مشخصات اسلام تک تک شان مشخصه است یا مجموعشان؟!

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_192
#جلسه_287

💠 مشخصات اسلام تک تک شان مشخصه است یا مجموعشان؟!

شهید مطهری مبحث مشخصات اسلام را اینچنین معرفی می کنند:

«تعاليم اسلامی كه به وسيله خاتم انبياء ابلاغ شد، به حكم اينكه صورت كامل و جامع دين خداست و برای اين است كه برای هميشه راهبر بشر باشد، مشخصات و مميزات خاص دارد كه متناسب با دوره ختميه است اين مشخصات در مجموع خود نمی‏توانست در دوره‌های قبل كه دوره‌های كودكی بشر بود وجود داشته باشد. هر يك از اين مشخصات معياری است برای شناخت اسلام. با اين معيارها و مقياسها كه هر كدام يك ” اصل ” از اصول تعليمات اسلامی است، می‏توان سيمايی و لو مبهم، از اسلام به دست آورد ، و هم می‏توان با اين معيارها تشخيص داد كه فلان تعليم از اسلام هست يا نيست.»
🏷 مجموعه آثار شهيد مطهري (وحى و نبوت)، ج‏2، ص: 225

🔺 در قسمتی از متن ایشان به بحث خاتمیت و اینکه دوره های قبل دوره های کودکی انسان بوده پرداختند، که این تأمل را ایجاد می کند که آیا مجموع این مشخصات در دوره های قبل نمی توانسته بیاید یا تک تک این گزاره ها؟
🔺 یک برداشت این است که چون اسلام دین خاتم است و اساساً دین خاتم یک جنس متفاوت و نوع عالی ای از مباحث به میدان آورده است، حتی تک تک گزاره های اسلام نیز با ادیان قبل متفاوت است؛ همان چیزی که عرفا از آن به ذوق محمدی یاد می کنند، یعنی حتی عیسوی و موسوی مشرب بودن در امت محمد (ص) نیز یک رنگ و طعم محمدی گرفته است.
🔺 اگر بخواهیم به متن شهید مطهری استناد بدهیم ظاهراً ایشان این میزان را در اینجا نمی خواستند بگویند، ولو در جای خود این بحث صحیح و دقیق است. ایشان می خواهد مشخصات اسلام را بیان کند و تصریح می کند که «اين مشخصات در مجموع خود نمی‏توانست در دوره‌های قبل كه دوره‌های كودكی بشر بود وجود داشته باشد.» یعنی در این برش ایشان ناظر به این است که مجموع این مشخصات که تعینی خاص برای اسلام ایجاد کرده در دوره های قبل بشری نمی توانسته وجود داشته باشد؛ اما اینکه تک تک این گزاره ها هم در دوره های قبل نمی توانسته وجود داشته باشد را در مقام بیانش نیست.
🔺 خود گزاره ها هم گواه این است، مثلا آیا گزاره هایی زیر در ادیان قبل نبودند؟
جهان، ماهيت ” از اويی ” دارد،
جهان ماهیت «به سوی اویی» دارد
جهان یک واقعیّت هدایت شده است.
در جهان هم خیر و هم شرّ هست.
جزای کار نیک با خداست
بعد این جهان جهان دیگری هست.
خداوند غنی بالذات است.
حرمت ربا
حرمت رشوه
🔺 واضح است كه این محتواها در ادیان قبل بوده اند، هر چند که بگوییم اسلام یک تقریر بسیار فاخری از این محتواها ارائه داده است. بله اگر این تقریر فاخر را آنقدر غلیظ کنیم می شود گفت این دیگر جدید است و درست هم هست، ولی ایشان در اینجا که می خواهند مشخصات اسلام را بنویسند نه در مقام بیان این سخن هستند و نه برای زدن حرف خودشان نیازمند به این بیان هستند؛ نشانه اش هم این است که نه در این بیانی که آمد صراحت در این معنا دارد و نه در ادامه جایی به این زاویه ورود می پردازند که ببینید این گزاره را اسلام چه معنای عمیقی کرده که در هیچ یک از ادیان قبل نبوده است.
🔺 لذا باید گفت که این مشخصات اگر تک تک شان به تنهایی ملاحظه شوند شاید مشخصه اختصاصی اسلام نباشد و ادیان قبل نیز در این مشخصه با اسلام مشترک باشند، اما مجموع آن ها را که کنار هم قرار می دهیم، یک تشخصی برای اسلام درست می کنند که در هیچ یک از ادیان قبل نه تنها نبوده، بلکه به قول شهید مطهری به خاطر اینکه انسان به بلوغ کافی نرسیده بوده، اساساً قابلیت تحقق نداشته است.

موضوع دین انسان یا زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محسن_همت
#یادداشت_60
#جلسه_287

💠موضوع دین انسان یا زندگی
مقدمه۱:
دین اسلام دین خاتم است یعنی برای تمام نیازهای زمان پیامبر و تا قیامت اندیشه و راهبرد دارد.
مقدمه ۲:
مکتبی می تواند اینگونه ادعا کند که موضوعش بنا بر تغییر زمان و مکان تغییر نکند.
حال آنکه بسیاری از شئون زندگی انسان از زمان رسول اکرم ص تا کنون تغییر کرده است. نظام دغدغه های زندگی در جوامع متفاوت تغییر می کند. اگر اسلام می خواست موضوعش را زندگی انسان قرار دهد باید نو به نو عوض می شد و یا برای هر جامعه ای نسخه مخصوص به خودش را ارئه می داد.
نتیجه:
اما این انسان است که به لحاظ وجودی و ذاتیات انسانی تغییر نمی کند. نظام نیازهایش شاید کم و زیاد شود اما عوض نمی شود.
اگر دین به انسان با برش های متفاوت نگاه کرده باشد (که کرده است) مانند ارتباط با خود، خدا، سایرین در واقع توانسته نگاهی جامع هم فردی و هم اجتماعی، هم دنیایی و هم آخرتی به انسان داشته باشد. این نگاه می تواند ادعا کند که انسان در هر زمان و مکان و شرایطی مورد توجه قرار گرفته است.

#ارتباط_موضوع_دین_با_خاتمیت_آن

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_287
#یادداشت_76
#ارتباط_موضوع_دین_با_خاتمیت_آن

کتاب #درس‌های_پیامبر_اعظم، مجموعه بیانات رهبر انقلاب از خردادماه سال 1368 تا شهریورماه 1391 است که درباره شخصیت، ویژگی ها و بعثت نبی ختمی مرتبت است. در بخشی از این کتاب آمده است که:

«عید مبعث ازاین‌جهت بزرگ‌ترین خاطره‌های تاریخیِ ماندگار است که یک مقطع فوق‌العاده حساسی را در تاریخ بشر به وجود آورده است و بر بشریت یک مسیر و راهی را عرضه کرده است که اگر آحاد بشر در این راه حرکت کنند، همه‌ی خواسته‌های فطری و طبیعی و مطلوب‌های تاریخی طبیعی بشریت برآورده خواهد شد. در طول تاریخ که نگاه کنید، بشریت از نبود عدالت می‌نالیده است؛ یعنی عدالت، خواسته‌ی بزرگ همه‌ی آحاد بشر در طول تاریخ است. امروز اگر کسی پرچم عدالت را به دست بگیرد، در حقیقت یک خواسته‌ی تاریخیِ طولانیِ طبیعیِ فطریِ انسان را مطرح کرده است. آئین اسلام، حرکت اسلام، بعثت نبی مکرم، در وهله‌ی اول و جزو فهرست اولین هدف‌ها، به دنبال عدالت است؛ مثل همه‌ی پیغمبران دیگر.(19/4/89)»

به نظر می آید با توضحی که گوینده نسبت به مبعث ارائه می کند، موضوع دین را #زندگی_انسان پذیرفته باشد، که اگر این طور شود می توان حتی قائل شد که موضوعاتی نیز به اسلام به عنوان خاتمیت اضافه شده است که آن اضافه شدن ناظر به یک حیات جدید است حال ممکن است این حیات جدید آن قدر سیطره بر شئون دیگر داشته باشد که رنگ و جوهره تمام گزاره ها را تحت تاثیر قرار دهد.

فقه اسلامی شناخت صحیحی از انسان و از زندگی انسان دارد

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_58
#جلسه_287

امروز استاد فرمودند: فقه اسلامی شناخت صحیحی از انسان و از زندگی انسان دارد. اما ما به زندگی توجه نداریم.
در یک نظر اولیه، فقه در سراسر زندگی انسان مسلمان، حضور دارد. نقشی واقعی و پیوسته. شریعت اسلامی کاملا با زندگی مسلمان پیوند خورده و عجین است. هیچ وصله ناجوری نیست.
فقه آمده است برای زندگی.
سوالی که مطرح است این است که آیا فقها توانسته اند نقشی در زندگی مردم داشته باشند؟یک جایگاه اجتماعی تعریف شده، که وصله ناجور نباشد. شانی که باری از اجتماع بردارد. صنف یا شغل یا هر فعالیت اجتماعی که کمکی به جامعه و مردم باشد.
ظاهر قضیه این است که از یک مقطعی به بعد در طول تاریخ، هر چه جلوتر می آییم، فقها بیشتر از متن جامعه بریده می شوند و از فعالیت های اجتماعی حذف می شوند.
شاید بتوان گفت تا پیش از دارالفنون، اکثر علوم منحصر در حوزه های علمیه و آموزه های اسلامی بود. دارالفنون، اغاز تاسیس نهادی جدای از دین بود. کم کم طب و نجوم و ریاضیات و… از متن حوزه خارج شد. علومی که در نقش آفرینی اجتماعی فقها تاثیر زیادی داشت. طب، نجوم، ریاضیات و علم اعداد و حروف و… از سبک زندگی ایرانیان حذف شد. فقها نیز دایره فعالیتشان محدود. اما همچنان نقش جدی ای در جامعه داشتند.
یک فقیه، علاوه بر امام جماعت، محل رجوع مردم بود. از اذان و اقامه نوزادان تا نماز میت اموات. از ریش سفیدی در منازعات، تا اجرای خطبه عقد و طلاق. فقیه محل رجوع مومنین برای قضاوت بود. و مهمتر از همه مامور ثبت تمام این موارد. هنوز برای کشف اسناد قدیمی باید به دفاتر همین علما مراجعه کرد.
عرضم این است که فقهای ما هم تا حدود خوبی زندگی و مناسباتش را فهم کرده بودند و در آن نقش آفرین بودند. حتی بعد از تحولاتی که در زمان رضاشاه در نظام دیوان سالاری و ثبت و قضاوت کشور صورت گرفت. چرا که مومنین، نظام طاغوتی را محل رجوع خود نمی دانستند.
اما آن چه بیش از همه به این نقش اجتماعی ضربه زد، قانون اساسی جمهوری اسلامی بود. با تثبیت قوه قضائیه و مرکز ثبت اسناد و املاک و… . با رویکردی تمرکزگرا و انحصار طلب، که بیش از این که به نقش اجتماعی فقه توجه کند، فقه را حکومتی دید. شاید این ناشی از نظریه ولایت فقیه امام بود که همه شئون ولی را منحصر در یک فقیه می کرد. به خلاف نظر مشهوری که فقها را به صورت عام، ولی می داند.
بعد از انقلاب، نقش اجتماعی و نه حکومتی فقها چیست؟ در مناسبات اجتماعی و روی زمین، چه گره ای از مردم باز می کنند؟ به عبارتی شغل اجتماعی فقها بعد از تشکیل جمهوری اسلامی چیست؟

فهم جامع و کامل از اسلام، مقوله ای است که بین علمای معاصر بیشتر مطرح شده و مورد بحث قرار می گیرد.

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_35
#جلسه_287

فهم جامع و کامل از اسلام، مقوله ای است که بین علمای معاصر بیشتر مطرح شده و مورد بحث قرار می گیرد.

شناخت از اسلام، در حوزه، با اجتهاد قرابت زیادی داشته و اسلام شناس، تقریباً مرادف با مجتهد دانسته می شود. در حالیکه اساسا اجتهاد و اسلام شناسی دو مقوله هستند. اجتهاد ملکه ای است، که مجتهد پس از تحصیل آن، می تواند احکام دینی را از منابع اولیه آن، بدون واسطه استخراج کند. اما اسلام شناسی، به معنای شناخت اسلام به صورت جامع، چند بعدی و همه جانبه است. مجتهد می تواند در محدوده فقه نظر دهد؛ اما اسلام شناس درمورد رویکرد اسلام به مسائل مختلف و نظام معرفتی و شناختی اسلام سخن می گوید.

رابطه اجتهاد و اسلام شناسی، رابطه عموم و خصوص من وجه می باشد. ممکن است کسی مجتهد باشد و اسلام را هم، به مثابه یک مکتب شناخته باشد؛ کما اینکه ممکن است مجتهد، اسلام شناس نبوده و صرفا ملکه اجتهاد را کسب کرده، اما شناخت جامع و چندبعدی از اسلام نداشته باشد. کما اینکه ممکن است کسی اسلام شناس خوبی باشد، ولی مجتهد نباشد.

مسلم کسی می تواند بیشترین خدمت را به اسلام و مسلمین بکند، که مثل مقام معظم رهبری (حفظه الله) و شهیدین مطهری و بهشتی (رحمة الله علیهما) مجتهد ِ اسلام شناس باشد؛ اما سوال اساسی اینجاست که اگر امر دائر شد بین اسلام شناسی و اجتهاد، کدام بهتر است؟ اسلام شناس مقلّد بیشتر مفید است، یا مجتهدی که فهم مکتبی و مجموعه ای از اسلام ندارد؟

انسان آخر الزمان چه انسانی است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_85
#جلسه_287

انسان آخر الزمان چه انسانی است که مفتخر به دریافت دین کامل یا بهتر بگویم، دین خاتم شده است؟ این انسان چه رشدی کرده است و چه ظرفیتی پیدا کرده است که شایسته دین خاتم شده است و دیگر نیازی به نبی و پیامبر ندارد؟
در مقام بررسی مشخصه‌های اسلام بودیم که به خاتمیت به عنوان یک مشخصه رسیدیم و در خصوص آن به گفتگو پرداختیم؛ اما وقتی از خاتمیت دین سخن به میان می‌آید، برای درک بیشتر و بهتر خاتمیت، باید انسانی را هم که لایق دین خاتم و خاتمیت شده است بشناسیم.
باید بررسی شود که چه تغییر بنیادین در انسان رخ داده است و چه تکاملی در انسان به وجود آمده است که دیگر از پیامبری که شریعت بیاورد بی‌نیاز است و همین شریعت را تا آخر پاسخگوی او است؛ البته توجه داریم که خود این شریعت هم ویژگی‌های دارد که این امکان خاتمیت را داراست ولی به هر حال این انسان آخر الزمان است که برای دریافت این شریعت خاتم برگزیده شده است.
این انسان نه تنها به شریعت دیگر نیاز ندارد بلکه نیازی هم نیست که همین شریعت توسط پیامبر دیگر تبلیغ شود؛ بسیاری از شریعت‌هایی که توسط دیگر پیامبران آورده شده است، بعد از آن پیامبر توسط دیگر انبیاء تبلیغ شده است، مثلا شریعتی که حضرت ابراهیم علی نبینا و علیه السلام آورده‌اند را پیامبران زیاد بعد از ایشان تبلیغ کردند؛ اما شریعت خاتم برای تبلیغ نیازی به نبی ندارد. این انسان چه رشدی کرده است که دیگر برای اتمام حجت بر او هم نیازی به نبی نیست؟

غیریت و یا توحد ادیان

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#غیریت_اسلام
#توحد_ادیان
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_87
#جلسه_287

🔰غیریت و یا توحد ادیان🔰

از کلام اندیشمندان اسلامی این گونه برداشت می شود که دین اسلام چه از حیث موضوع و چه از حیث حجم و حتی از حیث جنس مسئله ها با ادیان گذشته متفاوت است.
از طرف دیگر طبق تعالیم دینی، همه ادیان الهی در یک راستا قرار دارند.
این دو گزاره گویی در تضاد می باشند. گزاره اول به تقابل و ضدیت میان اسلام و سایر ادیان می انجامد و گزاره دوم به توحد و همگرایی همه ادیان.
گزاره اول به دنبال درست کردن صحنه ای با وجود غیریت برای اسلام و گزاره دوم در حال ایجاد کردن صحنه از جنس اصالت وجود و بی غیریتی دین و اسلام.
اما شاید بتوان این گونه پاسخ داد که اساساً نسبت اسلام با سایر ادیان، شبیه نسبت انسان بعد از بلوغ و قبل از بلوغ هست.
بلوغ در انسان یک رسشی را رقم می زند و انسان را دچار تغییرات اساسی میکند. فلذا بعد از بلوغ همان طور که می توان ادعا توحد و این همانی در نسبت با انسان کرد می توان ادعا غیریت و ثنویت برای انسان کرد.
حال با این تشبیه می توان این تناقض پیش آمده در دو گزاره ابتدا یادداشت را پاسخ داد.
دین به مثابه یک انسان می ماند که همه ادیان گذشته در دوران قبل از بلوغ آن قرار دارند و اسلام به عنوان دین خاتم، صحنه بعد از بلوغ دین را رقم خواهد زد.
با این بیان شاید بشود تقریری حرفه ای از خاتمیت دین اسلام نیز ارائه کرد.

شاخصه‌یابی اسلام، از مبانی یا میدان؟ از تراث یا انسان؟

#امید_فشندی
#یادداشت_168
#جلسه_287
#مشخصات_اسلام

💠 شاخصه‌یابی اسلام، از مبانی یا میدان؟ از تراث یا انسان؟

ظاهرا می‌خواهیم كه ویژگی‌های اسلام را فهرست كنیم.
اما از كجا؟

آیا با قناعت به داشته‌های حكمی و فلسفی و تاریخی می‌توان اسلام و مشخصات آن را فهمید و فهرست كرد؟

یا اینكه اسلام را باید در منابع دیگری هم – در كنار منقولات و معقولات – پی‌جویی كرد؟

خداوند خود با پیامبرش می‌فرماید: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَٰلِكَ الدِّینُ الْقَیمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ (روم/30)

روُ به سوی دین ناب و راست و بی‌تحریف داشته باش!
همان فطرت‌اللهی كه خداوند انسان را بر آن سرشته است و این سرشت، همان دین سرپا و سربلند است.

بازگردیم به آن كلام امام موسی صدر در كلیسای كبوشیین:

#برای_انسان_گرد_آمده‌ایم، انسانی كه ادیان برای او آمده‌اند، ادیانی كه یكی بوده‌اند و هركدام ظهور دیگری را بشارت می‌داده است و یكدیگر را تصدیق می‌كرده‌اند. خداوند، به‌ واسطۀ این ادیان، مردم را از تاریكی‌ها به سوی نور بیرون كشید و آنان را از اختلافاتِ ویرانگر نجات داد و پیمودن راه صلح و مسالمت آموخت. ادیان یكی بودند، زیرا در خدمتِ هدفی واحد بودند: دعوت به سوی خدا و خدمتِ انسان. و این دو نمودهای حقیقتی یگانه‌اند. و آن گاه كه ادیان در پی خدمت به خویشتن برآمدند، میانشان اختلاف بروز كرد. توجه هر دینی به خود آن‌قدر شد كه تقریباً به فراموشی هدفِ اصلی انجامید. اختلافات شدت گرفت و رنج‌های انسان فزونی یافت. https://b2n.ir/y71535 (#یادداشت_139)

فرق نظام اندیشه با منظومه فکری؟

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_81
#جلسه_287

❓فرق نظام اندیشه با منظومه فکری؟

در یادداشت قبلی به معنای نظام اندیشه پرداختم ❓اما معنای لفظی اینکه ماهیت نظام اندیشه چیسیت؟
❓وچگونه ایجاد می شود ؟
(این دو سوال هنوز برای خودم باقیست )

❓اما ایا منظومه فکری هم با نظام فکری یکی است یا نه؟

ظاهرا منظومه از تعدادی نظام تشکیل شده
مثلا ما می گویم نظام سیاسی ،نظام فرهنگی
اما منظومه چیزی فراتر از این هاست
منظومه یعنی شما نظام های مختلفی را داشته باشی و ربط این نظام ها را بدانی اینکه هر نظامی چگونه با نظام دیگر ارتباط دارد دقیقا مثل ربط گزاره های نظام فکری
ولی همانطور که از لفظ مشخص است
منظومه کلی تر از نظام هست پس طبیعتا جزئیات نظام ها در منظومه خیلی مشخص نیست ولی در مقابل منظومه فکری ابعاد مختلفی را در بر دارد و جامعیت ویژه ای دارد

من برای الان انقلاب رئیسی را بهترین گزینه می دانم و به ایشان هم رأی خواهم داد.

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_190
#جلسه_286

💠 #رئیسی_جلیلی

من برای الان انقلاب رئیسی را بهترین گزینه می دانم و به ایشان هم رأی خواهم داد.

اما …
جریان جلیلی جریان ناب اسلامی و انقلابی است و کسانی که تمام این سال ها اطراف ایشان جمع شده اند، بچه های خالص انقلابی هستند که دغدغه محوری شان پیشرفت است، تیمی جوان که متخصص است و عرصه های مختلف حیات اجتماعی و اقتصادی را شناسایی می کند، روی آن تمرکز می کند، معضلات و مشکلاتی که آنجا وجود دارد را عمیق می شناسد، اینقدر رفت و برگشت و مباحثه و تعامل و کار می کند تا به ایده هایی برای خروج آن بخش از کشور از بن بست می رسد؛ این ایده ها را بی هیچ بخلی در اختیار همه دست اندر کاران قرار می دهد، خود او هم می افتد کف صحنه که حداقل بخش شدنی ای از این ایده ها به پیش برود و انجام شود؛ این تازه صحنه بدون هیچ قدرت حاکمیتی است.

حقیقت این است که با میدان دادن به علوم انسانی و لایه کارشناسی تربیت شده آن در کشور، تقریباً همه کارها قفل شده است و تنها ایده هایی که از انقلاب جوشیده باشد و کمترین تأثیر را از علوم انسانی ذاتاً مسموم غربی گرفته باشد؛ می تواند انقلاب اسلامی را در مسیر خود به سمت تمدن سازی اسلامی به پیش ببرد.

جریان جوانان انقلابی که آقا بعد از رهبری با دست خالی پای ساختن این جریان اصیل ایستاد و الان با تکیه به همان ها می خواهد گام دوم انقلاب را بردارد، بخشی از مهم ترین ها و با جربزه ترین هایش دور آقای جلیلی جمع شده اند، از اندیشه اندیشمندان اسلامی تغذیه های خوبی کرده اند و صحنه های اجتماعی و اقتصادی را هم خوب می شناسند و ایده های خوبی هم دارند، و در آینده انقلاب اسلامی این جریان یک جایگاه ویژه خواهد داشت، و ان شاء الله یک جریان حوزوی اصیل هم بتواند خود را به افق پیشرفت برساند و با امثال این افراد بده بستان علمی کند و هم از تبدیل شدن آنها به نسل تکنوکرات بعدی جلوگیری کند و هم بتواند حوزه را از این حالت رکود و بی ایده بودن نسبت به آینده انقلاب در بیاورد.

دفاع از جلیلی و تبلیغ جلیلی توسط طیفی از نیروهای انقلابی کار بسیار درست و به جایی بود، و نباید نیروهای انقلابی سر این قضیه دچار درگیری و نزاع شوند.
در بحث وحدت هم بهترین حرفی که تا الان شنیدم این است که وقتی مردم احساس مهندسی شدن انتخابات را دارند و آقای رئیسی را انتخاب نظام می دانند، و از طرفی هم جلیلی ظاهراً آنقدری رأی ندارد که کنار نرفتن ایشان خطر به دور دوم رفتن رئیسی با مثلا همتی را ایجاد کند؛ پس بهتر است ایشان تا آخر بماند.
ضمن اینکه این ترس به حقی هم نیست که حتی اگر رئیسی با همتی به دور دوم بروند، بترسیم که همتی از رئیسی ببرد!

اندیشه: آنچه از عمل آگاهانۀ ذهن حاصل می‌شود؛ فکر.

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_80
#جلسه_286

اندیشه: آنچه از عمل آگاهانۀ ذهن حاصل می‌شود؛ فکر.

نظام : اصول و قواعدی که چیزی بر اساس آن‌ها نهاده شده است؛ رشته مروارید

حالا این دو ترکیب بالا رو با نسبت مساوی باهم مخلوط می کنیم و هم می زنیم تا یکدست بشه .

⏳الان نظام اندیشه ما آماده است فقط باید کمی بمونه تا ورز بیاد

🖍نظام اندیشه: نظام فکری ؛ ساختار فکری وعقاید شخص که در مواجهه با سوال بدون درنگی جواب آن را ارائه می دهد
در نظام اندیشه چون نظام از نظم می آید ربط وجایگاه گزار ها و مولفه ها مشخص است و به صورت منظم و یک کل منسجم کنار هم قرار گرفته اند

✒️نتیجه گیری:
افرادی که دارای یک نظام اندیشه هستند در مواقع مختلف اضطرار و حیرت ندارند چون پاسخ و واکنش مناسب با مبانی خود را می دانند حالا شاید این مبانی فاسد و باطل باشد ولی تصمیم را محکم می گیرد التهاب و حیرت ندارد تصمیم غلط خود را با باور و محکم بیان می کند

واز این می توان فهمید که اگر در جامعه طیفی از مردم خاکستری هستند و به اصطلاح به حزب باد معروف هستند یعنی اینها نظام فکری منسجم ندارند والا موضع خود را قطعی بیان می کردند
از اینجا ضرورت گفتمان سازی نیز روشن می شود

❓❓حالا سوالی که برای من هست اینکه نظام فکری از چه گزاره های تشکیل شده؟
ایا نظام فکری یک فرد مسلمان مشخص است یا عوامل فردی نظام فکری هر فرد را خاص می کند؟
منبع این نظام فکری چیست ؟
از کجا باید نظام فکری گرفت؟
نفس الامر نظام فکری صحیح یک شیعه ایرانی چیست و با چه چیزی باید سنجیده شود؟

فعلا این اصطلاح برای بنده یک گوی تو خالی است
امیدوارم بفهمم چیه

#مشخصات_اسلام

#اميد_فشندي
#يادداشت_162
#جلسه_285
#مشخصات_اسلام

#درد_دل

اين روزها بارها نوشتم و پاك كردم.
به ذهن و موقف مردم مي‌نگرم، يك‌جور مي‌فهمم… تصميم نظام را مي‌بينم، جور ديگر مي‌فهمم

نمي‌خواهم در برهه‌ي حساسي كه اولويت اعلامي از سوي رهبر عزيز و دلسوز و فرهيخته‌ي نظام #مشاركت_حداكثري است، مطلب و تحليلي بنويسم كه موجب ترديد شود.

اي كاش مي‌دانستيم كه در اين كشور، بالأخره #كي فرصت آسيب‌شناسي و ويرايش مي‎رسد؟

در كشور و فرهنگي سياسي‌اي كه چرخه‌ي فكري و نخبگاني و كارشناسي و تصميم‌گيري روان و شفافي وجود ندارد، از يك #انتخابات چه انتظاري مي‌توان داشت؟

مناظرات را ببينيد!
صفر تا 99 مناظرات و بررسي و انتخاب سؤالات و طراحي آن پشت درهاي بسته است… فقط آخر كار با يك #حركت_نمايشي و با شعار وقيحانه‌ي شفافيت و رعايت عدالت، اراده‌ي ملّت را چون گوي براي شارژ زمين بازي خود مي‌خواهند!

بياييد زير اين بازي بزنيم.
از فرداي انتخابات.

بیایید این سقف کوتاه و تنگ و بسته را بشکنیم و طرحی نو برای حیات ایران اسلامی بیاندازیم.

قطعا ما می‌توانیم.

چهارشنبه 19 خرداد 1400

علاج مشکلات بودن دولت جوان حزب اللهی یعنی چه؟

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_190
#جلسه_285

💠 علاج مشکلات بودن دولت جوان حزب اللهی یعنی چه؟

دولت جوان حزب اللهی کلید واژه مهمی است که رهبری معظم در سال های اخیر در ادبیات جامعه وارد کرده اند، برخوردهای کج سلیقه وار برخی ها بارها رهبری را به واکنش وا داشته است که منظورم بی اعتنایی به با تجربه ها نبوده و در یک کلام منظورشان احساس تعهد و مسئولیت جوانان متعهد و حزب اللهی و به میدان آمدن برای حل مشکلات کشور بوده است، یعنی همان چیزی که بیانیه گام دوم را به خاطر آن صادر کرده اند.
اما در این یادداشت نمی خواهم به این بحث بپردازم که مقصود از دولت جوان حزب اللهی چه بوده است، بلکه می خواهم با استفاده از خود بیانات آقا جمله مهم زیر را معنا کنم:

🏷 «به نظر من علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزب‌اللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راه‌های دشوار عبور بدهد.» ۹۹/۰۲/۲۸

اگر به بیانات رهبری مراجعه کنیم ایشان این کلید واژه #علاج_مشکلات_کشور را در سال های اخیر برای دو امر دیگر یعنی اقتصاد مقاومتی و رونق تولید داخلی به کار برده اند:

🏷 «علاج مشکلات کشور، اقتصاد مقاومتى است.» بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى 04/03/۱۳۹۳ و همچنین تاریخ ۱۳۹۵/۰۵/۱۹

🏷 «علاج در زمینه‌ی مسائل اقتصاد را ما در این دو سه ساله مرتّباً‌ تکرار کرده‌ایم؛ علاج این است که تکیه کنیم و متمرکز بشویم بر مسئله‌ی تولید»بيانات رهبری، ج ۴۲، ص ۱۶ (۱۳۹۹/۰۶/۱۱)

همانطور که در یادداشت های قبل به این بحث پرداخته شد که طرح و برنامه رهبری برای نجات ایران از این مشکلات اقتصادی که الان گرفتار آن شده، «اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی با چهره عملیاتی رونق تولید داخلی و مبارزه بی امان با موانع تولید و توسعه کارگاه های خُرد و متوسط» می باشد؛ لذا با در کنار هم قرار دادن این جملات معنای این جمله ایشان که علاج مشکلات کشور دولت جوان حزب اللهی است نیز روشن می شود، و آن این است که اولاً برنامه ای که دولت جوان حزب اللهی باید در دستور کار خود قرار دهد، اجرای اقتصاد مقاومتی با چهره عملیاتی رونق تولید داخلی … است، و ثانیاً آن دولت جوان حزب اللهی که ایشان می خواهند دولتی است که بتوانند این طرح و برنامه را در کشور پیاده بکنند و ثالثاً این طرح و برنامه که نجات ایران در آن است فقط از یک دولت جوان حزب اللهی بر می آید!

🔹 بعد التحریر:
این توجه در جزوه «گفتمان انتخابات 1400» وجود نداشت، و بحث دولت جوان حزب اللهی به عنوان یکی از مباحث ذیل یال «ایران قوی» به عنوان ثمرات حاصل شده بعد از رونق تولید و حل مشکلات اقتصادی آمده بود؛
جرقه بالا آوردن این کلید واژه تا افق رفتن در دل دال مرکزی، از یک نظری که برادی #محسن_همت بعد از جلسه ارائه جزوه داده بودند، زده شد. ممنونم از ایشان

چند جمله ای در رابطه با تیپ تخصصی رهبری فرهنگی :

#یادداشت
#پنج_رویکرد_مادر
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_33
#جلسه_285

چند جمله ای در رابطه با تیپ تخصصی رهبری فرهنگی :

– طلبه عصر انقلاب، وظایف و مسئولیت های جدید و متفاوتی بر عهده دارد و در نتیجه هویت جدیدی باید برای خود رقم بزند، که استاد فلاح، از آن به هویت تخصصی نوین تعبیر می کنند.

– برای حفظ انقلاب، کسب این هویت تخصصی برای حوزه بدیهی است، که باید آهسته آهسته به این ضرورت برسیم.

– نیاز امروز صحنه به رهبران فرهنگی بسیار زیاد است؛ اما رهبر فرهنگی کیست؟
در دو جمله اگر بخواهیم رهبران فرهنگی را توصیف کنیم، باید بگوییم:

– رهبران فرهنگی، پژوهشگرانِ مربیِ مبلغند.
از طرفی دیگر
رهبران فرهنگی، حکیمانِ فقیهِ جامعه ساز هستند.

– اما نکته ای که در شناخت تیپ تخصصی رهبری فرهنگی باید مد نظر داشته باشند باشیم، اینست که منظور ما از پژوهشگر، مربی، جامعه ساز بودن و ‌‌… با تعاریف و اصطلاحات مرسوم، تفاوت دارد.

– کسانی که قصد این تیپ تخصصی را کرده اند، باید بدانند که زندگی یک رهبر فرهنگی، در شاکله های موجود تعریف و خلاصه نمی شود. گرچه ممکن است در برخی از آنها نیز، حاضر باشد. رهبر فرهنگی، صرفا یک مدرس حوزه و دانشگاه، یا عضو هیئت علمی، یا کارمند استخدامی فلان اداره نیست.

– رهبر فرهنگی حضور گفتمانی در صحنه دارد، که این خصوص گفتمانی شامل گفتمان جامع و گفتمان پیشرفت است.

– آنچه موسسه فتوت به دنبال آن است، تربیت طلابی با اقتضائات مورد نیاز برای ورود گفتمانی در صحنه استو در یک کلام، فتوت به دنبال جمع میان علم و عمل است.

– اما، از آنجایی که به تجربه برای ما بسیار ثابت شده که نیاز و جذابیت صحنه، طلبه را بیشتر به سمت عمل می کشد، باید بیشتر مراقب بعد علمی خود باشیم و پس از آن، دغدغه وصل شدن به صحنه …

ورود طلبگی چیست ؟

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_79
#جلسه_285
#سوال

امروز سوال خوبی در کلاس مطرح شد
ورود طلبگی چیست ؟
چگونه در مباحث تخصصی یک طلبه با هویت آخوندی و اسلامی می توانند ورود کنند؟
در یک بحث اقتصادی،سیاسی،بهداشت برای ورود تخصصی حتما باید مطالعه تخصصی آن رشته را داشته باشیم تا بتوانیم ورود آخوندی داشته باشیم یا نه؟ جنس ورود های طلبگی درجه دو است ونیاز به این جنس اطلاعات نیست

نگاه راهبردی حوزوی به مسائل چیست؟
چقدر دانایی های حوزوی در آن زمینه ملاک است؟

آیا لازمه این نگاه راهبردی حوزوی در سیر تحصیلی سنتی تغییری ایجاد می کند؟

آیا این ورود واین نگاه با نظریه تیپ تخصصی در تعارض نیست؟

#طرح_ابهام

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_285
#یادداشت_70
#طرح_ابهام

یادداشت اخیر فصل فرهنگ برای حقیر ابهاماتی در پی داشت که بهترین و امن ترین فرصت را اندیشه کلامی یافتم در آنجا در میان گذارم و با اندیشه استقرار یافته در انجا به حل و فصلش پرداخت شود.

آنچه که تا امروز با گزارش هایی که از ستادهای شهرستانی و هم چنین دوستان و آشنایان دریافت کردم یک خط روایت هست که قشری که هنوز تصمیم به رای دادن نگرفتند بر این خط روایت استوار اند و دنبال میکنند:
«رئیس جمهور را که در این دوره خودشان مشخص کردند که چه کسی باشد ولی این بار اگر بتوانیم باهم یکی شویم و رای ندهیم نظام یکبار ادب خواهد شد و اتفاقا رئیس جمهور اینده هم از اینکه برای مردم بخواهد کار نکند دست خواهد کشید.»

این خط روایت آنقدر جدی است که مصادیق بسیار متعددی دارم که فرد در سال ۹۶ به اقای رئیسی رای داده اما اکنون بنای به رای دادن ندارد یا اینکه شخص فرد متدینی است و اقای رئیسی را انسان صالح و کارامدی میداند و اتفاقا چون مطمئن است رای می اورد بنای به رای ندادن گذاشته تا مشارکت را هم پایین بیاورد.

بخواهیم یا نخواهیم این دوره انتخابات از این حیث که عده ای با دیدن یک دوره چهره انقلابیون در قدرت(احمدی نژاد) و سپس یک چهره لیبرالی در راس قدرت(روحانی)، پدیده نوظهوری است. ضمن اینکه این مردم متوجه اند که چهل سال گذشته و ناکارآمدی در گام دوم، متوجه نظام شده است.(توجه کنیم که مردم معمولی به دنبال تحلیل و تفکیک نیست و چاره ای از اینگونه تفکر ندارند).

حال اینکه در این دوره فرصتی محیا شده که انقلابیون و اتفاقا نوظهورهای گام دوم انقلاب بتوانند با ادبیات های مختلف حرفشان را به مردم برسانند، بستر کم قیمتی است؟!

آیا واقعا این تضمین وجود دارد که در ۸ سال گذشته تیمی معتقد و دارای ادبیات گفتمانی انقلاب و متخصص تربیت شده باشد تا در صورتی که جناب رئیسی به ریاست جمهوری برسد، فرهیختگان انقلابی به راحتی میدان داری میکنند؟!

خبر داریم که هنوز در بسیاری از شهرستان‌ها اگر در مکانی حتی به اسم قاضی زاده هاشمی هم بخواهند ستاد بزنند و حرف او را هم به میدان بکشانند و کارآمدی «حرف» و نه «شخص» را نشان دهند به چشم خائن به انقلاب به او می نگرند؟! جلیلی که جای خود دارد.

به نظر نمی اید اصل دامن زدن به دو قطبی و اختلاف رئیسی‌ها و جلیلی‌ها یک اختلاف از پیش طراحی شده برای مطرح نشدن گفتمان انقلاب است؟!

چرا یک عمر که در مباحثمان داد و فریاد از دوری از یک انتخابات گفتمانی بلند میکردیم حال که میتوان از ۵ چهره مختلف، ادبیات و گفتمانمان را با چندین قالب بالا بیاوریم باید دوباره تن به بازی دو قطبی شخص ها دهیم تا رویکردها؟!

بنده معتقدم ماندن جلیلی و رئیسی و حتی قاضی زاده هاشمی تا انتها با بستر خوبی که شورای نگهبان برای ورود انقلابیون اماده کرده است هیچ آسیبی به پیکره انقلاب و جبهه ان نخواهد زد تا زمانی که اساتید گفتمان انقلاب نیز این خطر را جدی نگیرند(این که عده ای محدود از طرف خودشان چهارگزاره اختلافی و مقابل گفتمان انقلاب مطرح میکنند دلیل بر رد و کنار گذاشتن روش درست نیست، بسیار راهکار وجود دارد که بتوان ان عده قلیل را منکوب کرد)

برای بنده این سوالات و ابهامات آنقدر جدی است که خاضعانه توقع دارم حضرت استاد منت گذاشته و این بحث را مطرح بفرمایند.

آنچه از انتخابات و مناظرات در غربِ این روزها هست

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_83
#جلسه_285

این همه دمکراسی دمکراسی می‌کنند آیا واقعا دمکراسی از همان ابتدا هم اینقدر همراه با لجن‌پراکنی بوده است؟ آنچه از انتخابات و مناظرات در غربِ این روزها هست، حالش خیلی بدتر از آن چیزی است که ما در مناظرات خودمان دیدیم. من نمی‌دانم که این دمکراسی که این همه به آن افتخار می‌کنند در ابتدا امر هم اینگونه بدور از عقلانیت بوده است؟

آیا واقعا در دمکراسی به دنبال فریب مردم هستند و با این نقش‌ و فیلم بازی کردن‌ها می‌خواهند نظر اکثریت مردم را جلب کنند؟ خوشحال می‌شوم دوستانی که از نظریه دمکراسی بیشتر می‌دانند، برای من هم روشن کنند که چگونه نظر اکثریت رقم می‌خورد؟ در دمکراسی واقعا به دنبال نظر اکثریت هستند یا می‌خواهند نظر خود را به اکثریت تحمیل کنند؟ این چه احترام به نظر اکثریتی است که می‌خواهند به هر روشی که شده است رای اکثریت را به سمت خودشان بکشانند؟

به نظرم این که در کشور ما هم به این شدت دچار فضاحت دمکراسی شده‌ایم و انتخابات‌های ما فرق آنچنانی با لجن‌پراکنی‌های انتخاباتی غرب ندارد، به خاطر عدم توجه به نظریه مردم سالاری دینی است. اولا باید روشن شود که این نظریه اساسا با لیبرال دمکراسی فرق دارد و دوما ابعاد این نظریه به صورت کامل روشن شود و پشتیبانی‌های علمی آن که بر عهده حوزه‌ی علمیه است تامین شود.

نمی‌دانم تا چه اندازه از این نحوه مناظرات ناراحت شدید و از تماشای مناظرات زجر کشیدید ولی اگر بخواهید از این شیوه رهایی پیدا کنیم راهکار آن تبیین نظریه مردم سالاری دینی است.

صحبت های رهبر انقلاب اسلامی ایران در سی و دومین سالگرد رحلت امام خمینی

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_285
#یادداشت_71
صحبت های رهبر انقلاب اسلامی ایران در سی و دومین سالگرد رحلت امام خمینی، با تمامی حاشیه هایش(جبران مسئولین در حق کسانی که درموضوع تایید صلاحیت ها جفا شده) که قلم را تحریک می کرد تا آنجا که در توانش است به پیش‌باز او رود، اما سالروز رحلت خمینی کبیر، «آن شخصیت عظیم، آن رهبر بی‌جایگزین و آن خردمند حکیم و برخوردار از اراده پولادین، دل عطوف و ایمان عمیق»، مانع این شوق میشد و چه بسا شاید ظلم باشد که این گلوگاه تاریخی را در گوشه ای قرار داد و هویت تاریخی را روایت نکرد.

رهبر انقلاب در سالروز رحلت امام بزرگ فرمودند: «امام بزرگوار نظریه[جمهوری اسلامی] را در عرصه نظریات سیاسی بین‌المللی وارد کرد و با قدرت مردم و معرفت بسیار عمیق خود آن را عینیت بخشید و محقق کرد.»

به نظر می آید شاه بیت این صحبت همین یک جمله باشد که راهبرد تحقق نظریه ها و پروژه های جمهوری اسلامی بیان شده است.

قبل از ورود به شرح و بسط این نظریه ابتدائا لازم است چند جمله مقدمتا بیان گردد:
– اگر رهبر انقلاب از تحقق و عینیت بحث می کنند، یعنی قائل اند که نظریه ی جمهوری اسلامی که حضرت امام بنیان نهادند با اینکه با معارف عمیق عجین شده است، اما نگاه راهبردی، در دل این نظریه موج میزند و دائما نگاه حضرت امام از نظریه پردازی ها، به عینیت بخشی بوده است.
– همان طور که رهبر انقلاب فرمودند دو متغیر اصلی معادله نظریه جمهوری اسلامی «قدرت مردم» و «معرفت بسیار عمیق رهبر» است، می بایست توجه داشت که در هر طرحی که این دو متغیر مورد غفلت قرار گیرد عملا ماهیت معادله تغییر کرده است و عملا راه حل، در پارادایم جمهوری اسلامی نیست.
– اینکه امام توانستند در حیطه دانش های سیاسی و بین الملل نظریه جدیدی پیش روی بشریت باز کنند یعنی توانسته اند با رقم خوردن انقلاب و ظهور و تحقق این نظریه، عرصه دانش را به سمت خود متوجه کنند اما قطعا این ظهور به معنای پشتیبانی تام و استقرار لایه دانشی از این نظریه نیست و نیازمند است که حیطه ثبات این نظریه را به صورت تام دانشی و استقرار یافته از اثاره عقول دریافت کند و به جامعه نخبگانی عرضه کند.
با توجه به مقدمات فوق می توان نتیجه گرفت که جبهه انقلاب درگام دوم میبایست تمامی طرح های برخاسته از دل نظریه جمهوری اسلامی را قدری با تعجیل به پشتیبانی های دانشی متصل کرد. قطعا تمامی پروژه های مطرح شده از دل این نظریه تکمیل کننده فلسفه سیاسی نوظهور در عالم دانش های بشری است که اتفاق بزرگی در تاریخ بشری رقم خواهد زد.

#چرا_ماندن_جلیلی_ضروری_است

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_285
#یادداشت_72
#چرا_ماندن_جلیلی_ضروری_است

همین که این روزها جبهه انقلاب کاملا برایش روشن شده که ظرفیت گفتمان انقلاب آنقدر بالاست که اتفاقا در دوران خفقان لیبرال ها توانسته، شخصیتی چگال از اندیشه و برنامه، از دل مکتب امام ظهور دهد، این یعنی بزرگترین هویت سازی برای جبهه انقلاب.

از عمده ترین مشکلات جبهه انقلاب انچه که حلقه ما بر آن اجماع کرده است، بی هویتی و انفعال این جبهه است. این جبهه در اوج داشتن ظرفیت ها و ذخیره های دانایی، هنوز ناامید است.

نگه داشتن جلیلی و قاضی زاده هاشمی اولین دستاوردش، ایجاد یک هویت نشیط و امیدمند برای جبهه انقلاب است.

با بزرگان انقلابی که این روزها در به در به دنبال لابی های پنهانی با امثال زاکانی، قاضی زاده و جلیلی هستند که می نشینم متوجه شده ام خط روایت ثابتی برای همه این ها خوفی ایجاد کرده است و آن خط روایت فکت ها و داده های امنیتی است که به گمان حقیر مشکوک به نظر میرسد.

امنیتی های متمایل به لیبرال، که هر از گاهی دست به عبور از جریانات و اراده های ملی و خواست یک جبهه میزنند بدون داشتن حتی یک حجت شرعی بارها توانسته اند اندیشه را قربانی امنیت موهوم خودشان کنند.(در این رویکرد همیشه مصلحت بر این است که لیبرال ها بر سر کار باشند تا انقلابیون زیرا که یک انقلابی با تکلیف و حجتش حرکت خواهد کرد اما لیبرال ها با خوف قابل تحریک اند)

در گام دوم انقلاب، جوانان اندیشمند انقلابی آنقدر فرهیخته هستند که متوجه باشند، وحدت اولا به هرقیمتی و بر هر هدفی صلاح نیست و ثانیا از ضروریات یک جبهه بر آرمانهایش است.

با اینکه موافقم چهره جناب رئیسی در این روزها اجماع ساز مشارکتی متوسط و حتی پایین تر است، اما از طرفی دیگر تثبیت الگوهای گام دوم انقلاب در این انتخابات را بستری مناسب و به شدت لازم و ضروری میدانم که چه بسا این بستر برای تثبیت گفتمان انقلاب، دیگر محیا نشود و دوباره تله سوپرمن‌ها ما را در سیاهچالش فرو ببرد و حالا حالاها از آن خارج نشویم.
با توجه به اینکه احتمال رای آوردن جناب اقای رئیسی در زمانی که هیچ یک از اعضای انقلابی در کنار او به رقابت نپردازند، بسیار بالاست و اتفاقا خود جبهه متمایل به او نیز او را سوپرمن میداند.

ایده‌ها و سخن‌های نو

#یادداشت
#مقام_مردم

نکته #روشی
شاید #تکنولوژیـآموزشی

#حامد_خواجه
#یادداشت_84
#جلسه_285

دقت کرده‌اید یادداشت‌های بعضی از دوستان را بیشتر می‌خوانیم و منتظر یادداشت دادن‌شان هستیم؟ به نظرتان علت جذاب بودن قلم بعضی از دوستان چیست؟ البته که ایده‌ها و سخن‌های نو یکی از عوامل این جذابیت است؛ اما خوش‌فکری را اگر کنار بگذاریم چیزی که باعث شده است تا حدودی ما به بعضی از نوشته‌ها وفادار بمانیم؛ روان فهمیدن آن نوشته است. وقتی چیزی درست و روان و ساده نوشته می‌شود، خوانش و فهم آن روان خواهد بود.

این یک اصل است که مخاطبین مشتری‌‌های یادداشت‌های ما هستند و اگر می‌خواهیم دوباره یادداشت‌های ما را مطالعه کنند، باید به آن‌‌ها توجه کنیم. برای در نظر گرفتن مخاطب هنگام نوشتن، مهارتی نیاز است تحت عنوان «خود را جای دیگری گذاشتن». باید از چشم مخاطبین خود متن را بخوانیم، این مهارت کم‌یاب آموختنی است؛ باید با تمرین و تلاش این مهارت را افزایش داد والا دودش بیشتر به چشم خودمان می‌رود.

فقط در نوشتن نیست که باید خود را جای مخاطب گذاشت بلکه این مهارت در خیلی از کار‌های دیگر هم لازم است؛ مانند: معلمی، مشاوره، سخنرانی و … پس بهتر است برای اثر گذاری بیشتر، این مهارت را در خود تقویت کنیم.
🌺