امان از بسیج که همه معادلات کاغذی را به هم میریزد.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_89
#جلسه_223

پیرامون یادداشت برادرم امید

▫️اول اینکه ای کاش آن متن شیوایی که در جلسه صبح در محیط اسکای روم مرقوم فرموده بودند را نیز بازتاب میدادند
محتوا همین است اما ادبیات آفاق و انفس شاید ادبیات روشن تر و واضح تری باشد نسبت به جهاد اصغر و اکبر

▫️دیگر اینکه دوست دارم نگاه و توجیه ایشان را نسبت به تقدمی که در جهاد اصغر نسبت به جهاد اکبر در این روایت معروف که حضرت امام به عنوان روایت اول در کتاب شریف چهل حدیث آورده اند ، بشنویم

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
أَنَّ النَّبِيَّ ص بَعَثَ بِسَرِيَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ.
کافی : ج5 ص12

▫️ایضا اینکه نبی ختمی ابتدا مسلمین را به جنگ میفرستند و بعد آنان که به جهاد اصغر رفته اند را به جهاد اکبر دعوت میکنند چه طور توجیه میشود ؟
آیا نبی مکرم با این وصف مشمول این حکم نمیشوند که سهم سنگینی برای مبارزه با طغیان نفس و شیطنت درونی انسان قائل نیستند؟

▫️یا در مثالی دیگر اینکه امیر مومنان علیه السلام ، مردمانی که تربیتشان در حد همان 25 سال پای رسانه خلفاست را پیش از آنکه در مدار حیات عرفانی سوق دهد به سوی مبارزه با معاویه فرا میخواند چگونه باید فهمید ؟ مبارزه ای کور بر سر دنیا ؟

▫️یا حتی اینکه امام خمینی با آن همه معارف و ذخایر عرفانی ، پیش از آنکه در میدان تربیت عرفانی نفوس ، شاه باید برود را شاه بیت غزل رهبری خویش قرار میدهد و بعد ندای جنگ در راس امور است را در صور هدایت خویش میدمد، چگونه فهمیده میشود .

▫️یا کربلا …

▪️راه چیست
راه مبارزه با طغیان های نفس
راه رهایی از شیطنت های درونی انسان
راه حاج قاسم
امان از حاج قاسم
امان از بسیج که همه معادلات کاغذی را به هم میریزد.

نباید گفت که توحید ایشان اصیل و راستین نیست چه رسد هشتک کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_33
#جلسه_223

⁉️باید احتیاط کرد، مسئله‌ی ساده‌ای نیست⁉️

⛔️نباید گفت که توحید ایشان اصیل و راستین نیست چه رسد هشتک کرد.

▫️آیا رویکرد توحیدی با رویکرد اجتماعی باهم فرق دارند یا لزوما هرکسی دارای رویکرد توحیدی شد صاحب نگاه‌های اجتماعی و فرهنگی و تمدنی می‌شود؟

▫️آیا می‌توان گفت ستارگان درخشان عالم در طول تاریخ مجازا نورافشانی می‌کرده‌اند؟
▫️آیا می‌توان گفت عارفان گمنام و اولیای الهی در عصر خود در کسوت دستگیری طالبان طریق نبوده‌اند؟

▫️توحید مراتبی دارد و در هر مرتبه به حسب خود ناب است.

▫️قضاوت در مورد این طایفه‌ی الهی و نورانی امری راحت نیست نمی‌توان منکر وصول ایشان به حقیقت شد خیلی سخت است که توحیدِ این استعداد‌های عالی را توحید ندانست و گفت عارفی که مصلح اجتماعی نیست توحیدش بی‌اثرست و کارآمد نیست. ما حال این طایفه را درک نمی‌کنیم، هنوز وارد آتش نشده‌ایم. سنخ گرفتاری‌های روزانه و حال خرابی ایناها را نچشیده‌ایم. اصلا تا به حال دو رکعت نماز خوانده ایم. عارف تا مدتها فقط خدا را می‌بیند و درگیر او و در سیر باطنی در اوست. جسدش، فقط در دنیا است! می‌دانیم قیامت صغرای انفسی چیست؟ می‌دانیم چطور می‌شود زنده بود ولی در حالات بعد از مرگ زیست.
▫️حیرت و هیمان چقدر برایمان قابل تحمل است.
▫️به کرات تجربه کرده‌ایم که کوچک‌ترین و پست‌ترین امور دنیا و گرفتاری‌های دنیا زندگی و برنامه روزانه شخصی را مختل کرده چه برسد به اینکه در آن حال توانایی خدمات اجتماعی داشته باشیم.
▪️آیا از شخص محتضر و بیمار توقع فعالیت کلان دارید؟
▪️این طایفه تا مدتها مریض‌اند و زندگی عادی ندارند. گرفتار توحید شده‌اند با زور نفس می‌کشند حقیقت برایشان سنگین است. به ندرت کسی از این مرحله عبور می‌کند و به بقای در زندگی دنیا می‌رسد غالب این ستارگان در قبل بقاء زندگی می‌کنند و به قیام با سیف نمی‌رسند. تا بیمار نشویم حال بیمار را درک نمی کنیم پس کمی با احتیاط باید قضاوت کرد. نباید گفت توحید اینان اصیل و راستین نیست.

▫️شاید بتوان گفت می‌توان عارف بود، توحید ناب داشت اما خالی از اندیشه اجتماعی بود.
می‌شود عارف باشی ولی استفاده از گوشی را ندانی و این ناتوانی غباری بر توحیدت ننشاند.
با یافتن حقیقت لزوما واجد تمام مهارت‌های مادی نمی‌شویم. می‌شود حقیقت را یافت ولی مهارت در رانندگی نداشت.
و…
“باید بررسی کرد مسئله ساده نیست” شاید عدم کنش‌های اجتماعی ربطی به توحید نداشته باشد و جامعیت توحیدی با جامعیت دینی و تشریعی فرق داشته باشد.
شاید دارا بودن اندیشه اجتماعی توحیدی با توحید داری و محقق شدن فرق داشته باشد.

استغفرالله ربی و اتوب الیه

خدا سویی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_34
#جلسه_223

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا سویی

هر انسانی گاه گداری به بررسی بالا تا پایین زندگی، اهداف، مسیر و … ی خود می پردازد و سعی میکند مطمئن شود که در انتخاب بهترین مسیر اشتباه نکرده است، شاید ملاک های متعددی برای تشخیص یک هدف مناسب یا یک راه مناسب داشته باشد، لذا گاه سعی میکند یک ملاک « شامل » را پیدا کند و بر اساس آن همه چیز را به نسقی واحد در آورد و از تشویش ها و تشتت های احتمالی در امان باشد.

شاید در زندگی یک انسان غربی و مادی ( دهری ) کمالات دنیوی ملاک باشد، مثلا اعتبار اجتماعی، قدرت، ثروت و … شاید هم گاه در همان پارادایم خود راقی تر از این نگاه کند و مثلا خدمت به تاریخ بشریت، خدمت به علم، پیشبرد تکنولوژی و … برایش مطرح باشد.

اما در محیط معنایی و هویتی یک مسلمان – نه صرفا از این جهت که متعلق به یک بوم خاص یا فرهنگ اجدادی خاص است، بلکه از آن جهت که جهان را به نحو خاصی میشناسد و حقیقت، سعادت، شقاوت، زیبایی، قباحت، پیشرفت، پسرفت و … را با نگاه خاص خودش فهم می کند و می یابد – آنچه معنا بخش به همه ی اهداف و مسیر هاست، و آن چه مطلوب برتر است و حکومت می کند بر تمام معیار ها، تنها یک چیز است: حضرت حق سبحانه و تعالی

حضرت حق سبحانه و تعالی، نه از آن منظر که صاحب حق فرماندهی است و هیچ مطاعی فوق او یا در کنار او قرار ندارد، بلکه از آن منظر که یک موجود است مطلوب حقیقی و حاکم بر تمام معیار هاست؛ او کمال مطلق است و اولین خمیره ی فطری انسان -به حق- بر میل به کمال مطلق بنا شده است و مشتق این خمیره در او نفرت از نقص است. لذا انسان فطرتا میل به کمال مطلق را بر هر چیزی حاکم می کند و از هر چیزی که جز آن است نفرت دارد و فراری است.

لذا « خدا »، و بهتر بگویم « خود خدا » است که بر تمامی معیار های یک مسلمان حکومت می کند، یک مسلمان در مقام بررسی مسیر زندگی خود به این فکر می کند که آیا مسیر زندگی من الی الله است؟ یا الی چیز دیگری؟
آیا انتهای این سیر تصمیمات و حرکت ها اوست؟ یا چیز جز او است؟
هر گاه که در تصمیماتش به این نتیجه برسد که انتهای این مسیر جز اوست، باید در آن تجدید نظر کند.

آن چه گفته شد البته دارای یک عمق معنایی است که در صورت عدم التفات کامل به معنونات عبارات، از خلل صرف عبارات به دست نمی آید و احساس خواهد شد که یک ملاک کلی بی اثر است، حال آنکه ابدا چنین نیست!

اما اگر به این بحث تا همین جا اکتفا کنیم، یک سوال مهم را می توانیم مطرح کنیم و با نگریستن به پاسخ درخشان و متلألیء آن یک دغدغه ی بسیار مهم را بالا بیاوریم، و سپس بر ضرورت یک تدبیر با غنای راهبردی هر چه بالاتر برای پاسخ گویی به آن دغدغه تکیه کنیم.

و آن سوال این است که : اوج تجلی «خداسویی» در زندگی یک انسان به چه چیزی است؟

اوج تجلی « خدا سویی» انسان به چه چیز است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_35
#جلسه_223

سوال : اوج تجلی « خدا سویی» انسان به چه چیز است؟

به بیان روشن تر، اگر خدا سویی را به شدت در زندگی یک انسان فعال بدانیم، و زندگی اش را «خداسو» بیابیم، در یک دریافت کلی مسیر زندگی او چه رنگ و بویی دارد؟ یا چه صورت و شکلی دارد؟

ابتدا پاسخی کلی تر را مطرح می کنیم و سپس به یک تبلور ملموس تر نزدیک میشویم.

بدون اطاله چنین به نظر می رسد که توحیدی بودن به جمیع شئونه وصف این زندگی است؛ توحید یک امر منتشر است در پهنه ی هستی، یعنی در پهنه ی دنیا، در پهنه ی آخرت و عالم معنا، و در ارتباط دنیا و معنا، همچنین منتشر است در پهنه ی کل عباد، در کل تاریخ ( گذشته، حال و آینده )، و در کل حوادث و وقایع.

کل خلق و کل حوادث و وقایع همگی تجلیات حضرت حق سبحانه و تعالی هستند؛ همگی یک معنا دارند و همگی مخلوق یک خالق اند و …، لذا انسانِ « خدا سو » زندگی توحیدی دارد، زندگی اش همه سو است یا به عبارتی جامع است. انسان « خداسو » آن گاه که گذار از جامعیت را در خود حس کند دچار تردید خواهد شد و به تجدید نظر خواهد پرداخت.

اما همین مساله هنوز گویی چندان واقعی نیست، و چندان با مختصات تصمیم گیری نسبت برقرار نکرده است، هنوز راه تشخیص در آن کمی بسته است، گو آن که اساسا این شبهه را به وجود بیاورد که هر طریقی را انسان «خداسو» می تواند انتخاب کند حال آنکه به نظر نمی رسد که چنین امری صحیح باشد.

اینجاست که با کمی ضرب واقعیت های صحنه در اقتضائات توحید منتشر و همه جانبه این احتمال برایم پررنگ است که رنگ اصلی زندگی انسان خداسو، حضور در میانه ی نبرد خونین حق و باطل است.

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی
#یادداشت
#جلسه_223
#چون_انبیاء

📌این که چه بعدی از توحید و کدام پرتو آن ، مستکبران وطاغوتیان را به خشم می آورد، وهستی خود را بر باد رفته می بینند، متوقف بر آن است که قلب تپینده استکبار را درهردوره ای چه بدانیم؟

#هنر_انبیا تیر اندازی بر همین قلب و کانون #حیات_مستکبرین است، که از ابتدا با درگیری مستقیم، غیریت وضدیت خود را نشان میدهند.

📚سوره های مکی قران ماننتد، اعراف، شعرا، هود به دنبال این هستند تا با بیان دعوت انبیاء در دوره های مختلف شیوه دعوت پیامبران، واکنش ملا واقوام و عاقبت معاندین را به روش استقرا به مومنین نشان دهد.

📍وقتی در شیوه وروش آنان تدبر میکنیم، پیامبران به دنبال به ریختن #نظم_موجود در دوران خود و مقابله با مدیر این نظم بوده اند، و تمام توان خود را معطوف به از بین بردن مهم ترین پایه نظام موجود می کردند.

در دعوت انبیائی چون نوح ، هود، ثمود به صورت مستقیم دعوتی یگانه به پرستش خداوند با عبارت اعبدوالله شده است .
ليا قَوْمِ اعْبُدُوا الله

اما وقتی به به دعوتی انبیائی چون #شعیب نگاه می اندازیم علاوه بر دستور به پرستش خداوند به نهی از کم کردن میزان و کیل شده است.

یا در دعوت حضرت #لوط هیچ اشاره ای به عبادت خداوند نشده است(البته احتمال آن که قوم لوط خداپرست بودن می باشد) و به عنوان اولین دعوت نهی از فعل زشت انان شده است :
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ (80)

📍لوط وشعیب هرکدام پرتویی متفاوت از توحید را مطرح کرده اند، اما با در یک نقطه با دیگر پیامبران اشتراک دارند، و ان هم هدف گرفتن پایه #نظم_موجود دوران خود بوده است. به همین خاطر است که مدیران نظم موجود درمواجه با همه پیامبران به سرعت واکنش نشان داده اند.پس باید به دنبال قلب حیات طاغوت بود.

چرا کسی از حزب الله #نمی_ترسد،

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی
#یادداشت
#جلسه_223
#دومین_یادداشت
#چرا_کسی_از_ما_نمی_ترسد
#استکبار_داخلی

چرا کسی از حزب الله #نمی_ترسد، چرا #مستضعفین با کنش های حزب الله ارتباطی نمی گیرد، چرا حزب الله نیروی #ستاد شده،تا مگر در پس اتفاقی یا حادثه ای خودی نشان دهد.

آیا مشکل در آن است هر چه فریاد داریم بر سر #آمریکا نمیزنیم،یا مردم دیگر آن مردم نیستند؟

یا شاید هم مشکل از ماست،که نتوانسته آیم به قلب استکبار های تولید شده در کشور بزنیم،استکبار های که با باند و گروه های خود بر تمامی ابعاد زندگی جامعه ایرانی #چنبره زده اند.

حزب الله نقطه زن نیست،#نمی_داند و #نمی_اندیشد و #اقدام_نمی کند، تا قلب استکبار اقتصادی،استکبار نظام دیوان سالاری،استکبار فرهنگ در ایران،و استکبار سیاسیت بازان را نشانه بگیرد …
وشاید نقشه آن هاست،که یا مارا #حواله به دشمن بیرون می دهند،یا #تکثر در کنش های ما ایجاد می کنند …

حزب الله را خسته می کنند،حزب الله در میدان هست اما در کنار گود؛ باید قدرت و مهارت مبارزه با مستکبرین اسلامی ایرانی را یاد بگیریم ….

مناظره پیرامون انتخابات 1400

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_90
#جلسه_223

#گزارش_کنش
اردوی اسلام ناب
تدریس مکتب امام
مناظره پیرامون انتخابات 1400

با سللم خدمت استاد ، دبیر محترم و دوستان عزیز ،
و عرض پوزش از عدم امکان حضور در جلسه امروز /
جهت حضور در اردوی اسلام ناب عازم تهران هستم

فقط چند نکته
🔹به اشتراک گذاشتن گزارش کنش ها
▫️فکر میکنم در این مرحله از حیات این حلقه و این مرتبه از الفتی که داریم ، جا دارد که #کنش_های_میدانی مان را نیز همچون فکرهایی که به سرمان میزند در این محفل با هم به اشتراک بگذاریم چه کنشهای به ظاهر خرد چه کلان
▫️هم اصلش را هم محتوایش را هم اثار یا تجربه های درونش را هم موفقیت هم شکستش را
▫️اطلاعش و اِخبارش اولا ان #تعارف و آشنایی را که محمد امامی در جمعه خاوه گفت افزون میکند
از حال و هوای هم بیشتر سر در می اوریم
در این جمع خیلی ها دارند کارهایی را پیش میبرند ، کارهایی در همین فضاهای طلبگی انقلابی اما جمع از آن مطلع نیست

میتوان البته بیش از این را نیز طمع کرد

▫️میتوانیم در فضای همین حس و حال حلقه هم را در این کنش ها #مدد دهیم
هم #مددهایی #فکری و کلامی
از این جنس که هر کس پیرامون کنشش بنویسد و دیگران بخوانند و بازخورد بدهند، گیر بدهندو پیشنهادبدهند ، تشویق کنند و تعالی ببخشند
هم #مدد های #اخوانی و #ایمانی
دعایی که بدرقه است و سلامی و صلواتی یا به اقتضا مددی به خانواده ای یا هر چیز دیگر

🔹درباره #اردوی_اسلام_ناب
▫️این اردوی اسلام ناب که اکنون عازم هستم ، برای خیلی از دوستان شناخته شده است
اردویی با محوریت اثار فکری حضرت امام که به همت برخی شاگردان قدیم و همراهان فتوتی استاد فلاح و تیم عزیزان حوزه شریف چند سالی است برپا شده است و هر از چندی برای دوستان دانشجو و طلبه در محل آبعلی تهران برگزار میگردد.
گه گداری که اساتید خوب به جهت مشغله ها اجابتشان نمیکنند در سرفصل مکتب امام به مثل بنده قناعت میکنند
▫️تابستان سال پیش با برخی رفقای این جمع تدریس طرح کلی حضرت اقا را تجربه کردیم که جدا از خود اردو و شیرینی های همکاری در آن ، تمرین جمعی یک ماهه رمضان برای امادگی در اردو بسی لذت بخش و البته معرفت افزا بود
▫️امشب هم یک گفتگو یا شبه #مناظره ای داریم در محل اردو با محتوای افق انتخابات و با برادران #محمد_یلماز و آقا #وحید_اشتری
دوستان ما را از دعای خیر خویش محروم نفرمایند
▫️اگر شد حتما گزارشی محتوایی از این سفر در این حلقه مینویسم
ولی امیدوارم به جایی برسیم که وقتی مثلا قرار است مناظره ای یا هر کنش دیگری از این دست اتفاق بیفتد و یکی از ما در آن حضور داشته باشد همه احساس کنیم یکی از جمع ما و بلکه کل جمع ماست که به ان کار زده است
انوقت به شکل ارگانیک همه در کار مدد او خواهیم بود
به قول استاد این روزها دور نیست

🦋ملتمس دعای همه دوستان حلقه کلامی
☘️

جهاد اکبر كدام است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_49
#جلسه_223
#پاسخ_به_اشکال_برادرفشندی

1⃣ بخش اول

بنا داشتم ادامه یادداشت هویت و بحث رابطه خلاقیت و هویت را ذیل درگیری ادامه دهم اما از آنجا که اشکال جناب فشندی را حائز اولویت بر این بحث دیدم، لذا این یادداشت را اختصاص به پاسخ گویی به این اشکال خواهم داد که چه قبول افتد و در نظر آید.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ.(وسائل الشيعة، ج‏15، ص: 161)
در روایتی از نبی ختمی مرتبت صلوات الله علیه مطرح می شود که ایشان گروهى را به جنگ با كفار فرستادند و چون بازگشتند، فرمودند: خوشا به حال مردمى كه جهاد اصغر را به پايان رسانده و جهاد اکبر بر ايشان باقى مانده است! سؤال شد: اى رسول خدا! جهاد اکبر كدام است؟ فرمود: جهاد با نفس‏!

از آنجا که همیشه و همیشه تقدس جهاد اکبر برای ما از ذیل این روایت شکل گرفته و در تمامی وعظ ها شنیده ایم و شنیده ایم که جهاد با نفس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما هیچ گاه برنگشتیم تا این روایت را با نگاهی ذیل منطق مقام بحث فهم کنیم، لذا است که جهاد اکبر را به اولویتی و طرازی غیر مطلوب در المان های هویت شیعی قرار میدهیم.

روایت فوق وقتی بحث از جهاد نفس را مطرح می کند و این جهاد را جهاد اکبر در مقابل جهاد اصغر می نشاند، زمانی است که خود پیامبر گروهی را وارد معرکه و نبرد سخت کرده و آنها از این نبرد پیروزمندانه بازگشته اند که اتفاقا در اینجا روایت تعبیر صریح دارد که «فلما رجعوا»؛ آنگاه حضرت دم از جهاد اکبر می زنند.

لفظ «مرحبا بقوم» خود دلیل دیگری است از اینکه جهاد اصغر مقدم بر جهاد اکبر است و چه بسا امکان ندارد کسی وارد عرصه جهاد با نفس شود بدون اینکه از مسیر و صراط جهاد اصغر گذشته باشد.

به تعبیر دیگر و توجهی بالاتر، حتی می توان گفت زمانی این جهاد با نفس مورد ارزش و مرحبای ولایت قرار خواهد گرفت که این جهاد اکبر متاخر از جهاد اصغر باشد و مقدمات سلوکش را از جهاد اصغر گذرانده باشد لذاست که روح این حدیث و آهنگ آن را ازابتدای متن کتاب روح توحید، می شنویم و گویی که از همان ابتدا سلوک توحیدی با میدان کشیدن جهاد اصغر شروع می شود.

قبلا هم عرض شده بود که در روایتی از امام زین العابدین علیه السلام داریم که ما به فرزندانمان قبل از «هر چیزی» جهاد نبی را می آموزانیم و این تقدم خود دلیل دیگری است بر اینکه اگر ولی در سیر تکامل خاص خود، اتصال دائمی به نور الانوار دارد و کسب فیض می کند صراط کسب فیض را از این درگیری دیده و قرار داده اند.

در تکمله گزاره های فوق، نمی توان قلم را برداشت و از جملات پیام قطع نامه صرف نظر کرد که
«در آینده ممکن است‏‎ ‎‏افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها‏‎ ‎‏و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و‏‎ ‎‏نمی دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و‏‎ ‎‏بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه ای وارد‏‎ ‎‏نمی سازد. و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصلۀ طولانی را باید بپیماییم و‏‎ ‎‏در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم(29/4/67)»

و باید این بیان قدسی هم نگاهی کنیم شاید اندکی دلمان را روشن شود که آنگاه که برای بی‌عملی مان توجیهات سلوکی جهاد اکبر بلند کردیم و کنج های بی خطر را برای موت اختیاری انتخاب کردیم چه بسا خدا می بیند:

«مثلاً از جمله‌ی چیزهایی که خیلی ذهن بنده را مشغول میکند به عنوان یک مسئول، خطاب به حضرت یونس (سلام ‌الله ‌علیه‌) است که ایشان یک حرکتی انجام دادند که ناشی از یأس و خستگی بود یعنی قومشان به ایشان جواب ندادند؛ آن وقت خدای متعال به این پیغمبر که یک عمر هم در [بین] این جمعیّت زحمت کشیده بود و خستگی برای او معنا نداشت میفرماید: وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبًا فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه؛(۱۲) خیال کرد ما به او سخت نخواهیم گرفت؛ نخیر، بر او سخت میگیریم؛ و سخت هم گرفت و آن مجازات کذائی برای جناب یونس به وجود آمد. بنده غالباً وقتی که احساس بی‌عملی میکنم -چه در خودم، چه در دیگران، چه در مسئولین- به یاد این [آیه] می‌افتم که «فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه»؛ خیال میکنیم که این بی‌توجّهی، بی‌اهتمامی، بی‌عملی موجب واکنش تند از طرف حضرت باری‌تعالی (جلّ جلاله) نخواهد شد؛ چرا، خواهد شد؛ یعنی این معنا عملیّاتی میشود برای ما، عینی میشود و خودش را نشان میدهد.(4/12/99)»

توحید روح مبارزه با استکبار

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_33
#جلسه_223

توحید روح مبارزه با استکبار
اسلام دین رحمت و جنگ
جنگ در بستر رحمت الهی

اولین صف بندی عالم را پیامبران راه می اندازند
یک طرف خدا / یک طرف بقیه موجودات
پیامبران: خداوند خالق همه موجودات است
پس همه مخلوق خدا هستند
پس اوست فقط لایق پرستش است
پس فقط باید خدا را عبادت کرد

بندگان: بله درست است
پیامبران: نخیر. عبادت فقط به معنای سجده کردن نیست. به معنای اطاعت هم است.
في مجمع البيان وَ رَوَى الثَّعْلَبِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَدِيِّ بْنِ حَاتِمٍ قَالَ: أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ فِي عُنُقِي صَلِيبٌ مِنْ ذَهَبٍ فَقَالَ يَا عَدِيُّ اطْرَحْ هَذَا الْوَثَنَ مِنْ عُنُقِكَ ، قَالَ فَطَرَحْتُهُ وَ هُوَ يَقْرَأُ هَذِهِ الْآيَةَ (اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِن دونِ الله ) حَتَّى فَرَغَ مِنْهَا فَقُلْتُ لَهُ إِنَّا لَسْنَا نَعْبُدُهُمْ‏ فَقَالَ أَ لَيْسَ يُحَرِّمُونَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ فَتُحَرِّمُونَهُ وَ يُحِلُّونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَتَسْتَحِلُّونَهُ قَالَ فَقُلْتُ بَلَى قَالَ فَتِلْكَ عِبَادَتُهُم.

یعنی چه: یعنی از این فراعنه و طاغوت و محمدرضای پهلوی و … نباید اطاعت کنید وگرنه مشرکید!
بندگان: یاابالفضل!!!!! مشرک؟
پیامبران: بله مشرک
بندگان: حالا چه کار کنیم؟
پیامبران: انقلاب برای راه اندازی حکومت توحیدی

این بود سیر بهم ریختن جوامع توسط پیامبران😁

تاملات خوبی در باب نسبت بین جهاد اکبر

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#امتداد_امروزین_توحید
#توحید_و_استکبارستیزی
#علی_اکبرنژاد
#جلسه_223
#یادداشت_40

🖋تاملات خوبی در باب نسبت بین جهاد اکبر یا #تنزیه_انفسی و جهاد اصغر یا #تنزیه_آفاقی مطرح شد. اما به طور کل به نظر می‌رسد از دل مکتب امام باید پاسخ واضح‌تر و روشنگرانه‌تری نسبت به این مسئله ارائه نمود. خصوصا در این جا که دربردارنده‌ی جامعیت میان انفس و آفاق بوده و تشنه پاسخی فراگیر از مکتبی جامع است.

🖋جدای از آنکه ظرف صدور مقاله‌ی روح توحید، در پاسخ به ریشه‌های بنیادین مبارزه علیه دشمنی مشخص یعنی رژیم طاغوتی است، تا جوان انقلابی در اندیشه‌ی راهبردی جدال، دچار رویکرد‌های چپ اندیشانه نشده و به چاه التقاط و الحاد نلغزد؛ انتظار خواهد رفت که بیش از پرداخت به مولفه‌های انفسی مبارزه، اصول کلی جهاد را ترسیم کرده و مبانی جهاد آفاقی را از سهم بیشتری برخوردار نماید.

🖋وگرنه اساسا عنصر معنویت و خودسازی در بیانات رهبری -که فراوان مورد اهتمام و امعان نظر ایشان هست- به نظر می‌رسد به شدت از عناصر مبارزه‌خیز اندیشه راهبردی ایشان پشتیبانی کرده و بسترساز هرگونه فعالیت انقلابی قرار خواهد گرفت.

چرا برخی تقریر های توحیدی ظاهرا ناب مبارزه خیز نیستند؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#احمد_قوی
#یادداشت_59
#جلسه_223

🔵چرا برخی تقریر های توحیدی ظاهرا ناب مبارزه خیز نیستند؟

🔹اگر بپذیریم که هر تقریر نابی از توحید لاجرم مبارزه خیز است ، این سوال مهم پدیدار می گردد که چرا برخی از بزرگان که ما قائل به توحیدی بودن اندیشه آن ها داریم اهل مبارزه و قیام نبوده اند؟

🔹 شاید بتوان گفت علی رغم این که مبارزه خیز بودن و نبودن تا حد زیادی به تقریر ما از توحید باز می گردد ، با این وجود اما باید به این نکته هم توجه کرد که مبارزه خیز بودن توحید در همه ی لایه ها و قسمت های توحید به یک اندازه شفاف و واضح نیست

🔹ظاهرا در لایه ی #توحید_ربوبی این خصیصه بیشتر خود را نشان می دهد. دقیقا همان جایی که نوبت به تشریع و اداره حیات بشر می رسد.

🔹 برهمین اساس به نظر می رسد اندیشمندانی که دغدغه شان تا لایه ی توحید ربوبی امتداد پیدا نکرده است به جنبه های ستیزه خیز توحید کمتر توجه کرده اند.

🔹 اما نکته ی مهم این است که در قرآن کریم بیشتر جنگ و جدال با جبهه ی کفر و شرک و ظلم بر سر ربوبیت و مشتقات آن است.