت سازی در مکتب امام، با تامل و درس‌آموزی بسیار متفاوت است؛ قطعا نمی توان توقع داشت که کسی که روزانه تمام کتب و بیانات امامین را مورد مطالعه قرار می دهد او یک زایش از مکتب امام است.

اندیشه کلامی باید راه برون رفت از پژوهش محوری برای هویت سازی را پیش گیرد، وظیفه داریم الگویی تولید کنیم که تسری این الگو در بستر اجتماعی زایش افق های تمدنی کند.

در خاطرم است که حضرت استاد بیان می داشتند که باید روح توحید یک موقف اولی ذهنی برای جامعه ایران باشد و ما از اینکه مردم در چه پلتفرمی(به فارسی می شود سکو) اندیشه می کنند، خیالی آسوده داشته باشیم؛ به عبارتی دیگر تولید سکوهای ذهنی اجتماعی یکی از راه های برون رفت است اما این چرخه قطعا کامل نیست وباید برای آن اندیشه و الگو داشته باشیم.

قبل از اینکه وارد رویکرد های اصلی برای حکومت نوین اسلامی برویم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_75
#جلسه_280

#پنج_رویکرد_مادر
#نگاه_اجتماعی_اسلام

قبل از اینکه وارد رویکرد های اصلی برای حکومت نوین اسلامی برویم
ابتدا باید گزاره های زیرساختی این پنج رویکرد را بررسی کنیم وسپس به سراغ رویکرد ها برویم

اولین گزاره #یادداشت انسان است:
فهم ما از انسان چیست در مکتب شما کدام انسان با چه تعریفی موضوع قرار گرفته
گاهی تفاوت نگاه های غربی با بعضی از تقریر های اسلامی از انسان اشتراک معنوی است و تفاوت جوهری در این دو تقریر از انسان وجود ندارد
لذا اهمیت ارد ابتدا این فهم ها یکسان سازی شود .

گزاره دوم #اجتماع است :
در این گزاره هم تقریر ها متفاوت و به تبع قصد ها و رویکرد های حاصل از هر تقریرمتفاوت است
بعضی برداشتشان از اجتماع هویت فرد فرد افراد بدونه هیچ ارتباطی است اما عده ای این هویت های فردی را که در یک اجتماع جمع شده اند را هویت جدیدی می دانند و برای آن اجتماع نیز یک هویت قائل هستند

به نظر اصلی ترین گزاره ها قبل از بررسی رویکرد های حکومتی تصور صحیح از مبادی تصوریه و یا گزاره های بنیادی است
در این بحث به نظر من انسان و اجتماع دو گزاره اصلی بودند

🔻اینکه چرا از معرفت شناسی و خداشناسی بحث نکردیم و به عنوان گزاره بنیادی نپرداختیم این بود که در نگاه اسلامی وفاق و اجماع بیشتری در تعریف این دو مقوله می باشد

ما و رویکرد و رویه‌ی امام

#امید_فشندی
#یادداشت_156
#جلسه_280
#مشخصات_اسلام

ما و رویکرد و رویه‌ی امام

مكتب امام را چشمه‌ای به‌شمار بیاوریم كه درباره‌ی جهان و حركت فردی و اجتماعی و سیاسی انسان سخن دارد.

اما كجا بایستیم و به اسلام بنگریم؟
چه سؤالی به پیشگاه دین ببریم و استنطاقش كنیم؟
با كدام عطش به چشمه‌ی حكمت اسلامی برسیم و سیراب شویم؟

ما، یعنی وضعیت و حال و هوا و شخصیت ما
و جایی كه می‌ایستیم، یعنی نظرگاه یا همان رویكرد

دو پیشاورد به محضر اسلام است كه متناسب با این دو، از آن سخن خواهیم شنفت.

چقدر با حضرت روح‌الله، هم‌منظر و هم‌شخصیت هستیم؟

ستون فقرات جامعه و ستون فقراتِ این ستون فقرات!

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_185
#جلسه_280

💠ستون فقرات جامعه و ستون فقراتِ این ستون فقرات!

قرآن مال را به عنوان چیزی که قوام جامعه به آن است معرفی کرده است:

وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَكُمُ اَلَّتِي جَعَلَ اَللّٰهُ لَكُمْ قِاميٰاً وَ اُرْزُقُوهُمْ فِيهٰا وَ اُكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿النساء، 5﴾

واقع قضیه هم همین است که ستون فقرات یک جامعه برای اینکه بتواند روی پای خودش بایستد اقتصاد است، اگر فرد یا جامعه ای به لحاظ اقتصادی ضعیف باشد، نمی تواند روی پای خود بایستد و حرکت مقتدرانه ای برای پیمودن بقیه مسیری که در نظر دارد، داشته باشد.
جامعه که به لحاظ اقتصادی کمرش شکسته باشد، دچار انواع و اقسام آسیب های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی می شود؛ جامعه ضعیف به لحاظ اقتصادی عزت نفس و اعتماد به نفس ملی را از دست خواهد داد و این جامعه احساس شخصیت نخواهد کرد که حالا بخواهد به لحاظ سیاسی با هویت ها و جوامع دیگر رقابت و تعاملی داشته باشد. جامعه ای که مال که مایه قوامش هست به دست سرمایه دار افتاده و عموم مردم در فقر به سر می برند، و جوانان آن از نعمت شغل بهره مند نیستند، دچار انواع آسیب های اجتماعی و فرهنگی می شود، و هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی این آسیب ها را بگیرد، جوانان یک جامعه اگر بیکار شدند، بی شخصیت و سپس دچار انواع و اقسام فسادها می شوند.

یک معنای ساده اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه جامعه باید به لحاظ اقتصادی قوی باشد، یعنی کمر راست کند و راست قامت حیات اقتصادی خویش را بدون تکیه به عصا به پیش ببرد. اما قوت این اقتصاد و چیزی که کمر همت این جامعه را بسته است، چیست؟
در یک بیان دقیقی رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

«ستون فقرات اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى.» ‌بيانات رهبری، ج37، ص246 (۱۳۹۴/۰۲/۰۹)

نقطه محوری در اقتصاد تولید است، اگر تولیدی نباشد اساساً حیات اقتصادی شروع نمی شود، اگر تولید نباشد چیزی نیست که توزیع و سپس مصرف شود؛ لذا کلیدی ترین و حیاتی ترین نقطه در اقتصاد که بناست عامل قوام و به حرکت انداختن کل حیات اجتماعی شود، تولید است و این تولید است که خود عامل قوام و به حرکت انداختن حیات اقتصادی که می خواهد کل حیات اجتماعی را به حرکت بکشاند، می شود.

#انقلاب_و_چالش_قیام_مختار

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#گفتمان_1400
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_51
#جلسه_279
#انقلاب_و_چالش_قیام_مختار
در ابتدای مسیر قیام بر علیه شاه پهلوی گروه های مختلف سیاسی اقدام به مخالفت با شاهنشاهی کردند که به سه دسته بزرگ که هرکدام دارای زیر شاخه های متفاوتی بودند تقسیم شدند
1.اسلام گرایان که شامل شش دسته ی:
1.1.فدائیان اسلام
1.2.حزب ملل اسلامی
1.3. هيئت های مؤتلفه اسلامی
1.4. روحانیت مبارز
1.5. نهضت آزادی
1.6. سازمان مجاهدین خلق و گروه های سوسیالیست اسلام گرا
2.سوسياليسم که شامل سه دسته ی:
2.1. حزب توده
2.2. سازمان چریک های فدایی خلق
2.3. سایر نیروهای مارکسیستی
3. ملی گراهای لیبرال
همانطور که می بینید گروهای متفاوت با نگرش های متفاوت با یک وجه اشتراک آن هم #نه_به_وضع_موجود برعلیه شاه اقدام کردند و مشکل تا زمانی که هدف مشترکی داشتند (نفی شاهنشاهی) پیش نیامد اختلاف بعد از سرنگونی شاه و تشکیل حکومت جدید بود آنجایی که فصل مشترک این گروها از بین رفته بود و حالا هرکدام دنبال نگرش خود بودند اینچنین بود که انقلاب ما به سرنوشت قیام مختار و تشتت بعد از خونخواهی ابا عبدالله دچار شد که این سبب اتفاقات بعدی از ترور های اول انقلاب گرفته تا جنگ تحمیلی شد حالا سوال مهم اینجاست بعد از پاک سازی های اول انقلاب و قدرت گرفتن یک تفکر خاص آنهم تفکر مبتنی بر تشکیل حکومت اسلامی بعنوان مقدمه ظهور قدم بعدی یعنی تشکیل تمدن اسلامی پیش از ظهور سبب اختلاف دوباره و چالش قیام مختاری جدید نمی شود؟؟؟
#درخواست_جواب
@استاد_فلاح

#تشکیل_تمدن_اسلامی_پیش_از_ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#گفتمان_1400
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_52
#جلسه_279
#تشکیل_تمدن_اسلامی_پیش_از_ظهور
#احیای_حکومت_صفوی
#سوالی_که_پاسخی_مبهم_داشت
یکی از سوالاتی که دو روز هست ذهن من رو درگیر کرده بحث تشکیل تمدن اسلامی پیش از ظهور است و بحث تفاوت آن با سلطه جویی، کشور گشایی و یا به قول رسانه های صعودی #احیای_حکومت_صفوی است
امروز حضرت استاد جوابی با این مضمون که اولا نفوذ انقلاب نفوذ فکری از جنس آزاد اندیشی خواهد بود و دوم اینکه حضور نظامی نقش خاصی در این باره ندارد سعی بر پاسخ به این شبهه و شبهاتی از این دست داشتند ولی سوال بزرگ در نحوه ی چگونگی آن است؟
1. آیا توجیهی وجود دارد تا شیعیان و بلکه مسلمین را یکپارچه به صورت امت واحده کند؟
2.رهبری این امت قبل از ظهور با کیست؟ باتوجه به اینکه رهبری صاحب الامر پشتوانه هایی همچون عصمت، نسب و همینطور نشانه های منجی بودن در کتب مختلف آسمانی دارد که قبل از ظهور برای هیچکس دیگری محقق نیست
3. باتوجه به جایگاه متزلزل رهبر امت(صرف نظر از شخص خاص) آیا امکان اتحاد اقوام مختلف و ملیت های متفاوت ذیل پرچم واحد وجود دارد؟
نکته آخر اینکه ما در لبنان حضور نظامی نداریم و صرفا حضور ما فکری/فرهنگی است ولی هنوز نتوانستیم بین رسانه های عربی و شاید هم ملت های عربی این شبهه که حزب الله لبنان صرفا پادوی ایران یا بازوی منطقه ای آن هست را برطرف کنیم🤔
#درخواست_جواب
@استاد_فلاح

فعلا که دور دور اقتصاد است و از هر طرف که حساب کنیم اولویت یک نظام اقتصاد و معیشت است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_74
#جلسه_279
#اقتصاد_مردمی_چیست
#سوال_سخت


فعلا که دور دور اقتصاد است و از هر طرف که حساب کنیم اولویت یک نظام اقتصاد و معیشت است
به تبع کلیدواژه های هم در این فضا ترند می شوند مثل #اقتصاد_مقاومتی #اقتصاد_مردمی #اقتصاد_مردم_پایه و…
اما به نظر تصور صحیح و روشنی از این مدل اقتصاد نداریم اینکه مدل اقتصاد مردمی چگونه است به نظر بهترین سوالی است که در فضایی تخصصی و نخبگانی باید پرسیده شود
اینکه ما چقدر به این سوال می توانیم پاسخ بدهیم را نمی دانم احساس می کنم فقط در لایه اندیشه می توانیم ورود کنی زیرا الگو طراحی کردن نیاز به دانش اقتصاد دارد و همچنین تجربه کار اقتصادی کلان
شاید بتوانیم الگو های خرد از اقتصاد مردمی را بیان کنیم که چند نفر از دوستان هم تجربه داشته اند اما در سطح کلان را بعید می دانم بشود ورود کرد

اما این سوال مطرح است که مدل اقتصاد مردمی چگونه است
در لایه اندیشه و حتی راهبرد چه تبینی از این مفهوم داریم❓❓

رابطه این گزاره ها در این الگو چیست
مردم
اقتصاد
میزان مشارکت
نوع مالکیت
نحوه مشارکت

طرح بحثی تفسیری در مورد یکی از شاخصه های اقتصاد مقاومتی بنام #بریافته_از_اقتصاد_اسلامی

#یادداشت_58
#مشخصات_اسلام
#جلسه_279
#محمد_صحرایی
#اقتصاد_بریده_از_خدا=شجره_ممنوعه

طرح بحثی تفسیری در مورد یکی از شاخصه های اقتصاد مقاومتی بنام #بریافته_از_اقتصاد_اسلامی

مرحوم #علامه_طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ذیل آیات مربوط به نزدیک شدن(قرب) حضرت آدم و حوا به #شجره_ممنوعه یا خوردن ایشان از آن شجره می فرمایند انسان قبل از قرب به شجره یا أکل از شجره در حالت توجه کامل به ذات حق تعالی و غرق در ذات باری تعالی بود.
ایشان مبتنی بر برخی روایات میفرمایند مراد از توجه و قرب به شجره ممنوعه توجه کردن به قوای حیوانی بود. توجه کردن به دنیا بود(البته یک توجه وجودی مثل متوجه شدن شخص گرسنه به حالت گرسنگی در وجودش)
حضرت آدم چون جزء اولوالعزم نبود یعنی جزء کسانی نبود که بتوانند در عین توجه به دنیا و قوای حیوانی، از توجه به ذات باری تعالی فارق و غافل نشوند به محض توجه به قوای حیوانی از توجه تام به ذات باری تعالی خارج شدند و این عینا همان خروج ایشان از بهشت بود(این عدم امکان مربوط به وجود ایشان و قبل از عالم تکلیف بود)
مرحوم علامه می فرمایند همه این آیات تا زمانی که هبوط به زمین اتفاق افتاد دارند سیر تکامل تکوینی انسان را بیان میکنند و اصلا در فضای تشریع و باید و نباید انشاءی نیستند.
ایشان برای متوجه شدن به یک قوه حیوانی پس از بی توجهی سابق، بالغ شدن یک نوجوان را مثال میزنند. طبیعتا قبل از بلوغ همه این قوا در شخص وجود دارند اما توجه وجودی به آن محقق نیست. با بلوغ که یک اتفاق تکوینی است توجه هم که یک اتفاق تکوینی است رقم میخورد و خروج از یک جنت که بی توجهی به یک قوه ی حیوانی است اتفاق می افتد(أکل حضرت آدم از شجره ممنوعه از سنخ چنین توجهی است).
خب وقتی حضرت آدم توبه کرد یعنی یک اتفاق وجودی افتاد و یک قابلیت پذیرش شریعت به او داده شد و به تعبیری او به زمین هبوط کرد تا با کمک شریعت و با أخذ احکام الهی بتواند خود را به مقام #اولوالعزم برساند یعنی مقام کسانی که میتوانند بین توجه به دنیا و خدا جمع کنند به این معنا که توجه آنها به مشتهیاتشان آنها از یاد الهی غافل نمیکند و بلکه این توجه و برآوردن نیازهایشان عینا توجه آنها به خدا و جلو بردن کار عبادتشان باشد.

خب در مساله اقتصاد مقاومتی که قرار است برگرفته از اقتصاد اسلامی باشد مساله، مساله ی توجه به ساخت دنیا و اصلاح امور دنیوی است. طبیعتا روحی که بخواهد در اقتصاد مقاومتی حاکم شود، چه در سطح افراد و چه در سطح کلان و اجتماع، نباید یک روح بی دینی و سکولار و بریده از آخرت و بازدارنده از توجه به ذات الهی باشد و الا نقش همان شجره ای را خواهد داشت که به ممنوعیت توصیف میشود.
این اقتصاد باید بدنبال برآورده کردن اهداف دین از حیات بشری باشد مثلا رشد انسان ها چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی در آن محور باشد و بالتبع در دوراهی انتخابِ راهی که سود حداکثری اقتصادی دارد اما رشد انسان ها در آن کمتر است با راهی که سود ظاهری آن کمتر است اما انسان ها را بیشتر و بهتر رشد میدهد راه دوم انتخاب شود.
با این تفسیرِ حضرت علامه، یکی از عناصر اصلی مردمی بودن اقتصاد مقاومتی را غایت رشد و کمال یافتن مردم تشکیل میدهد.
رشد و کمالی که اگر دنبال نشود یا محقق نشود در مقابلش حیوان شدن اجتماع و افراد را بدنبال خواهد داشت و مهر ممنوعیت بر آن خواهد خورد.

اقتصاد مردمی، تعامل با منطقه و امنیت

#امید_فشندی
#یادداشت_155
#جلسه_279
#مشخصات_اسلام

💠 اقتصاد مردمی، تعامل با منطقه و امنیت

ایران از جمله كشورهایی است كه مرز فرهنگی و نفوذ ایدئولوژیك و قدرت #الهام‌بخشی آن بسیار فراگیرتر از مرز جغرافیایی آن است… اما چرا مردم ایران سطح تعامل فرهنگی و تجاری بسیار ناچیزی با كشورهای همسایه دارند؟

به‌نظرمی‌رسد كه غلبه‌ی #رویكرد_امنیت‌محور بر تعاملات منطقه‌ای – در هم‌افزایی با رویکرد تعاملی دولت‌محور – از موانع اصلی تعامل مردم منطقه با یگدیگر است.

#مردمی‌سازی ، نیاز اصلی ماست، در تمام عرصه‌ها، می‌تواند اقتصاد را بهانه كرد و مردم‌سالاری را دوباره به تمام عرصه‌های جمهوری اسلامی بازگرداند.

#مردم راه حلّ هستند
#جماعت امنیت‌آور است
#مرابطه سعادت‌آور است
#منافع_مشترك

چرا انقلاب به شکلی که متوقع بود کار خود را به صورت فرهنگی به پیش نبرد؟

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_184
#جلسه_279

💠 چرا انقلاب به شکلی که متوقع بود کار خود را به صورت فرهنگی به پیش نبرد؟ (1)

انقلاب اسلامی ایران اساساً یک انقلاب فرهنگی بود،
انقلابی که بدون مبارزه مسلحانه و با قیام مردمی به پیروزی رسید، آن هم به شکل معجزه آسایی که توانست یک حاکمیت مسلط و با اقتدار نظامی بالا را سرنگون کند.
انقلابی که اساساً قیام مردم و حرکت عمومی مردم و مبتنی بر اراده و خواست عمومی مردم بوده است؛
انقلابی که اساساً یک سخن نو بود و کلیشه محوریت غرب و شرق را شکست و نشان داد که اسلام هم سخن نو دارد و هم مردم ایران خواهان آن سخن نو هستند.
و هزاران گزاره از این دست که به عنوان شاهد بر فرهنگی بودن اساس این انقلاب می شود ذکر کرد.

اما چرا این انقلاب لا اقل الان که ما داریم نگاه می کنیم، ظاهراً حجم بیشتر منویات خود را دارد به صورت امنیتی و یا لااقل به شکل استفاده از ابزارها و ظرفیت های حاکمیتی به پیش می برد؟

اینکه انقلاب به نحو کلی دارد با فضای امنیتی و حاکمیتی کار خود را به پیش می برد، اگر غلیط تقریر شود دقیق نیست، چون ما شاهد این هستیم که همه رویش هایی که انقلاب هم در بین نسل جوان داشته است که واقعا هم به لحاظ کمیت و هم به لحاظ کیفیت جوانان انقلابی فعلی زمین تا آسمان از اوایل انقلاب برتر هستند؛ و هم رویش هایی که انقلاب در جهان اسلامی داشته است که عمق راهبردی جمهوری اسلامی در منطقه و قدرتی که جبهه مقاومت پیدا کرده است نسبت به اول انقلاب اصلا غیر قابل مقایسه است؛ با قدرت نظامی و حاکمیتی به پیش نرفته است بلکه هر دوی این رویش ها با تلاش های گفتمانی و اثرگذاری سخن اصیل انقلاب به پیش رفته است. واقعا رهبری با سخن انقلابی خود و یاران رهبری با محتوایی که انقلاب داشته است این معجزه ها را رقم زده اند.

اما از جهتی می توان نسبت به وضعیت مطلوب انقلاب این سخن را پذیرفت که اساساً ما خیلی باید فرهنگی تر کار را به پیش می بردیم، و پیشبرد فضا با فاکتور امنیت خیلی بالا بوده است، حتی امنیت نه به معنای بگیر و بنند و برخورد بلکه با ذهن های امنیتی و طراحی های امنیتی.
و البته هر جایی که این عنصر پیشبرد کار با عنصر امنیتی و حاکمیتی جدی بوده است، آنجا سخن انقلاب به پیش نرفته است؛ مثلاً ما می خواستیم با عنصر حاکمیتی ثم امنیتی فضای دانشگاه ها را اسلامی کنیم، انقلاب فرهنگی راه انداختیم و فکر کردیم با بستن دانشگاه در یک مدت کوتاهی با تغییر کل کتب درسی دانشگاهی دانشگاه را اسلامی کنیم؛ اولا خود این فکر خام بود که دانشگاه را با تغییر کتب دانشگاهی می توان اسلامی کرد، ثانیا این فکر خیلی خام تر بود که علوم انسانی که کاری ندارد یک سال دانشگاه را می بندیم و پدید می آوریم! ثالثا این فکر خیلی خیلی خام تر بود که دانشگاهی که ولیده تمدن غرب است و اساساً توسط غربزده ها به کشور وارد شده بود را می توان ولو تغییر کتب درسی و علوم انسانی اسلامی (!!) اسلامی کرد؛ دانشگاهی که کل حیاتش در ایران یک حیات انگلی بوده است و مشغول تناول استفراغ ها و قاذورات غربی ها بوده است نه حتی مشغول استفاده دسته اول و مستقیم از فکر غربی!

💠 چرا انقلاب به شکلی که متوقع بود کار خود را به صورت فرهنگی به پیش نبرد؟ (2)

عوامل متعددی باعث شد که انقلاب نتواند آن طوری که خودش می خواست با آن هویت فرهنگی اش به پیش برود، از مهم ترین عوامل می توان برخوردهای امنیتی و ترور ها و سپس جنگی بود که به کشور تحمیل شد، هم جریان های مخالف تفکر انقلابی وارد درگیری خشن با انقلاب شدند و هم دشمنان درگیری و جنگ را آغاز کردند.

ترور عناصر اصلی انقلاب ضربه بسیار سنگینی محسوب می شود، ما تقریبا همه کسانی که در لایه اندیشمندی و فکری و فرهنگی می توانستند کار انقلاب را به پیش ببرند در همان اوایل انقلاب یعنی تا پایان سال 60 و یا حداکثر سال 61 از دست دادیم!
مهم ترین شخصیت های ترور شده از قرار زیر است:
1. شهید مطهری 12 اردیبهشت 58 (عضور شورای انقلاب و ایدئولوگ انقلاب!)
2. اکبر هاشمی رفسنجانی 4 خرداد 58 (ترور نافرجام) (عضور شورای انقلاب و از یاران اصلی امام)
3. شهید مفتح 26 آذر 58 (عضو شورای انقلاب و رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران)
4. شهید قاضی طباطبایی 10 آبان 58 (یار اصلی امام در آذربایجان)
5. سید علی خامنه ای 6 تیر 60 (عضور شورای انقلاب – امام جمعه تهران و نماینده امام در شورای عالی دفاع و از نیروهای اصلی امام) (ترور نافرجام)
6. شهید بهشتی (رئیس شورای انقلاب و رئیس قوه قضائیه و دیوان عالی کشور، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و یار اصلی امام) و و 72 نفر از بهترین نیروهای انقلاب در دفتر حزب جمهوری 7 تیر 60 چندین وزیر و نماینده مجلس در بین شهدا بودند، مثل دکتر پاک نژاد، دیالمه
7. آیت الله صدوقی (امام جمعه و نیروی امام در یزد) 11 تیر 60
8. آیت الله اشرفی اصفهانی (امام جمعه و نیروی امام در کرمانشاه) 6 مرداد 60
9. شهید آیت (نماینده مردم نجف آباد در مجلس خبرگان قانون اساسی که در هیات رئیسه نقش اساسی در تصویب اصل ولایت فقیه ایفا کرد.) 14 مرداد 60
10. شهید لاجوردی (دادستان کل کشور) 1 شهریور 60
11. شهید رجایی (رئیش جمهور) و شهید بهشتی (نخست وزیر) 8 شهریور 60
12. شهید قدوسی (دادستان کل انقلاب) 14 شهریور 60
13. شهید مدنی (امام جمعه تبریز و نیروی اصلی امام بعد از آیت الله قاضی در تبریز) 30 شهریور 60
14. شهید هاشمی نژاد (سرپرست حزب جمهوری خراسان و نیروی فکری انقلاب در مشهد) 7 مهر 60
15. شهید دستغیب (امام جمعه و یار امام در شیراز) 20 آذر 60

این اتفاقات برای هر حرکتی که می افتاد به نابودی آن کشیده می شد، تقریباً در طول یک سال همه نیروهای اصلی امام را ترور کردند!
بعد هم در همین سال ها کشور درگیر جنگ هم بود، تقریباً رده بعدی از این آدم های اصلی هم عمده شان در جنگ شهید شدند؛
این حجم از خشونت توسط مخالفین داخلی و دشمنان خارجی معلوم است که فضای امنیتی را به صورت واکنشی بالا می آورد.
بعد هم همین که جنگ تمام می شود، رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) که فاصله کهکشانی با آدم های اصلی خودش داشت (که اکثرشان هم شهید شده بودند) از دنیا می رود؛
فضای جنگی و برخوردهای خشن تروریستی باعث می شود که آدم های مخلصی هم که بعد از جنگ می مانند اساساً دارای ذهنیت های نظامی باشند تا فرهنگی، به خصوص که صحنه از آدم های دسته اول انقلاب تقریباً خالی شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای وقتی به رهبری می رسند تقریباً صحنه خالی از آن نیروهای اصیل انقلابی است، برخی یاران امام هم در این سال ها دچار استحاله هایی شدند و کسانی که اسم خط امامی را به یدک می کشیدند هم خیلی متأثر از اندیشه های چپ بودند؛ و این یعنی رهبر فرهنگی یک انقلاب فرهنگی برای پیشبرد فرهنگی انقلاب دستش اساسی خالی مانده است! این صحنه ای که الان داریم و آقا خیل عظیمی از جوانان انقلابی را دارد که هم ایشان را سخت قبول دارند و هم همه عرصه های حیات اجتماعی را می شناسند و وارد آن عرصه ها هم شدند و دارند تلاش می کنند با فکر و اندیشه اسلامی آن عرصه ها را ویرایش کنند؛ فقط و فقط یک معجزه است نه هیچ چیز دیگری.

دولت جوان انقلابی، چگونه انقلابی است؟

#یادداشت
#مقام_مردم
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_27
#جلسه_279

دولت جوان انقلابی، چگونه انقلابی است؟
تصویر ما از دولت جوان انقلابی؟

ما در مرحله تحقق دولت اسلامی هستیم؛ دولتی که حضرت آقا با عنوان دولت جوان انقلابی مطرح کرده اند؛ بدنه جریان حزب اللهی نیز، این عنوان را سر دست گرفته و به دنبال تحقق آن است. اما اینکه واقعا دولت جوان انقلابی، چگونه دولتی است؟ شاخصه های آن چیست؟ و سوالات بسیار دیگر، مشخص نیست! که به نداشتن تصویری از دولت جوان انقلابی برمیگردد.
در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، که امید روی کار آمدن دولت انقلابی بیشتر است، ما هنوز تصویری از دولت مطلوب نداریم، که حتی پس از پیروزی در انتخابات، بتوانیم دولت سیزدهم را، با آن بسنجیم.
این ضعف نیز، ناشی از ضعف در فرهیختگی و در عاقله نخبگانی ماست.
این که ۸ سال، ما هم سرگرم برجام شدیم و مشغول بازی های رسانه ای، خسارت بزرگی است، که خود را، اکنون به ما نشان می دهد. حال، حرفی برای زدن نداریم، جز تخریب دولت قبلی.
پدیده ای مانند سعید جلیلی، که به گفته خود ۸ سال دولت در سایه بوده و برنامه های زیادی برای بخش های مختلف دارد، از این جهت قابل تکریم است، که در این ۸ سال کار کرده و اکنون، دستی پر دارد.
نتیجه بعدی این انفعال در تعریف دولت جوان انقلابی، در مطالبه گری از دولت بعدی خود را نشان می دهد. اینکه اگر دولت سیزدهم چگونه عمل کرد، به درستی عمل کرده و اگر چگونه عمل کرد، مسیر اشتباهی در پیش گرفته؟
می ترسم از ۴ سال آینده، اگر کاندیدای انقلابی رای آورده باشد و آنگونه که باید عمل نشده باشد …