اختصاص ۳۰% از درآمدهای حاصل از واگذاری به تعاونیهای فراگیر ملی به منظور فقرزدایی.

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت_60
#مقام_مردم
#میرزا_علی_کرانی
#جلسه_273

در سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، در بخش سیاست های کلی بخش تعاون، در بند یازدهم چنین آمده است :
تأسیس تعاونیهای فراگیر ملی برای تحت پوشش قرار دادن سه دهک اول جامعه به‌منظور فقرزدایی

همچنین در بند 2-2 ذیل سیاست های کلی واگذاری، ذیل مصارف درآمدهای حاصل از واگذاری چنین آمده است :
اختصاص ۳۰% از درآمدهای حاصل از واگذاری به تعاونیهای فراگیر ملی به منظور فقرزدایی.

در اینجا شاهد سخن گفتن از یک پدیده ی خاص با عنوان « تعاونی فراگیر ملی » هستیم، طبق ادعای جناب استاد یوسفی تا کنون کسی منظور از تعاونی های فراگیر ملی که در این سند آمده است را تفسیر نکرده است. اما با توجه به مبانی بحث شده در حلقه ی اندیشه کلامی در موضوع مردم شاید بتوان در تفسیر این مساله گام های رو به جلویی برداشت.

جناب استاد یوسفی در کتاب « مبانی و مدل های مشارکت مردمی در اقتصاد مقاومتی » ، فراگیری جغرافیایی و فراگیری نسبت به آحاد مردم را دو ویژگی احتمالی این مدل بیان می کنند و نهایتا مالکیت حاصل آمده از آن را مالکیت خصوصی مشاعی فراگیر تام بر میشمرند.

این تفسیر ظاهرا با ما حصل مباحثات ما در حلقه اندیشه کلامی نیز سازگار است.

اما یکی از نکات دیگری که میتواند به بالندگی بیشتر این بحث منجر شود، ضرب کردن سنخ مباحثات انجام گرفته در جلسات کلاس فقه « منابع مالی دولت اسلامی » در این مسائل است.

به عنوان مثال اینکه بر اساس چه مبنایی می توان 30 درصد از درآمد های حاصل از واگذاری را به ملکیت مشاع بخشی از ملت در آورد؟ آیا اساسا ملکیت اموال دولتی از ابتدا هم متعلق به مردم و بصورت مشاع بوده است و در اینجا فقط تخصیص و تعین پیدا می کند؟ یا اینکه مساله از قرار دیگری است؟ آیا عدم اجرایی این سیاست به معنای تضییع یا غصب حقوق عمومی است ؟ یا صرفا به معنای تاخیر در اجرای یک سیاست اصلاحی خاص است؟
و ….

راه حل نهایی مردم‌اند.

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_52
#جلسه_273
#مکتب_امام
#اقتصاد_مردم_بنیاد

چند گزاره از فرمایشات استاد در #جلسه_273 :

1. راه حل نهایی مردم‌اند.
2. دسترسی روحانیت به مردم بیشتر از همه است
—می توان روحانیت را برای مفید بودن و احساس مفید بودن توجیه کرد.
—زندگی موثر و مردمی داشتن یعنی آخوندی و طلبگی.
3. اقتصاد مقاومتی فوق العاده کلیدی است.

در این یادداشت به معرفی دو کتاب می پردازم. دو کتابی که فکر می کنم نسبت به فعالیت های طلبگی در عرصه اقتصاد مقاومتی الهام بخش هستند. البته از زاویه مباحثی که در جلسه اشاره شده است:

#معرفی_کتاب #بانکی_برای_فقرا از محمد یونس
این کتاب تقریبا تجربه نگاری ای از تلاش محمد یونس اقتصاد بنگلادشی برای نجات کشورش از قحطی است. با یک فرمول ساده و آن هم مانع زدایی از تولید و اشتغال بنگاه های کوچک و شغل های خانگی مردم.
به این صورت که وام های با بهره بسیار پایین به مردم می دهند به همراه آموزش و همراهی دائمی کارشناس اقتصادی تا فعالیت اقتصادی مردم به سود برسد و بتواند وام را بازپرداخت کند و از سودش زندگی اش را تامین کند.
جزئیات کتاب زیاد است و ارزش خواندن دارد. اما دو نکته خیلی مهم دارد:
1. با وجود تمام اصرار ها و فشارهایی که به او می آورند، اما هیچ گاه توصیه ها و دستورالعمل های صندوق های بین المللی و بانک جهانی را نمی پذیرد و آنها را استعماری می داند.
2. تجربه موفق او بسیار برای طلبه ها مفید است. یکی از مشکلات اولیه و بزرگ او، عدم اعتماد مردم به او بوده است. به نحوی که حتی حاضر به صحبت کردن با او هم نمی شدند. برخلاف روحانیت که سرمایه اجتماعی عجیب و بی نظیری در اختیار دارند. و اگر مایل باشند وارد فعالیت در عرصه های فرهنگ اقتصادی و حتی ورودهای مستقیم نظیر اشتغال زایی و … شوند، از سرمایه اجتماعی بالایی در این حوزه برخوردارند.

#معرفی_کتاب #راهبردهای_اقتصادی_پیامبر
این کتاب تقریبا با نگاه و رویکرد اقتصاد مقاومتی نوشته شده است. و به بررسی تاریخی اقدامات و سیاست های اقتصادی پیامبر (ص) پرداخته است. و به این سوال پاسخ داده است که چطور مسلمانان مدینه از وضعیت سخت و فقیرانه اوایل هجرت، در طول چند سال تبدیل می شوند به قدرت اقتصادی منطقه.
این کتاب از چند جهت مهم است.
اولا این که رونق اقتصادی یک جامعه را از شئون پیغمبری و مدیریت جامعه می داند.
ثانیا شیوه ای کاملا مردمی برای رونق اقتصادی با تمام پارامترهای اقتصادی نشان می دهد. از تقویت تولید تا تثبیت جایگاه بازار و اقدامات فرهنگی در رفتار تولید کننده و مصرف کننده و…
ثالثا تبیینی از جنگ اقتصادی آن زمان که مشرکین مکه و یهودیان مدینه بر مسلمین تحمیل می کردند و نحوه اتخاذ سیاست های پیامبر دارد.
رابعا الگویی واضح برای فعالیت های طلبگی در حوزه اقتصادی است.

#نیازمندحلقه_اندیشه_کلامی

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_65
#جلسه_272
#نیازمندحلقه_اندیشه_کلامی

یکی از رسالت های این جمع رفع بسیط فهمی خودمان و سپس جبهه انقلاب است
رفع این مانع و حجاب راه های پر پیچ و خم زیادی دارد و تا طی نشود و تا دقت کافی در اصول دینی و اخلاقی و فلسفی نکند و بازبینی مدقانه نداشته باشد عملا امکان پذیر نیست
ناله ها و الغوث الغوث های شنیده شده در اولین سطح از شکل گیری حلقه توجیهی ندارد زیرا که هنوز تا قله قاف راه بسیار زیادی مانده

ارزش با سرمایه است یا کار؟

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_89
#جلسه_272
#اقتصاد_مردم_بنیاد

✨ارزش با سرمایه است یا کار؟✨

🔰یکی از اموری که مانع نقش آفرینی عموم مردم در اقتصاد میشود و نقش آفرینی اقصادی را منحصر در سرمایه داران یا دولت ها میکند، این است که در عرصه اقتصاد ارزش اصلی با سرمایه است. سرمایه است که مبادلات اقتصادی، نوع تولیدات، ارزش بازارها و…. را مشخص میکند. در نتیجه جهت دهی مسیر اقتصادی در دست کسانی است که بیشترین سرمایه ها را در اختیار دارند. لذا سرمایه دار است که تعیین میکنند اقتصاد تولیدی باشد یا دلالی. ارزش کدام کالا چقدر باشد. ارزش کار کارگر چه مقدار باشد. رشد اقتصادی در کدام عرصه ها رقم بخورد و……

🔸در این سیستم اقتصادی عموم مردم که سرمایه های اندک در دستان خود دارند( لکن مجموع سرمایه های آنها بسیار زیاد است) نمیتوانند نقش آفرینی صحیحی در عرصه ی اقتصادی داشته باشند و فکرها و ایده های خود را پیاده کنند. در این سیستم عموم مردم زیر چتر سرمایه داران و به عنوان عمله ی آنها مشغول به تولیدات مد نظر آنها میشوند و کمک میکنند که سرمایه ی آنها روز به روز بیشتر شود.

🔸در نهایت نتیجه ی این سیستم اقتصادی نیز این است که سرمایه دار با افزایش قیمت کالا ها روز به روز سرمایه ی خود را افزایش میدهد و با کنترل افزایش دستمزد کارگران، روز به روز آنها را فقیر تر میکند. زیرا هم تعیین قیمت کالا و هم تعیین ارزش کار کارگر در اختیار سرمایه دار است.

❇️لکن اگر سیستم اقتصادی به نحوی طراحی شود ارزش با کار و تولید باشد و تولیدکننده هادی و جهت دهنده عرصه ی اقتصاد باشد شرایط دقیقا معکوس میشود. آن کسی تعیین کننده است که کار کند و با ایده های متنوع و ابتکارات مختلف کار خود را متمایز کند. او تعیین میکند اقتصاد باید روی چه چیزی متمرکز شود و به ارزش کار و کالا به چه نحو باشد.

✅در چنین سیستمی فرصت نقش آفرینی برای عموم مردم با هر مقدار سرمایه ای وجود دارد. و هرکس به میزان تلاش و ابتکارات خود، حوزه تاثیر گذاری خود را در عرصه ی اقتصادی گسترش میدهد.

#تکنولوژی_آموزشی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_67
#جلسه_272
#تکنولوژی_آموزشی
#حس_خوب_بازخورد
در استقبال از یادداشت برادر#خواجه

🔰 امروز چه اتفاقی افتاد؟؟

الحمدلله حضرت استاد در این دو روز وقت بسیار خوبی گذاشتند و تمام یادداشت ها را خواندن و بازخورد دادند.

با دوستان که صحبت می کردم بعد از حس تعجب ؛ بسیار خوشحال بودند که استاد به یادشتشان بازخورد داده
حالا یا نقد کردند
یا تشویق کردند
یا راهنمایی کردند
یا نوع و جنس یادداشت را مشخص کردند
این واکنش استاد حس خیلی خوبی داشت برای همه

🔰تحلیل حرکت حضرت استاد:

تا الان که جلسه 272 حلقه کلامی است بعد از 172جلسه که تعهد یادداشت الزامی شده همه دوستان یادداشت نوشته اند اکثرا بالای 50 یادداشت داده اند ولی شاید از تمام یادداشت های هر فرد فقط به 5یا 10 درصد شان توسط افراد بازخورد داده شده باشد .
یعنی من 67 یادداشت داده ام ولی 7بازخورد کلا دریافت کرده ام
حالا این 7بازخورد هم با چه کیفیتی بوده بماند

🔴حالا اینکه چرا بازخورد نداشته هم مسئله ای است که جدا باید بررسی شود
ولی تا اینجا کار حلقه هر شخص فقط یادداشت داده وکسی نبوده که نسبت به یادداشتش بازخورد بدهد چه در بعد فنی(ویرایش، جمله بندی ها و… )وچه در بعد محتوای که خوب کار سخت تری است
در نرم افزار حلقه اندیشه کلامی قرار است ما در یک سال یک یادداشت نویسی شویم که در نیم ساعت یک یادداشت قابل نشر ارائه دهیم
این هدف فقط با یادداشت دادن دوستان بدون هیچ نظارت و ارزیابی حاصل نمی شود .
نهایتا در این یک سال بتوانیم روزمره نویس خوبی شویم ولی توقع متن ژورنال کسی نباید داشته باشد
چرا چون کسی وقتی من یادداشت نوشته ام نگفته :
اینجای یادداشتت خوب است
این را حذف کن
این عبارت دقیق نیست
این تقریر از فلانی با غرض است
و….
تنها چیزی که از من خواسته شده یادداشت به ما هو یادداشت بوده حالا با هر کیفیتی
لذا در این روند رشد فقط در یک بعد و آن هم روزانه نویسی حاصل شده من بعد یکسال (اگر به همه تعهدات پایبند باشم) فقط عادت کرده ام یک یادداشت بدهم
ولی اینکه این یادداشت چقدر ارزش دارد معلوم نیست
لذا این حرکت حضرت استاد جدای از ارتقا کیفیت یادداشت بهترین مشوق است برای اصل یادداشت نویسی از نظر آماری هم این ادعا قابل اثبات است

ما به یادداشت نویسی (با تعریفی که استاد کردند) به چشم یک سلاح نگاه می کنیم و نویسندگی را یک عملیات می دانیم پس آموزش هم باید آموزش جنگی باشد یعنی هم در دل میدان و پادگان باشد هم تحت نظر استاد و مربی
یعنی قدم به قدم با نظارت استاد باشد و همه پیچ وخم های این کار را به ما بگویند.
در این صورت به عون الله ما به هدف خود در این حلقه خواهیم رسید

🔆ما این حرکت زیبای استاد در این جلسه 172 ام از گام دوم حلقه را به فال نیک می گیریم و امیدواریم این نهضت توسط استاد و بعضی از فضلای حلقه تداوم داشته باشد ان شاء الله

در امتداد بحث مقام مردم و مردم سالاری به اقتصاد رسیدیم.

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_71
#جلسه_272

در امتداد بحث مقام مردم و مردم سالاری به اقتصاد رسیدیم. این که این اندیشه‌ی مردم سالاری، در کجای اقتصاد ما قرار می‌گیرد. به اقتصاد مردمی و مردم بنیان نظر کردیم در این باب جلساتی مباحثه شده است. قسمتی از بحث که روشن نیست، یا شاید برای من روشن نیست، رابطه اقتصاد مردمی با اقتصاد مقاومتی است؛ اینکه مردمی بودن یکی از شروط یا صفات اقتصاد مقاومتی است؟ و یا حتی برعکس؟ و یا اینکه تماما اقتصاد مقاومتی همین اقتصاد مردمی است؟
و همچنین رابطه هر دو اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مردمی، با اقتصاد اسلامی هم روشن نشده است. هر چند خود اقتصاد اسلامی هم برای‌مان مبهم است.
در خصوص ابهام دوم، قسمتی از بیانات حضرت آقا در سال ۸۵ در دیدار با مسئولان اقتصادي و دست‌‌اندركاران اجراي اصل ۴۴ قانون اساسي، بسیار راه‌گشا است. در واقع ایشان دو ملاک و دو پایه می‌دهند برای تشخیص اقتصاد اسلامی. در ادامه این فیش خدمت‌تان تقدیم می‌شود:

ما وقتي به صورت كلان به زمينه‏ي اقتصاد اسلامي نگاه مي‏كنيم، دوتا پايه‏ي اصلي مشاهده مي‏كنيم. هر روش اقتصادي، هر توصيه و نسخه‏ي اقتصادي كه اين دو پايه را بتواند تأمين كند، معتبر است. هر نسخه‏اي هرچه هم مستند به منابع علي‏الظّاهر ديني باشد و نتواند اين دو را تأمين كند، اسلامي نيست. يكي از آن دو پايه عبارت است از «افزايش ثروت ملي». كشور اسلامي بايد كشور ثروتمندي باشد؛ كشور فقيري نبايد باشد؛ بايد بتواند با ثروت خود، با قدرت اقتصادي خود، اهداف والاي خودش را در سطح بين‏المللي پيش ببرد. پايه دوم، «توزيع عادلانه و رفع محروميت در درون جامعه‏ي اسلامي» است. اين دوتا بايد تأمين بشود. و اولي، شرط دومي است. اگر توليد ثروت نشود؛ اگر ارزش افزوده در كشور بالا نرود، ما نمي‏توانيم محروميت را برطرف كنيم؛ نخواهيم توانست فقر را برطرف كنيم. بنابراين هر دوتا لازم است. شما كه متفكر اقتصادي هستيد و پايبند به مباني اسلامي، طرحتان را بياوريد؛ بايد اين دوتا در آن طرح تأمين بشود. اگر اين دو در آن طرح تأمين نشد، آن طرح اختلال دارد؛ ايراد دارد.

۸۵/۱۱/۳۰
بيانات در ديدار مسئولان اقتصادي و دست‌‌اندركاران اجراي اصل ۴۴ قانون اساسي

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3377

ولنگاری سیاست گذاری اقتصادی

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#محسن_همت
#مقام_مردم
#یادداشت_47
#جلسه_271

ولنگاری سیاست گذاری اقتصادی
مردم قربانی تربیت مسئولین

وقتی تاریخ توسعه در بین کشورهای غربی را مطالعه می کنیم به نکته ای پی می بریم عجیب. اینکه همه آنها برای شروع توسعه، مردم را ملزم به رعایت برخی از دستوالعمل ها کرده اند که عینا در اقتصاد مقاومتی آمده است. مانند حمایت از کالای ملی، ممنوعیت ورود کالاهای غیر ضروروی و …
آنها تکلیفشان با خودشان روشن است به اجبار و بستن مالیات های سنگین حضور کالاهای وارداتی را کمرنگ و درمدتی کوتاه از بین می برند.
نگاه غرب به اقتصاد اساسا یک نگاه فرهنگی نیست. او بیشتر سعی میکند بوسیله بازار فرهنگ را مدیریت کند.
انقلاب اسلامی هم چند وقتی ست که سیاست های اعلام شده از سوی مسئولین نظام به سمت اقتصاد مقاومتی جهت گیری شده و در حال حرکت است اما این حرکت بسیار لاک پشتی و کند است.
از طرفی مسئولین رده بالا هنوز به درستی اقتصاد مقاومتی پی نبرده اند و از طرفی فهم تفصیلی در میانه میدان عمل وجود ندارد تا تکلیف مدیر اجرایی را روشن کند. از طرفی بخش هایی مانند تولید، حمایت از کالای ایرانی، جلوگیر یاز ورد کالاهای غیر ضروری و … به درستی اجرا نمی شود.
انچه که برای من
پندآموز است این است که انقلاب در پی رشد مردم است لذا به خیلی از پدیده ها نگاه فرهنگی دارد. این نگاه فرهنگی حرکت را کند اما عمیق می کند.
اما جالب است برای فرهنگ سازی هیچ حرکت قابل توجهی شکل نمی گیرد.

سوال مهم: برای رشد مردم باید مماشات و مدارا کرد تا مسیر اصلی قرار بگیرند، با مسئولین هم باید مدارا کرد یا سفت و سخت باید کار کشید؟

متاسفانه با مسئولین امر مدارا می کنیم و این وسط مردم هستند که متضرر می شوند…
ما مردم را قربانی تربیت مسئولین می کنیم

#مردمسالاری

#یادداشت
#مشخصاتـاسلام
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_88
#جلسه_271
#مردمسالاری

❇️این کلیپ در نگاه اول طنز به نظر می آید و حس نشاط و یا شاید یادآوری خاطرات گذشته را برایمان به وجود می آورد.
لکن با نگاه دقیق تر شاید بتواند چشم ما را به لایه ای از روحیات و ویژگی های مردم ایران بگشاید.

🔰حسب پروژه ای قسمت شد با جمعی از طلاب اروپایی که عموما محل زندگی شان آلمان بود، همکار شدیم و به مدت یک روز یک کار عملیاتی را با هم پیش بردیم.

❇️نکات و ویژگی های برجسته خیلی زیادی داشتند. نظیر اینکه حقیقتا با ایمان بودند. مخلص بودند. کارشان را دقیق انجام می دادند. ساده و صمیمی بودند وتیمی کار میکردند…..

لکن دو ویژگی داشتند که خیلی جالب بود.
🔸اول اینکه خیلی ساده بودند. یعنی به حدی ساده بودند و به طرف مقابل و حرف های او اعتماد داشتند که به راحتی میشد آنها را دست انداخت. (البته این شاید به سبب اعتمادی بود که به روحانیت داشتند. و یا به سبب این بود که هنوز به خوبی بر زبان فارسی مسلط نبودند و طبیعتا با گیجی برخورد میکردند)

🔹نکته دوم که بیشتر مد نظر این یادداشت است، این بود که در کار به شدت ماشینی بودند. یعنی کاری که به آنها سپرده میشد دقیقا همان را انجام میدادند. این روحیه از یک جهت برای مسئول کار بسیار با ارزش بود. چون کاری را که به آنها می سپرد، دقیقا همان انجام میشد و نیرو، اجتهادات خودش را دخیل نمیکرد. همچنین با یکدیگر روابط منظم و دقیق و حساب شده ای داشتند و این خیلی مطلوب بود.

🔴لکن از این جهت که نیرو ابتکار عمل نداشت و نمیتواست چالش ها و تغییرات را مدیریت کند بسیار نامطلوب بود. چنین نیرویی توانایی مدیریت اموری که خارج از قالب ارائه شده به او بود را نداشت و منفعلانه و گیج و گنگ به مشکلات فقط نگاه میکرد. نمیتوانست از چالش ها و مشکلات خارج شود و همیشه منتظر بود تا مسئولش راهکاری به او پیشنهاد دهد. اصلا نمیتواست باور کند که با یک تغییر کوچک میتواند از این چالش یا ابهام خارج شود. مثلا وقتی فرمی به او میدادی که از مخاطبین اطلاعات بگیرد، اگر اطلاعات فرد مورد نظر در گزینه های فرم نبود، به شدت گیج میشود و اصلا نمی دانست که باید برای حل این مشکل چه کار کند.

✅این روحیه ی همه گیر نشان از یک نوع تربیت در فرهنگ غربی داشت. فرهنگ اینکه عموم مردم به صورت ماشینی در امور دخیلند و هیچ کار خارج از چارچوبی نمیتوانند انجام دهند. شاید در نخبگانشان قضیه جور دیگری است ولی عموم مردم باید ماشینی زندگی کنند و قدرت مقابله با چالش ها، پیدا کردن راه حل، خروج از نظم موجود را ندارند.

✨در مقابل روحیه و فرهنگ ملت ما کاملا برعکس است. روحیه حل مشکلات و بیرون رفتن از تنگناها در ملت ما به شدت قوی است. روحیه برهم زدن نظام موجود، روحیه قیام علیه روند حاکم و ایده پردازی جهت حل مشکلات در میان ما بسیار جدی است. این جز نکات مثبت ملت ماست. هرچند که نکات منفی ای را نیز در پی دارد که باید برای جلوگیری از آنها چاره اندیشی کرد. مثلا روحیه کار در چارچوب مشخص و یا کار جمعی به صورتی که خود را قطعه ای از یک کل منسجم ببینیم و برای موفقیت آن کل تلاش کنیم، در میان ما بسیار ضعیف است.

سناریو حل مسئله در یادداشت‌نویسی جواب نمی‌دهد!

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_70
#جلسه_271

⭕️سناریو حل مسئله در یادداشت‌نویسی جواب نمی‌دهد!

در شیوه‌های تعلیمی-تربیتی، یکی از روش‌ها حل مسئله است؛ آن هم مسئله واقعی. یعنی دانش‌جو با یک مشکل واقعی آشنا شود و حل آن مشکل به او سپرده شود تا با این درگیری با مسئله، حل مسئله را بیاموزد و با رفت و برگشت‌ها از استاد مشورت و راهنما بگیرد و در ضمن حل مسئله آموزش ببیند. این شیوه‌ی آموزش، جزو شیوه‌های نوین و فعال تدریس به شناخته می‌شود و البته که نسبت به روش‌های سنتی آموزش محاسنی دارد. هر چند معایبی هم می‌تواند داشته باشد.

امّا آیا این روش به کار جمع ما هم می‌آید یا نه؟ اینکه برای دست‌یابی به مهارت نوشتن، از روش حل مسئله استفاده کنیم و در مسیری بنویسیم که نوشته‌ها مورد استفاده قرار بگیرند و در واقع نوشته‌ها ناظر به کف میدان باشند و به همان کف میدان بروند برای پاسخ به مسئله‌ها. یا بهتر بگوییم از حالت باشگاهی و تمرینی خارج شویم و عملیاتی‌تر بنویسیم. آیا این روش انتخاب مناسبی است؟

این کار می‌تواند خوب باشد و با فشار‌هایی که بر ما وارد می‌کند می‌تواند ما را سریع‌تر هم رشد دهد؛‌ امّا یکی از آسیب‌های جدی اجرایی این روش در خصوص جمع ما این است که تمام زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی ما را بر هم می‌ریزد. به هر حال هنوز آنقدر توانمند نشده‌ایم که در نیم ساعت یک یادداشت در خور که قابلیت نشر داشته باشد، بنویسیم. و برای آن که این یادداشت را رقم بزنیم به ناچار باید زمان زیادی صرف کنیم و این یعنی از دیگر دروس و فعالیت‌هایمان باید کم کنیم و یا حتی قید‌شان را بزنیم. و این اصلا و به هیچ وجه با نرم افزار حلقه اندیشه کلامی مناسبت ندارد؛ قرار نیست کل فعالیت‌ها بیشتر از ۲ ساعت وقت بگیرد. و اگر چنین وقت گرفته شود و به دیگر برنامه‌های درسی لطمه وارد شود چه‌بسا امکان دارد که تعهدات نسبت به حلقه را رد بدهیم. و همچنین از آنجایی که قرار است این یادداشت‌ها مصرف و منتشر شوند، حس کمال‌گرایی ما مانع می‌شود که به راحتی دست به نوشتن بزنیم؛‌ تا هنگامی که یک یادداشت ویژه ننوشته باشیم دلمان راضی نمی‌شود. و این نوشته ویژه یا زمان زیادی از ما می‌گیرد که همانطور که اشاره شد مانع بزرگی است و یا آن قدر کار را به عقب می‌اندازیم که فرصت از دست می‌رود و هیچ نمی‌نویسم.

ولی در عوض اگر همین نیم ساعت نوشتن در روز را جدی بگیریم و هر روز به آن پایبند باشیم، واقعا رشد را در خود احساس خواهیم کرد. رشدی که شاید در ابتدا کوچک باشد و برای دیدنش به ذره‌بین نیاز باشد، ولی با کمی پشتکار و صبر وقتی یک دوره طی شود، رشد و شکوفایی ویژه‌ای در قلم خود احساس خواهیم کرد. حتی این شکوفایی در اندیشه هم به وجود خواهد آمد. اگر هر یک از دوستان اولین یادداشت‌هایشان را ببینید و با یادداشت‌های آخرشان مقایسه کنند، متوجه منظورم می‌شوند و این رشد را احساس خواهند کرد.
نکته مهم این است که این استمرار را جدی بگیریم.

#آسیب_شناسی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_66
#جلسه_271
#آسیب_شناسی

🔰یکی از دلایلی که مردم در زندگی روزمره خود ثمرات قوانین و مصوبات اقتصاد مردمی را نمی بینند و عملا حلقه وصل مصوبه و قوانین تا اجرا و عمل مفقود است کلی بودن قوانین است
اسناد بالادستی و مصوبه های که در جهت بهبود وضع اقتصادی و به اصطلاح در حمایت از اقتصاد مردمی وضع شده اند بسیار کلی هستند واین یکی از دلایلی است که در زندگی مردم هیچ بروز و ظهوری ندارد

تمام این مصوبه ها به عنوان اهداف کلی هستند که برای جاری شدن عملی شدن باید تبدیل به اهداف جزئی تر شوند و بعدبه اهداف رفتاری تبدیل شوند تا بتوان مصداق های خود را مشخص کند و در صورت عدم اجرا با مطالبه گری دقیق آن را مطالبه کرد

اقتصاد مقاومتی؛ خیلی دور…خیلی نزدیک

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_51
#جلسه_271

#مکتب_امام
#اقتصاد_مردم_بنیاد

اقتصاد مقاومتی؛ خیلی دور…خیلی نزدیک

حدود 70 درصد اقتصاد ایران دست دولت است. دولتی که وابستگی اش به نفت از ابتدای انقلاب همواره صعودی بوده است. و همواره ابعاد دولت بزرگتر شده است.
اقتصاد دولتی یعنی دولت می خواهد خودش تولیدکننده عمده باشد. خودش حاکم بازار انحصاری باشد. در این وضعیت سخت ترین مسئله این است که حرف از اقتصاد مردمی بزنیم.
اقتصاد نفتی اما وضعیت را از این هم سخت تر می کند. اقتصاد نفتی -آن هم وقتی انحصارش دست دولت است- یعنی اصلا حرکت اقتصادی مردم برای من مهم نیست. تا چه رسد بخواهم محور اقتصاد قرار گیرد.
هر چه متغیرهای اقتصادی را بیشتر بررسی می کنیم، اقتصاد مقاومتی را دورتر می یابیم.
مثلا بررسی رفتار اقتصادی مردم.

اما وقتی به تجربه تاریخی ملت ایران نگاه می کنیم، اقتصادی مردمی و دانش بنیان و جهادی و… خیلی نزدیک است. به خصوص اگر یک دولت فعال پرشور پای کار باشد.
نمی دانم فقط مردم ایران این چنین ظرفیتی دارند یا همه مردم این طورند. ولی به شدت پدیده عجیبی است. خیلی به نتیجه نزدیکیم. که احتمالا از برکت ایده بی نظیر اقتصاد مقاومتی است.
وقتی در این فضا با مردم صحبت می کنیم، فورا همه نمی شود و نمی توانیم هایشان، آب می شود.

«از طرف دیگر امام با اتکاء به قدرت رأی مردم معتقد بود که با اراده‌ی پولادین مردم می‌شود در مقابل همه‌ی قدرتهای متجاوز جهانی ایستاد؛ و ایستاد. در مکتب سیاسی امام، مردم‌سالاری از متن دین برخاسته است؛ از «امرهم شوری بینهم» برخاسته است؛ از «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین» برخاسته است. ما این را از کسی وام نگرفته‌ایم.»

#اقتصادمقاومتی

#یادداشت
#مقام_مردم
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_64
#جلسه_271

#اقتصادمقاومتی

آری با دیدن همین یک گزاره به نظر می آید که وضعیت اقتصاد اینقدر ساده لوحانه اداره شده که امروزه به همین حد را هم متوجه نمی شویم.

اما واقعا دنیای اداره اقتصاد همین قدر بسیط است؟
شاید اندک دقتی در فضای اقتصاددانان اسلامی یا اقتصاد دانانی که به الگوی اقتصاد مقاومتی ایمان دارند داشته باشیم می فهمیم طرف دیگر این معامله نیز همین طور بسیط و تک گزاره ای رها شده است.

جمله ای در یکی از خاطرات استاد که در گعده شان بیان شد به یادگار بر این جمع می نگارم:
«یکی از مسئولین کشوری از من مشورت خواست که با توجه به اینکه دو ارگان با نگاه های سیاسی متفاوت من را به سمت خود فرامی خوانند در این جا باید چه کار کنم؟ با کدام یک فعالیت ها را جلو ببرم.
جواب دادم که اگر من به جای شما بودم راه سوم را انتخاب می کردم و آن راه حرکت مستقل است.
پاسخ داد: که خیلی سخت است و خیلی از مقدورات حکومتی را ندارد
پاسخ دادم اما اگر این راه را انتخاب کنی وارد اتاقی می شوی از نخبگانی که همه دلسوز کشورند اما در این فضاها جایی برای ورود ندارند و آنجا است که دریچه ای دیگر از نخبگان به روی تو باز می شود»

به نظرمی آید در مسئله ی ریشه ای اقتصاد و الگوی اقتصاد مردمی باید وارد همان اتاق سوم شویم و قدری خود را از این جریانات دور کنیم

شکل در مبانی یا در اجرا ؟ گزینه سوم : هیچکدام !

#مقام_مردم
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_46
#جلسه_271
#سعید_خورشیدی
#اقتصاد_مقاومتی
#اقتصاد_مردمی

مشکل در مبانی یا در اجرا ؟ گزینه سوم : هیچکدام !

وقتی از طرفی بلحاظ مبانی و مدل ها تا حدی جلو رفته ایم و از طرف دیگر نیروهای انقلابی مشتاق عملیات در این فضا هستند، طبیعتا نباید مانعی بتواند جلوی اجرای ایده را بگیرد، مگر یک مانع اساسی !
یا اساسا در این فضا گفتمانی در جبهه انقلاب شکل نگرفته و یا اگر شکل گرفته، صوری و بی محتوا و صرفا در حد پایبندی به شعارهای سالی که رهبر انقلاب تعیین میکنند شکل گرفته !
نیاز سومی که حس میشود، یک حلقه میانی است
حلقه ای که :
– روی مقوله اقتصاد مقاومتی تمرکز داشته باشد.
– برای اقتصاد مقاومتی در اندازه ای که هدف گرفته، برنامه کار ایجاد کند.
– راهکارهای عملی را ذیل برنامه کلی جستجو کند.
– راهکارها را ارائه کند
– اجرای راهکار ها را برنامه ریزی و مدیریرت نیز بکند.
چنین حلقه ایست که ابهام ها را رفع میکند، از شعارها استفاده حداکثری در مسیر عملی شدن میکند و عملا میدان را پشتیبانی میکند.
البته نباید از این نکته غافل شد که لایه پیشین، یعنی مبانی و راهبردهای اساسی که این حلقه ذیل آن هویت خودش را فهمیده نیز ، لازم است مدام به روز رسانی شود و نسبتش با حلقه میانی و عملیات را حفظ و ارزیابی کند.

#اقتصاد_مردمي نيازمند تصميمات بزرگ!

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_174
#جلسه_271

💠 #اقتصاد_مردمي نيازمند تصميمات بزرگ!

🔺 يك ايده براي مردم شدن اقتصاد مقاومتي دامن زدن به شركت ها و سرمايه گذاري هاي خُرد است و بارها خود رهبري هم تكرار فرمودند؛ منتها مسئله مهم اين است كه حجم اصلي اقتصاد اصلاً اينجاها نيست؛ بخش عمده اقتصاد مربوط به زمين و معادن و آب و كارخانه هاي بزرگ است كه تعيين كننده حيات اقتصادي جامعه است.
🔺 وقتي كه ايده اي براي مردمي كردن اين عرصه ها كه عرصه هاي اصلي اقتصاد هستند، نداريم؛ يعني ايده هايي مثل تأسيس شركت هاي خُرد دنبال آب نبات چوبي فرستادن مردم است؛ اقتصادي كه عمده عرصه هاي آن يا دولتي است يا خصولتي و يا خصوصي هميشه همزاد رانت و رانت خواري و ناكارآمدي است، نمي تواند دم از اقتصاد مردمي بزند.
🔺 براي مردمي كردن اقتصاد بايد تصميمات بزرگي گرفت و نيازمند اين است كه اين عرصه هاي عمده اقتصادي كه همان عرصه انفال است، بايد به صورت تام دست نائب امام زمان باشد تا بتواند عرصه را براي نقش آفريني مردم به صورت گسترده فراهم كند؛ تا زماني كه بنا را بر مدارا گذاشته ايم و انفال كه خداوند براي جلوگيري از دست به دست شدن مال در دست اغنياء (1) اختصاص به امام (2) داده است، بايد قدرتش و اداره اش به صورت حقيقي دست ولي فقيه باشد و بتواند مردم را به صورت عمده وارد اين عرصه ها كند؛ نه اينكه با دولتي كردن اين عرصه ها و رانت هايي كه به تبع درست مي شود، انحصارهاي عجيب و غريبي كه ايجاد مي شود، اين بخش هاي عمده حيات اقتصادي جامعه دست اغنياء دست به دست شود و آن وقت توقع داشته باشيم كه با دعوت مردم به ورود در عرصه هاي خُرد اقتصاد مردمي شود.

🏷 پاورقی ها:
1️⃣ كيْ لاٰ يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ اَلْأَغْنِيٰاءِ مِنْكُمْ ﴿الحشر، 7﴾
2️⃣ دو روايت زير:
🔺 عنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي الْغَنِيمَةِ قَالَ يُخْرَجُ مِنْهُ الْخُمُسُ وَ يُقْسَمُ مَا بَقِيَ بَيْنَ مَنْ قَاتَلَ عَلَيْهِ وَ وَلِيَ ذَلِكَ وَ أَمَّا #الْفَيْ‏ءُ وَ #الْأَنْفَالُ فَهُوَ #خَالِصٌ_لِرَسُولِ_اللَّهِ ص. وسائل الشيعة، ج‏9، ص: 536
🔺 إنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي جَعَلَ الدُّنْيَا كُلَّهَا بِأَسْرِهَا لِخَلِيفَتِهِ حَيْثُ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ- إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً فَكَانَتِ الدُّنْيَا بِأَسْرِهَا لآِدَمَ وَ صَارَتْ بَعْدَهُ لِأَبْرَارِ وُلْدِهِ وَ خُلَفَائِهِ فَمَا غَلَبَ عَلَيْهِ أَعْدَاؤُهُمْ ثُمَّ رَجَعَ إِلَيْهِمْ بِحَرْبٍ أَوْ غَلَبَةٍ سُمِّيَ فَيْئاً وَ هُوَ أَنْ يَفِي‏ءَ إِلَيْهِمْ بِغَلَبَةٍ وَ حَرْبٍ … مَا كَانَ فِي يَدِ غَيْرِهِمْ فَأُخِذَ مِنْهُمْ بِالسَّيْفِ وَ أَمَّا مَا رَجَعَ إِلَيْهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُوجَفَ عَلَيْهِ بِ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ‏ فَهُوَ #الْأَنْفَالُ هُوَ لِلَّهِ وَ #لِلرَّسُولِ_خَاصَّةً لَيْسَ لِأَحَدٍ فِيهِ الشِّرْكَةُ … وَ كَذَلِكَ الْآجَامُ‏ وَ الْمَعَادِنُ وَ الْبِحَارُ وَ الْمَفَاوِزُ- هِيَ #لِلْإِمَامِ_خَاصَّةً الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص538
.

ديدگاه توحيدي داراي نقشي اساسي است

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_69
#جلسه_270

اگر پذيرفته باشيم در زندگي و در انتخابِ ‌چیزی که بايد انتخاب کنيم، ديدگاه توحيدي داراي نقشي اساسي است؛ بايد از خود سؤال کرد در برگزیدن اقتصاد غربی که سراسر زندگی را اشغال می‌کند، نقش دیدگاه توحیدی. باید چگونه باشد؟ آیا اساسا امکان انتخاب اقتصاد غربی و کمی رنگ دین و اخلاق به آن زدن، وجود دارد؟ آيا می‌توان به آن دین اضافه کرد؟ که بعضی در مقام این برآمده‌اند و مدعی هستند که اقتصاد اسلامی نداریم و همان علم اقتصاد است که در تمام دنیا وجود دارد و نهایتا می‌توان بعلاوه‌ي اخلاقی به آن افزود.

وقتی معتقد باشیم که هر نظریه اقتصادی، مبانی خودش را دارد و در صورت رفتن به آن سمت، باید آن مبانی را هم بپزیریم و همچنین فرهنگ خاص خودش را دارد که خواه ناخواه همراه آن می‌آید، انتخاب اقتصاد غربی با در نظر گرفتن دیدگاه توحیدی کاری سخت و تا حدودی غیر ممکن می‌شود.

انقلاب اسلامي آرمان‌هايي را در مقابل ما قرار داده است که براي رسيدن به آن‌ها بايد بسیار هوشيار بود تا از الگويي که بايد بدان رسيد غفلت نشود و الگوي غربي را بر ما تحميل نکنند. انقلاب اسلامی با ترسیم این آرمان‌ها به ما کمک می‌کند ازآرمان‌های بلند فرهنگ تشیع پاس داری کنیم و دچار روزمرگی و ارتجاع و عقب‌گرد هم نشویم. این هویت توحیدی که انقلاب برای ما آورده است به ما کمک می‌کند تا در هر شرایطی بتوانیم خود را بازخوانی کنیم و در تعامل با دنیای جدید به خصوص غرب خود را نبازیم و رویکردمان به سوی تحقق تمدن اسلامی باشد.

انباشت سرمایه و یا عدالت اجتماعی و اقتصادی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#اقتصاد_کاپیتالیستی
#انباشت_سرمایه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_70
#جلسه_270

 

🔰انباشت سرمایه و یا عدالت اجتماعی و اقتصادی🔰

نزاع جریان حزب اللهی و غرب زده بر سر تجدد و سنت نیست. نزاع بر سر توسعه و پیشرفت می باشد. جریان غرب گرا و غرب زده به دنبال توسعه یافتگی در ایران هست و جریان حزب اللهی به دنبال پیشرفت. این که پیشرفت چه هست در یادداشتی دیگر به آن خواهیم پرداخت اما در این یادداشت به دنبال شناخت مفهوم توسعه می باشیم.
توسعه در ادبیات غرب انحصار در توسعه اقتصادی دارد. یعنی اقتصاد حرف اول را می زند. این اقتصاد است که زمنیه ساز و زیر بنای یک تمدن می باشد. همه این ها دال بر یک چیز است. توسعه یعنی، توسعه اقتصادی و توسعه در زمنیه های دیگر در صدد کمک به توسعه اقتصادی هست که ایجاد می شود.
اما توسعه اقتصادی چه مولفه هایی دارد؟
استاد شهریار زرشناس در کتاب مبانی نظری غرب مدرن و اصطلاحات سیاسی و فرهنگی به صورت دقیق به این مسئله پاسخ داده است.
اساسا توسعه در فرهنگ غربی همواره با دو مولفه شناخته می شود. یکی افزایش روز افزون تکنولوژی و دوم انباشت سرمایه.
انباشت سرمایه به دنبال اصالت دادن به خود سرمایه است و این یعنی سرمایه بدون در نظر گرفتن مولفه های دیگر اصیل و ارزشمند می باشد.
لذا در فضای اقتصادی جهان می بینیم که آمریکا از حیث قدرت جهانی اقتصادی در رتبه اول دنیا قرار دارد اما از حیث عدالت اجتماعی و اقتصادی که یکی از مهم ترین مولفه های اقتصادی می باشد در رتبه 46 جهان قرار دارد. در این باره پیشنهاد می شود مستند نابرابری برای همه را تماشا کنید. مستندی آمریکایی که سعی بر نشان دادن این معضل در جامعه آمریکا را دارد.
حال این مسئله را ضرب در مسئله اقتصادی ایران کنید. خروجی این است که اساسا دولت های غرب گرا در ایران به دنبال ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی نیستند چرا که مبنای اقتصاد کاپیتالیستی این اجازه را به انها نمی دهد. آنها به دنبال افزایش و انباشت سرمایه در ایران هستند . لذا می بینیم که دولت آقای هاشمی برای چرخاندن چرخ توسعه، حاضر قشری از جامعه بر زیر این چرخ له شوند اما انباشت سرمایه رخ دهد و جامعه توسعه یافته شود.
این یکی از اصلی ترین تفاوت هایی است که می توان در نسبت دو اقتصاد کاپیتالیستی و اسلامی نشان داد.
مسئله این است که انباشت سرمایه اصالت دارد و یا ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی ؟

جایگاه کار در دین اسلام و بعبارتی نقش فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کار در اسلام:

#یادداشت_51
#مشخصات_اسلام
#فرهنگ_کار_در_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_270

جایگاه کار در دین اسلام و بعبارتی نقش فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کار در اسلام:

کار بالاترین عبادت:
العباده سبعون جزاً افضلها طلب الحلال

کار بالاترین جهاد:
امام صادق(ع): الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل‌الله

کار موجب عزت و بزرگی:
علی ‌بن خنیس می‌گوید: امام صادق(ع) مرا دید که دیر به بازار در محل کار خود می‌روم فرمود: اعذ الی عزک. «صبح زود بطرف عزت و بزرگی خود بیرون برو.

کار، ایمان و مردانگی:
امام صادق(ع) فرمود: اصلاح المال من الایمان.

کار و تکامل عقل:
امام صادق(ع) فرمود: التجاره تزید فی العقل.

کار اطاعت از خداست:
امام باقر(ع) فرمود: اگر در این حال (در حال کار )مرگم برسد در وقتی رسیده که در یکی از طاعت‌های خدا می‌باشم.

کار زمینه ساز تقوا:
پیامبراکرم(ص) فرمود: نعم العون علی تقوی الله الغنی.

کار موجب سعادت:
امام صادق(ع) فرمود: لاخیر فیمن لا یحب جمع‌المال من حلال یکف به وجهه و یقض به ردیفه و یصل به رحمه.

پیامبراکرم(ص) فرمودند: من اکل من کره یکون یوم القیامه فی مداد الانبیا و یاخذ ثواب الانبیا «هر کس از زحمت و دسترس خویش، مخارج زندگی اش را تأمین نماید، روز قیامت در صف پیامبران قرار میگیرد.

پیغمبراکرم(ص) و ائمه(ع) کار می‌کردند: موسی ‌بن جعفر(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) و امیر‌المؤمنین(ع) و پدرانم تمام آنها با دست خود کار می‌کردند و این عمل پیامبران و فرستادگان و اوصیاء و صالحان بوده است.

بیکاری مورد غضب خداست:
امام صادق(ع) نقل می‌کند: ان الله یبغض کثره النوم و کثره الفراغ
حضرت موسی‌بن جعفر(ع) فرمود: ان‌الله عزوجل یبغض القبر النوام ان الله یبغض العبد الفارغ.

بیکار اگر از وضعیتش بنالد و دعا کند، دعایش مستجاب نمی‌شود.

بیکاری و فقر:
امام صادق(ع) در پاسخ به فضیل ‌بن یسار که گفت: من امروز بیکارم، فرمودند، کذلک تذهب اموالکم و اشتد علیه «همین‌طور(با بیکار بودن) مال‌های شما از بین میرود و فقیر می‌گردید و سخت او را مورد نکوهش و توبیخ قرار داد و به او خطاب فرمود: هرگز، چنین(بیکار) مباش، درب مغازه خود را باز کن وسایل کارت را پهن کن و از پروردگارت روزی بخواه.

بیکار از رحمت خدا بدور است:
پیامبر(ص) فرمود: «ملعون من التی کله علی الناس.» ملعون است هرکس که(کار و تلاش نمی‌کند) و بار و زحمت خود را بر جامعه تحمیل کرده است. و در حدیث دیگر فرمود: «ملعون‌ ملعون من یضیع من یحول» «ملعون و از رحمت خدا به دور است، کسی که(بیکار بوده و با درمانده کردن) عایله‌اش را ضایع و بی‌ارزش کند.»

کم‌کاری بزرگترین عامل بدبختی:
امام باقر(ع) می‌فرمایند: انی لأبغض الرجل أن یکون کسلانا عن امر دنیا و من کسل عن امر دنیاه فهو من امر آخرته اکسل»: «من دشمن می‌دارم مردی را که در کار دنیایش بی‌حال و سست باشد و در کار آخرتش سست‌تر است»

و امام صادق(ع) نیز فرمود: «کسی که در کار عبادت و نمازش سست باشد خیری در آخرتش نیست و کسی که در اداره امور زندگیش سست و بی‌حال باشد خیری در کار دنیایش نمی‌باشد» و نیز فرمود:«عدو العمل الکسل» «سستی و بی‌حالی دشمن کار است.

اصل حکومت؛ رشد مردم

#یادداشت
#محسن_همت
#یادداشت_45
#جلسه_270
#مقام_مردم

💠اصل حکومت؛ رشد مردم
با یکی از دوستانم که در ایام ماه رمضان از آلمان به ایران بازگشته بود در مورد مردم آلمان صحبت می کردم. از ایشان خواستم تا درباره فرهنگ مردم آلمان کمی گفتگو کنیم. نکات جالبی می گفت. مثلا اینکه برای حکومت آلمان هیچ اهمیتی ندارد که مردم از چه دین و مکتبی پیروی کنند فقط مهم است در هر کجا که هستی از قوانین آنجا پیرویی کنی و اخلاق حرفه ای را رعایت کنی. اینقدر خشک برخورد می شود که جزو مسائل بی ارزش و کاملا شخصی تلقی می شود.

🔹یعنی فهمیدن اینکه حقیقت چیست، هیچ ارزشی برایشان ندارد.
🔹اینکه من کیستم؟ هدف از زندگی چیست؟ همه اش هیچ؟

#فرهنگ_حکومتی

#یادداشت
#محسن_همت
#یادداشت_46
#جلسه_270
#مقام_مردم

#فرهنگ_حکومتی
#صداقت_غرب

می گفت مردم آلمان به هیچ وجه دروغ نمی گویند و گویی اصلا چیزی به نام دروغ در آلمان وجود ندارد و حتی در برخی از مواقع اگر شما مدارک به همراه نداشته باشی باز بنا را به اعتماد و صداقت می گذارند و کار شما را انجام می دهند. پرسیدم چطور ممکن است؟ گفت یک سیستم هماهنگ بین تمام اداره جات و ارگانهایی که در آلمان هست وجود دارد که تمام مشخصات و ویژگی های شما در آن نوشته شده. اگر یک مرکز فقط یک مرکز در پرونده شما ثبت کند که مدارک ارائه شده با ادعای شما واقعیت نداشته است و در واقع شما مرتکب دروغ شده اید، این پایان راه شما برای یک زندگی آرام در این کشور است.
برای اجاره یا خرید خانه، برای پیدا کردن کار، برای تحصیل، برای رفع نیاز اساسی با مشکل روبروی خواهی شد. تمام زندگی شما را مختل می کند.
عجب! پس ان طور است که می گویند در آلمان دروغ نیست اما در ایران دروغ وجود زیاد است
راست گویی از روی اجبار حکومت!!!
راست گویی به قیمت همه آسایش!!!
راست گویی به قیمت کرامت!!!

راستی؛ برای خدا چقدر می ارزد؟
🌿

ابهام در معنای مردمی بودن اقتصاد عامل کندی حرکت به سمت آن!

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_173
#جلسه_270

💠 ابهام در معنای مردمی بودن اقتصاد عامل کندی حرکت به سمت آن!

🔺 وقتی که سخن از اقتصاد مقاومتی به میان می آوریم و یکی از مؤلفه های معنایی آن را مردم بنیان بودن آن هم به معنای حضور، سرمایه و اراده مردم می دانیم؛ باید ایده مشخصی برای مردمی کردن اقتصاد داشته باشیم.
🔺 زمانی که نخبگان ما توان تصویر مطلوب از این مطلوبیت را ندارند، حرکت حاکمیت به سمت تحقق این امر کند پیش می رود؛ وقتی ایده های عملیاتی و شدنی توسط نخبگان ارائه نمی شود حاکمیت در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی گیج می زند.
🔺 اینکه اشتغال ایجاد کنیم، در اشتغال هم بخش خصوصی سهم مهمی داشته باشد و مردم هم بتوانند در فرایندهای مدیریتی دخالت کنند حرف های کلی خوبی است، باید روی زمین بیاید و تا زمانی که نخبگان ما کلی گویی می کنند، حاکمان ما هم همان مسیری که نظام کارشناسی غربی در جلوی پایشان قرار داده است را می روند.
🔺 اتفاقاً حاکمیت آمد و این فهم نخبگانی در خصوصی سازی را اجرا کند که سرکنجبین صفرا فزود، عملاً سرمایه های ملی دولتی را عده ای رانتخوار و سرمایه دار زالو صفت مکیدند و یک آب هم روش! کارگر بیچاره هم مجبور است بدون امنیت شغلی با حداقل های حقوق و دستمزد کار کند؛ کمی به فضاهایی که خصوصی شده و به دست پیمانکار سپرده سر بزنیم، این بدبخت شدن کارگر را ملاحظه می کنیم.
🔺 دخالت مردمی در فرایند مدیریتی نیز یک شعار خوشگل روی هوا است؛ مردم با سرمایه های خُرد در فرایند تعیین تصمیم گیران مؤثر نیستند و این سرمایه های کلان هستند که مدیران و تصمیم گیران اداره یک عرصه سرمایه گذاری را تعیین می کنند و همان ها هستند که با چمبره زدن شرکت های خانوادگی خود بر ورودی و خروجی آن عرصه اقتصادی همه سرمایه های مردمی را می خورند و یک آب هم روش!
🔺 شعار رفع انحصار هم قشنگ است، اما آن چیزی که تا الان دیده شده، این است که اژدهای هفت سر سرمایه داری و سرمایه داران بلد هستند که حتی این شعارها را چطور به نفع خود مصادره کنند و به اسم رفع انحصار، انحصاری این دفعه با ریش و یقه سفیدی برای خود رقم بزنند.

❇️ تا نخبگان ما کلی گو هستند، حاکمیت گیج است و سرمایه داران نیز با قوت بیشتری مشغول چاپیدن و در شیشه کردن خون مردم!
.