اهمیت و جایگاه پیشرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محسن_همت
#یادداشت_53
#جلسه_280
#مقام_مردم

#پیشرفت_در_یک_نگاه

🔹اهمیت و جایگاه پیشرفت
آن مفهومی که میتواند اهداف نظام اسلامی را تا حدود زیادی در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است.

🔹تفاوت مفهوم پیشرفت با مفهوم توسعه در غرب
اوّلاً ما اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم، نه آن‌چنان ‌که آنها اسم‌گذاری میکنند «رشد و توسعه». مدل پیشرفت کشور را ما از غرب نمیگیریم. غربی‌ها خودشان به‌خاطر این روش و این مدل، خودشان را بدبخت کرده‌اند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کرده‌اند؛ زرق‌وبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما نمیگیریم.۱۳۹۷/۰۸/۱۲
پیشرفت در مفهوم اسلامی، با پیشرفت یک بُعدی یا دو بُعدی در فرهنگ غربی متفاوت است؛ چند بُعدی است.

🔹نقد توسعه و پیشرفت غربی
الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایه‌ی اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانسته‌اند وعده‌هایی را که درخصوص ارزش‌هایی نظیر «آزادی» و «عدالت» داده بودند، محقق کنند.۱۳۹۵/۰۲/۰۶
این جوامع اگرچه پیشرفت‌هایی نیز داشته‌اند اما پیشرفت‌ها تا اعماق آن جوامع نفوذ نکرده و به «اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت» منتهی نشده است؛ بنابراین ما باید الگوی پیشرفت بومی خود را متکی بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی، تعریف و ارائه کنیم.

پیشرفت كشورهای پیشرفته‌ی غربی نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر كند، نتوانست اخلاق انسانی را مستقر كند. اولاً آن پیشرفت بر پایه‌ی ظلم و استعمار و غارت كشورهای دیگر بنا شداینها پایه‌ی تمدن خودشان را با مكیدن خون ملتها شروع كردند؛ بعد هم با پیشرفتهای گوناگون، نه ظلم را در كشورهای خودشان برطرف كردند، نه تبعیض را برطرف كردند، نه جوامع فقیر را توانستند به بی‌نیازی برسانند؛ می‌بینید امروز هم وضع اقتصاد در این كشورها چه جوری است، وضع اجتماعی چه جوری است، وضع اخلاقی چه جوری است؛ این انحطاط اخلاقی، این لجنزار اخلاق جنسی در غرب. پیشرفت تمدن غربی، یك چنین پیشرفتی است با این خصوصیات؛ این را ما به‌هیچ‌وجه نمی‌پسندیم.
۱۳۹۲/۰۵/۱۵
🔹توصیف پیشرفت
ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم – بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است – این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است.
اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است. مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.
🌱

حاکمیت نوین حضرت امام

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_68
#جلسه_280
#تکمله_یادداشت_برادرحسن‌زاده

بسیار موافقم که هنوز بحث نظریه حاکمیت نوین حضرت امام در ذهن هم‌چون منی، خیس نخورده و نتوانسته اکمال خودش را به حدی برساند که باعث جوشش و اثاره عقول شود.

لذا از این روست که سوالاتی از جنس 4 سوال بردار حسن زاده در یادداشت مبارکشان پیش می آید.

بنده می خواهم تکمله ای به این یادداشت داشته باشم به این صورت که در بحث شکل گیری هویت تمدنی، می بایست جبهه انقلاب وجه تمایز هویت خودش را با دیگر نظریه‌ها به صورت ملموس و شفاف درک کند، و تا این تفاوت به هویت تبدیل نشود ما در یک افق تمدنی، اندیشه نخواهیم کرد و مرتبا گزاره های تمدنی را در لایه هایی ضعیف و بی افق تفسیر خواهیم کرد.

این آسیب، اولین ضربه مهلکش را به جبهه خودی می زند و جبهه خودی را بی آرمان، بی هویت و منفعل رشد خواهد داد و نتیجه این می شود که دائما در تئوری های منسوخ موجود که البته نتایجی شفاف دارند خودش را بالنده و بزرگ(!) کرده و عملا یک شخصیت اجتماعی التقاطی به صورت هزینه ساز برای جامعه اسلامی زاییده خواهد شد.

تعمق و هویت سازی در مکتب امام، با تامل و درس‌آموزی بسیار متفاوت است؛ قطعا نمی توان توقع داشت که کسی که روزانه تمام کتب و بیانات امامین را مورد مطالعه قرار می دهد او یک زایش از مکتب امام است.

اندیشه کلامی باید راه برون رفت از پژوهش محوری برای هویت سازی را پیش گیرد، وظیفه داریم الگویی تولید کنیم که تسری این الگو در بستر اجتماعی زایش افق های تمدنی کند.

در خاطرم است که حضرت استاد بیان می داشتند که باید روح توحید یک موقف اولی ذهنی برای جامعه ایران باشد و ما از اینکه مردم در چه پلتفرمی(به فارسی می شود سکو) اندیشه می کنند، خیالی آسوده داشته باشیم؛ به عبارتی دیگر تولید سکوهای ذهنی اجتماعی یکی از راه های برون رفت است اما این چرخه قطعا کامل نیست وباید برای آن اندیشه و الگو داشته باشیم.

#پنج_رویکرد_مادر

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_75
#جلسه_280

#پنج_رویکرد_مادر
#نگاه_اجتماعی_اسلام

قبل از اینکه وارد رویکرد های اصلی برای حکومت نوین اسلامی برویم
ابتدا باید گزاره های زیرساختی این پنج رویکرد را بررسی کنیم وسپس به سراغ رویکرد ها برویم

اولین گزاره #یادداشت انسان است:
فهم ما از انسان چیست در مکتب شما کدام انسان با چه تعریفی موضوع قرار گرفته
گاهی تفاوت نگاه های غربی با بعضی از تقریر های اسلامی از انسان اشتراک معنوی است و تفاوت جوهری در این دو تقریر از انسان وجود ندارد
لذا اهمیت ارد ابتدا این فهم ها یکسان سازی شود .

گزاره دوم #اجتماع است :
در این گزاره هم تقریر ها متفاوت و به تبع قصد ها و رویکرد های حاصل از هر تقریرمتفاوت است
بعضی برداشتشان از اجتماع هویت فرد فرد افراد بدونه هیچ ارتباطی است اما عده ای این هویت های فردی را که در یک اجتماع جمع شده اند را هویت جدیدی می دانند و برای آن اجتماع نیز یک هویت قائل هستند

به نظر اصلی ترین گزاره ها قبل از بررسی رویکرد های حکومتی تصور صحیح از مبادی تصوریه و یا گزاره های بنیادی است
در این بحث به نظر من انسان و اجتماع دو گزاره اصلی بودند

🔻اینکه چرا از معرفت شناسی و خداشناسی بحث نکردیم و به عنوان گزاره بنیادی نپرداختیم این بود که در نگاه اسلامی وفاق و اجماع بیشتری در تعریف این دو مقوله می باشد

ما و رویکرد و رویه‌ی امام

#امید_فشندی
#یادداشت_156
#جلسه_280
#مشخصات_اسلام

ما و رویکرد و رویه‌ی امام

مكتب امام را چشمه‌ای به‌شمار بیاوریم كه درباره‌ی جهان و حركت فردی و اجتماعی و سیاسی انسان سخن دارد.

اما كجا بایستیم و به اسلام بنگریم؟
چه سؤالی به پیشگاه دین ببریم و استنطاقش كنیم؟
با كدام عطش به چشمه‌ی حكمت اسلامی برسیم و سیراب شویم؟

ما، یعنی وضعیت و حال و هوا و شخصیت ما
و جایی كه می‌ایستیم، یعنی نظرگاه یا همان رویكرد

دو پیشاورد به محضر اسلام است كه متناسب با این دو، از آن سخن خواهیم شنفت.

چقدر با حضرت روح‌الله، هم‌منظر و هم‌شخصیت هستیم؟

ستون فقرات جامعه و ستون فقراتِ این ستون فقرات!

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_185
#جلسه_280

💠ستون فقرات جامعه و ستون فقراتِ این ستون فقرات!

قرآن مال را به عنوان چیزی که قوام جامعه به آن است معرفی کرده است:

وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَكُمُ اَلَّتِي جَعَلَ اَللّٰهُ لَكُمْ قِاميٰاً وَ اُرْزُقُوهُمْ فِيهٰا وَ اُكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿النساء، 5﴾

واقع قضیه هم همین است که ستون فقرات یک جامعه برای اینکه بتواند روی پای خودش بایستد اقتصاد است، اگر فرد یا جامعه ای به لحاظ اقتصادی ضعیف باشد، نمی تواند روی پای خود بایستد و حرکت مقتدرانه ای برای پیمودن بقیه مسیری که در نظر دارد، داشته باشد.
جامعه که به لحاظ اقتصادی کمرش شکسته باشد، دچار انواع و اقسام آسیب های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی می شود؛ جامعه ضعیف به لحاظ اقتصادی عزت نفس و اعتماد به نفس ملی را از دست خواهد داد و این جامعه احساس شخصیت نخواهد کرد که حالا بخواهد به لحاظ سیاسی با هویت ها و جوامع دیگر رقابت و تعاملی داشته باشد. جامعه ای که مال که مایه قوامش هست به دست سرمایه دار افتاده و عموم مردم در فقر به سر می برند، و جوانان آن از نعمت شغل بهره مند نیستند، دچار انواع آسیب های اجتماعی و فرهنگی می شود، و هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی این آسیب ها را بگیرد، جوانان یک جامعه اگر بیکار شدند، بی شخصیت و سپس دچار انواع و اقسام فسادها می شوند.

یک معنای ساده اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه جامعه باید به لحاظ اقتصادی قوی باشد، یعنی کمر راست کند و راست قامت حیات اقتصادی خویش را بدون تکیه به عصا به پیش ببرد. اما قوت این اقتصاد و چیزی که کمر همت این جامعه را بسته است، چیست؟
در یک بیان دقیقی رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

«ستون فقرات اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى.» ‌بيانات رهبری، ج37، ص246 (۱۳۹۴/۰۲/۰۹)

نقطه محوری در اقتصاد تولید است، اگر تولیدی نباشد اساساً حیات اقتصادی شروع نمی شود، اگر تولید نباشد چیزی نیست که توزیع و سپس مصرف شود؛ لذا کلیدی ترین و حیاتی ترین نقطه در اقتصاد که بناست عامل قوام و به حرکت انداختن کل حیات اجتماعی شود، تولید است و این تولید است که خود عامل قوام و به حرکت انداختن حیات اقتصادی که می خواهد کل حیات اجتماعی را به حرکت بکشاند، می شود.

#تشکیل_تمدن_اسلامی_پیش_از_ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#گفتمان_1400
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_52
#جلسه_279
#تشکیل_تمدن_اسلامی_پیش_از_ظهور
#احیای_حکومت_صفوی
#سوالی_که_پاسخی_مبهم_داشت
یکی از سوالاتی که دو روز هست ذهن من رو درگیر کرده بحث تشکیل تمدن اسلامی پیش از ظهور است و بحث تفاوت آن با سلطه جویی، کشور گشایی و یا به قول رسانه های صعودی #احیای_حکومت_صفوی است
امروز حضرت استاد جوابی با این مضمون که اولا نفوذ انقلاب نفوذ فکری از جنس آزاد اندیشی خواهد بود و دوم اینکه حضور نظامی نقش خاصی در این باره ندارد سعی بر پاسخ به این شبهه و شبهاتی از این دست داشتند ولی سوال بزرگ در نحوه ی چگونگی آن است؟
1. آیا توجیهی وجود دارد تا شیعیان و بلکه مسلمین را یکپارچه به صورت امت واحده کند؟
2.رهبری این امت قبل از ظهور با کیست؟ باتوجه به اینکه رهبری صاحب الامر پشتوانه هایی همچون عصمت، نسب و همینطور نشانه های منجی بودن در کتب مختلف آسمانی دارد که قبل از ظهور برای هیچکس دیگری محقق نیست
3. باتوجه به جایگاه متزلزل رهبر امت(صرف نظر از شخص خاص) آیا امکان اتحاد اقوام مختلف و ملیت های متفاوت ذیل پرچم واحد وجود دارد؟
نکته آخر اینکه ما در لبنان حضور نظامی نداریم و صرفا حضور ما فکری/فرهنگی است ولی هنوز نتوانستیم بین رسانه های عربی و شاید هم ملت های عربی این شبهه که حزب الله لبنان صرفا پادوی ایران یا بازوی منطقه ای آن هست را برطرف کنیم🤔

نظام اقتصاد و معیشت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_74
#جلسه_279
#اقتصاد_مردمی_چیست
#سوال_سخت


فعلا که دور دور اقتصاد است و از هر طرف که حساب کنیم اولویت یک نظام اقتصاد و معیشت است
به تبع کلیدواژه های هم در این فضا ترند می شوند مثل #اقتصاد_مقاومتی #اقتصاد_مردمی #اقتصاد_مردم_پایه و…
اما به نظر تصور صحیح و روشنی از این مدل اقتصاد نداریم اینکه مدل اقتصاد مردمی چگونه است به نظر بهترین سوالی است که در فضایی تخصصی و نخبگانی باید پرسیده شود
اینکه ما چقدر به این سوال می توانیم پاسخ بدهیم را نمی دانم احساس می کنم فقط در لایه اندیشه می توانیم ورود کنی زیرا الگو طراحی کردن نیاز به دانش اقتصاد دارد و همچنین تجربه کار اقتصادی کلان
شاید بتوانیم الگو های خرد از اقتصاد مردمی را بیان کنیم که چند نفر از دوستان هم تجربه داشته اند اما در سطح کلان را بعید می دانم بشود ورود کرد

اما این سوال مطرح است که مدل اقتصاد مردمی چگونه است
در لایه اندیشه و حتی راهبرد چه تبینی از این مفهوم داریم❓❓

رابطه این گزاره ها در این الگو چیست
مردم
اقتصاد
میزان مشارکت
نوع مالکیت
نحوه مشارکت

طرح بحثی تفسیری در مورد یکی از شاخصه های اقتصاد مقاومتی بنام #بریافته_از_اقتصاد_اسلامی

#یادداشت_58
#مشخصات_اسلام
#جلسه_279
#محمد_صحرایی
#اقتصاد_بریده_از_خدا=شجره_ممنوعه

طرح بحثی تفسیری در مورد یکی از شاخصه های اقتصاد مقاومتی بنام #بریافته_از_اقتصاد_اسلامی

مرحوم #علامه_طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ذیل آیات مربوط به نزدیک شدن(قرب) حضرت آدم و حوا به #شجره_ممنوعه یا خوردن ایشان از آن شجره می فرمایند انسان قبل از قرب به شجره یا أکل از شجره در حالت توجه کامل به ذات حق تعالی و غرق در ذات باری تعالی بود.
ایشان مبتنی بر برخی روایات میفرمایند مراد از توجه و قرب به شجره ممنوعه توجه کردن به قوای حیوانی بود. توجه کردن به دنیا بود(البته یک توجه وجودی مثل متوجه شدن شخص گرسنه به حالت گرسنگی در وجودش)
حضرت آدم چون جزء اولوالعزم نبود یعنی جزء کسانی نبود که بتوانند در عین توجه به دنیا و قوای حیوانی، از توجه به ذات باری تعالی فارق و غافل نشوند به محض توجه به قوای حیوانی از توجه تام به ذات باری تعالی خارج شدند و این عینا همان خروج ایشان از بهشت بود(این عدم امکان مربوط به وجود ایشان و قبل از عالم تکلیف بود)
مرحوم علامه می فرمایند همه این آیات تا زمانی که هبوط به زمین اتفاق افتاد دارند سیر تکامل تکوینی انسان را بیان میکنند و اصلا در فضای تشریع و باید و نباید انشاءی نیستند.
ایشان برای متوجه شدن به یک قوه حیوانی پس از بی توجهی سابق، بالغ شدن یک نوجوان را مثال میزنند. طبیعتا قبل از بلوغ همه این قوا در شخص وجود دارند اما توجه وجودی به آن محقق نیست. با بلوغ که یک اتفاق تکوینی است توجه هم که یک اتفاق تکوینی است رقم میخورد و خروج از یک جنت که بی توجهی به یک قوه ی حیوانی است اتفاق می افتد(أکل حضرت آدم از شجره ممنوعه از سنخ چنین توجهی است).
خب وقتی حضرت آدم توبه کرد یعنی یک اتفاق وجودی افتاد و یک قابلیت پذیرش شریعت به او داده شد و به تعبیری او به زمین هبوط کرد تا با کمک شریعت و با أخذ احکام الهی بتواند خود را به مقام #اولوالعزم برساند یعنی مقام کسانی که میتوانند بین توجه به دنیا و خدا جمع کنند به این معنا که توجه آنها به مشتهیاتشان آنها از یاد الهی غافل نمیکند و بلکه این توجه و برآوردن نیازهایشان عینا توجه آنها به خدا و جلو بردن کار عبادتشان باشد.

خب در مساله اقتصاد مقاومتی که قرار است برگرفته از اقتصاد اسلامی باشد مساله، مساله ی توجه به ساخت دنیا و اصلاح امور دنیوی است. طبیعتا روحی که بخواهد در اقتصاد مقاومتی حاکم شود، چه در سطح افراد و چه در سطح کلان و اجتماع، نباید یک روح بی دینی و سکولار و بریده از آخرت و بازدارنده از توجه به ذات الهی باشد و الا نقش همان شجره ای را خواهد داشت که به ممنوعیت توصیف میشود.
این اقتصاد باید بدنبال برآورده کردن اهداف دین از حیات بشری باشد مثلا رشد انسان ها چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی در آن محور باشد و بالتبع در دوراهی انتخابِ راهی که سود حداکثری اقتصادی دارد اما رشد انسان ها در آن کمتر است با راهی که سود ظاهری آن کمتر است اما انسان ها را بیشتر و بهتر رشد میدهد راه دوم انتخاب شود.
با این تفسیرِ حضرت علامه، یکی از عناصر اصلی مردمی بودن اقتصاد مقاومتی را غایت رشد و کمال یافتن مردم تشکیل میدهد.
رشد و کمالی که اگر دنبال نشود یا محقق نشود در مقابلش حیوان شدن اجتماع و افراد را بدنبال خواهد داشت و مهر ممنوعیت بر آن خواهد خورد.

اقتصاد مردمی، تعامل با منطقه و امنیت

#امید_فشندی
#یادداشت_155
#جلسه_279
#مشخصات_اسلام

💠 اقتصاد مردمی، تعامل با منطقه و امنیت

ایران از جمله كشورهایی است كه مرز فرهنگی و نفوذ ایدئولوژیك و قدرت #الهام‌بخشی آن بسیار فراگیرتر از مرز جغرافیایی آن است… اما چرا مردم ایران سطح تعامل فرهنگی و تجاری بسیار ناچیزی با كشورهای همسایه دارند؟

به‌نظرمی‌رسد كه غلبه‌ی #رویكرد_امنیت‌محور بر تعاملات منطقه‌ای – در هم‌افزایی با رویکرد تعاملی دولت‌محور – از موانع اصلی تعامل مردم منطقه با یگدیگر است.

#مردمی‌سازی ، نیاز اصلی ماست، در تمام عرصه‌ها، می‌تواند اقتصاد را بهانه كرد و مردم‌سالاری را دوباره به تمام عرصه‌های جمهوری اسلامی بازگرداند.

#مردم راه حلّ هستند
#جماعت امنیت‌آور است
#مرابطه سعادت‌آور است
#منافع_مشترك

چرا انقلاب به شکلی که متوقع بود کار خود را به صورت فرهنگی به پیش نبرد؟

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_183
#جلسه_279

💠 چرا انقلاب به شکلی که متوقع بود کار خود را به صورت فرهنگی به پیش نبرد؟

انقلاب اسلامی ایران اساساً یک انقلاب فرهنگی بود،
انقلابی که بدون مبارزه مسلحانه و با قیام مردمی به پیروزی رسید، آن هم به شکل معجزه آسایی که توانست یک حاکمیت مسلط و با اقتدار نظامی بالا را سرنگون کند.
انقلابی که اساساً قیام مردم و حرکت عمومی مردم و مبتنی بر اراده و خواست عمومی مردم بوده است؛
انقلابی که اساساً یک سخن نو بود و کلیشه محوریت غرب و شرق را شکست و نشان داد که اسلام هم سخن نو دارد و هم مردم ایران خواهان آن سخن نو هستند.
و هزاران گزاره از این دست که به عنوان شاهد بر فرهنگی بودن اساس این انقلاب می شود ذکر کرد.

اما چرا این انقلاب لا اقل الان که ما داریم نگاه می کنیم، ظاهراً حجم بیشتر منویات خود را دارد به صورت امنیتی و یا لااقل به شکل استفاده از ابزارها و ظرفیت های حاکمیتی به پیش می برد؟

اینکه انقلاب به نحو کلی دارد با فضای امنیتی و حاکمیتی کار خود را به پیش می برد، اگر غلیط تقریر شود دقیق نیست، چون ما شاهد این هستیم که همه رویش هایی که انقلاب هم در بین نسل جوان داشته است که واقعا هم به لحاظ کمیت و هم به لحاظ کیفیت جوانان انقلابی فعلی زمین تا آسمان از اوایل انقلاب برتر هستند؛ و هم رویش هایی که انقلاب در جهان اسلامی داشته است که عمق راهبردی جمهوری اسلامی در منطقه و قدرتی که جبهه مقاومت پیدا کرده است نسبت به اول انقلاب اصلا غیر قابل مقایسه است؛ با قدرت نظامی و حاکمیتی به پیش نرفته است بلکه هر دوی این رویش ها با تلاش های گفتمانی و اثرگذاری سخن اصیل انقلاب به پیش رفته است. واقعا رهبری با سخن انقلابی خود و یاران رهبری با محتوایی که انقلاب داشته است این معجزه ها را رقم زده اند.

اما از جهتی می توان نسبت به وضعیت مطلوب انقلاب این سخن را پذیرفت که اساساً ما خیلی باید فرهنگی تر کار را به پیش می بردیم، و پیشبرد فضا با فاکتور امنیت خیلی بالا بوده است، حتی امنیت نه به معنای بگیر و بنند و برخورد بلکه با ذهن های امنیتی و طراحی های امنیتی.
و البته هر جایی که این عنصر پیشبرد کار با عنصر امنیتی و حاکمیتی جدی بوده است، آنجا سخن انقلاب به پیش نرفته است؛ مثلاً ما می خواستیم با عنصر حاکمیتی ثم امنیتی فضای دانشگاه ها را اسلامی کنیم، انقلاب فرهنگی راه انداختیم و فکر کردیم با بستن دانشگاه در یک مدت کوتاهی با تغییر کل کتب درسی دانشگاهی دانشگاه را اسلامی کنیم؛ اولا خود این فکر خام بود که دانشگاه را با تغییر کتب دانشگاهی می توان اسلامی کرد، ثانیا این فکر خیلی خام تر بود که علوم انسانی که کاری ندارد یک سال دانشگاه را می بندیم و پدید می آوریم! ثالثا این فکر خیلی خیلی خام تر بود که دانشگاهی که ولیده تمدن غرب است و اساساً توسط غربزده ها به کشور وارد شده بود را می توان ولو تغییر کتب درسی و علوم انسانی اسلامی (!!) اسلامی کرد؛ دانشگاهی که کل حیاتش در ایران یک حیات انگلی بوده است و مشغول تناول استفراغ ها و قاذورات غربی ها بوده است نه حتی مشغول استفاده دسته اول و مستقیم از فکر غربی!

عوامل متعددی باعث شد که انقلاب نتواند آن طوری که خودش می خواست با آن هویت فرهنگی اش به پیش برود، از مهم ترین عوامل می توان برخوردهای امنیتی و ترور ها و سپس جنگی بود که به کشور تحمیل شد، هم جریان های مخالف تفکر انقلابی وارد درگیری خشن با انقلاب شدند و هم دشمنان درگیری و جنگ را آغاز کردند.

ترور عناصر اصلی انقلاب ضربه بسیار سنگینی محسوب می شود، ما تقریبا همه کسانی که در لایه اندیشمندی و فکری و فرهنگی می توانستند کار انقلاب را به پیش ببرند در همان اوایل انقلاب یعنی تا پایان سال 60 و یا حداکثر سال 61 از دست دادیم!
مهم ترین شخصیت های ترور شده از قرار زیر است:
1. شهید مطهری 12 اردیبهشت 58 (عضور شورای انقلاب و ایدئولوگ انقلاب!)
2. اکبر هاشمی رفسنجانی 4 خرداد 58 (ترور نافرجام) (عضور شورای انقلاب و از یاران اصلی امام)
3. شهید مفتح 26 آذر 58 (عضو شورای انقلاب و رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران)
4. شهید قاضی طباطبایی 10 آبان 58 (یار اصلی امام در آذربایجان)
5. سید علی خامنه ای 6 تیر 60 (عضور شورای انقلاب – امام جمعه تهران و نماینده امام در شورای عالی دفاع و از نیروهای اصلی امام) (ترور نافرجام)
6. شهید بهشتی (رئیس شورای انقلاب و رئیس قوه قضائیه و دیوان عالی کشور، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و یار اصلی امام) و و 72 نفر از بهترین نیروهای انقلاب در دفتر حزب جمهوری 7 تیر 60 چندین وزیر و نماینده مجلس در بین شهدا بودند، مثل دکتر پاک نژاد، دیالمه
7. آیت الله صدوقی (امام جمعه و نیروی امام در یزد) 11 تیر 60
8. آیت الله اشرفی اصفهانی (امام جمعه و نیروی امام در کرمانشاه) 6 مرداد 60
9. شهید آیت (نماینده مردم نجف آباد در مجلس خبرگان قانون اساسی که در هیات رئیسه نقش اساسی در تصویب اصل ولایت فقیه ایفا کرد.) 14 مرداد 60
10. شهید لاجوردی (دادستان کل کشور) 1 شهریور 60
11. شهید رجایی (رئیش جمهور) و شهید بهشتی (نخست وزیر) 8 شهریور 60
12. شهید قدوسی (دادستان کل انقلاب) 14 شهریور 60
13. شهید مدنی (امام جمعه تبریز و نیروی اصلی امام بعد از آیت الله قاضی در تبریز) 30 شهریور 60
14. شهید هاشمی نژاد (سرپرست حزب جمهوری خراسان و نیروی فکری انقلاب در مشهد) 7 مهر 60
15. شهید دستغیب (امام جمعه و یار امام در شیراز) 20 آذر 60

این اتفاقات برای هر حرکتی که می افتاد به نابودی آن کشیده می شد، تقریباً در طول یک سال همه نیروهای اصلی امام را ترور کردند!
بعد هم در همین سال ها کشور درگیر جنگ هم بود، تقریباً رده بعدی از این آدم های اصلی هم عمده شان در جنگ شهید شدند؛
این حجم از خشونت توسط مخالفین داخلی و دشمنان خارجی معلوم است که فضای امنیتی را به صورت واکنشی بالا می آورد.
بعد هم همین که جنگ تمام می شود، رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) که فاصله کهکشانی با آدم های اصلی خودش داشت (که اکثرشان هم شهید شده بودند) از دنیا می رود؛
فضای جنگی و برخوردهای خشن تروریستی باعث می شود که آدم های مخلصی هم که بعد از جنگ می مانند اساساً دارای ذهنیت های نظامی باشند تا فرهنگی، به خصوص که صحنه از آدم های دسته اول انقلاب تقریباً خالی شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای وقتی به رهبری می رسند تقریباً صحنه خالی از آن نیروهای اصیل انقلابی است، برخی یاران امام هم در این سال ها دچار استحاله هایی شدند و کسانی که اسم خط امامی را به یدک می کشیدند هم خیلی متأثر از اندیشه های چپ بودند؛ و این یعنی رهبر فرهنگی یک انقلاب فرهنگی برای پیشبرد فرهنگی انقلاب دستش اساسی خالی مانده است! این صحنه ای که الان داریم و آقا خیل عظیمی از جوانان انقلابی را دارد که هم ایشان را سخت قبول دارند و هم همه عرصه های حیات اجتماعی را می شناسند و وارد آن عرصه ها هم شدند و دارند تلاش می کنند با فکر و اندیشه اسلامی آن عرصه ها را ویرایش کنند؛ فقط و فقط یک معجزه است نه هیچ چیز دیگری.

دولت جوان انقلابی، چگونه انقلابی است؟

#یادداشت
#مقام_مردم
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_27
#جلسه_279

دولت جوان انقلابی، چگونه انقلابی است؟
تصویر ما از دولت جوان انقلابی؟

ما در مرحله تحقق دولت اسلامی هستیم؛ دولتی که حضرت آقا با عنوان دولت جوان انقلابی مطرح کرده اند؛ بدنه جریان حزب اللهی نیز، این عنوان را سر دست گرفته و به دنبال تحقق آن است. اما اینکه واقعا دولت جوان انقلابی، چگونه دولتی است؟ شاخصه های آن چیست؟ و سوالات بسیار دیگر، مشخص نیست! که به نداشتن تصویری از دولت جوان انقلابی برمیگردد.
در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، که امید روی کار آمدن دولت انقلابی بیشتر است، ما هنوز تصویری از دولت مطلوب نداریم، که حتی پس از پیروزی در انتخابات، بتوانیم دولت سیزدهم را، با آن بسنجیم.
این ضعف نیز، ناشی از ضعف در فرهیختگی و در عاقله نخبگانی ماست.
این که ۸ سال، ما هم سرگرم برجام شدیم و مشغول بازی های رسانه ای، خسارت بزرگی است، که خود را، اکنون به ما نشان می دهد. حال، حرفی برای زدن نداریم، جز تخریب دولت قبلی.
پدیده ای مانند سعید جلیلی، که به گفته خود ۸ سال دولت در سایه بوده و برنامه های زیادی برای بخش های مختلف دارد، از این جهت قابل تکریم است، که در این ۸ سال کار کرده و اکنون، دستی پر دارد.
نتیجه بعدی این انفعال در تعریف دولت جوان انقلابی، در مطالبه گری از دولت بعدی خود را نشان می دهد. اینکه اگر دولت سیزدهم چگونه عمل کرد، به درستی عمل کرده و اگر چگونه عمل کرد، مسیر اشتباهی در پیش گرفته؟
می ترسم از ۴ سال آینده، اگر کاندیدای انقلابی رای آورده باشد و آنگونه که باید عمل نشده باشد …

#اقتصاد_مردمی #اقتصاد_مقاومتی

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_55
#جلسه_279
#مکتب_امام
#اقتصاد_مردمی #اقتصاد_مقاومتی
#الگوی_تعامل_حلقه_با_جبهه

🔶ورود از زاویه مقام مردم با آن عمق معنا که در کمتر اندیشه ای چنین ژرف نگری ای یافت می شود و سپس امتداد آن به مباحث اقتصادی و تطبیق آن بر اقتصاد مقاومتی و مردم محوری و مردم بنیانی اقتصاد و در نهایت مردم سالاری اقتصادی، بحثی بسیار ویژه بود.
🔸این جنس ورود علاوه بر این که تکلیف اقتصاد مقاومتی را روشن می کند، پشتیبانی مهمی از نظریه رفتار اقتصادی انسان در اسلام دارد و کمک زیادی به دانش اقتصاد اسلامی می کند.

🔷شاید کمتر صاحب نظری در میان اساتید اقتصاد مقاومتی چنین نگاه عمیقی به اقتصاد مردمی داشته باشد.
🔹آنچه تا به حال دیده ایم در عمیق ترین لایه اش، وقتی بحث از مردم سالاری اقتصادی می شود، آن را مقابل و بدیل سرمایه سالاری و دولت سالاری می دانند.
🔹 اما اگر با آن اندیشه پشتیبان درباره مقام مردم وارد بحث اقتصاد مردمی بشویم، نگاه های ویژه ای را رقم می زند و امکان اینکه بتوانیم حرف های اصیل و ناب اسلام در رابطه با جایگاه و مقام مردم که در مکتب امام حضوری پررنگ یافت را در اقتصاد دنبال کنیم بسیار نزدیک و قابل دسترسی می شود.

🔶پیش از این حضرت استاد از خدمتی که فلسفه و همچنین کلام به اقتصاد می تواند داشته باشد و توقعی که استاد یوسفی از مجموعه فتوت دارند صحبت به میان آورده اند.
🔸اگر ما اقتصاد مقاومتی را واقعاً الگویی اسلامی می دانیم و اگر اقتصاد مقاومتی را واقعاً برخاسته از مکتب امام می دانیم، باید نسبت به تامین ابعاد مکتب امامی و اسلامی اقتصاد مقاومتی احساس مسئولیت داشته باشیم. و از این زاویه است که اقتصاد مقاومتی از سایر مکاتب دیگر تمایز جدیدی پیدا می کند.

🔷شاید در گام‌های بعدی حلقه بتوان از طریق کار بیشتر و تعاملات و پژوهش‌های بیشتر جمع بندی کامل تری نسبت به تطبیق مباحث مقام مردم از منظر امام خمینی در اقتصاد مردمی به دست آورد. و بتوان براساس تعاملی تعریف شده این را در اختیار مجموعه هایی که اقتصاد مقاومتی را مأموریت ویژه خویش تعریف کرده‌اند قرار داد.
🔹و همین را به عنوان یک مدل و یک الگو برای تعامل کلام انقلابی با سایر مفاهیم مورد نیاز جامعه دانست.

➖پ.ن: عذرخواهم از یادداشت های تاریخ مصرف گذشته سطحی. گاهی این چنین یادداشت هایی تنبیه خوبی است برای منظم شدن در یادداشت.
➖از ضعف های نگارشی عذرخواهم. شاید علت اصلی اش در دسترس نبودن لپ تاپ و تجربه جدید یادداشت با کیبورد صوتی موبایل باشد.

جایگاه کلام در اقتصاد اسلامی

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_56
#جلسه_279
#مکتب_امام

🔶جایگاه کلام در اقتصاد اسلامی
یکی از سوالاتی که چند روزی درگیر آن بودم، این بود که اصلا چرا حلقه اندیشه کلامی باید به مباحث اقتصادی ورود کند؟! آیا انتخابات باعث شده است ما از رسالت اصلی خودمان خارج شویم و به بحث های متفرقه و استطرادی بپردازیم؟
آیا موضوعات شایسته تری برای ورودهای کلامی در رابطه با انتخابات پیش روی ما نبود؟!
اصلا ورود و توجه حلقه اندیشه کلامی به مقوله اقتصاد، چه ثمره ای دارد؟! آیا همین حرف ها را و بهتر از ما، خود اقتصاددانان متعهد و اسلام شناس، تبیین نمی کنند؟
آیا بهتر نبود ما انرژی مان را می گذاشتیم در موضوعاتی که مزیت نسبی ما به آن هاست. همان محتوایی که معتقدیم امروز فضای تبلیغاتی کاندیداها کم دارد؟
آیا بهتر نبود، آرمان ها و ارزش های اسلام ناب و مکتب امام را که هویت انقلاب اسلامی هستند و جمهوری اسلامی به آنها زنده است را در این موقعیت و فرصت بی سابقه گفتمان می کردیم؟
این که به سراغ فرمایشات رهبری برویم و هر چه آقا گفتند را تبدیل به موضوع پیشنهادی و گفتمانی کنیم، چقدر صحیح است؟ آن چه آقا لازم بوده است را گفتمان کرده اند. و همه کاندیداهای صحنه به همان بساطت طرح پیشنهادی ما و بلکه به صورت تفصیلی تر، حرف های آقا را در برنامه هایشان بیان می کنند. آیا بهتر نبود، به جای آن که به سراغ همه بیانات آقا برویم، به سراغ نکات نابی برویم که برای این انتخابات لازم است؟!
توجه به همه صحبت های آقا بدون لحاظ اهم و مهم و بدون انتخاب مخاطب و وزن جلسات، آیا ما را به بیراهه نمی برد؟!
اصلا آن چه در 8 سال گذشته آقا از این دولت خواسته اند، چرا باید سند پیش روی دولت آینده باشد؟! دولت آینده اگر وظایف عادی اش را انجام دهد، اولویت های فرهنگ و پیشرفت علمی می آیند و مد نظر قرار می گیرند.

در یادداشت های بعدی تلاش می کنم -تنها از زاویه ای- به این سوالات پاسخ دهم.

ورود کلامی به اقتصاد

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_57
#جلسه_279
#مکتب_امام

🔶ورود کلامی به اقتصاد
در این یادداشت نمی خواهم به چرایی انتخاب اقتصاد و جایگاهش بپردازم. و حتی پیشنهادات بدیل را هم نمی خواهم مطرح کنم.
تنها از این منظر می خواهم به بحث بپردازم که جایگاه کلام در اقتصاد چیست و کلام انقلابی و مکتب امام چه تاثیری در اقتصاد دارد.

🔸 تاثیر در کشف اقتصاد اسلامی و نظریه های پایه و بنیادی
آن چه برای ما واضح است اهمیت کلام به عنوان یک دانش پشتیبان برای اقتصاد است. همین گزاره بسیار حائز اهمیت است. در روش شناسی کشف اقتصاد اسلامی، خیلی که عمیق کار بشود، نهایتا مبانی فلسفی را به کار می گیرند و سپس وارد نظام سازی اقتصادی می شوند. اگرچه در مبانی فلسفی، اعتقادات نیز وارد می شود، اما مباحث کلامی -به تعریف خاصش- راهی در نظریات اقتصادی اندیشمندان ما ندارد.
این در حالی است که مباحث اندیشه ای و کلامی، هر دو می توانند در خلق نظریه های پایه و بنیادی برای کشف اقتصاد اسلامی موثر باشند. و اتفاقا بسیار تسهیل گر و کمک کننده هستند. در کشف اقتصاد اسلامی، هر چه نظریات پایه قوی تر و گسترده تر باشند، نقش هدایتگری موثرتری در کشف اقتصاد اسلامی دارند.

🔸 تاثیر در سلوک اقتصادی و درعمل موجب رشد و کلام و اقتصاد
از طرفی کلام انقلابی در صحنه عمل نیز بسیار موثر است. کلام، ناظر به ذهن جامعه است و انسان ساز. از طریق کلام می توان نگاه صحیح به اقتصاد و رفتار مصرفی و تولیدی انسان را سامان داد. می توان رفتار اقتصادی را تبدیل به سلوک اقتصادی کرد.

تنها لازم است متکلمین جامعه به اندیشه های موثر در نگاه اقتصادی رسیدگی کنند و آن را به جامعه تزریق کنند و به عبارتی پاسخ گوی نیازهای بالفعل جامعه باشند.

در نسبت ما با ظهور حضرت ولی عصر(عج) در نظر و گاهی در عمل دو دیدگاه و دو رویکرد وجود دارد.

#یادداشت_57
#جلسه_278
#محمد_صحرایی
#نسبت_تمدن_اسلامی_و_ظهور
#تقریر_مباحث_استاد

در نسبت ما با ظهور حضرت ولی عصر(عج) در نظر و گاهی در عمل دو دیدگاه و دو رویکرد وجود دارد.

یکی اینکه کار به دست خود حضرت درست خواهد شد و تلاشهای ما برای حکومتداری و تشکیل تمدن اسلامی کار را خرابتر میکند و خود حضرت حواسشان به مسائل هست، شیعیانشان را حفظ میکنند و جامعه را در جهتی که باید برود جهت میدهند.
رفتاری که امروز ما با رهبری داریم که زحمت تحلیل و فهم و عملی کردن فرمایشات ایشان را به خودمان نمی دهیم و دلمان گرم است که آقا را داریم در امتداد همین رویکرد ولایت بسندگی است که با عافیت طلبی هم راستاست.
خب این رویکرد باعث میشود مثلا امام جامعه از اوج اندیشه پایین بیایند و خود را د رافق پایین ترین مسائل بکشند و این یعنی شکستن اندیشه متراقی امام. برای تصویر این مساله فرض کنید سخنران یک مجلس مهم، وسط سخنرانی پربار خود بخواهد به مردم تذکر دهد که یکی بلند شود این لامپ را روشن کند دیگر، یا خودش بخواهد برود لامپ را روشن کند….

دوم اینکه باید برای تحقق ظهور حضرت، زمینه سازی کرد و اصلا شرط ظهور حضرت، بذل جهد برای محقق شدن تمدن اسلامی ولو بصورت ناقص است. این اندیشه و اساسا انقلاب از این فهم امام خمینی از کلام و اندیشه اهل بیت تغذیه میکند
بر دیدگاه دوم که دیدگاه رهبری هم همین است دو سوال یا دو اشکال وارد میشود:
اول اینکه آیا اساسا بدون حضور معصوم ایجاد تمدن اسلامی شدنی است؟
دوم اینکه اگر شدنی باشد آنگاه دیگر چه نیازی به آمدن معصوم است؟ حضرت می خواهند بیایند که چه بکنند؟

در مورد سوال اول میشود گفت که آنچه مشاهده شده این بوده که غرب با تلاش و فکر توانسته مولفه های تمدن ساز را کشف کند و بر اساس مبانی خود یک تمدن را شکل دهد. خب ما هم اگر فکر کنیم و فرایند شکل گیری یک تمدن را کشف کنیم مبتنی بر مبانی خود میتوانیم یک تمدن را شکل دهیم. کسی که در این وادی، فکر و اندیشه داشته باشد و مبانی دین را هم خوب بشناسد میفهمد که این کار شدنی است.

اما این ساختار و شکل دهی به این ساختار همه ی کار نیست و ما اساسا میفهمیم که در همه ی این مسیر تنها داریم بذل جهد میکنیم و کار اساسی و ترقی آن تمدن و مشخص شدن درست افق های بلندش و همه گیری این تمدن تنها با ظهور حضرت محقق خواهد شد.
حضرت هستند که با ظهورشان جایگاه واقعی و عظیم خانواده ، مسجد، زن و مفهوم حقیقی بسیاری از مفاهیمی که ما در سقف های کوتاهی تعریف کرده بودیم را بما نشان خواهند داد و این تمدن اوج خواهد گرفت و اشکالاتش گرفته خواهد شد.

برپایی تمدن اسلامی

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_78
#جلسه_278

یکی از سوالاتی که در کلام مهدوی و اندیشه انتظار مطرح است، در خصوص برپایی تمدن اسلامی است. اینکه آیا ما می‌توانیم در دوران غیبت تمدن اسلامی را برپا کنیم؟ یا نه این توانایی در عصر غیبت وجود ندارد و باید منتظر ظهور امام زمان علیه‌السلام باشیم و زمینه‌های ظهور آن حضرت را فراهم کنیم تا با ظهور ایشان، تمدن اسلامی نیز ساخته شود.

پاسخ و دیدگاه حضرت آقا نسبت به این سوال این است که ما می توانیم بلکه باید تمدن اسلامی را برپا کنیم تا امام زمان ارواحنا فداه ظهور کنند. یعنی ما در همین عصر غیبت توانایی ایجاد تمدن اسلامی را داریم.
سوالی که اینجا می‌تواند مطرح شود این است که مگر نه این است که برای تحقق ظهور باید از همه ناامید شد و تنها به او امید داشت؟ اینگونه که با تحقق تمدن اسلامی قبل از ظهور، چگونه تمام امید‌ها از غیر او بریده می‌شود؟ و یا اینکه بگویید از همین تمدنی هم که سخن از تحقق آن به میان آمده است نیز ناامید شویم و و فقه چشم امید به او ببندیم. که البته هستند کسانی که اینگونه می‌اندیشند؛ البته نمی‌دانم تا حد تمدن رسیدن را هم می‌گویند یا فقط همین ناامید شدن را مد نظر دارند. که البته به نظر می‌رسد این به دور از آن ایده‌ای است که می‌خواهد تمدن اسلامی را محقق کند و این تحقق را مقدمه‌ی ظهور می‌داند. در اتفاقا در این دیدگاه نیاز شدید بشر به امام معصوم در بعد از تحقق تمدن اسلامی احساس می‌شود؛ و شاید این گونه بتوان این پرسش را جواب داد که آن قدر احساس نیاز شدید می‌شود که ناامید از غیر او فراگیر می‌شود. و این نا‌امیدی در سطح جهانی است؛ چرا که امکان همزمانی دو تمدن وجود ندارد و یک تمدن است که غالب می‌شود و وقتی تمدن اسلامی محقق شد، دیگر چیزی از غرب و تمدنش نخواهد ماند و همه در سیطره‌ي تمدن اسلامی خواهند بود و نهایتا می‌توان گفت بعضی در بی‌تمدنی به سر خواهند برد. پس این ناامیدی از همه کس و همه‌چیز فراگیری به وسعت جهان خواهد داشت.
🌺

هویت شیعی گره خورده با مسئله ظهور است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_73
#جلسه_278
#آرمان_مهدویت
#قیام_حسینی
#هویت_شیعی

هویت شیعی گره خورده با مسئله ظهور است که نماد امید و تلاش برای تحقق حکومت جهانی مفهوم و نمادی که مشترک بین تمام ادیان ابراهیمی است
مهدویت در تفکر اسلامی یک بال پرنده ایست که با آن توانسته ایم این هویت را حفظ کنیم.
بال دیگر #عاشورا است نماد مقاومت و ظلم ستیزی مظهر برتری گفتمان بر شمشیر و پول
شیعه با این دو بال تا الان زنده مانده حضرت امام با تکیه بر این دو عنصر حرکت انقلاب را پایریزی کرد و موفق به پیروزی انقلاب اسلامی شد

اما اکنون که در گام دوم انقلاب و به تعبیری انقلاب در انقلاب هستیم
قطعا باید از این دو عنصر زنده و نجات بخش کمک بگیریم و اهداف گام دوم را طرح ریزی کنیم

لذا این تعبیر در شروع جزوه گفتمان انتخابات “ما منتظران ظهوریم و به اندازه لحظه ای نیز این آرزوی بزرگ را مخفی نمیکنیم. به همین جهت متفاوت
می اندیشیم و خواسته های متفاوت و مترقی داریم و به شیوه های اختصاصی شیعه مسیر تحول وتکامل بشری را دنبال می کنیم.
این دو گزاره جزوه اندیشه های پایه و بنیادی تفکر اسلامی است که باید زیر بنای تمام برنامه ها و اهداف ما قرار گیرد

دموکراسی_نفی_آزادی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_50
#جلسه_278
#انتخابات
#دموکراسی_نفی_آزادی
نفی دموکراسی از دیدگاه اندیشمندان
سقراط: آیا موهوم پرستی نیست که صرف عدد یا اکثریت سبب خِرَد خواهد شد؟
افلاطون: دموکراسی سمبل حکومت جاهلان است
ارسطو:«دموکراسی مظهر حاکمیت طبقه‌ی پست جامعه است»
توماس آکوییناس حکومت پادشاهی محدود به قانون را به دموکراسی ترجیح می‌داد و آن را معادل حاکمیت خداوند بر جهان هستی می‌دانست؛ از آن رو که حکومت‌های پادشاهی به نظم طبیعت نزدیک‌ترند، در حالی که دموکراسی‌ها، از این نظم دورند
هابز: دموکراسی اجرا نشدنی است زیرا مردم با وعده فریفته می‌شوند
اِدموند بِرک: دموکراسی شرم‌آورترین نوع حکومت است
کانت: دموکراسی بدترین نوع دیکتاتوری است
آگوست کنت: حاکمیت مردم یک دروغ ننگ‌آور است
ارنست رنان:«انتخابات باعث می‌شود یک عده آدم با افکار متوسط دور هم جمع بشوند و این مجموعه افکار، پایین‌تر از حد ذهن متوسط‌ترین پادشاهان است.»
اسوالد اشپنگلر:«حقیقت این است که با تعمیم حق رای به عموم افراد، انتخابات معنای اولیه‌ی خود را از دست داده است. [زیرا مردم] گرفتار چنگال قدرت‌های جدید یعنی رهبران احزاب خواهند بود و این رهبران اراده‌ی خود را با بکارگیری همه‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی و تلقینات بر مردم تحمیل می‌کنند»
علامه محمدحسین طباطبایی در ذیل آیه‌ی شریفه‌ی 200 از سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران [یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ] می‌گوید:
«يكى از بزرگترين تفاوت‌ها كه ميان رژيم اسلام و رژيم دموكراسى هست، اين است كه در حكومت‌هاى دموكراسى از آن‌جا كه اساس كار بهره‏گيرى مادى است، قهراً روحِ استخدامِ غير و بهره‏كشى از ديگران در كالبدش دميده شده و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را تحت اراده‌ی انسانِ حاكم و عمل او قرار مى‏دهد؛ حتى انسان‌هاى ديگر را و به او اجازه مى‏دهد از هر راهى كه خواست، انسان‌هاى ديگر را تيولِ خود كند و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواسته‏ها و آرزوهايى كه از ساير انسان‌ها دارد مسلط باشد.
و اين بعينه همان ديكتاتورى شاهى است كه در اعصار گذشته وجود داشت. چيزى كه هست، اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مى‏گفتند و امروز دموكراسي‌اش مى‏خوانند. بلكه استبداد و ظلمِ دموكراسى بسيار بيشتر است. آن روز اسم و مسما هر دو زشت بود، ولى امروز مسماى زشت‏تر از آن، در اسمى و لباسى زيبا جلوه كرده. يعنى استبداد با لباس دموكراسى و تمدن كه هم در مجلات می خوانيم و هم با چشم خود مى‏بينيم چگونه بر سر ملل ضعيف می تازد و چه ظلم‏ها و اجحافات و تحكماتى را درباره‌ی آنان روا می‌دارد.
نگاهی که به دموکراسی و نقش مردم و حتی خود مردم بین متفکران وجود دارد نگاهی متفاوت گاه متناقض و در بسیاری از موارد نگاهی از بالا به پایین است صرف نظر از این نوع تفاوت نگاه ویژگی مشترک متفکرین با مقوله دموکراسی و مصداق بارز آن انتخابات همانطور که گذشت نفی آن به واسطه تسلط مجدد صاحبان زر و زور با شیوه ای بدتر از گذشته هست در نظام پادشاهی وقتی تصمیمی غلط گرفته می‌شد مسئولیت آن تصمیم صرفا با خود پادشاه بود ولی در نظام جدید مسئولیت متوجه همه ی آحاد مردم چه آنهایی که چنین انتخابی کردند و چه آنهایی که اینگونه انتخاب نکردند ولی نتوانستند گروه مقابل را توجیه کنند، است.
آنهم در شرایطی که غالبا جو انتخابات تناسبی با انتخاب عقلانی ندارد
مثلا شما در اکثر موارد با توجه به گذاره های زیر مجبور به فردی غیر از فرد اصلح خواهید شد
دفع افسد به فاسد
دفع فاسد به صالح
احتمال پایین رای آوری اصلح
ترس از رای آوری تفکر رقیب و…
اینگونه علاوه بر اینکه دسته از مردم به واسط غفلت، اغوا، عدم شناخت کافی و… دست به انتخاب غیر اصلح میزنند
عده ای که شناخت مناسب از اصلح هم دارند به واسطه گذاره های بالا مجبور به انتخاب غیر اصلح می شوند پس عملا انتخاب درست در اکثر مواقع به واسطه ی این سیستم غلط اتفاق نمی افتد این درحالیست که مسئولیت این انتخاب غلط و مواجه با نتیجه آن هم بر عهده ی مردم است این یعنی عدم تناسب حکم و جزا یعنی تکلیف مالایطاق یا هر عبارت دیگری که می پندارید
از این روست که علامه میفرماید بدتر از نظام شاهنشاهی است

مسئله شناسی حلقه اندیشه کلامی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#حلقه_اندیشه_کلامی
#مسئله_شناسی
#نرم_افزار
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_76
#جلسه_278

 

🔰مسئله شناسی حلقه اندیشه کلامی🔰

نزم افزار و سازه حلقه اندیشه کلامی از چه منبعی تغذیه می کند ؟
از یک تجربه 30 ساله تعلیمی و تربیتی غنی ، از مکتب امام خمینی، از تراث حوزوی ، از حکمت و عرفان ، از مدرسه معرفتی آقای شاه آبادی ، از مدرسه معرفتی علامه طباطبایی، از تجربه های مختلف عملیاتی صحنه نخبگانی قم و تهران ، و از …
همه این ها در یک شخصیتی به نام حضرت استاد فلاح شیروانی تجمیع شده است و سازه و نرم افزار حلقه اندیشه کلامی را رقم زده است.
این ها دلیل بر بی عیب و نقص بودن این سازه و نرم افزار نمی باشد. اما نشان از قدرت آن دارد. نشان از آن دارد که سعی بر تجمیع همه دارایی های حوزه در خود را دارد . سعی بر شکوفایی ذهن طلاب دارد.
سعی بر ایجاد یک هویت نوین طلبگی دارد. سعی بر گفتمان سازی و رهبری فرهنگی دارد.
و همه ی این ها یک مفهوم را می رساند. سازه و نرم افزار خیلی خیلی عمیق تر و پیچیده تر از آن است که ما توان فهم آن را داشته باشیم.
این ها را نگفتم که باب گفت و گو و انتفاد به سازه و نرم افزار بسته شود. این ها را بیان کردم تا مسئله شناسی دقیقی صورت گیرد. مسئله عدم اطمینان به سازه می باشد. و عدم اطمنیان نه به معنای عدم باور استاد و قدرت سازه، بلکه به معنای عدم ارتباط قلبی با سازه و نرم افزار. به معنای عدم قرارگیری سازه در متن علمی دوستان. به معنای عدم قرار گیری سازه در مرکز تغذیه علمی دوستان.
سازه حلقه اندیشه کلامی باید در مرکز تغذیه علمی ما قرار گیرد تا با تغذیه از همه تراث و دارایی های حوزوی و دانشگاهی بتواند به یک منبع تبلور خلق اندیشه تبدیل شود. و این رقم نخواهد خورد مگر با …

از این جا به بعد سخنم کمی تیز و تند هست لذا از نوشتن آن صرف نظر می کنم.

مردم، معیشت، امنیت

#امید_فشندی
#یادداشت_153
#جلسه_278
#مشخصات_اسلام

💠 مردم، معیشت، امنیت

نخستین نیاز زیست مادی مردم برقراری معیشت و امنیت است؛ یعنی خوراك و پوشاك، و مكان و محیط امنی برای زنده‌ماندن؛ تأمین آب و هوا و غذا، و محافظت در برابر بیماری‌ها، بلایای طبیعی، حیوانات وحشی و جنگ‌ها و كشتارها، از لوازم اولیه‌ی زندگی است.

اما در نسبت این دو با هم، كدام برتر است؟ معیشت یا امنیت؟ امنیت داخلی یا خارجی؟ آیا اقتصاد مردمی می‌تواند توازن میان امنیت داخلی و خارجی را ارتقا دهد؟

نارضایتی مردم از وضع معیشتی و ناكارآمدی حاكمیت در تأمین نیازهای ضروری موجب خشم و خشونت مردمی و برحران‌های اجتماعی و امنیتی می‌شود.

و هزینه‌های حضور [غالبا نظامی] ایران در منطقه و حمایت از گروه‌های مقاومت نیز گرچه با عنوان تأمین منافع و امنیت ملی صورت می‌گیرد، اما به‌راحتی دست‌خوش تحریف و دوگانه‌نمایی معیشت و امنیت می‌شود.

چه باید كرد؟

همان‌طوركه در پی اقتصاد مردم‌پایه هستیم، امنیت را هم باید مردم‌نهاد كرد، یكی از اصلی‌ترین راه‌كارهای مردمی‌سازی امنیت، مردمی‌سازی اقتصاد است؛ زیرا هرچقدر كه فرآیند تأمین معیشت و اقتصاد جامعه بر دوش اراده‌ی ملی و عموم مردم بچرخد، همان‌قدر هم حفظ فضای امن و آرامش برای تولید و تجارت برای مردم مهم خواهد شد.

تا وقتی كه اراده‌ی دولت میدان‌دار معیشت و اقتصاد باشد، امنیت نیز چهره‌ی سخت و قاهره به‌خود خواهد گرفت و حفظ آن نیز بعضا در تعارض با بهبودی معیشت قرار داده می‌شود.