شرکت،هویتی جدید به جای خانواده

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مستند_ضد
#بحران_جمعیت
#خانواده
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_115
#جلسه_339

?شرکت،هویتی جدید به جای خانواده?

در اقتصاد کاپیتالیستی، چیزی که محور قرار می گیرد و همه ایده های اقتصادی بر آن سوار می شود، سرمایه است. سرمایه به عنوان یک شی اساسا باید به عنوان یک ابژه مورد بررسی قرار گیرد اما در اقتصاد سرمایه داری به خاطر انباشت این سرمایه و میزان اهمیت بالای آن ، تبدیل به سوبژه می شود. این یعنی سرمایه از یک شی مفعول به یک فاعل در نظام محاسبات تغییر پیدا می کند.
سوبژه شدن سرمایه ثمره یک جهان بینی و ایدئولوژی می باشد. این سوبژگی سرمایه سبب می شود در نظام محاسبات اقتصادی و اجتماعی سرمایه نه دیگر به عنوان یک شی مفعول بلکه به عنوان یک فاعل اثر گذار در صحنه حضور پیدا کند لذا دست به تغییر برنامه های اقتصادی و اجتماعی زده و آن را به نفع خود تغییر میدهد.
لذا در ادبیات اقتصادی و اجتماعی می بینیم که انباشت سرمایه مورد اهمیت واقع می شود. در صورتی که سرمایه اساسا یک ابژه ای بیش نیست و نمی تواند تاثیر فعال در شناخت و ارزش گذاری ها داشته باشد. اما در فرهنگ کاپیتالیستی این سرمایه به سبب سوبژگی خود به صورت فعال خود را به عنوان یک عامل مهم و ارزشمند معرفی می کند.
وقتی سرمایه به عنوان یک سوبژه در نظام معرفتی قرار می گیرد، می تواند ویرایش های اساسی به نظامات اجتماعی بزند. یکی از ویرایش هایی که سوبژگی سرمایه به نظامات اجتماعی می زند، دخالت در مفهوم خانواده است.
چرا که مفهوم خانواده در ادبیات دینی به عنوان اولین و مهم ترین نظام اجتماعی ، از اهمیت بالایی برخوردار هست. و خود را در محور محاسبات اجتماعی قرار می دهد. محوریت خانواده از اهمیت و جایگاه ویژه انسان گرفته شده است اما وقتی سرمایه محوریت انسان را از او می گیرد و خود را به عنوان مهم ترین مسئله در نظام معرفتی معرفی می کند. به تبع آن خانواده از محوریت نظام اجتماعی می افتد. و جای خود را به شرکت می دهد. شرکت یعنی محل کسب و جمع آوری سرمایه .
در فرهنگ و تمدن اسلامی، انسان ها، هویت اجتماعی خود را با خانواده خویش معرفی می کنند. اما در ادبیات و فرهنگ غرب مدرن، هویت اجتماعی هر فرد به شرکت و محل کسب سرمایه اوست.
زمانی که خانواده محوریت نظامات اجتماعی را داشته باشد، سایر مسائل اجتماعی، خود را با آن هماهنگ می کنند. فلذا وقتی در خانواده مسئله ای به نام فرزند آوری اهمیت پیدا می کند تمامی نظامات اجتماعی دیگر خود را با آن هماهنگ کرده و سعی در همراهی با آن را دارند.
اما در نظام غربی، شرکت به دلیل محوریت خود و غایت انباشت سرمایه بیشتر در خود، هر چیزی که مانع این مسئله شود را منع می کند. فلذا در ادبیات سرمایه داری، مفهوم خانواده و به تبع آن مفهوم فرزند آوری به دلیل مانعیت که برای انباشت سرمایه دارند ، از چرخه اهمیت خارج شده و سبب می شود در فرهنگ و تمدن غربی، فرزند و خانواده بیشتر تبدیل به یک شر شود.
فلذا شاید بتوان این گونه ادعا کرد که بحران جمعیتی که دنیای توسعه یافته و در حال توسعه امروز با آن مواجه هست، ریشه در سوبژگی سرمایه و اقتصاد سرمایه داری است .چرا که سوبژگی سرمایه تمام نظام معرفتی را تحت تاثیر خود قرار داده است. و به سبب این تاثیر نظامات اجتماعی از جمله نظام خانواده و مسئله فرزندآوری آن نیز تحت شعاع قرار گرفته است.
و به تبع تنها راه مقابله با این بحران جمعیتی چیزی جز مقابله با نظام سرمایه داری نیست. و راه مقابله با نظام سرمایه داری، بازگرداندن سرمایه از سوبژه به اوبژه است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها