گفتمان پیشنهادی برای دولت سیزدهم، بر مبنای گفتمان رهبری
چکیده:
دولتهای مختلف یا بر آمده از یک گفتمانی هستند که قبل از قرار گرفتن در مصدر قدرت آن را توسط یک تیم یا جریان سیاسی آماده کردهاند، و یا سوار بر یک موج گفتمانی ایجاد شده در جامعه میشوند، و در واقع با معتقد بودن به آن گفتمان، بر سفرهی آماده یک گفتمان ایجاد شده مینشینند.
دولت سیزدهم یکی از دولتهایی است که نه در مسیر بر سر کار آمدن و نه در ایامی که پشت سر گذاشته است، بر یک گفتمان واحدی تأکید نمیکند؛ گفتمان دولت سیزدهم در میان نخبگان و همراهان با این دولت تبدیل به مسئلهای مهم شده است، در این مقاله میکوشیم تا با نقد بیمهری دولت به مسئلهی گفتمان، و نقد عنوان گفتمانی که توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اعلام شده است، بر اساس پایش بیانات یک دهه اخر رهبر معظم انقلاب به یک پیشنهاد گفتمانی برای دولت سیزدهم با ادعای اینکه این پیشنهاد، در واقع دعوت رهبر معظم انقلاب است، میرسیم.
کلید واژهها:
گفتمان دولت سیزدهم، اقتصاد مقاومتی، رونق تولید داخل،
ضرورت گفتمان
برای حل مسائل و چالشهای کلان جامعه الگوها و رویکردهای مختلفی وجود دارد. معارف و سنت اسلامی در میان آنها رویکرد فرهنگی را دارای اقتدارات فراوان معرفی میکند و جامعۀ اسلامی را به در پیش گرفتن آن تشویق مینماید. در رویکرد فرهنگی از میان متغیرهای مختلف و اثرگذار در تصمیمگیری و رفتار انسانها، به عنصر ذهنیّت و ذائقۀ فکری توجه ویژهای صورت میگیرد و با بارور نمودن آن نظام مطلوبیتها و ارادههای ایشان را تحت تأثیر قرار میدهد و با سامان نوین اندیشهها و عواطف اجتماعی ایشان را به سوی یک هویّت و شخصیّت نوین سوق میدهد.
در رویکرد فرهنگی با تکیه بر مبانی و معارف اسلامی و ناظر به نیازها و اقتضائات میدان، ادبیات و گفتمانی متناسب خلق میشود تا به ذهن و ذائقۀ جامعۀ سمت و سوی درستی داده شود و در ایشان ارادهای برای حل مسائل جامعه ایجاد نماید. عنصر ارادۀ مردم از جمله مهمترین عناصر اقتدار[1] هر جامعۀ بشری است که انقلاب اسلامی به آن توجه نمود.
«در دنيا يك جنگ عظيم و يك چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نيست، اما جنگ ارادهها و عزمها و سياستها و تدبيرهاست.»[2] بيانات رهبری، ج29، ص9 (31/ 02/ 1386)
به همین جهت مسألۀ اصلی رهبران این نهضت بزرگ، عزم و ارادۀ ملت انقلابی ماست و نگرانی اصلی مربوط به تضعیف یا تغییر آن است.
«وقتی یک ملت بیدار شد، وقتی یک ملت ارزش عزم و ارادهی خودش را فهمید، وقتی یک ملت دانست که اگر بخواهد و تصمیم بگیرد و عمل بکند، هیچ قدرتی در مقابل او نمیتواند بایستد، با یک چنین ملتی دیگر نمیشود درافتاد. ممکن است هزینههائی را بر این ملت تحمیل کنند؛ اما تسلط بر آن ملت دیگر ممکن نیست؛ به بردگی کشیدن آن ملت دیگر ممکن نیست؛ تحمیل کردن عقاید خود و خواست خود بر آن ملت دیگر ممکن نیست. این را هنوز هم قدرتهای بزرگ نمیتوانند بفهمند.» بيانات رهبری، ج30، ص40 (1387/10/19)
تجربهی انقلاب اسلامی نیز مهر تأییدی بر اقتدار بیبدیل رویکرد فرهنگی و مواجهات گفتمانی اسلام است. گفتمانی که توانست نهضت مردمی توفنده و ویرایشگری را رقم بزند که در گام اول، نظام سیاسی طاغوت را ویران و نظامی اسلامی برجای آن نشاند و «عنصر ارادهی ملی را -که جانمایهی پیشرفت حقیقی و همهجانبه است- در کانون مدیریت کشور قرار داد»[3]
کارآمدی گفتمان به این است که بتواند متناسب با نیاز صحنه، اقتضائات میدان و مقاطع سلوک جمعی جامعه، بر یک اقدام خاص متمرکز شود. تقریرهای عصری حضرت امام از اسلام بود که توانست نهاد توحیدی مردم رشید و باریشهی ایران را به جوشش بیاندازد و پای کار اقامهی دین و برپایی جمهوری اسلامی بیاورد.
دولت سیزدهم، دولتِ بی گفتمان!
دولتهای قبل جمهوری اسلامی هم قبل از شکل گیری و هم در زمان شکل گیری یک گفتمان مشخصی را دنبال می کردند، مثلا دولت آقای هاشمی رفسنجانی هم زمینههای بعد از جنگ و هم شعار خودشان به سمت سازندگی رفت و شد دولت سازندگی، هر چند که آنها لازمهی سازندگی را تنش زدایی میدانستند و در واقع گفتمان اصلیشان همین تنشزدایی بود. دولت آقای خاتمی که از قبل گفتمان آن در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری پخته شده بود، گفتمان توسعه سیاسی را در پیش گرفت؛ دولت آقای احمدی نژاد از قبل از انتخابات و در ایام انتخابات با شعار عدالت بر سر کار آمد و همین شعار هم گفتمان او شد و آن را دنبال کرد، هر چند که در اواخر تبدیل به دولت بهار شد. دولت آقای روحانی هم که در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری گفتمان خود را پخت و پز کرده بودند، با همان گفتمان تنش زدایی و سازش با جهان بر سر کار آمد و واقعاً هم هشت سال با همه سختیهایی که ایجاد کرد به آن گفتمان پایبند ماند.
اما دولت آقای رئیسی در واقع یک دولت بدون گفتمان است و شاید بتوان گفت که فعلاً حتی سخن از گفتمان دولت زدن نیز راه به جایی نبرد! تحلیل آقای رئیسی این بود که فضای ساختاری اداره کشور همه چیزش روشن است و فقط یک رئیس جمهوری می خواهیم که صادقانه به همه این قوانین و ظرفیتهایی که در کشور ایجاد شده عمل کند. ایشان همین فضا را نیز در انتخابات دمیدند و با توجه به سابقه کاری و صادقانه ایشان و فضای بسیار بد اقتصادی که دولت قبل ایجاد کرده بود، توانست در انتخابات 1400 رأی بیاورند و رئیس جمهور شوند.
این دولت درست است که وارد فضای خدمت اقتصادی شده است و همه تلاشش این است که اقتصاد آسیب دیدهی ایران را ترمیم کند، ولی خیلی هم به لحاظ گفتمانی تمرکزی روی بحث اقتصاد ندارد. شاید بتوان گفت که این دولت توجه زیادی به بحث گفتمان داشتن نداشته، و با توجه به ایدهی خود که خدمت صادقانه است، تمرکزش را بر روی کار کردن قرار داده است، و حتی شاید بتوان گفت خود را محتاج به داشتن یک گفتمان نمیداند.
دولت سیزدهم معتقد است که باید کار کرد، اینقدر هم کار روی زمین افتاده و عقب افتادگی زیاد است که فقط باید کار کرد! لذا این دولت توجهی به گفتمان و ضرورت گفتمان داشتن ندارد، و فقط می خواهد عمل کند. برای این عمل کردن تکیهاش بر نیروهای انقلابی است، منتها هر جایی هم احساس کند برای عمل کردن نیازمند به سایر نیروها هست، بدون اینکه سر و صدایش را در بیاورد به آنها میدان میدهد. شاهد اینکه خیلی از دلسوزان این دولت از اینکه هنوز خیلی از کارها دست نیروهای دولت قبل است نالان هستند، غافل از اینکه این یک انتخاب است چون هر جا که اینطور است تحلیل این است که از اینها کار در میآید.
شاید بتوان گفت که با این زمینه دولت سیزدهم خیلی دنبال اینکه گفتمانی داشته باشد، نیست. اما بررسی اینکه این دولت اگر بخواهد از این امر اشتباه دست بردارد و یک فضای گفتمانی برای بسیج افکار عمومی برای خود ایجاد کند، چه گفتمانی را باید در پیش بگیرد، امر ارزشمندی است.
نامناسب بودن گفتمان «جمهوریت و عدالت» برای دولت سیزدهم
گذشت که این دولت با تأکید بر روی روشن بودن صحنه و صرفاً نیازمند به یک دولت خدوم و عمل کننده به روالهایی که در فضای ساختاری کشور فراهم شده، عملاً خود را نیازمند به داشتن یک گفتمان نمیداند، و شاید بتوان گفت که رویههای این دولت با پیشبرد امور به صورت سرمایهگذاری بر روی یک گفتمان همخوانی ندارد. اما مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اخیراً در حال تلاش برای تهیهی گفتمان برای دولت است. آن چیزی که به عنوان گفتمان دولت سیزدهم اعلام کردهاند «عدالت و جمهوریت» است. در گزارش سایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهور برای معرفتی همایشی که در سال 1401 با موضوع «سویههای گفتمانی و راهبردی دولت سیزدهم» برگزار میشود، جناب دکتر خیاطیان رئیس این مرکز فرمودند:
وی «عدالت و جمهوریت» را گفتمان اصلی دولت سیزدهم خواند و گفت: دولت سیزدهم با شعار «دولت مردمی؛ ایران قوی» بر سرکار آمده است و قصد دارد مطابق با آموزهها و آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی در راستای جبران عقبماندگی در عدالت و توسعه نقشآفرینی مردم در نظام حکمرانی کشور حرکت کند. بر همین اساس و در راستای تعمیق گفتمان دولت و بررسی امتداد این گفتمان در عرصهها و لایههای مختلف اقتصادی و سیاسی، برگزاری همایش «عدالت و جمهوریت» توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برنامهریزی شده است.[4]
برای بررسی چنین عنوانی باید گفت، در شرایطی که عمده درگیریهای جامعه بر سر موضوع اقتصاد است، و دولت هم وجههی همت خود را رفع مشکلات جدی اقتصادی کشور قرار داده است، انتخاب یک عنوانی که سویهی صریح محتوایی به سمت اقتصاد ندارد، انتخاب دقیقی نیست.
جمهوریت در اذهان عمومی که با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، بیشتر یک شعار سیاسی تلقی خواهد شد و توان بسیج افکار عمومی را ندارد. ضمن اینکه این دولت با پایینترین سطح مشارکت در طول تاریخ انتخاباتهای ریاست جمهوری، مزیت نسبیاش تأکید بر این شعار به عنوان گفتمان محوریاش نخواهد بود.
عدالت با وجود اینکه حاوی محتواهای اقتصادی است، ولی سخنی عامتر از فضای اقتصادی است و لذا به صورت صریح منتقل کنندهی یک امری که حل کنندهی مشکلات اقتصادی است، نخواهد بود. بگذریم که قبلاً دولت آقای احمدی نژاد به این گفتمان مشهور شد و با توجه به فاصله گرفتن ایشان و دولتشان از این آرمان، این عنوان یک عنوان دست خورده محسوب میشود و نمیتواند بار معنایی مثبتی را به ذهن عمومی منتقل کند.
لذا به نظر میرسد اگر مهمترین مسئلهی کشور بحث اقتصاد است، و مهمترین کنش رهبری در این سالها تمرکز بر بحث اقتصاد بوده است، و مهمترین دغدغه و مسئلهی مردم نیز بحث اقتصاد است، باید گفتمانی که دولت بر آن مترکز میشود و تلاش میکند که آن را بالا بیاورد و به آن شناخته شود، یک گفتمان اقتصادی باشد.
پیشنهاد گفتمان مناسب برای دولت سیزدهم بر مبنای گفتمان رهبری
برای پیشنهاد گفتمان به دولت سیزدهم با توجه به اینکه این دولت خود را دولتی ولایی میداند، اگر بتوانیم اثبات کنیم که مهمترین گفتمانی که رهبر معظم انقلاب به عنوان سکاندار انقلاب در بیش از یک دههی اخیر دنبال مستقر شدن آن در کشور هستند، چیست؛ میتوانیم به دولت سیزدهم همان را پیشنهاد داده و توصیه کنیم که دولت همین مسیر گفتمانی را در پیش بگیرد.
با مطالعه کل بیانات 10 سال اخیر رهبری توسط نگارنده آن چیزی که به وضوح تمام نمایان بود، این بود که طرح رهبری برای نجات اقتصاد ایران، چیزی جز اقتصاد مقاومتی نیست. البته در چند سال اخیر این طرح ایشان یک چهره تیز و عملیاتی به خود گرفته است و آن هم تأکید بر رونق تولید داخلی است.
گفتمان اقتصاد مقاومتی
میدان نیاز به فرمان و فرماندهی و راهبری دارد. فرمان نیز باید متناسب با نیاز میدان و موقف خاص انقلاب باشد تا به جان جامعه بنشیند و به کار آید.
مقام معظم رهبری در جایگاه رهبری و فرماندهی کاروان انقلاب اسلامی، همواره به توصیف صحنه و جانمایی منازل سیر انقلاب پرداختهاند.
ایشان جوهر اصلی مکتب امام (ره) ـ بهعنوان نرمافزار فکری انقلاب ـ را رابطهی دین و دنیا و معماری حیات اجتماعی مردم توسط دین دانسته، هدف اصلی انقلاب اسلامی را پیشرفت همهجانبه معرفی کرده و موقف میدانی چنددههی اخیر نظام را نیز دولتسازی اسلامی توصیف میکنند؛ درنتیجه میتوان گفت که کارویژهی اصلی انقلاب، معماری الگوی ادارهی جامعه در مسیر پیشرفت است.
روشن است که حرکت انقلاب در فضای خالی از الگوهای رقیب و معارض صورت نگرفته، بلکه با قدرت شگفتیآوری در بستر الگوی توسعهی غربی پا گرفته و در حال پایداری و پیشروی است.
تحلیل حضرت آقا از روند انقلاب اسلامی و مواجهه با موانع این است که ما با عبور از جنگ نظامی و تهاجم فرهنگی و چالشهای امنیتی_سیاسی، وارد نبرد اقتصادی شدهایم:
«دشمن ما اتاق جنگ را برده است در وزارت خزانهداری؛ اتاق جنگ علیه ما بهجای وزارت دفاع، وزارت خزانهداری آنها است». بيانات رهبری، ج40، ص12 (02/03/97)
«حالا دشمن بعد از شکستی که در جبههی فرهنگی خورده و در جبههی امنیّتی خورده و در جبههی سیاسی خورده و در جبههی نظامی خورده، متمرکز شده روی جبههی اقتصادی». بيانات رهبری، ج40، ص23 (22/05/97)
اگر کارکردهای اصلی یک نظام و حاکمیت را در عرصههای فرهنگی، امنیتی، سیاست داخلی و خارجی، و اقتصاد و معیشت بدانیم، گزارش دیدهبان انقلاب این است که میدان چالش محوری ما با نظام سلطه و طرحهای توسعهی غربی، به عرصهی معیشت و اقتصاد رسیده است. بنابراین دال محوری فرمانی که باید میدان را راهبری کند، ارائهی یک الگوی اقتصادی برای پیشرفت جامعه و مواجهه با جنگ اقتصادی نظام سلطه است: گفتمان اقتصاد مقاومتی.
بیش از یکدهه است که دال مرکزی گفتمان اصلاحی حضرت آقا «اقتصاد مقاومتی» است. ضمن این که مسئلهی اول کشور را مشکلات اقتصادی مطرح میفرمودند، راه حل را اقتصاد مقاومتی میدانستند:
«یک توصیه هم به مسئولین محترم کشور میکنم: تمرکز بر مسئلهی اصلی. در هر برههای یک مسئلهی اصلی در کشور هست که باید بر آن تمرکز کرد. قبل از پیروزی انقلاب، مسئلهی اصلی «رژیم طاغوت» بود که امام بر آن تمرکز کرد و موفّق شد؛ بعد از پیروزی انقلاب، در یک برههای، مسئلهی «تثبیت نظام» بود، در یک برههای «جنگ تحمیلیِ صدّام علیه کشور» بود که همهی کشور بر مسئلهی جنگ تمرکز کردند، بحمدالله موفّقیّت حاصل شد. امروز مسئلهی اصلی و نقد، مسئلهی «اقتصاد» است. البتّه مسائل فرهنگی هم هست و بسیار مهم است، مسائل امنیّتی هم همین جور، امّا در بین همهی این مسائل، آنچه از همه نقدتر است، مسائل اقتصاد است که به معیشت مردم ارتباط پیدا میکند و در مسائل فرهنگی و امنیّتی هم اثر میگذارد. … به حواشی و مسائل فرعی و مانند اینها نپردازیم» بيانات رهبری، ج41، ص17 (۱۳۹۸/۰۳/۱۴)
«به نظر من امروز مسئلهی اصلی ما، مسئلهی اصلی مسئولین اجرائی کشور و کسانی که به نحوی در این مسائل، در ادارهی کشور دخالت دارند، عبارت است از اقتصاد.» سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۱/۰۱/۰۱)
«امروز مشکلات اقتصادی، مسئلهی اول کشور است که باید حل شود و حل آنها در گرو اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی است.» بيانات رهبری، ج38، ص36 (1395/06/03)
به همین جهت درخواست مصرانه و پرتکرار ایشان این بود:
«باید قاطعانه مانع از ادامهی طرحهای اقتصادی غیرهمسو با سیاستهای اقتصاد مقاومتی شد.» بيانات رهبری، ج38، ص36 (1395/06/03)
و سرانجام گلایهمند بودند که:
« اگر همهی کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود، امروز تفاوت محسوسی را در اوضاع اقتصادی کشور و زندگی مردم شاهد بودیم!» (19/12/1395)
با سودهی گفتمانی جامعه به سمت اقتصاد و اصلاح الگوی اقتصادی، و تعیین نقش صحیح دولت و مردم در پیشرفت اقتصادی، میتوان زیربنای تشکیل دولت اسلامی و حرکت به سوی جامعه اسلامی را شکل داد.
اقتصاد مقاومتی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، و الگویی الهامبخش از نظام اقتصاد اسلام است که ضمن مقاومسازی اقتصاد در برابر تهدیدهای نظام سلطه و تکانههای جهانی خارج از اختیار، تضمینکنندهی رشد و شکوفایی اقتصادی خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتی را الگویی ممکن[5] میدانند، که علاج مشکلات کشور،[6] راه حل خنثی سازی تحریمها،[7] و رسیدن به اقتصادی مستقل در گرو در پیش گرفتن آن است.
مؤلفهی محوری و متمایز این الگوی اقتصادی، مردمبنیانی[8] است که پرتوی از مردمسالاری دینی در عرصهی اقتصاد میباشد. اساساً اقتصاد زمانی اقتصاد مقاومتی است که «بناى اقتصادى جورى باشد که از نیروهاى مردم استفاده بشود.»[9] همچنین عدالتمحوری، برادری(اخوّت ایمانی) و مشی جهادی در رتبۀ بعدی مهمترین مؤلفهها هستند. سایر مؤلفهها در کلام رهبر معظم انقلاب بیان شده است که هر کدام از اهمیت خاصی برخوردار هستند؛ دانشبنیان، درونزا و برونگرا، پیشرو، فرصتساز، زاینده و انعطافپذیر.
در این میان به نظر میرسد چهار عنصر مردمبنیانی، عدالتمحوری، مشی جهادی و اخوّت ایمانی مهمترین این عناصر هستند. و چه بسا بیراه نباشد اگر چهرۀ اصلی و عنصر هویتساز اقتصاد مقاومتی را مردمبنیان بودن آن بدانیم.
عنصر «مردمبنیانی» با نفی تصدیگری دولت و سالاریت حداکثری سرمایه، عنصر ارادهی ملی و مردمی را در کانون جریان اقتصادی و معیشتی جامعه قرار میدهد. دستگاه قانونگذار و مجری، فقط نقش نظارتی قوی و رفع موانع ساختاری و قانونی را عهده دار میشوند و زمینهساز و ناظر چرخش عادلانهی منابع ملی و فرصتهای عمومی میان آحاد مردم خواهند بود.
نقش مردم نیز در تحقق این عنصر اصلی اقتصاد مقاومتی نباید نادیده و کم اهمیت انگاشته شود. مردم باید بپذیرند که از مخاطب و گروه هدایت شونده به عامل اصلی اقدام، تغییر نقش بدهند. به جای این که منتظر کسانی باشند که بیایند و با طرحهای مترقی، مشکلات اقتصادی را حل کنند باید بار اصلی را بر روی دوش خودشان احساس کنند. و چه بسا این کانونیترین نقطه در فرهنگ اقتصادی است که سایر رفتارها و برنامهها را معنادار و نتیجهبخش میسازد.
با این حساب مهمترین کار نهادهای بالادستی و کانونهای گفتمانساز خودجوش، ایجاد ارادۀ عمومی ـ اعم از مسؤولین سیاسی و اقتصادی و مردم ـ در مردمی شدن اقتصاد است.
نکتهی فوقالعاده ضروری در این جا توجه به این مسأله است که مردمی شدن اقتصاد با آن چه نهادگرایان در اقتصاد متعارف میپندارند تفاوت دارد. کلیدواژۀ اساسی در مردمی شدن اقتصاد، عاملیت مردم است و نه صرفا مشارکت مردم. در مردمی شدن، اهداف و آمال حکمرانی اقتصادی توسط خود مردم محقق میشود.
در همین راستا دو مؤلفهی اساسی دیگر باید مد نظر نهادهای مسؤول و کانونهای گفتمان ساز و همچنین مردم قرار بگیرد.
اول- آزادی عملکرد اقتصادی مردم و توجه جدی به خصوصی سازی صحیح است. رفع موانع فرهنگی و ساختاری و قانونی و ریل گذاری صحیح برای چنین نقشآفرینی، نیازمند به رسمیت شناختن آزادی اقتصادی است.
دوم- و شاید از این مهمتر برای مردمی که بنا است عامل اصلی باشند، احساس این آزادی است. به رسمیت شناختن مردم و بروز این به رسمیت شناختن، از عوامل مهم حکمرانی و به خصوص حکمرانی اقتصادی است.
عنصر مهم دیگر اقتصاد مقاومتی، عدالتمحوری است که دارای دو مولفهی اصلی است؛
اول- تساوی در بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی(دستیابی به شغل، تسهیلات اقتصادی، دادههای علمی، اطلاعاتی، بهداشتی و تغذیهای) و کمک به چرخش منابع ملی و دپو نشدن آن نزد گروه و طبقهای خاص.
دوم- درآمد و هزینه در حد کفاف برای همه مردم با هر دین و مذهبی. و تلاش جدی همه جانبه اعم از فرهنگی، قانونی و حتی انتظامی برای کاهش فاصلهی طبقاتی و شکل نگرفتن نفس امت اسلامی یعنی طبقهی اشراف.
عنصر «برادری» و مواسات. مواسات یعنی «برای هم بودن». مواسات از «اخوت» میرویَد. در فکر و فرهنگ شیعی اخوت در همخونی و خویشاوندی یا مفهوم عاطفی برادری خلاصه نمیشود. در این فرهنگ معرفتی، اخوت یک پایگاه هستیشناختی دارد و به همین واسطه است که اگر نگوییم همۀ بشر، بلکه دستکم مؤمنان همدیگر را جانیکی میبینند. «انّما المؤمنون اخوة»(حجرات، 10)
اخوّت از ارکان چهارگانۀ «انس»، «کمال»، «عون» و «عزت» برخوردار است:
«این عناصر امهات به حسب معاش و معاد، نوامیس عالم بشریت مىباشد و از اینجهت در فطرت، محبوب است و حفظش لازم خواهد بود؛ یعنى انسان انسطلب، كمالخواه، عزتپسند و عونجوى، تحمل قرآن نموده كه توسط آن، مقاصد چهارگانۀ خود را اداره نماید تا به سعادت دنیوى و اخروى نایل گردد.»[10]
نظام اقتصادی اسلام برخلاف نظامهای مادی با اخلاق و معنویّت همگرایی دارد، بلکه از جوهرهای معنوی و اخلاقی برخوردار است. به همین جهت روی تمام ارزشهای اخلاقی از جمله «برادری» تأکیدهای جدی دارد.
عنصر اساسی دیگر در اقتصاد مقاومتی، مشی جهادی است. مشی جهادی یعنی تلاش بی-وقفهی خسته نشوی دشمن شکن. با این توصیف، شناخت درست صحنه، عقلانیت انتخاب راهبردیترین مسائل، و به تبع حل آنها با اساسیترین عناصر مکتب حضرت امام، جزء جدایی ناپذیر مشی جهادی هستند.
مشی جهادی یعنی هنر وارد کردن مردم به میدان. کسی که مشی جهادی دارد خودش کار را تمام نمیکند بلکه کاری میکند که مردم بیایند و بار را به دوش بگیرند. این اتفاق است که از جهات مختلف جهاد و مشی جهادی میخواهد. همانطور که زیست با مردم میطلبد، هجرت میطلبد، گذر از منافع شخصی کوتاه مدت میطلبد. تفکر جهادی تفکری است که اهداف متعالی را میفهمد و در عمل منعکس میکند. نمونۀ بارز مشی جهادی در «جهاد سازندگی» که از الهام خداوند متعال به حضرت امام بود، متجلی است.
رونق تولید داخلی به عنوان چهره عملیاتی و ستون فقرات اقتصاد مقاومتی
از برههای به بعد حضرت آقا این عناصر کلیدی و مؤلفه اساسی تشکیل دهنده اقتصاد مقاومتی را چهرهای عملیاتی میبخشند و از آن به عنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی یاد میکنند؛ و حل مسئله اقتصاد را در گرو آن میدانند. این چهره عملیاتی و تحقق بخش اقتصاد مقاومتی جدی گرفتن «تولید داخلی» است.
«ستون فقرات اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى.» بيانات رهبری، ج37، ص246 (۱۳۹۴/۰۲/۰۹)
وقتی تقویت تولید داخلی چنین جایگاهی مییابد، عملاً تمام خواستههایی که رهبری از اقتصاد مقاومتی توقع داشتهاند را با رقم خوردن این مهم دست یافتنی میدانند؛ لذا ایشان تولید داخلی را مسئله اولویت دار و کلیدی[11] کشور میدانند؛ اساساً اقتصادی را سالم میدانند که بتوانند تولید ثروت کند و آن را عادلانه تقسیم کند؛[12] نقش اول در ساخت یک اقتصاد قوی[13] و مستقل[14] را به تولید میدهند؛ تولید را کلید اصلی برای حل مشکل اشتغال، معیشت، کاهش تورم و ایجاد ارزش پول ملّی میدانند؛[15] و همانطور که علاج مشکلات کشور را در اقتصاد مقاومتی میدانستند اخیراً تصریح می فرمایند که:
«علاج در زمینهی مسائل اقتصاد را ما در این دو سه ساله مرتّباً تکرار کردهایم؛ علاج این است که تکیه کنیم و متمرکز بشویم بر مسئلهی تولید»بيانات رهبری، ج ۴۲، ص ۱۶ (۱۳۹۹/۰۶/۱۱)
در بیان صریحی در سی و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) محور نجات اقتصاد کشور را تقویت تولید داخلی میدانند:
نامزدهای محترم تصمیم بگیرند که اگر چنانچه پیروز شدند و توانستند به مقصود برسند، خودشان را متعهّد بدانند، به اینکه تولید داخلی را تقویت کنند. بارها عرض کردهایم؛ این حرف، حرف متخصّصین اقتصادی هم هست؛ بنده هم مکرّر تکیه کردهام روی این که محور نجات اقتصاد کشور، تقویت تولید داخلی است؛ تقویت تولید داخلی؛ مبارزهی با قاچاق، مبارزهی با واردات بیرویّه. (1400/03/14)
بعلاوه خاصیت خنثیسازی تحریمها که قبلاً برای اقتصاد مقاومتی بیان فرموده بودند، را به تقویت تولید ملّی دادهاند:
«به نظر ما بهترین و موفّقترین کار برای خنثی کردن تحریمها همین تلاش واقعی -نه تلاش شعاری- برای تقویت تولید ملّی است.» سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۰/۰۲/۱۲)
«در مقابلهی با تحریم دو راه میتوانیم برویم: یکی اینکه برویم سراغ تحریمکننده و از او خواهش کنیم، این یک راه است که در واقع راه ذلّت، راه انحطاط، راه عقبماندگی است. یک راه دیگر هم این است که نیروی داخلی خودمان را فعّال کنیم؛ ما تواناییهای خوبی داریم؛ این نیروها را فعّال کنیم و کالای تحریمی را در داخل تولید کنیم.» سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۰/۰۱/۰۱)
«کار عمده خنثی کردن تحریمها است از طریق ایجاد حرکت تولید داخلی و تحرّک اقتصادی داخلی». بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی (۱۴۰۰/۱۱/۲۸)
برای تحقق تولید داخلی موانعی وجود دارد که کار دولت این است که با حمایتهای خود این موانع را از سر راه تولید داخلی که در واقع نوک پیکان حضور مردم در اقتصاد و مردم بنیاد کردن اقتصاد است؛ بردارد. این موانع عبارتند از:
«قاچاق، واردات بیرویه[16]، فساد مالی، کارشکنیهای اداری مثل کمک نکردن نظام بانکی به تولید[17]، عدم رعایت حقوق مالکیت، سفتهبازی و سوداگریهای زیانبخش،[18] پیچ و خم های اداری در اعطای مجوز و صادرات موادّ خام[19]»
این موانع مثل رخنههایی هستند که مانع میشوند کارهایی که انجام میگیرد به نتایج خودش برسد، لذا وظیفه دولت این است که با تلاش شبانهروزی و خستگیناپذیر و کار پیوسته با همه عوامل رخنهزا در مسیر تولید داخلی مبارزه بیامان کند؛ دولتِ مبارزه با قاچاق، مبارزه با واردات بیرویه، مبارزه با فساد و کارشکنیهای اداری؛ دولتِ تسهیل کننده در فرایند اعطای مجوز برای تولید داخل و برطرف کننده پیچ و خمهای اداری در مسیر تولید!
تولید نوک پیکان و ستون فقرات اقتصاد مقاومتی است که چون تولید به دست مردم رقم میخورد؛ عملاً مهمترین مؤلفه اقتصاد مقاومتی که مردمی بودن آن بود، را تأمین میکند؛ واضحترین و سهلترین ایدهای که در اینجا توسط مقام معظم رهبری برای تحقق این مهم داده شده است، حمایت از کارگاههای متوسط و کوچک در سطح کشور است.
« یکی از چیزهایی هم که من قبلاً هم سفارش کردهام این است که کارگاههای متوسّط و کوچک در سطح کشور باید فعّال بشوند؛ البتّه این کارگاههای بزرگ مهمّند برای کشور، امّا گسترش کارگاههای کوچک و متوسّط که برای همهجا و برای همه فایده دارد، هم تولید ثروت است برای عموم، برای طبقهی متوسّط، برای طبقهی ضعیف، هم ایجاد اشتغال است.» سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۰/۰۲/۱۲)
ایشان علاوه بر ثمرات اقتصادی، ثمرات سیاسی و اجتماعی و امنیتی برای رونق تولید داخلی که باعث ایجاد اشتغال میشود، قائل هستند و تصریح می فرمایند:
«ایجاد اشتغال فقط برکات اقتصادی ندارد، بلکه برکات اجتماعی هم دارد، برکات سیاسی هم دارد. خود کار و اشتغال برای مردم و بخصوص برای نسل جوان، مایهی نشاط و تحرّک و شوق و زنده بودن و سرحال بودن است. نقطهی مقابل: بیکاری بستر فساد است، بستر بدبینی و بدگویی است، بستر اعتیاد است، بستر انحرافات اخلاقی است، حتّی بستر انحرافات امنیّتی است.» سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۰/۰۲/۱۲)
و در نهایت به صراحت از جهاد بودن تولید داخلی سخن به میان میآورند و میفرمایند:
امروز تولید جهاد است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه در معنای جهاد مکرّر گفتهایم که جهاد عبارت است از آن تلاشی که ناظر به حملهی دشمن و تحرّک دشمن باشد؛ در مقابل دشمن باشد. هر تلاشی جهاد نیست؛ تلاشی که متوجّه به حملهی دشمن است، این جهاد است.» بیانات در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی (۱۴۰۰/۱۱/۱۰)
سال 1401 را که نیز در ادامه سالهای اخیر که تأکید بر روی مسئله تولید بوده، با نام سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردهاند، در معنای دانشبنیان بودن اقتصاد باز مسئله را به بحث تولید برمیگردانند:
«اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همهی عرصههای تولید.» سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۱/۰۱/۰۱)
در نتیجه همانطور که به صراحت در بیانات چندین سال اخیر رهبر معظم انقلاب امام خامنهای (حفظهاللهتعالی) میبینیم، هم گفتمان اصلی مورد نظر ایشان به وضوح روشن است و هم نقاط حدی و تیز آن نیز در بیان ایشان آمده است و دولت اگر میخواهد چیزی را به عنوان گفتمان دولت سیزدهم برگزیند، باید روی همین نقطه تأکید کند، که صد البته مسئلهی اصلی مردم ما نیز هست و مطمئناً با تأکید روی این گفتمان، زمینه همراهی افکار عمومی مردمی فراهمتر و در دسترستر خواهد بود.
پاورقی
[1] «اين را قرآن مكرّر بيان كرده است؛ حوادث تاريخى، آن را تبيين و اثبات كرده است؛ ولى بسيارى از ملتها از اين حقيقت غافلند و چون غافلند، عقب مىمانند؛ مقهور قدرتهاى استكبارى عالم مىشوند؛ از نيرويى كه در اختيار آنهاست، از امكان و ظرفيتى كه متعلّق به آنهاست، درست استفاده نمىكنند؛ قدرتمندان عالم هم از اين غفلت سوءاستفاده مىكنند و فرمان مىرانند و مقاصد حيوانى و شهوانى و شخصى خودشان را پيش مىبرند.» (آیتالله خامنهای، بيانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمينى ره، 14/3/1379)
[2] «در دنيا يك جنگ عظيم و يك چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نيست، اما جنگ ارادهها و عزمها و سياستها و تدبيرهاست.
ايران در كجاى اين جنگ است؟ ايران در جبهه هایی از اين جنگ در مركز فرماندهى قرار دارد كه افراد آن جبهه را ملتها تشكيل مىدهند… اتاق فرماندهى اين طرف اين جبهه، ايران است: ايران حزباللّهىِ پُر از عزم و همت، اما با دست خالى… دست اين طرف ـ از لحاظ عُدّهى ظاهرى و پشتيبانيهاى ظاهرى؛ يعنى پول و سلاح و اينها ـ خالى است؛ اما در عين حال دنيا وقتى نگاه مىكند، اين دو كفه را برابر، و در يك جاهائى كفهى همين نيروى حزباللّهى را سنگينتر مىبيند.
چرا سنگينتر مىبيند؟ مگر ما چه داريم؟ همان احساس حضور! حضور! ما ملتى داريم كه با انقلاب اخت است؛ گره خورده است؛ جوشيده است.
در بين اين ملت كه سطوح گوناگون و مختلفى دارند، روحيهى جمع كثيرى اين است كه هرجا و هر زمان و هرطور كه لازم باشد، سينهشان را سپر مىكنند و به وسط ميدان مىآيند. اين نقطهى قوّت ماست. اين چگونه حاصل شده است؟ با موتور ايمان، با روحيهى انقلاب، با انگيزهى دين؛ اين حقيقتى كه دنياداران او را نفهميدند!»(بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با هزاران نفر از اعضاى بسيج دانشجوئى دانشگاههاى سراسر كشور، 31/ 02/ 1386)
[3] بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی
[4] http://css.ir/aqcann
[5] من قاطعاً عرض میکنم الگوى اقتصاد مقاومتى کاملاً امکانپذیر در شرایط کنونى کشور است. بيانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام 02/04/1394
[6] علاج مشکلات کشور، اقتصاد مقاومتى است. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى 04/03/۱۳۹۳ و همچنین تاریخ ۱۳۹۵/۰۵/۱۹
[7] تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتى بایستى خنثى کرد. بیانات در دیدار مسئولان نظام 16/04/۱۳۹۳
[8]اقتصاد مقاومتی مردمبنياد است؛ يعنى بر محور دولت نيست و اقتصاد دولتى نيست، اقتصاد مردمى است؛ با ارادهى مردم، سرمايهى مردم، حضور مردم تحقّق پيدامىكند. / بيانات (01/ 01/ 1393) بيانات در حرم مطهر رضوى
[9]بیانات در دیدار مردم آذربایجان 29/11/1393
[10] شذرات المعارف، آیتالله شاهآبادی، ص: 75
[11] آنچه بنده در مورد آینده بهعنوان نقطهی اولویّتدار و کلیدی به آن نگاه میکنم، عبارت است از تولید؛ تولید ملّی، تولید داخلی. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
[12] هدف اقتصاد کشور چیست؟ هدف اقتصاد عبارت است از تولید ثروت و تقسیم عادلانهی آن. این اقتصاد، اقتصاد سالمی است. بیانات در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
[13] در ساخت یک اقتصاد قوی، تولید نقش اوّل را دارد؛ یک تأثیر حیاتیِ غیر قابل انکاری را در ادارهی کشور دارد. بیانات در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
[14] اقتصاد مستقل، وابستهی به تولید داخلی است، سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
[15] تولید کلید اصلی است برای اشتغال، برای معیشت، برای کاهش تورّم، برای ایجاد ارزش پول ملّی؛ تولید واقعاً مادر همهی اینها است؛ بیانات در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت ۱۳۹۹/۰۶/۰۲
[16] بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
[17] سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران ۱۴۰۰/۰۱/۰۱
[18] بیانات در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
[19] بیانات در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت ۱۳۹۹/۰۶/۰۲
عقیل رضانسب
#یادداشت_305