نقدی_بر_نقدی_بر_جریان_قرآن‌بسندگی

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_66
#جلسه_190

#نقدی_بر_نقدی_بر_جریان_قرآن‌بسندگی

خاستگاه #رجعت_به_قرآن جهان اهل سنت است که به‌ظاهر قرآن را گرفتند و عترت را رها، و بعدتر به شیعه هم – که عترت را گرفتند و قرآن را رها – سرایت کرد، پس به‌راحتی نمی‌توان آن را مقابل سنت‌گرایی و حدیث‌گرایی قرار داد.

مسئله، یک نارسایی خسارت‌بار تمدنی بوده، مسلمانان دیرزمانی بود که از شکوه و پیشرفت هبوط کرده بودند و در مقابل تمدن غرب، احساس انحطاط و عقب‌ماندگی می‌کردند.

یک جریان مشکل را در دوری از قرآن دید! اینکه فراموش کرده بودند قرآن درمان دردهای انسان و هدایتی برای مردم است، حیات‌بخش و پیش‌برنده است…. یک سرچشمه‌ی ناب و جوشان و جاری.

گاه جریان شناسانه همواره به ما کمک می کند

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_37
#احمد_قوی
#جلسه_190
#قرآن
#قرآن_بسندگی

در استقبال از نظر برادر #محمد_امامی و پاسخ به برادر #عقیل_رضا_نسب

نگاه جریان شناسانه همواره به ما کمک می کند تا خاستگاه و ریشه های گرایشات اندیشه ای یک متفکر را متوجه شده و بتوانیم با نگاهی از بالا او و گفته هایش را تحلیل کنیم.
از طرفی آسیب نگاه های جریان شناسانه #تعجیل در #تطبیق و افتاده به ورطه ی تحلیل های #تیپیکال است.
این که ما از اوایل قرن 20 با یک جریان قرآن گرا در جهان اسلام و به تبع آن در ایران مواجهیم و این که #سید_علی_خامنه_ای با برخی از این اندیشمندان حشر و نشر داشته است سرجای خود.
اما آنچیزی که غفلت از آن ما را به تقلیل گرایی دچار خواهد کرد تاویل این دغدغه ی مبارک و نهضت بازگشت به قرآن و اسلام ناب ، به مفهوم قرآن بسندگی است.
قرآن بسندگی که در امثال کسروی مشاهده می شود و یا دوگانه اسلام قرآن و اسلام روایات که برخی به آن دامن می زنند جنبه ی افراطی و خارج از چارچوب یک دغدغه و یک احساس نیاز در امت اسلامی مبنی بر ضرورت رجوع به قرآن کریم به عنوان اصلی ترین منبع دین و کتاب زندگی است.
اتفاقا چرخه ی جریان شناسی را با تمام ابعادش در نظر بگیریم متوجه می شویم که یکی از علل این نهضت بازگشت به قرآن وجود فهم های غلط ، خرافی ، و غیرعقلانی از دین و منابع روایی بوده که یکی از علل #عقب_ماندگی مسلمین قلمداد می شود.
از طرفی در دوره ی پس از فروپاشی عثمانی جریان #تصوف و فهم های صوفی مآبانه از دین جزو مهم ترین متهمان انحطاط امت اسلامی محسوب می شوند.
از فضای جریان شناسی که بگذریم (جای دعوایش اینجا نیست) ؛ به نظر می رسد تحلیل قرآن بسندگی از تفکر ، گفتمان و عملکرد قرآنی حضرت آقا یک اجحاف تاریخی و نابخشودنی محسوب می شود.
شما با شخصیتی مواجه هستید که انس فوق العاده و نگاه های قرآنیش نه تنها او را به سمت دوری از تراث روایی سوق نداده بلکه به قطع می توان ادعا کرد که ایشان یکی پرتتبع ترین اندیشمندان اسلامی در حوزه ی روایات و سیره معصومین هستند. البته ناگفته نماند که این اندیشه قرآنی با این که خللی در نگاه ایشان به سنت ایجاد نکرده ولی با این حال تا ساحت فقه ایشان هم امتداد پیدا کرده (رج به فقه غنا).
فلذا به نظر می رسد قرآن محوری و فهم قرآنی ایشان از اندیشه اسلامی نه تنها نقطه ضعف محسوب نمی شود؛ بلکه نشان دهنده ی کارآمدی ، اتقان و پیشرو بودن اندیشه انس گرفته و تربیت شده قرآن کریم است.

دعواهای کارآمدی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_31
#جلسه_190

🔰دعواهای کارآمدی

بحث کارآمدی و ویرایش احکام با ادبیات های مختلفی مثل مقاصد الشریعه، باطن ویا حقیقت دین یا روح معنی، ایجاد درگیری کرده و عده ای به این ویرایش ها ودخل تصرف ها برچسب بدعت می گذارند اینکه شما در حج مراسمی اضافه کنی دقیقا مثل این می ماند که شما نماز را 12 جزئی کنی و یک رکن یا یک حرکت به آن اضافه کنی
علت اینکه این نگاه ها و جریان ها در حوزه خیلی نیستند و این مدل اجتهاد مدل مرسومی نیست شاید زبان علمی نکردن این فرایند است که باعث شده خیلی متداول نشده اینکه شمای فقیه مراسم برائت از مشرکین را از کجای کتاب و سنت استخراج کرده ای

این ورود ها وتفسیر ها تحت چه چارچوبی است چه ضابطه ای دارد؟

در جلسه امروز در ادامه بحث کارآمدی به مخاطرات ثمره‌گرای پرداخته شد

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_17
#جلسه_189

🔶 در جلسه امروز در ادامه بحث کارآمدی به مخاطرات ثمره‌گرای پرداخته شد. در گرایش کارآمدی، لغزش بسیار زیاد است؛ چنانچه می بینید روشنفکران غرب‌زده اکثرا از این لغزش‌ّها در امان نبوده‌اند.

🔺یکی از این مخاطرات تعجیل است
در طول تاریخ همیشه بوده‌اند کسانی که از دین انتظار ثمرات سریع و صریح داشتند. و تا حدی که این روزها چیزی که ثمره سریع نداشته باشد را اساسا اسلامی نمیدانند. اما در مقابل باید گفت –همانطور که علامه فرمودند- : دین اسلام دینی متین است و ثمرات آن بسیار کند و آرام آرام نمایان می‌شود.

🔺برای رهایی از این لغزش‌گاه، در کنار کارآمدی باید به متانت هم توجه داشت. در منطق فهم دینی نباید کارآمدی صرف قرار داشته باشد، بلکه کارآمدی همراه با متانت می‌تواند سنجه خوبی برای فهم دینی باشد.

🔺به تبع این تعجیل در کارآمدی، انحراف هم به وجود می‌آید؛ وقتی ایده‌ّهایی که مطرح می‌شوند تعجیل نداشته باشند، به مرور زمان احساس ناکارآمدی دست می‌دهد و نه تنها در ایده شک می کنند بلکه در طراح آن ایده هم شک می‌کنند. و وقتی در اندیشه شک کرد، به دنبال پایگاهی می‌گرد که خود را به آن وصل کند و از این شک به درآید و معمولا هم به روشنفکری آن هم از جنس غرب‌گرا، کشیده می‌شوند.

فقه_تهران_فقه_نظام_ساز

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_44
#جلسه_189
#فقه_تهران_فقه_نظام_ساز
❇️استاد بزرگوار در جلسه امروز فرمودند که رساله عملیه اصلی حضرت آقا آن طرحی است که دارند دنبال میکنند و آن مسیری است که در مقام هدایت جامعه در طول این سی سال بدان عمل کرده اند. منبع اصلی که در مباحث کلامی به ما کمک میکند این بخش از بروزات آقاست.
❇️ما باید این فقه را مطالعه کنیم و اصول آن را به دست بیاوریم گرچه این فقه چیز مدونی نداشته باشد. این فرمایش جناب استاد، حقیر را یاد فرمایش استاد اسدپور در جلسه ی #هم_اندیشی_اساتید_روح_توحید، در مورد حضرت امام(ره) انداخت که متن فرمایش ایشان را در ذیل میگذارم:
🔰«امام سه مرحله #فقه داشته است؛
مرحله اول: #فقه_قم حضرت امام که خروجی آن رساله عملیه ای بود که آقا مجتبی زحمت تنظیم آن را کشیدند.
و بعد در دوران تبعید از آن تحریر الوسیله تدوین شد.

مرحله دوم :دوره #فقه_نجف امام است. تندترین تعاریف و بنیادی ترین حرکت #فقه_اجتماعی امام در دوران نجف و تقابل با #فقه_سنتی که آنجا بوده شکل گرفته است.

مرحله سوم: اوج شکوه فقه امام که دیگر آن اوج پویایی فقه امام را نشان می دهد، #فقه_بعد_از_انقلاب_امام است؛ اما چون متن ندارد ما هیچ توجهی به آن نداریم. من اسم این فقه را #فقه_تهران و #فقه_عینیت می گذارم، این فقه در واقع آن #نظام_سازی است که دارد خود را فعال می کند«

اگرچه هر جلسه بنده متن پیاده شده جلسه و عناوین بحث را می نویسم،

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_29
#جلسه_189

خرده #تقریر
#فهرست بحث

➖اگرچه هر جلسه بنده متن پیاده شده جلسه و عناوین بحث را می نویسم، اما با توجه به این که بحث از کارآمدی چند جلسه ای به طول انجامیده است، فهرست‌واره ای از سیر بحث ارائه می نمایم.

🔶1. کارآمدی دین
به طور پیش فرض گرفته شده است که ما قائل به دینی حد اکثری هستیم که می تواند همه عرصه های حیات بشری را پشتیبانی کند. و برای سعادت دنیا و آخرت و معاش و معاد انسان و همچنین مدیریت فرد و جامعه در هر زمان و هر مکانی برنامه کامل و جامع دارد.

اگر چه این جا مخالفین جدی وجود دارند، ولی فعلا محل نزاع ما، تاثیر کارآمدی در فهم دین است.

🔷2. کارآمدی فهم دین
در این باب سه قول را می توان مطرح کرد:
🔹1. تعبد و انقیاد محض.
عده ای دین را تعبد می دانند. واساسا برای کارآمدی این صلاحیت را قائل نیستند که بتواند سنجه ای برای فهم دین واقع شود.

🔹2. کارآمدی مطلق.
این که کارآمدی را ملاک مطلق بررسی فهم خود از دین قرار دهیم و اگر جایی دین با آنچه ما کارآمدی می پنداریم، در تناقض بود، اولویت را به کارآمدی بدهیم.

🔹3. توجه به کارآمدی در عین تعبد و توجه به روش های استنباطی
این قول را برگزیده ایم. یعنی اگر چه قائل به تعبد در بالاترین مرتبه اش هستیم، اما نسبت به کارآمدی هم بی تفاوت نیستیم و اگر دین توصیه های منفعلانه، یا مثلا حقارت آمیز داشته باشد، در فهم خود از دین شک می کنیم.

اما توجه داریم که کارآمدی مقوله مخاطره آمیزی است.
🔶مخاطرات کارآمدی:
🔸1. تعجیل در ثمره گرایی. عدم فهم متانت وتدریج در روش اسلام، و عملگرایی افراطی باعث جدایی از مسیر حق می شود. و خروج از منطق حق، به معنای ورود در منطق ضلال است.
وقتی فرد، فکر و یا جریانی از منطق حق منحرف شد، ناگریز از افتادن در دامن غرب زدگی است.

دو رویکرد به کارآمدی:
🔹1. توجه به کارآمدی به عنوان مستقر و موقف
🔹2. توجه به کارآمدی به عنوان پرچم و معالم الطریق
البته فرصت به تفصیل این بحث نرسید و در همین حد اشاره شد. و برای بنده روشن نشد که تفاوت این دو رویکرد و ثمرات هر کدام چیست.

ثمره گرایی، انحراف و غرب زدگی!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_93
#جلسه_189

💠 ثمره گرایی، انحراف و غرب زدگی!

☑️ #معرف_یادداشت: در بحث #خطرات‌ثمره‌گرایی جناب #استاد_فلاح بحث تعجیل در ثمره گرایی که باعث خروج از متانت و عملگرایی افراطی و در نتیجه گرفتار شدن به انحرافات فکری می شود را مطرح فرمودند؛ نکته جالبی در اینجا اشاره فرمودند که جریانات ثمره گرا در نهایت گرفتار #غرب‌زدگی می شوند. در این یادداشت به بررسی علت گرفتار شدن جریانات ثمره گرا به غرب زدگی می پردازیم.

🔺 در یادداشت قبل به این بحث پرداختیم که ثمره گرا یعنی کسی که صرفا عقل کوتوله ی خود را معیار قرار می دهد، و اینقدر روی این عقل و تجربه خود تأکید می کنند که حتی متون و صراحت های دینی را نیز با همین واضح نبودن ثمره آن از دید ما تأویل می کنند. ثمره گرایی هم در مقام فهم و استنباط دین مطرح می شود و هم در مقام اجرا؛ بیشتر به مقام اجرا ربط پیدا می کند؛ لذا از این جهت این جریانات خیلی خطرناک هستند؛ چون ظاهر تقریرشان شبیه به امر بین الامرینی هاست؛ از آنجا که تعبدگرایی همراه با یک تحجر و دگم اندیشی است معمولا جریان میانه از این جریان فاصله جدی می گیرد ولی چون جریان میانه ثمره را نیز در نظر می گیرد (با همان تفصیلی که در یادداشت قبل گفتیم) عموما به ثمره گرا نزدیک دیده می شود.
🔺 در تاریخ اسلام سه جریان معتزله، اشاعره و شیعه نماد این سه گانه هستند؛ که معتزله اینقدر نقش عقل را پر رنگ می داند که صریح می گوید که افعال ما مربوط به خودمان است و هیچ ربطی به خدا ندارد و خدا به ما اراده داده است و کار را به خودمان تفویض کرده است، از طرفی اشعری مسلک ها با نفی اختیار قائل به جبر در اعمال می شوند؛ شیعه با قائل شدن #امربین‌الامرین از این دو جهل خود را دور کرده است. منتها دیده می شود که شیعه و معتزله به راحتی در یک دسته به نام #عدلیه قرار می گیرند ولی هیچ وقت شیعه و اشاعره در یک دسته جا نمی شوند چون خیلی فاصله زیاد است. لذا #معتزلی‌مسلکان در جامعه شیعه خطرشان در سطوح بالاتری بروز می کند. زیرا این ها به ظاهر تا بخش خوبی از راه را شیعه یکی هستند؛
🔺 به نظر می رسد که با عقلانیتی که #مکتب‌امام به میان آورد و انقلاب اسلامی را رقم زد، فرصت ظهور و بروز جریانات متحجر و #تعبدگرا کمتر پیدا شود، چون اساساً این جریانها اگر بخواهند ملتزم به لوازم حرفشان شوند خیلی نباید در عرصه اجرای #حکومت‌اسلامی ورود جدی داشته باشند؛ اگر هم داشته باشند #عقل‌انقلاب‌اسلامی آن ها را به شدت پس خواهد زد؛ اما #ثمره‌گراها چون اساساً انسان هایی از جنس اجرا و عمل هستند، خیلی احتمال ظهور و بروز آن ها بیشتر است.
🔺 شاید بتوان ادعا کرد که #تنها‌دولت‌انقلابی گام اول انقلاب را همین ثمره گرایی زمین زده است. انقلابیونی که دارای نظام فکری و نظام عاطفی و نظام محاسباتی پیچیده ای نیستند، و توقع دارند که با انجام چند عملیات حتی کلان، فوری همه چیز درست شود؛ قدرت که دستشان بیاید احساس می کنند می شود همه چیز را با آن اصلاح کرد و تحمل #صبراستراتژیک برای حاصل آمدن نتایج بزرگ و تمدنی را ندارند.
🔺 نکته ای که در عمل بعد از بالا پایین هایی که لازمه غربال شدن انسان ها در دوران غیبت است، خود را نشان داد این بود که آرام آرام سخن این برادران ما شبیه سخنان اندیشمندان غربی شد. سکولاریسم را در جهت فرایند ظهور ترسیم می کردند و انسان انسان کردنشان طوری پر رنگ شد که به بهانه فطرت، با انسان گرفتار نفس اماره می آمدند و کل دین را نیز زیر می گرفتند!

💢 در جمعبندی می توان گفت که ثمره گرایی تعجیلی و توقع به حصول نتیجه در کوتاه ترین زمان؛ آن هم با محسبات یک #عقل‌بی‌بته که ریشه ای عمیق در #تراث‌اسلامی ندارد و تغذیه ای متناسب از این منابع نکرده است؛ آن چیزی است که باعث ظهور یک انحراف شد انحرافی که ته آن #غرب‌زدگی است؛ چون آن چیزی که #روح‌تمدن‌غرب است همین محوریت پیدا کردن #عقل‌خود‌بنیادبشری است و روشن است که وقتی روح تو با روح آن تمدن قرابت جدی پیدا کرد، سخنان تو و باورهای تو نیز آرام آرام رنگ او را می گیرد چون به یک منبع فاسد متصل شده است.
.

پ.ن: #تنها‌دولت‌انقلابی؛ اگر دوره 6 ماهه شهید رجایی را دولت حساب نکنیم و حواسمان باشد که دوره جنگ عملا نخست وزیر همه کاره بود نه رئیس جمهور.

زمامداران پس از استقرار دولت

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_65
#جلسه_189

زمامداران پس از استقرار دولت، بيش از آنكه در محتاج توصيه به متانت و مصلحت‌انديشي داشته باشند، در چنبره‌ي محافظه‌كاري هستند و نيازمند توصيه به واقع‌بيني و جسارت و قاطعيت.

قبول كه كارآمدي، تك‌مؤلفه‌اي نيست، اما جامعه‌اي كه به تصريح خود زمام‌داران، هنوز ارزش‌مدار و آرمان‌خواه است، چرا انقدر معيارهاي كارآمدي مبهم است و پيچيده؟

متانت رهبران تا جايي ارزش است كه جسارت ايشان را براي راهبري يك نسل برخاسته مخدوش نكند.

سه_روش_برای_کار_آمدی

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا

#محمد_امامی
#یادداشت_19
#جلسه_189
#سه_روش_برای_کار_آمدی

🔻علاوه بر آن که در دستگاه آسیب شناسی نظام ارزشی خود را باید متقن کنیم، تا براساس آن جامعه دینی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، روش بررسی یک جامعه را نیز باید در هنگام بحث مشخص کنیم.

↔️به نظر نگارنده به سه شیوه میتوان هر جامعه را تحلیل و بررسی کرد، و میزان کار آمدی آن برای توده مردم را سنجید .

🔴 روش برآیندی: د با کنار هم قرار دادن نقاط مثبت و منفی حرکت جامعه در سطوح تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا نتیجه گیری نمود. که در مجموع عملکرد این حکومت چگونه بوده است .

🔴 روش برهان خلف: در این روش ارزش وجودی جامعه و مجموعه را بررسی می کنیم، ۲ نقطه محوری در این آسیب شناسی بررسی با مدل رقیب و مشکلاتی که در فرض نبود ایجاد می شود،می‌باشد.

🔴 روش نسبت سنجی: در این روش کار آمدی هر مجموعه و جامعه را براساًس میزان تحقق آرمان و اهداف مطرح شده از سوی مدیران و رهبران آنان نسبت سنجی می کنیم.

تجربه_خوب

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_23
#جلسه_189

#کارآمدی
#تجربه_خوب

امروز همراه با #قربانی_فتوت رفتیم #قبرستان وادی السلام قم. آدم توی قبرستان پشتش خالی می شود که کدام‌یک از اعمال قرار است همراهش بیاید، هوایش را داشته باشد. می شود تصمیمات جدی گرفت. من حس می کنم قبرستان مومن را کارآمد می کند به این فکر می کند با کدام کار می تواند خدا را یاری می کند؟ کدام کار اثر دارد؟ ما خیلی شنیده‌ایم که کار کم اگر خالص باشد خدا به آن اثر میدهد، خدا آن را ماندگار می‌کند. #یاد_مرگ کارها را خالص می‌کند.
اما علماء قبل امام اخلاص نداشتند؟ #فهم_راقی از دین و دنیا را چگونه باید کسب کرد؟
باید #درس_خواند و خواند؟ باید تلاش شبانه‌روزی و #زندگی_جهادی داشت؟ باید #تهذیب_نفس کرد؟ باید #کار_تشکیلاتی کرد؟ باید #مدیریت_راهبردی را فرا گرفت؟

چطور می شود آنچه را که ما به فرد نسبت می دهیم را به یک جامعه نسبت دهیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_23
#جلسه_188

 

إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم (رعد ۱۱) خطاب آیه قوم است نه افراد!
چطور می شود آنچه را که ما به فرد نسبت می دهیم را به یک جامعه نسبت دهیم؟
مثلا می گوییم موقف فلان جامعه انفعال است یا موقف ایران در سال های 56 و 57 و حتی 58 قیام بود.
واقعا چه کسی می تواند موقف یک امت را ببیند و بفهمد؟
غرب چرا اینقدر در این زمینه جلوتر از ماست؟
چگونه می می تواند موقف یک جامعه را به جهتی که می خواهد تغییر دهد؟
می گویند انگلیس 200 سال زحمت شید تا به مردم ایران بفهماند که توان ساختن یک آفتابه را هم ندارد! این شد باور نماینده مجلس ما(تقی زاده) این انتخاب هوشمندانه را چه کسی برگزیده؟ #ما_نمی توانیم
چگونه به این راهبرد می رسند که جامعه ای که #هویت ندارد می توان به هر سو برد؟(شاید دسترسی به منابع اصیل دینی ما دارند،بهتر از ما)
به گمانم ما اینقدر از امام و انقلاب شنیدیم برایمان عادی شده است. به راستی امام چگونه به این نتیجه رسید که باید موقف ایران را به #ما_توانیم تغییر دهیم. چرا بقیه نمی دیدند؟ چرا بقیه آقایان به همین که ظاهر اسلام رعایت بشود راضی بودند؟ و فکر می کردند همه چیز درست می شود؟ انگار کسی در موقف دیدن لایه های آسیب های اجتماعی نبوده است.
دارایی امام چیست که نقاط راهبردی امت را می داند و الباقی علما (بعضا) نه؟ امام هم فرزند همین حوزه است؟
حضرت آقا چطور می شود که می بیند #موقف_الان_ایران، #تماشا است و در گام دوم راهبرد #قیام_جوانان را مطرح می کند؟

این که کسی بتواند ورای یک پدیده را ببیند، بر دین فهمی هم تقدم دارد.
⁦☘️⁩

#همايش_آسيب‌شناسي_انقلاب_اسلامي ! مصادف با بيست‌سالگي انقلاب!

#یادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_64
#جلسه_188

15 اسفند 77 مقام معظم رهبري ديداري دارند با شركت‌كنندگان در #همايش_آسيب‌شناسي_انقلاب_اسلامي ! مصادف با بيست‌سالگي انقلاب!

طبيعتا متناسب با حال‌وهواي سياسي و فرهنگي آن سال‌ها كه دولت اصلاحات بر سر كار است، بايد اين همايش را با ديد ترديد و توطئه بنگريم، اما حضرت آقا چقدر استقبال مي‌كنند و كاملا مشخص است كه گويي مشتاقانه منتظر فضايي بوده‌اند تا طرح بحث كنند.

#متانت_دين_انقلاب كاملا در اين بيانات ملموس است!

اما به‌راستي اجزاي عنصر فاخري به نام متانت، چيست؟

متانت با فضائلي چون حلم (بردباري) و حزم (دورانديشي) و صبر و كرامت هم‌خانواده است و پشتيبان فضائلي چون مدارا و غفران و خوش‌رويي و … است.

اما به‌گمانم متانت بيش از همه، ريشه در يك فهم عميق و فراگير و غني و مهيمن، و اطميناني قلبي به دست‌بالا بودن و نيز باور به همراهي سنت‌هاي پيدا و پنهان هستي با انسان دارد.

دوگانه تکلیف

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_43
#جلسه_188

• دوگانه تکلیف و نتیجه بیش از آنکه دوگانه ای واقعی باشد ذهنی است. ما به دستورات شارع به عنوان مسیری که ما را به حقیقت عالم می رساند مینگیریم و تکلیف را بهترین راه رسیدن به خوبی های عالم میدانیم.
• در واقع آن فقه حداقلی که فقط در صدد رفع مسئولیت و تعذر است، مسیر درست شریعت نیست. شریعت درست آن است که ما را به حقیقت عالم متصل میکند و دست ما را به حقائق پیدا و پنهان عالم، که عقلمان از آن عاجز است، میرساند. لذا در فقه ما مسیر واقع نمایی و تراکم ظنونی که ما به مطمئن به واقعیت و حقیقت میکند خیلی پر رنگ است.
• الواجبات الشرعیه الطاف فی الواجبات العقلیه
• اساسا نقش ثمره و نتیجه در تشخیص تکلیف پر رنگ میشود. در بسیاری از موقعیت ها تشخیص تکلیف بسیار مشکل است. در اینجاست که نقش نگاه به نتیجه بسیار پر رنگ است. زیرا واجبات شرعیه آمده اند که ما را به هدفی برسانند و مصالح نفس الامری عالم را به دست ما بدهند. لذا اگر درست فکر کنیم و لزومات رسیدن به آن نتیجه را بسنجیم، تکلیف صحیح را نیز تشخیص میدهیم. یعنی نگاه به نتیجه و لوازم آن، به ما بصیرت تشخیص تکلیف صحیح میدهد.
• از طرفی ممکن است راه های زیادی ظاهرا ما را به نتیجه ی واحد برسانند لکن بسیاری از آنها مطابق شرع و اتمسفر اسلامی نباشد. در اینجا باید پی به این نکته ببریم که این راه ها، اگرچه در ظاهر به نتیجه ی واحد میرسند لکن در واقع این نتایج فرق میکند و مسیر غیر شرعی نمیتواند ما را به نتیجه ی مطلوب شرعی و مصلحت حقیقی برساند. یا به نتیجه و مصلحت مد نظر نمیرساند ویا اگر برساند قطعا مصالح دیگری را فوت میکند

تفاوت «مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه» با «ثمره گرایی و تعبد گرایی»

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_92 [بخش اول]
#جلسه_188

💠 تفاوت «مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه» با «ثمره گرایی و تعبد گرایی»

☑️ #معرف_یادداشت: ذیل بحث #کارآمدی_توحید و مطرح شدن کارآمدی به عنوان یک #قرینه برای سنجش ادعای توحید وارد بحث ثمره گرایی و تکلیف گرایی شدیم که یک دوگانه مشهور به نام نتیجه گرایی و تکلیف گرایی در کلاس زنده شده و بحث خوبی در کلاس اطراف این موضوع درگرفت. بحثی که در کلاس مطرح شد ملقمه ای بود از عدم تفکیک دو بحث که در این سلسله یادداشت بین این دو نوع نگاه به نتیجه گرایی تمایز قائل می شویم و تفاوت آن ها را بیان خواهیم کرد.

1️⃣ همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه.

2️⃣ «لا تعبدگرایی و لا ثمره گرایی بل امر بین الامرین» [بخش اول]

🔺 در بخش قبل یادداشت به بحث «ما مأمور به وظیه ایم نه نتیجه» پرداخته شد و گفته شد که این بحث با بحث تعبدگرایی و ثمره گرایی متفاوت است، در این یادداشت می خواهیم نشان دهیم که بحث دوم یک بحث جدایی از بحث اول است و اتفاقا اینجا شیعه اصلا این دو گانه را به رسمیت نمی شناسد.
🔺 روشن است که هم بحث تعبد و هم بحث ثمره داری و کارآمدی هر دو جزو بحث های مهم اندیشه اسلامی است و هر دو در جای خود صحیح است؛ اما چیزی که صحیح نیست این است که یک پسوند «گرایی» پشت هر کدام بیاید که معنای آن این است که دیگری را دارد نفی می کند.
🔺 وقتی شما می گویید #تعبدگرایی معنایش این است که من عبد و بنده خدا هستم، خدایی با این عظمت و بزرگی و من با این کوچکی و ریزی؛ معلوم است که هر چه او بگوید می گویم چشم؛ این چشم را هم طوری معنا می کنند که عقل که وجه ممیزه انسان از مخلوقات دیگر است عملا نفی می شود. ابتدا اسمش تعبد به خداست، ولی وقتی که در بسیاری از امور خدا رسیدن به اینکه او از ما چه می خواهد را به استنباط و فهم ما از دین احاله کرده است، چون به ما عقل داده است؛ آرام آرام معنای تعبد به خدا تبدیل می شود به تعبد به این فهم من از دین؛ وقتی که تعبد را قبل از این به صورتی پر رنگ کرده ایم که عقلانیت رنگ باخته است، عملا فهم دینی که می خواهیم به آن متعبد کنیم فهم ضعیفی خواهد بود، آن تحجر و دگم اندیشی ما در تعبد ما را می کشاند به تعبد به همین فهم ضعیف و دگم اندیشانه ای که خودمان از دین پیدا کرده ایم و در واقع می شویم بنده خریت و نفهمی خودمان نه بنده خدا! لذا این یک شق از قضیه است که اگر #گرایی به ته آن اضافه شود چنین ثمرات #اشعری_مأبانه_ای به بار خواهد آورد. به جایی می رسد که شعار این طیف شعر معروف #‌هرچه‌آن‌خسروکندشیرین‌بود می شود.

🔺 از طرفی وقتی شما می گویید #ثمره_گرایی معنایش این است که من دنبال ثمره و نتیجه هستم، ثمره و نتیجه هم آن چیزی است که عقل کوتوله ی من می گوید و می فهمد؛ این ثمره را اینقدر پر رنگ می کنیم که انگار که خدا یک عقل به ما داده و گفته برو من را دیگر با تو کاری نیست! طوری این ثمره گرایی را پر رنگ می کنیم که متون صریح و خواسته های واضح خداوند را نیز با این فهم کوتوله ای خودمان معنا می کنیم و از آن اراده حقیقی و خواست الهی که بنا بود در زندگی ما جاری شود خود و دیگران را محروم می کنیم. اینجا هم اضافه شدن #گرایی به به ثمره، چنین ثمرات #معتزلی_مأبانه_ای به بار می آورد که گویا خدا یک #خدای‌ساعت‌ساز بوده است که این جهان را ساخته و آن را به ما واگذار کرده و خودش رفته دنبال کارش.

 

2️⃣ «لا تعبدگرایی و لا ثمره گرایی بل امر بین الامرین» [بخش دوم]
🔺 اما عقل عزیز و محتشم شیعی که به راهنمایی اهل بیت همیشه از این افراط و تفریط ها به دور مانده است؛ همانطور که در برابر #جبرواختیار که این دو گرایش کلامی منحرف قائل به دو طرفش شدند، بحث نفی هر دو را مطرح می کند و گزینه #امربین‌الامرین را به میان می آورد؛ در تمام #دوگانه‌های‌دروغین دیگر نیز همین را خواهد گفت؛ در اینجا نیز باید گفت که هم تعبد در اسلام داریم و هم ثمره؛ این گرایی که شما ته آن ها اضافه می کنید و هر کدام دیگری را نفی می کنید غلط است.
🔺 تمام هویت ما بندگی حضرت حق است، ما عین بندگی و ربط به او هستیم؛ اما همین اوست که به ما عقل داده است که هم برای فهم اینکه او از ما چه می خواهد و هم برای فهم اینکه این فهم را چطور جاری بکنیم باید از این نعمت خداداده بهره ببریم؛ لذا شیعه بندگی را در اوج آن قبول دارد و در اوج صفاتی که می خواهد برای نبی اکرم به کار ببرد او را #عبده می نامد؛ منتها این عبودیت برای رسیدن به یک غایتی است که آن #سعادت و #قرب‌الهی است؛ در این مسیر با عقلانیتی که به دین منور شده است، نه یک عقلانیت نوک دماغ بین، شروع می کند هم در مسیر فهم از دین و هم در مسیر جاری کردن دین طوری عمل می کند که غایاتی که دین برای این مسیر بندگی ترسیم نموده است حاصل شود. لذا ثمره و نتیجه در وظیفه ای که او برای خود ترسیم می کند تزریق شده است، ثمره در رگ و پی کار او دویده است؛ منتها باز او بعد از انجام وظیفه نیز کافر نمی شود؛ باز هم دست حضرت حق و حضور حضرت حق را بعد از انجام وظیفه هم می بیند که ثمره متوقع که حتی من تلاش کردم از متن دینی بفهمم که این کارم برای این ثمره است اگر حاصل نشد، یعنی مصلحت بالاتری در کار وجود دارد که من ندیده ام؛ دوباره می نگرم که در این وضعیت جدید وظیفه من چیست، چون من دست از آن غایات به هیچ وجه بر نخواهم داشت و آن غایات هم تعطیل بردار نیست، الان بعد از آن فهمی که داشتم و عملی که کردم شرایط جدیدی ایجاد شده است؛ هم بر می گردم با دقت زیاد بازنگری می کنم که نکند آن فهمی که داشتم نقصی داشته است؛ و هم تلاش می کنم بفهمم که در این شرایط جدید باز وظیفه من برای تحقق آن غایات و ثمرات چیست.
.

کارآمدی دین:

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_45
#جلسه_188

🔰1. کارآمدی دین:
در این سرفصل این پرسش مطرح می شود که اساسا کارآمدی درباره دین مطرح است. آیا خاتمیت دین بدین معناست که دین ختمی بایستی کارآمد باشد؟ آیا در ادبیات دینی شواهدی مبتنی بر کارآمدی داریم یا خیر؟

💠شواهد قرآنی و روایی در باب #کارآمدی

4️⃣يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما يُحْييکُمْ
آیه 24 سوره انفال
ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را اجابت کنید و نیز پیامبر را آن گاه که شما را به اسلام که موجب حیات شماست فرامی خواند

🔰علامه در توضیح این آیه در تفسیر المیزان می فرمایند:

«این آیه تأکید دعوت اولی است که درآیه 20 فرمود:(اطیعوا الله و الرسول )اکنون مؤمنان را فرمان می دهد که دعوت خدا ورسول را اجابت کنند و می فرماید: حقیقت دعوت خدا و رسول چیزی است که انسان را از ورطه هلاکت و فنا نجات داده و او را زنده می سازد، چه در دنیا و چه در آخرت . و حیات مرحله نهایی و کمال نعمت است و ماوراء زندگی ، جز عدم و بطلان چیزی نیست و اثر حیات هم شعور و اراده است و هدایت الهی ، انسان را به سوی سعادت و خیرش سوق می دهد،همانگونه که فطرت او نیز بدان تمایل دارد،لذا خداوند هم با هدایت تکوینی وهم با هدایت تشریعی انسان را بسوی خیر ومنافع وجودیش دلالت می کند.»

پس آنچه که موجب حیات است دعوت دین حق است و حیات منظور هم دنیاست و هم آخرت. و حیات مرحله نهایی و کمال نعمت است. فلذا می فهمیم که کارآمدی و سودمندی جزو لوازم بین معنای حیات می باشد. فلذا ای آیه به صراحت دال بر کارآمدی و سودمندی دین هم به لحاظ دنیوی و هم به لحاظ اخروی می باشد.

اما روایات ذیل این آیه نیز دال بر حیات دنیوی نیز می باشد؛ به طور مثال:

الباقر (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ یَقُولُ وَلَایَهًْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام)فَإِنَّ اتِّبَاعَکُمْ إِیَّاهُ وَ وَلَایَتَهُ أَجْمَعُ لِأَمْرِکُمْ وَ أَبْقَی لِلْعَدْلِ فِیکُم.

امام باقر ( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ؛ یعنی ولایت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (زیرا پیروی از ولایتش موجب بقای عدالت و نظام اجتماع شما خواهد بود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۵۱۴ القمی، ج۱، ص۲۷۱/ بحار الأنوار، ج۹، ص۲۱۰

ضرورت پرداخت به کارآمدی دین و لوازم آن

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_188
#کارآمدی_دین
◀️ادامه از قبل

♨️ضرورت پرداخت به کارآمدی دین و لوازم آن

⭕️بررسی کارآمدی به صورت کلان

🔺بررسی کارآمدی دین، نیاز به وسعت دید و ایمان قلبی به آموزه های اسلامی دارد.

☑️برای اَبَد آفریده شده ایم و باید طریقی را به سمت محبوب بپیماییم و در راه او قیام و استقامت کنیم و از هیچ کس و هیچ چیز نهراسیم.

🔻اگر این آموزه ی اسلامی به صورت مداوم مرور نکنیم، ممکن است حوادث خرد اجتماعی ما را ناامید و ملول کند.

⭕️کارآمدی معیاری که میزان پیشرفت جامعه اسلامی را نشان می دهد. یعنی عملکرد کلی جامعه در مواجهه با دین با معیار کارآمدی سنجیده می شود.

🔺باید دقت داشت که کارآمدی معیار دین و احکام آن نیست. معیار موفقیت ما است در عمل به دین. به تعبیر دیگر اگر با جامعه ای مواجه شدیم که دستورات دینی در آن کارآمد نمی نمود، باید به عمل مان شک کنیم نه اصل دین و نظام امامت و ولایت.

🔺برای فهم درست تکلیف باید زمانه را بشناسیم و برای درک درست کارآمدی باید تکلیفمان را تشخیص داده باشیم.

🔺درک درست از نظام ولایت و مطالبات او است که تکلیف امت اسلامی را در عصری مشخص می کند.

🔺پرداختن به کارآمدی یک محاسبه کلان اجتماعی در عمل به تکالیف دینی است، اگر امت اسلام تکلیفش را به درستی نشناسد، کارآمدی چه چیزی را می خواهد در صحنه ارزایابی کند؟

⭕️کارآمدی معیار سنجه نتیجه است

🔺اگر به تکلیف عمل کنیم، قطعا به نتیجه می رسیم.

🔻اگر از واگویه ی این عبارت واهمه داریم، معلوم می شود هنوز به آموزه های اسلامی ایمان نیاورده ایم.

🔺تشخیص درست تکلیف و عمل درست به آن علت تامه رسیدن به نتیجه است. اگر به نتیجه نرسیدیم باید به تشخیص یا عملمان شک کنیم.

🔺البته گاهی اتفاق می افتد که ما عملکردمان را بی نقص می بینیم و احساس می کنیم تکلیف را هم به خوبی تشخیص داده ایم، اما باز هم به نتیجه نمی رسیم.

🔺اگر دریافت و محاسبه ای که انجام داده ایم واقعا درست باشد، قطعا پای مصلحت بزرگتری در میان بوده است و در اینجا هم نتیجه ای که به دنبالش بودیم(تقرب به باری تعالی) حاصل شده است. اما باید توجه داشت که این تحلیل پایه ما در مواجهه با نتیجه عملکردمان نیست. در واقع دست آویز ما است در جایی که دستمان از تحلیل خالی مانده است.

پیشرفتِ مقید به مقاوت و یا مطلق از آن؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_38
#احمد_قوی
#جلسه_188

✅ #پیشرفتِ مقید به مقاوت و یا مطلق از آن؟

💠 چند سوال جدی که امروز در #جنگ_گفتمانی به آن مبتلا بوده و ناگزیر به پاسخ دادن به آن هستیم:

امروز و در این وضع کشور دقیقا چه حرفی را باید به #افکار_عمومی منتقل کنیم؟

کدام مفهوم یا مفاهیم باید در فضای جامعه زمزمه شده تا تبدیل به گفتمان شود؟

از کدام مدخل باید به جریان غیرانقلابی حمله (گفتمانی) کرد تا زمین گیر شده و یارای مقابله نداشته باشد؟

روی چه نیازهایی در جامعه باید دست گذاشت تا همراهی عمومی حاصل شود؟

چه مقدار باید مشکلات ریز و درشت امروز را فهرست کرد تا مردم بدانند که شما از جنس خودشان هستی؟

آیا امروز باید از منطق ناب انقلابی سخن به میان آورد و یا دوره ی این حرفها گذشته و مردم تنها طالب #کارآمدی هستند؟

نسبت سویه های سلبی و ایجابی به چه صورت باید باشد؟

آیا گفتمان پیشرفت به تنهایی قادر به نشان دادن رویکردهای انقلابی ما خواهد بود و یا این که پیشرفت در فضای افکار عمومی مشترک لفظی است و ممکن است آن چه ما اراده کنیم به مخاطب منتقل نشود؟

دوگانه ی #سازش و #مقاومت چه مقدار اصالت دارد و مرزبندی بر اساس این دوگانه چه مقدار در خالص سازی گفتمانی موثر است؟

حضرت آقا تلاش می کنند تا پس از این مقطع 8 ساله چه چیزی را به خواص و عموم جامعه منتقل کنند؟

استخدام چه ادبیاتی باعث می شود که دست فرمان آقا به نتیجه مطلوب نرسد؟

خواص انقلابی چه نقشی در به ثمر رسیدن یا نرسیدن این تلاش 8 ساله دارند؟

به نظرتان امروز چه کسانی و در چه مقیاسی در ایران اسلامی به این سوالات فکر کرده و در مقام پاسخ به آن هستند؟
و
.
.
.

پ ن : خیلی بد است که آدم یادداشت یک جلسه رو بگذارد تا هفته ی بعد بیات بشود و بعد بنویسد! مثل غذایی می ماند که یک هفته در یخچال مانده (البته اگر سالم بماند). خودم هم انگیزه نوشتن نداشتم اماچه کنیم که #شوق_یادداشت ما را به نوشتن وا می دارد ( الکی مثلا از سید شرافت نمی ترسم😉)

در بحث اجتماع أمرونهي در اصول فقه، يك نظر اين است

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_63
#جلسه_187

در بحث اجتماع أمرونهي در اصول فقه، يك نظر اين است كه متعلَّق أوامرونواهي «عناوين» هستند و حكم هم از عناوين به معنونات و مصاديق سرايت نمي‌كند، لذا اجتماع وجودي پيش نمي‌آيد و مشكلي نيست، اما برخي هم احكام را متوجه مصاديق مي‌دانند (مستقیما یا سرایتا) و به تعارض مي‌رسند.

مثالي بود از اينكه اگر توحيد را ناظر به مهندسي و معماري حيات اجتماعي بشر تقرير نكنيم، خيلي به چالش برنمي‌خوريم، تعارض و رويارويي از آن‌جا شروع مي‌شود كه توحيد را از مستوري به دستوردهي و برنامه‌دهي بكشانيم:

سالك در اين سلوك به دنبال كيستي؟
من يار را به كوچه و بازار مي‌كشم

براي آمريكايي‏ها مسئله مسئله‏ي شيعه و سنّي نيست؛ هر مسلماني كه بخواهد با اسلام، با احكام اسلامي و قوانين اسلامي زندگي كند و براي آن مجاهدت كند و در راه آن حركت كند، دشمن خود به‏حساب مي‏آورند. با يك سياستمدار آمريكايي مصاحبه كردند؛ مصاحبه‏گر از او مي‌پرسد كه دشمن آمريكا كيست؟ او در جواب مي‌گويد دشمن آمريكا تروريسم نيست، #دشمن_آمريكا مسلمان‌ها هم نيستند، دشمن آمريكا #اسلام‌گرايي است؛ اسلام‏گرايي. يعني مسلمان تا وقتي بي‏تفاوت راهش را بيايد و برود و انگيزه‏اي نسبت به اسلام نداشته باشد، احساس دشمني با او نمي‌كنند؛ امّا وقتي اسلام‏گرايي به ميان آمد، پايبندي و تقيّد به اسلام و حاكميّت اسلام به ميان آمد، پايه‏ريزيِ همان تمدّن اسلامي وقتي به ميان آمد، دشمني‏ها شروع‏ مي‌شود. (94/10/08)

ما مامور به وظیفه و تکلیفیم و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف آن تکلیف، جزئی از تکلیف است.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_صحرایی
#یادداشت_5
#جلسه_187

ما مامور به وظیفه و تکلیفیم و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف آن تکلیف، جزئی از تکلیف است.

اما تحقق و تحصل خارجی هدف، خارج از حیطه تکلیف است و ما مامور به آن نیستیم.

بنابراین اگر بعد از برنامه ریزی مناسب برای رسیدن به هدف و مشخص شدن تکلیف،
در حین عمل یا ابتدای عمل احساس کردیم ممکن است حصول هدف بدلیل امری خارج از افعال ارادی ما، محقق نشود، نباید کار را رها کنیم
بلکه باید بر انجام تکلیف مداومت کنیم زیرا تحقق نتیجه با خداست.

اما اگر اصلاح آن عامل در حیطه اختیارات ما باشد جزئی از تکلیف ماست که در جهت رسیدن به هدف، اصلاحات مناسب را انجام دهیم.

جمهوری_اسلامی_جمهوری_اسلامی_است

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی
#یادداشت_18
#جلسه_187
#جمهوری_اسلامی_جمهوری_اسلامی_است

جمهوری اسلامی ژاپن نیست که فقط به قطار ها وماشین های روی زمینش؛ هواپیمای در اسمانش و کشتی بر روی آبش افتخار کند.
جمهوری اسلامی آلمان نیست تا فقط به قدرت سیستیمی ادارجاتش افتخار کند.

انقلاب اسلامی آمریکا نیست تا فقط به موشک های نقطه زن میلی مترش افتخار کند؛ جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی است .

ما انقلابمان را با حساب ماشین حساب های ژاپنی بدست نیاوردیم؛ اعداد در قاموس اسلامی شبیه منطق ریاضیات نقش افرینی نمیکند؛ ما 1 را برابر ده میدانیم.

به همین خاطر است که به بدر افتخار می کنیم. به همین خاطر است که از جنگ سی سه وروزه به تعجب دهنمان را باز نمیکنیم.بلکه ایمان داشتیم که زوزه اسرائیلیان را در این جنگ خواهیم شنید.

اگر قرار بود با دستگاه های محاسباتی انقلاب های جهان حساب کتاب می کردیم، از دود پیپ شاه هم چیزی نصیبمان نمی شد ؛

ما ملتی هستیم که گاهی به شکست های ظاهری تاریخی افتخار پیروزی می کنیم.
ما خودمان را همیشه پیروز می دانیم چون میدانیم در دستگاه محاسباتی اسلام عدد صفر وجودندارد شهید میشویم یا پیشرفت می کنیم.

و اگر شکست ظاهری میخوریم ببعض ما یکسبون خود شک می کنیم؛ نه ان که صرفا کاغذی دیگر سیاهه طراحی ونقشه کنیم.

جنبش وانقلابی که این گونه محاسبه می کند واین گونه انقلاب می کند و می اندیشد؛ جفاست که او را چون سایر حکومت ها اسیب شناسی کرد، ملتی که بر خلاف دستگاه های محاسباتی وعقلانی مرسوم دنیا انقلاب میکند؛ ظلم است بر او تا به سد سازی؛ قطار سازی، خود روسازی و.. خود افتخار کند.
برای جمهوری اسلامی باید دستگاه اسیب شناسی براساس باورها خود خلق کرد؛ که تکیه بر دستاوردهای مادی ؛منطق خوبی است تا ا جمهوری اسلامی را در توزیع عدالت اثبات کنیم، اما بد عادتی است که دایم با مردم این گونه سخن بگوییم.

#جمهوری_اسلامی
#دستگاه_محاسباتی
#ژاپن_اسلامی
#دستگاه_آسیب_شناسی