حفاظت شده: فرضیه هایی پیرامون کتاب پسا اسلامیسم

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

نگاهی به مقدمۀ کتاب

#نشستهای_علمی
#مطالعه
#پسا_اسلامیسم
2

▫️نگاهی به مقدمۀ کتاب

میلاد دخانچی اهل تأمل و تفکر است. غرب را دیده، چشیده، در آن رشد یافته و اکنون اینجا است.
بین اهل فکر است نه اهل سیاست و به فضای ذهن‌پروری وصل است و کارهای چون جیوگی را سامان داده است.
در کل رویکرد مثبتی نسبت به انقلاب اسلامی دارد، دلسوز است و به نظر اهل انصاف می‌رسد.
نسبت به اندیشه‌های خود مطالبۀ نقد دارد و می‌خواهد بیاندیشد.
اهل دیدن فرهنگ است و از همین زاویه دارد به مسائل نگاه می‌کند.
این که دیدگاه‌های صدرایی را وسط می‌کشد برای ایجاد «چالش امتداد» خوب است.
طبعاً دربارۀ ایشان انتظار نقطه‌های عزیمت متفاوتی را باید داشت.
بحثی که در این کتاب ارائه کرده انسجام دارد و به یک موضوع پرداخته است.

همان طور که پیشتر پرسیده شد، می‌توان پرسید : آیا به سؤال مهمی پرداخته است؟
چه میزان ذهن جامعه با این سؤال درگیر است؟ چه گسترۀ شیوعی دارد؟

آنچنان که از مقدمه برمی‌آید آقای دخانچی منتقد چند چیز است :
• منتقد نظام آموزشی ایرانی که روی حفظیات تمرکز می‌کنند نه تفکر انتقادی؛
• منتقد تصمیم‌های بدون تأمل در کشور ایران؛
• منتقد بی‌توجهی به چیستی و چگونگی و عطف توجه به هستی. از جمله چرایی و علت وجودی؛
• منتقد عدم توازن در فرهنگ ملی از جمله عدم توازن در دین و سیاست؛
• منتقد عدم شناخت دولت مدرن : «در نظریه‌پردازی معاصر، متفکران مسلمان دربارۀ ماهیّت دولت مدرن تأملات جدی نکرده‌اند»؛
• منتقد «فقدان ادبیات مشترک در فهم ماهیت و جایگاه دولت مردن و نسبت آن با مذهب و جامعۀ مذهبی»؛
• منتقد آشفتگی زبانی دربارۀ دولت و حکومت است؛
• منتقد نزاع بی‌حاصل دولت و حاکمیت یا همان گاورمنت و استیت، فروپاشی اخلاق اجتماعی و نضج گرفتن نئولیبرالیسم، ابهام در جایگاه علوم انسانی و افول کارآمدی، است؛
• منتقد این که مذهب و سیاست در فضای پساانقلابی از رابطۀ متضاد و متکامل محروم شده‌اند؛

و از چند چیز استقبال دارد :
• استقبال از این دیدگاه که تکنیک و ساختار از مبانی تغذیه می‌کند، لذا دیدگاه شهید آوینی را طرح می‌کند و دنبال می‌کند؛
• استقبال از این نظر که مذهب را در عرصۀ سیاست ایران نمی‌توان نادیده گرفت؛
• استقبال از ساده‌سازی مفاهیم علوم اجتماعی و بررسی امکان آن؛

چند دیدگاه دارند :
• تأکید بر ثنویت و تضاد و درگیری سیاست و مذهب دارد و بر لزوم هر دو و نیاز به توازن بین آن دو تأکید دارد؛
• سیاست معاصر برآمده از فلسفۀ ملاصدرا است و «ریشۀ ترجیح هستی‌شناسی بر معرفت‌شناسی و روش‌شناسی در نگرش عام ایرانیان» همین دستگاه فلسفی است؛
• مفاهیم سیاسی اسلام با استیت، نسبت تضاد برقرار می‌کنند؛
• تاریخ شکل‌گیری مؤلفه‌های استیت مدرن در دوره‌های مختلف نظیر انقلاب مشروطه، پهلوی اول و دوم؛
• علت شکست دولت پهلوی عدم ایجاد توازن بین مذهب و سیاست؛

در این نوشته گویا عطف توجه کرده به این که «تجربۀ معاصر رابطۀ سیاست و مذهب در ایران، وضعیتی را رقم زده است که در آن نه سیاست‌مداران از دستآورد خود راضی‌اند و نه شریعت‌مداران».
• پرسش اصلی او در «پسااسلامیسم» آن است که آیا با توازن بین سیاست و مذهب می‌توان روحی الهام‌بخش بر بدن سالم سیاست دمید؟

 

🔻

تأملی در معنای واژه «تضاد» در مسأله «تضاد بین شریعت و سیاست»

#نشست_کلامی

#پسااسلامیسم

 

 

🔶آقای دخانچی در مقدمه کتاب پسااسلامیسم برای ادعای خودشان مبنی بر تضاد شریعت و سیاست، از سخنان ملاصدرا شاهد می آورند که ایشان هم اعتقاد به تغایر شریعت و سیاست دارند.

سپس بعد از ذکر این مسأله، می گویند رابطه مذهب و سیاست در ایران نامتوازن است و احتیاج به بازنگری دارد و باز در اینجا ادعا می کنند که توازن در جایی معنا دارد که آن دو امر، دو امر متضاد و متکامل باشد و الا اگر آن دو از یک جنس تلقی شوند، توازن بی معنا می شود.

 

🔹اولین نقدی به این کلام به ذهن می رسد (چنانچه در حلقه بیان شد) این است که آقای دخانچی اصطلاحات تضاد، تناقض و تغایر را بدون دقت به در جای هم بکار می برد. چراکه اساسا معنای علمی منطقی واژه تضاد با واژه تغایر باهم متفاوند. تغایر اعم از تضاد است. تغایر تقسیم می شود به تماثل، تخالف و تقابل و تضاد یکی از اقسام تقابل است.

 

🔶اما شاید بتوان به این نقد پاسخ داد که خواننده باید از سطح الفاظ عبور کرده و سعی بر فهم مراد متکلم داشته باشد. ظاهرا مراد ایشان از تضاد، همان تغایری است که ملاصدرا می فرمایند نه تناقض اصطلاحی تا به ایشان اشکال کنیم که این کلام با کلام امام (الاسلام هو الحکومه) تنافی دارد. شاهد این کلام این است که ایشان در بند اول صفحه 12 می فرمایند: اگر این دو امر را از یک جنس بدانیم، ایجاد توازن بین آنها ممکن نیست چراکه اساسا ایجاد توازن بین دو امر متضاد و متکامل معنا دارد. این کلام ایشان نشان می دهد مراد ایشان از تضاد، این است که سیاست و شریعت جنس ماهویشان یکی نیست نه اینکه متضاد (به معنای اصطلاحی منطقی) هستند.

 

🔶البته جای این چالش و سوال باقی است و باید دقت کرد که ایشان در ادامه کتاب، همیشه از واژه تضاد در معنای تغایر استفاده می کنند یا اینکه گاهی به معنای اصطلاحی خودش نیز استفاده می کنند؟ در این صورت شاید فهم دقیق سخنان ایشان کمی با مشکل مواجه شود.

در مجموع هرچند عدم دقت در کاربردن اصطلاحات، امری اشتباه و باعث سوء برداشت می شود ولی از طرفی خواننده باید تمام سعی خود را بکار ببندد و با متن همدلانه مواجهه داشته باشد. اساسا بعضی مطلقا قائل هستند که متن و الفاظ همیشه نسبت ذهن و معنا نارسایی هایی دارد. بخاطر همین برای تحقق تفاهم و گفتگو، خواننده همیشه باید مواجهه اش با سخنان دیگران همدلانه باشد تا بتواند خودش را به معنا و ذهن گوینده نزدیک کند.

کتاب پسااسلامیسم1- «گفتمان سازی»

کتاب پسااسلامیسم
یادداشت اول

✨«گفتمان سازی»
از ویژگی های خیلی خوب کتاب می توان به قلم خوب نویسنده اشاره کرد. متن از ساختار خوب و متقنی برخوردار است و سیر بحث کاملا مشخص است. از طرفی ایشان توانسته مباحث مهم علوم انسانی و علوم اسلامی را به زبان ساده و صمیمی بیان کند. متن خیلی خوب با ذهن خواننده ارتباط میگیرد و دغدغه ی خود را صمیمانه منتقل میکند و در پی حل مشکل بر می آید. مخاطب احساس میکند که نویسنده درد دارد و دنبال پیدا کردن راه حل است. سعی کرده مبانی پیچیده و اصطلاحات خشک را خیلی ساده توضیح دهد و تا حدودی موفق هم بوده است.
از مثال های پر تکرار بسیار ساده و ملموسی استفاده کرده که سبب میشود که خیلی از ذهن خواننده عادی جامعه فاصله نگیرد و بتواند در سطح فکر او به فاصله ی بسیار کم به حل مسئله بپردازد که این همان کاری است که متکلم باید بکند. لذا به نظر می توان گفت که توانسته نقش نویسنده را به خوبی ایفا کند.

استاد فلاح: «. نویسنده آن کسی است که ذهن جامعه دستش است و می تواند حرف های جامعه را در یک سطح راقی تر و با زبانی شیواتر بهشان برگرداند. به خاطر این هم هست که نویسنده ها انسان های موثری هستند در جامعه»

حفاظت شده: ✨به بهانه ی نشست های کتابی!

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید: