چرا پروژه اصلاح جریان روشنفکری نگرفت؟!

#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_15
#جلسه_151
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#لیبرالیسم #آزادی #عدالت #روشنفکری

✅ چرا پروژه اصلاح جریان روشنفکری نگرفت؟!
اگر بپذیریم جریان روشنفکری غرب هدف اولیه اش اصلاح بوده است سوال اساسی این است که چرا این همه تلاش و فکر و ایده به جایی که روشنفکران هوسش را داشتند نرسیده (و نخواهد رسید)
گره اصلی کار کجاست که هر چه می روند راه را نمی یابند؟
چرا نمونه های وطنی بعد از آن همه سر و صدا در مشروطه نهایتا تبدیل می شوند تئورسین رضاخان؟
آیا صرفا خطای در تشخیص بوده یا ضعف در تحقق هدف ها و یا راهبرد را غلط تشخیص داده اند؟
جالب اینجاست که بر خلاف جریان روشنفکری ایران که از روز اول وابسته و بیمار متولد شد(تعبیر آقا در دغدغه های فرهنگی) ، جریان روشنفکری غرب برخاسته از متن و مسائل بومی جامعه خودش بوده فلذا کارآمدیش به مراتب بیشتر از روشنفکری فشل و از آبادی به دور وطنی است. ولی با این همه باز هم این جریان نتوانسته شعارهایش را محقق کند. بلکه حتی روز به روز دنیا از آن دورتر می شود.

با توجه به تحلیلی که استاد بیان فرمودند شاید بتوان گفت اساسی ترین مشکل این نهضت اصلاحی تجویز داروی اومانیسم برای نیل به اصلاح بود و به عبارتی دیگر این اصلاح طلبی برخاسته از اومانیسم و تقویت کننده آن بود.
از همین رو باید گفت که انحراف اصلی همان نقطه ی شروع است. درست همان لحظه ای که “انسان” منقطع از توحید و انسانی که عبد نیست در جایگاه محور عالم قرار میگیرد.
نفی عبودیت الله (که روی دیگرش عبودیت نفس و طاغوت است) اولین و اساسی ترین طغیان بشر است. فساد و ظلم اصلی درست همان لحظه ای رقم می خورد که انسان با شعار حفظ کرامت در مقابل “رب” خود تکبر می ورزد و شان خود را بالاتر از بندگی تعریف می کند.

با این توضیح به نظر می رسد که صورت سوال اول دقیق نیست و شاید بهتر باشد آن را اینگونه مطرح کنیم:
چگونه ممکن است که جریان روشنفکری غرب که خود به نوعی تئوری پرداز این طغیان و فساد ریشه ای بوده (و هست) بتواند آزادی ، کرامت انسان و سایر شعارهای زیبایی که مدعی آن بوده را محقق کند؟!

لیبرالیسم و عدالت

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#جلسه_151
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#لیبرالیسم #عدالت

🔰لیبرالیسم و عدالت

🔸توصیف ما از انسان و معنای زندگی اش باعث شکل گیری توصیه هایی برای چگونه زیستن است.

🔹لیبرالیسم یا هر مکتب انسانی دیگری که درکی از توحید ندارند و نمی توانند حتی عبودیت که یکی از نیازهای فطری بشر است را درست تصور کنند، چگونه می توانند برای خواسته های بی نهایت انسان، پاسخی درخور بیابند و توصیه ای داشته باشند.

آزادي_رفاه_عدالت

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خط‌مشي_اجتماعي
#اميد_فشندي
#يادداشت_37
#جلسه_151

#آزادي_رفاه_عدالت

ظاهرا رفاه و آزادي دو ويژگي برجسته از انديشه‌ي ليبرال است، و چه‌بسا آزادي نيز در خدمت رفاه است، چه‌اينكه رفاه برخورداري و بي‌نيازي است و آزادي، بي‌قيدي و در بند نبودن، و روشن است كه مي‌توان رها بود اما سرشار از نياز.

عدالت اما بر اين انگاره استوار است كه هر چيزي سازه‌ي وجودي خاص خود را دارد كه نسبت خاصي را ميان چيزهاي گوناگون برقرار مي‌سازد؛ نسبتي كه به دست انسان و در اختيار او نيست.

عدالت، آزادي‌‌خواهي و رفاه‌طلبي را به بند مي‌كشد، پس در برابر آزادي (بي‌بندي) است.
البته یک تقریر از عدالت این است که آن را به آزادی تأویل می‌برند: عدالت یعنی برابری در بهره‌مندی از آزادی.

انقلاب اسلامی امتداد هدف انبیاء

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_16
#جلسه_150

🔰انقلاب اسلامی امتداد هدف انبیاء

اینکه انقلاب اسلامی حرف جدیدی است آن هم در زمانی که کل دنیا را به راست و چپ تقسیم کرده بودند؛ حرف درستی است.
اما اینکه بگویم انقلاب اسلامی یک حرفی را آورد که تا آن زمان کسی مطرح نکرده بود خیر.

حرف انقلاب همان حرف انبیاء است همان حرف نبی ختمی (ص) است . حرفش همان لا اله الا الله است حرفش همان سعادت بشر است
اما چرا این حرف تقسیمات چپ و راست را تغییر داد چون بشریت این خط عبودیت را فراموش کرده بود وعده ای برای منافع خود برای این فراموشی برنامه ریزی کرده بودند انقلاب اسلامی این مافیای را که بشریت را به نابودی می برد از بین برد و نقشه آن ها را رو کرد
انقلاب اسلامی در واقع یک گرد و خاکی از عقول بشریت را کنار زد به تعبیر حضرت امیر علیه السلام (ليثيروا لهم دفائن العقول)
حرف جدید انقلاب این تنبه است
حرف انقلاب به کمال رسیدن بشریت است در یک نظام عادلانه وتوحیدی

تعویق_هویتی_یابی_هویتی_جبهه_انقلاب

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_18
#جلسه_150
#تعویق_هویتی_یابی_هویتی_جبهه_انقلاب
اختلال در دستگاه محاسباتی انقلابیون دیربازی است که اتفاق افتاده و چه بسا همه ما نیز در بخشی از متغیرهای تحلیلی مان دچار همین مشکل باشیم که هنوز روشن نیست؛ در تاییداین مطلب پیشنهاد می کنم درباره جنگ صفین قدری راهبردی تر مطالعه بفرمایید
امیرالمومنین در 4 سال خلافت هر 4 سال درگیر جنگ با خودی بوده است و صفین به تنهایی 18 ماه به طول می انجامد
جنگ روانی علیه امیرالمومنین به جایی می انجامد که بخشی از انقلابیون آن زمان به آرامی این زمزمه بینشان رواج پیدا می کند که «چه بسا ایمان ابوبکر بالاتر از علی است زیرا علی زمانی که ایمان آورد بچه است و احساسی ولی ابوبکر به هرحال رئیس عشیره و قبیله بود و کاملا از سر عقل ایمان اورد و اینکه کسی چون ابوبکر با آن همه قدرت و آبرو و اعتبار چه قومی و چه مالی می تواند بپذیرد که با پیامبر همراه شود قطعا نشان از یک تصمیم گیری کاملا دقیق و برخوردار از منطق و استدلال عقلی است و نمی توان ذره ای به این انتخاب نگاه احساسی داشت لذاست که قطعا جایگاهش نزد پیامبر بالاتر است»(به ظاهر هم منطقی می آید)
این خط جنگ روانی تا آنجا ادامه پیدا می کند که موجب شکل گیری جریانی چون سلفی گری در قرن دوازده می شود و هم اکنون نیز در عربستان سعودی این حرف مطرح است و کتابها برای آن نوشته و از حیث عقلی تحلیل های بسیاری را داشته اند که جایگاه ابوبکر از حیث پذیرش ایمان از امیرالمومنین بالاتر است.(مراجعه به مقالات مومنون بلاحدود)
در جنگ صفین تا به حال برایتان سوال نشده که چه شده که کسی که شک می کند بین تشخیص حق و باطل و می بیند که طرف مقابل هم اذان می گویند و نماز می خوانند نکند که برحق باشند و برای مشکلش پیش امیرالمومنین می آید، چرا امیرالمومنین باید او را به عمار ارجاع دهد؟
مگر حضور خود امیرالمومنین که راس یک جبهه حق است، در آن جنگ کفایت از جداسازی حق وباطل نمی کند؟
چه شده که امیرالمومنین که از نظر ما شیعیان میّز حق از باطل است در جنگ صفین حضورش بیشتر شبهه افکنی می کند و حضورش موجب شک است تا جداسازی حق و باطل؟
شیعیانی که در جنگ صفین به همراه ولی شان در حال جنگ اند افراد پا به رکاب ولی و به قولی جبهه انقلاب محسوب می شوند و همان هایی هستند که اتفاقا نیروهای کف میدانی او به حساب می آیند اما در همین زمان با اینکه در کنارش در حال جنگ هستند وسط معرکه برمی گردد سوال می کند که طرف مقابل حق است یا ما؟ یعنی آن قدر این تعویق هویتی عمیق می شود که جنگ را هم رها می کند. در یک جبهه به ظاهر قرار دارد اما عملش ضد جبهه است و چه بسا کمک به دشمن.
عقب نشینی که دروسط جنگ و در وسط عملیات اتفاق می افتد نه تنها آن شخص به عنوان یک مجاهد موثر، یک تعلیق برایش رقم می خورد بلکه اطرافیان جبهه را نیز با بحران رو به رو خواهد کرد.
در این جایی که نگاه به حضور ولی و اوامر جهادی او از این جهت که وسط معرکه در حال مشخص کردن آرایش ها و نقاط هدف و… است هیچ ابهامی را برطرف نمی کند چه به هم ریختگی بالاتر از این می تواند یک جبهه انقلابی را دچار شکست کند؟؟
آن قدر بی هویتی بر او غالب می گردد که عقب نشینی می کند تا از غیر امام قانع شود و نهایتا ارجاع به عمار که هم رزم اوست موجب دفع شبهه برایش می گردد. یعنی جایگاه عمار در جبهه بالاتر از حضور ولی قرار می گیرد.(اختلال در ادراک ولایت) یعنی دشمن توانسته در جنگ شناختی آن قدر موفق باشد که شاخصه های امامت را در ذهن اعضای جبهه تحریف کند به این معنا که حضور امام امت نتواندن میّز حق و باطل قرار گیرد و غیرمعصوم وغیرامام هرچند که راهنمای درستی باشد دفع شبهه کند.
این اتفاق یک تعویق هویتی است که جبهه انقلاب زمان امیرالمومنین درگیر آن شدند و نهایتا اتفاقات به جایی رسید که حضور امام آن قدر بی ثمر می گردد که با غیبتی کبری رو به رو می شویم.
ادامه–>

رسالت_رسانه_پيام_تبليغ

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خط‌مشي_اجتماعي
#اميد_فشندي
#يادداشت_36
#جلسه_150

#رسالت_رسانه_پيام_تبليغ

هين سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بي‌حد و اندازه شود

«پيام»بر، رسول، رسالت (پيام‌بري) و تبليغ و ابلاغ … مفاهيمي كه با دين گره خورده، ناظر به اين است كه دين اساسا يك پيام است، يك سخن پرمفهوم و از مبدأ مشخص است (حال عقل يا وحي يا فطرت فرقي نمي‌كند) … كالاي تو اگر پيام باشد، ابزار تو هم تبليغ و تبيين خواهد شد، بلكه خود، پيام خواهي شد !!

انقلاب مثل بوي‏ خوش‏ گل‌هاست؛ خودش صادر مي‏شود. انقلاب مثل باد بهاري است؛ خودش فضاهاي گرفته و متعفّن را عوض و جابه‏جا مي‏كند. انقلاب را كسي نبايد صادر كند؛ انقلاب خودش صادر مي‏شود. (82/2/10)

درستی یا نادرستی دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_29
#جلسه_150
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 6️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول / درستی یا نادرستی دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی

🔶#قول_مختار / یادداشت 2

🔲و اما #قول_مختار

🔷واقعیت این است که نه میشود حرف موافقین را در ترتب ثبوتی حقیقت مفاهیم نسبت به یکدیگر و همچنین ضرورت راهبردی اولویت بخشی به این مفاهیم را در فضای اثباتی نادیده گرفت ، نه میتوان به راحتی از ملاحظه نظری و عملی که در قول مخالفین نسبت به دو گانه سازی هست عبور کرد.
هر دو راست میگویند از یک سو
هم واقعا مفاهیم در لسان دین و حکم عقل همسان و همگن نیستند ،
هم واقعا در مدار تربیت جامعه نیز به حسب حال جامعه باید روی برخی مفاهیم تاکید و تمرکز ایجاد کرد
و هم این خطر هست که برخی مفاهیم کمرنگ و گم شوند یا جامعه دچار دو قطبی انتخاب مفاهیم گردد.
این دو قول علی رغم تهافت و تعارض ظاهری و بدوی، نه مقابل یکدیگر که اتفاقا مکمل یکدیگرند
از این رو بدون رد محتوای هیچ یک از دو قول باید به دنبال #وجه_جمع ایشان بود.

✅الجمع مهما امکن اولی من الطرح

🔆برای جمع بین دو قول اولا قول موافقین را باید به عنوان یک #فهم_نظری انسان شناسانه و جامعه شناسانه و هستی شناسانه و دین شناسانه در نظر گرفت و بحث مخالفین را به عنوان یک #ملاحظه_عملی اجتماعی مورد توجه قرار داد.

🔅در این صورت باید فهم و دغدغه درستی که موافقین را به سوی دو گانه سازی مفاهیم سوق داده است را تایید کنیم و ارج نهیم و در عین حال ملاحظه عملی مخالفین را هم لحاظ کنیم.

🔻دغدغه مورد ارج موافقین به صورت گزاره ای عبارت است از :
➖اولا دین بناست رافع نیاز و عطش بشریت و درمانی بر درد های او باشد و دین آمده است که رشد بشر را محقق سازد
➖ثانیا این که درد های بشر و نیاز های او گوناگون است
➖ثالثا اینکه این درد ها و نیاز ها به حسب مراحل و مواقف، پیشینه ها و ظرفیت ها تفاوت میکند
➖رابعا اینکه درد ها و نیاز های بشر نسبت به هم دارای اولویت هستند
➖خامسا اینکه عالم مادی محدود و متزاحم است و انتخاب امری او را از انتخاب امری دیگر باز میدارد
➖سادسا اینکه انسان مختار است و باید میان درد ها و نیاز های متنوع خود دست به انتخاب بزند
➖سابعا اینکه با توجه به موارد قبل انسان برای حرکت در مسیر کمال و رفع نقص نیاز به تمرکز و اولویت بندی دارد.
➖ثامنا اینکه دین امری گسترده و پر از مفاهیم متفاوت و متنوع است
➖و تاسعا اینکه مفاهیم دینی نسبت به هم حالتی متوازن و همگن ندارند و بین خود ایشان رتبه بندی است و کارکرد های متنوعی دارند.

🔻دغدغه مخالفین هم که مراقبت و مواظبت از بی مهری به سایر مفاهیم یا گم شدن و از بین رفتن آنها در اثر توجه و تاکید روی دیگر مفاهیم بود .

🔰در یادداشت بعدی صورت بندی جمع بین دغدغه موافقین و مخالفین ارائه میگردد. 🔰

مهندسی_معکوس_لیبرالیسم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#جلسه_149

#مهندسی_معکوس_لیبرالیسم
اینکه لیبرالیسم از انسان شروع می کند بسیار هوشمندانه و جذاب به نظر می رسد. آزادی خیلی سرخوش کننده ست. اینقدر که بعضی اوقات انسان خودش را جای آنها میگذارد به ایشان حق میدهد. ما در بحث انسان شناسی به این اعتراف داریم که اولین شناخت در انسان نسبت به وجود خود است و بعد کم کم شروع شناخت جهان پیرامون خود می کند و مرحله به مرحله تا برسد به خدا…
اما ما نه در روند آموزشی مان از این نقطه شروع می کنیم و نه در معماری های اجتماعی. ما از خدا شروع می کنیم از اصلی ترین و شاید دیریاب ترین موجود. من گمان می کنم ما اگر از انسان شروع کنیم اما نه انسان منفصل از همه چیز انسان عبد، انسان بنده، انسان حقیقی؛ در طراحی جامعه و سازه های اجتماعی بسیار منسجم تر و دقیق تر عمل خواهیم کرد. تعریف درست از انسان راه را برای فهم اهداف، نیازها، حقوق و تکالیف باز می کند. تا ما علاوه بر نقد مکاتب غربی پیشنهادی هم داشته باشیم. ما هم دارای مکتب باشیم نه فقط توصیه. الان از «لا اله الا الله » فقط لا اله اش را داریم.

کارکرد گروه در فصای مجازی چه می تواند باشد؟

#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_14
#جلسه_149
#یادداشت_روشی
#پیشنهاد

✅ کارکرد گروه در فصای مجازی چه می تواند باشد؟

🔸چند سالی هست که معمولا برای هر پروژه ، درس ، و ححتی مباحثه ای یک گروه در مجازی تعریف مشود تا به پیشرفت کار کمک کند.
گروهها کارکردهای مختلفی دارند برخی صرفا نقش #بانک_اطلاعات را ایفا می کنند برخی دیگر علاوه بر این جهت #هماهنگی اعضا مورد استفاده قرار میگیرند و برخی علاوه بر اینها محل #مباحثه ، نقد و نظر و به #اشتراک_گذاری محتواهای مربوطه است.

🔸ظاهرا هدف گروه اندیشه کلامی بیشتر همین مورد آخری است. تذکرات و پیشنهادات مداوم و همراه با دغدغه حصرت استاد در مورد فعالیت در گروه هم نشان دهنده همین هدف است.

ولی اگر لوازم کار محقق نشود کارکردهای گروه عملا به مورد دوم (بانک اطلاعات و هماهنگی) محدود شده و گروه #سرد خواهد شد.

🔴 یکی از نشانه های سردی گروه ها کم بودن تعداد پاسخ ها (reply) در یک گروه است.
اگر گروه واقعا محل بحث و نقد و نظر باشد یادداشت ها و محتواهای ارسالی با واکنش اعضا مواجه شده و حتی ممکن است منجر به بحث های دو یا چند نفره طولانی شود. ولی اگر اوضاع به گونه ای پیش رود که هر فرد #یادداشت (تکلیف) خود را در گروه قرار داده و کاری به بقیه محتواها نداشته باشد عملا فضا رو به رکود خواهد بود و حتی ممکن است کار به جایی برسد که بعضا حتی یادداشت های ارسالی هم خوانده نشود…

البته یکی از موانع پی روی ما کمبود وقت رفقاست. طبیعتا در یک جمع طلبگی که همه اهل درس و بحث و جدیت هستند فرصت زیادی برای #مجازی_گردی و مجازی بازی پیدا نخواهد شد.
ولی به هر حال می شود روی این ماجرا فکر و ایده پردازی کرد.

✳️ پیشنهادی که فعلا به ذهن بنده می رسد این است که دوستان بخشی از یادداشت های خود را به تحلیل ، نقد و پاسخ به یادداشت های بقیه و همچنین سایر محتواهای ارسال (forward) شده اختصاص دهند.
به این ترتیب هم فضای گروه از این یک نواختی خارج شده و هم می توان سرریز این مباحثات را در جلسه هم مشاهده کرد‌. و صد البته یادداشت ها خوانده شده و 🔨 کاری می شود.

درستی یا نادرستی دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_28
#جلسه_149
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 5️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول / درستی یا نادرستی دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی

🔶#قول_مختار / یادداشت 1

🌀مرور و خلاصه قول #موافقین و #مخالفین

🔳در #بحث_موافقین دو گانه سازی مفاهیم دینی و مقایسه آن ها با هم به دو دلیل اشاره شد
▫️دلیل اول : اقتضای حیات مادی،زمان مند و متزاحم انسان و جامعه، رشد و غیّ تدریجی و مرحله به مرحله است ، لذا به حسب مواقف و حالات مختلف یک جامعه و انسان در مقام تجویز راهبردی و ایجاد سو و تمرکز به حرکت فرد و جامعه از سوی مبلغ یا مربی یا امام باید به مقایسه و انتخاب میان مفاهیم پرداخت و اعلام اولویت و اقدمیت نمود.
▫️▫️دلیل دوم : ورای ضرورت راهبردی مقایسه مفاهیم در مقام اثبات، اساسا در مقام ثبوت نیز مفاهیم همگن نیستند و دارای مراتب و مدارج هستند و به تبع این تفاوت های ثبوتی در عالم اثبات چه در ساحت تشریع چه در ساحت امتثال این تفاوت ها بروز می یابد.
در ساحت تشریع مثل این روایت که میفرماید
بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ
و در ساحت امتثال مثل اینکه امام صادق علیه السلام بر علم تاکید میکنند در زمانه خودشان و امام علی علیه السلام بر جهاد
یا امام حسن در دوره ای به سکوت و تقیه تاکید میکنند و در دوره ای به قیام و شمشیر

🔳در #بحث_مخالفین هم این دغدغه جدی بود که این نحوه دو گانه سازی فرد و جامعه مومن را در معرض دو خطر قرار میدهد:
▫️اول اینکه در یک وضعیت برخی مفاهیم تعظیم میشوند و بالا می آیند و برخی مفاهیم تحقیر و تصغیر میشوند و کم کم گم میشوند و از یاد ها میروند و اینگونه به شکل عملی و واقعی به حالت نومن ببعض و نکفر ببعض نزدیک میشویم ولو اینکه در نظر اینگونه قائل نباشیم.

▫️▫️دوم اینکه این دو گانه سازی ها در عمل جامعه را به سوی دوقطبی میکشاند، یعنی به حسب این قطبیتی که بین مفاهیم ایجاد میکنیم جامعه نیز دچار قطبیت میشود
چرا که در این حالتِ دوران امر بین این مفهوم یا تبیین تضاد یا تزاحم بین مفاهیم ،جامعه تحت فشار انتخاب یکی از این دو قرار میگیرد و هر یک از طیف های مختلف جامعه به حسب فهم یا عاطفه یا سوابق خود به سمت یکی و نفی دیگری حرکت میکند و اینگونه است که دعوای بین مفاهیم تبدیل به دعوای طرفداران و وفاداران نسبت به هر یک از مفاهیم تبدیل میشود و انشقاق اجتماعی به وجود می آید
عده ای ولایت را میگیرند و عدالت را میکوبند
و برخی بالعکس
و اینگونه جامعه نه به خیرات عدالت میرسد و نه از برکات ولایت میچشد و این دعوا و شقاق است که تبدیل به گفتمان پایه میشود.

⬅️ادامه

عدالت فعال یا عدالت منفعل⁉️

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حق_برابر_انسان‌ها_در_رابطه_با_نعیم_جهان
#علی_اکبرنژاد
#یادداشت_12 (بخش۱)
#جلسه_149
#جلسه_151

✅عدالت فعال یا عدالت منفعل⁉️

عدالت‌خواهی اگر با عقلانیت همآوا نشود، درکی از موضع و چگونگی اقامه عدالت نخواهد داشت و اگر با معنویت همسو نگردد، ملتزم به راهبرد کسب عدالت نخواهد شد و اصلا انسانی در قد و قواره عدالت اسلامی ارائه نخواهد داد ؛ چرا که یا رادیکالیسم در پیش می‌گیرد و شریعت را در بند انگاره‌های ذهنی خود تعریف می‌کند، و یا غیر اولویت‌ها را مقدم داشته و ظلم آشکار و موثر را کان لم یکن می‌انگارد.

در این جاست که می‌توان یک دوگانه‌ی مفهومی را انتزاع کرد: عدالت فعالانه یا منفعلانه؟

#عدالت_منفعلانه هر گونه برابری در بهره‌مندی را مصداق عدالت می‌پندارد، و بدون نگرش به ظرفیت‌ها و استعدادهای گونه‌گون انسان‌ها هر امکاناتی را بی‌حد و حصر و منطق مشخص برای همه به طور یکسان می‌خواهد. هرچند در عمل چنین امری قابل تحقق یا اصلا منطقی نباشد، اما برخورداری یکسان به هر قیمتی را، آرمانی عدالتخواهانه برای قشر مستضعف می‌پسندد.
چنین عدالتی کاملا این امکان را دارد که در منطق لیبرال جانمایی کند. اما نه در لباس یک عنصر هم‌سو و هم‌راه، بلکه در قامت یک مفهوم معارض با انگاره‌های لیبرالیسم؛ که با نمایش یک آلترناتیو مطلوب و امیدبخش، معترضان و قربانیان تمدن مدرن را که دلزده و خسته از خصوصی‌سازی امکانات، منفعت‌ها و توانمندی‌ها هستند، ارضا کند.
چه بسا رویکردهای فمینیستی که توهم برابری زن و مرد در احکام و حقوق را دارند، نیز نشأت گرفته از یک نوع عدالت منفعلانه باشد.
حتی در برخی تجمعات آزادی‌خواهانه در جوامع مدرن، که تجلی‌گاه شخصیت جامعه تراز لیبرالیسم است، نیز دغدغه‌ی نوعی عدالتخواهی پررنگ است.
اعتراض به تبعیض نژادی، فساد سیتمی، جنگ ‌طلبی سردمداران، ظلم به زنان، ثروت یک درصدی‌ها و… هرچند ریشه‌هایی در فطرت الهی جوامع دارد، اما به زعم بنده، این فهم از عدالت‌خواهی در منطق لیبرال، قبلا پیش‌بینی و طراحی شده است.

عدالت‌خواهی منفعلانه برخوردار از صورتی عدالت‌خواه است، اما نه از رهگذر اراده و اندیشه انسانی، بلکه صرفا گونه‌ای برابری‌جویی است که مصلحان را به لایه‌ی نازکی از عدالت بسنده می‌سازد.

🔺فبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ۙ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ ۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [مائدة: ۱۳]

🔺وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ [بقرة: ۱۱ و ۱۲]

در مقابل این معنا، مفهوم #عدالت_فعالانه را می‌توان تعریف کرد که اراده‌ی فطرت، فعالانه موضع آن را مشخص می‌کند؛ تا اینکه به تعبیر مرحوم شاه‌آبادی، در دایره‌ی ارکان سه‌گانه و جهت‌گیری‌های کلان دین قرار گیرد؛ یعنی #معرفت ، #معنویت و #عدالت.
عدالتی که خودآگاهانه و با اراده، اعطا می‌کند کل ذی حق حقه را! یعنی واگذاری حکمفرمایی به عقلانیت و اندیشه نظام‌مند که مزین به معنویت و اخلاق باشد، ثمره‌ای جز عدالت نخواهد داشت. حال چه عدالت فردی و چه عدالت اجتماعی.
ثمره انسانِ عاقلِ با ایمان، #عدالت_فردی است و ثمره‌ی جامعه‌ای که زمام امور را در ید عاقله‌ی نخبگانی خود قرار داده و از بهشت ایمان و التزام و اخلاق جمعی برخوردار است، #عدالت_اجتماعی خواهد بود.

🔻معرفه [۱۹۹] :
چون مطالعه کتاب ذات خود [بنماییم] که اوضح و افصح کتب [است] و محتاج به معلم نیست به قسمی که همه کس می‌تواند بخواند و فقط محتاج است به گشودن کتاب و نظر کردن در آن، پس بیابیم که سه مطلب در آن مسطور است:
اول: لزوم معرفت اصل و مبدأ و معاد هر چیزی، و شاهدش عشق علم و کمال است.
دوم: لزوم خضوع و عبودیت برای کامل، که از لوازم همان فطرت است.
سوم: لزوم عدل و “اعطاء کلّ ذی حقّ حقّه” و بغض ظالم و تعدی است.
پس دین فطری و الهی عبارت است از:
#معرفت و
#عبودیت و
#عدالت در حقوق و حدود،
و از اینجا ظاهر می شود وجه تفسیر فطرت و تعبیر از دین به #توحید.

🔻معرفه [۳۳] :
اما حاجت به #دین الهی، که آن عبارت است از “تفصیل مقتضیات اجمالیه فطرت انسانی”، که عشق کمال و خضوع برای کامل و #عدالتخواهی بوده
باشد، و تشریع بر طبق تکوین می‌باشد و #دین_الهی همان #تفصیل_دین_فطری است.
(شذره دوم از کتاب شذرات المعارف)

به گمان بنده عدالت‌خواهی متعارف امروز، یا در سطح فسادستیزی تعریف می‌شود و یا در حد برابری‌خواهی؛ یعنی عدالت‌خواهی‌ای که در برابر بسیاری از الزامات آن منفعل بوده و به آزادی همه‌گیر اکتفا می‌نماید؛ فلذا به راحتی در منطق لیبرال هم قابل بازتعریف است.

هرچند از این گفتمان موجود هم می‌توان پلی زد به ژرفای مفهوم عدالت که در یک معنا از منظر مرحوم شاه آبادی یکی از ارکان دین است. اما باید کنکاش عمیقی داشت که در واقع چه سطحی از عدالت‌جویی مراد مبلغین و متظاهرین به این گفتمان است.

فساد ستیزی هم که تکلیفش مشخص است. به نظر می‌رسد باید این مفهوم را ذیل گفتمان سلبی اسلام ناب تعریف کرد که از اندیشه‌ی حماسی “لا اله الا الله” تغذیه کرده و رویکرد نفی طاغوت و رمی شیطان اتخاذ می‌نماید که وجهه‌ای پیرایشی و تهذیبی به خود دارد.

اما نباید این سطح از دغدغه‌مندی را عینا به پای دغدغه‌ی عدالت‌خواهی گذاشت.

🔺يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [مائدة: ۸]

🔺قلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۚ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ [اعراف: ۲۹]

دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_25
#جلسه_148
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 2️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

🔶#قول_مخالفین:

▫️معلوم است که درست نیست
آخر این چه کاری است که مفاهیم را به جان هم بیندازیم !
این چه کلفت و تکلفی است که برای خود درست میکنیم !
یا این یا آن

▫️این چه نگاه ضیق و بسته ای است ، چه سینه تنگ و گرفته ای است که وقتی میخواهد معنایی برین از دنیای معانی بهشتی دینی را در آغوش بکشد حتما باید بی مهر به معنای لطیف دیگری پشت کند و آن را از خود براند.

▫️این چه اعوجاجی است که ما را وا میدارد برای تکبیر و تعظیم یک امر یا مفهوم دینی ذهن مومنین، به تحقیر و تصغیر دیگر مفاهیم بپردازیم.

▫️دین همه دین است
ما همه دین را میخواهیم
همه دین را هم اتفاقا با هم میخواهیم
اتفاقا وقتی همه دین با هم به میدان می آید، وقت درخشندگی دین است
وقتی همه مفاهیم پا در حیات اجتماعی ما میگذارند برقع از جمال حوری وش دین به کنار میرود و محیط انسانی را به مستی و نشاط میکشاند.

▫️واقع این است که هر یک از مفاهیم و گزاره های دینی نقش و کارکردی دارند که سایر مفاهیم و گزاره ها از پس ایفای آن نقش بر نمی آیند
از این رو در این صفحه نمایشگری دین باید همه مفاهیم و گزاره ها حاضر باشند و هر یک به جای خویش و در کار خویش

▫️این مفاهیم همگی چون رشته های از عالم قدس به سوی ما زمینینان کشیده شده اند و هر کی به بُعدی و گوشه ای و نیازی از ما وصل میشوند و آن را به سوی آسمان میکشند
رشته مواسات وظیفه آسمانی کردن بخشی از حیات ما را دارد و رشته عدالت عهده دار رفع نیاز دیگری از ماست.

▫️نه مواسات بر عدالت تقدم دارد نه عدالت بر مواسات
نه ولایت بر عدالت تقدم دارد نه عدالت بر ولایت
هر کدام چون در و گوهری بر تاج و تارک جامعه اسلامی میدرخشند.
ما هم مواسات را میخواهیم هم عدالت را و هم ولایت را

▫️ما میخواهیم تمام کلمات و کمالات الهی و انسانی سپهر دین بر فراز جامعه اسلامی حضور داشته باشند.
نه آنکه چون اصحاب نومن ببعض و نکفر ببعض به صلاحدید خود مفاهیم دینی را بالا و پایین کنیم ، بخشی را نگه داریم و بخشی را دور بیندازیم یا کمرنگ کنیم.

نقد_عدالتخواهی_موجود

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محسن_همت
#جلسه_148
#عدالت_مواسات

#نقد_عدالتخواهی_موجود
عدالتخواهی قرار بود کور سوهای امید را در این زمانه چاپیدن ایدئولوژیک مدیران(البته برخی) در دل مردم روشن کند تا حداقل به آینده این نظام و انقلاب امیدوار بشنود که کسانی هستند که دست در دست ولایت برای عدالت فریاد می زنند. اما همان یه خورده امیدی که در دل حزب اللهی های سنتی ما بود را کم کم دارند کور می کنند. و الان جمع بندی خیلی از بچه مذهبی ها هم بعد این سوت زنی ها و دلخوشکنک ها رسیده به این که فساد در کشور ما سیستمی است و آقا بی خود خوش بین. گمان می کردم که عدالتخواهان مانند آقا بروند پشت قانون و مدیران بایستند و بویسله قانون و هدایت افکار عمومی و رسانه مدیران را مجبور به کار وتلاش کنند برای تحقق عدالت سیاسی، عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی و… . اگر فسادی را دیدند شاخک های قوه قضائیه را تیز کنند(البته به شکل منصفانه نه فقط مفسدین اصلاحطلب را؟) و تا احقاق حق مظلوم از پای ننشینند.
نه اینکه منتظر کم کاری و یا خراب کاری مدیران بنشینند و بعد از آن بصورت غیر قانونی مدرک جمع کنند و مدیر به ظاهر فاسد را در محکمه خودشان قضاوت و به اشد مجازات که بی آبرویی در رسانه هاست محکوم کنند.
این بود مطالبه گری؟ این قرار است تبدیل به گفتمان بشود؟
شما رابه خدا اگر می خواهید عدالت تبدیل به یک #انباشته_گفتمانی نشود، یک معنا و مصداق جامع از عدالت ارائه دهید.

آیا اختلافات به همین جا ختم می شود؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#احمد_قوی
#یادداشت_13
#جلسه_148
#عدالت #مواسات

آیا اختلافات به همین جا ختم می شود؟
در طول ابن یک دهه اخیر و تا این لحظه اختلافات خودش را تنها در “عدالت ولایت” و “عدالت مواسات” نشان داده. اما اگر کمی به عرصه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی قدم بگذاریم رد پای این اختلاف را می توان مشاهده کرد.
به عنوان نمونه :
مسائل مربوط به جهان اسلام، مساله سوریه و نوع مناسبات جمهوری اسلامی با گروههای مقاومت، اسلامگراها ، جریانات سکولار ، روسیه و…

نوع مواجهه با برجام ، قطع نامه و …

مساله وحدت شیعه سنی و جایگاه آن در گفتمان انقلاب اسلامی که بازگشت آن به نوع خوانشی است که از دوگانه “غدیر سقیفه” صورت میگیرد.

مدل حکومتداری و سیاست ورزی امیرالمونین

مساله حجاب ، جایگاه و اهمیت آن و راهبردهای مواجهه با این مساله

مساله زن و خانواده و چگونگی نقش آفرینی زنان در اجتماع

سبک زندگی ، نوع مواجهه با نطام پزشکی و طب سنتی اسلامی و…

جایگاه مناسک و شعائر مذهبی و چگونگی مواجهه با این دست مسائل ( هیآت ، مداحی و…)
برای این فهرست موارد دیگیری هم می شود ذکر کرد.

تذکر : این که این موضوعات محل اختلاف است به این معنا نیست که همه عدالتخواهان یا همه مواساتیان در این مسائل مرزبندی مشخصی دارند. چه بسا در بسیاری از این موارد بخش عمده ای از جریان عدالتخواه و مواسات طلب هم نظر باشند که هستند.

در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_26
#جلسه_148
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 3️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

🔶#قول اول 1️⃣_موافقین:

▫️دو گانه سازی نه درست و مجاز که ممدوح بلکه ضروری است .

▫️ما با دنیایی از مفاهیم دینی رو به رو هستیم ، در دفتر دین، ده ها و صدها، بلکه هزاران مفهوم و گزاره موج میزند.
همه آن مفاهیم، مقدس و متعالی
همه آن مفاهیم، ناظر به مصالح و مفاسد
همه، شریعت و طریق و منهاج و سبل نجات

▫️کسی منکر این همه نیست
کسی نمی خواهد بین مفاهیم را به هم بزند.
کسی نمی خواهد دست به دامن مفهومی شود و عذر مفهومی دیگر را بخواهد.
مفهومی را به طاق عرش برساند و مفهومی را لگدمال فرش کند.

▪️قصه چیز دیگری است.
▫️شاید البته کسانی باشند این چنین
عافیت طلبانی که مفاهیم انقلابی را سر ببرند و مفاهیمی را بی خطر بپندارند و عافیتشان را پشت این مفاهیم به پندارشان بی خطر پنهان سازند.
یا طواغیتی که نومن ببعض نکفر ببعض، مفاهیمی با ظرفیت برافکندن کاخ آمال ستم شان را به کمک آخوندهای درباری در سیاهچاله ها مخفی و زندانی کنند.

▪️اما قصه اینجا قصه دیگری است
▫️قصه عمل به دین است
بله در کتاب مقدس بما هو کتاب مقدس شاید (و البته شاید) میان مفاهیم فاصله ای نباشد
اما وقتی پای عمل به دین به میان می آید
وقتی پای زمان ، پای دیروز و امروز و فردا
پای زمین و زمینه ، اینجا و آنجا
پای جامعه و تاریخ
پای تربیت و رشد ، درد ها و درمان ها
به میدان می آید
قصه فرق میکند

▫️قصه این است
که امروز جامعه کجاست ، کجا ایستاده است ، در کدام ایستگاه در کدام مرحله است ؟
امروز؛ اینجا؛ این جامعه گرفتار کدام درد است ، پیشتر کدام درد و درمان ها را از سر گذرانده و امروز مشغول کدام درد است.
و دین ،این داروخانه شفا ، با کدام دوا با کدام معجون با کدام مفهوم با کدام سبیل ، درد او را چاره میسازد.

▫️قصه دعوای مفاهیم نیست، قصه نگه داشتن دارویی و دور انداختن داروی دگر نیست
قصه این است که تو امروز باید کدام صفحه از کتاب دین را نصب العین خود قرار دهی.
ما همه کتاب را میخواهیم
همه داروخانه را میخواهیم
اما امروز کدام دارو و کدام صفحه ؟

▫️من مبلغم
من رهبرم
من طبیبم
من مربی ام
من نمی توانم با دین کشکول وار برخورد کنم ، گردونه را بچرخانم و گویی از مفاهیم دینی را با دوق یا سلیقه یا عاطفه ام بیرون بکشم و سر سفره اشتهای بیمار یا مستمع یا امت حاضر سازم.

▫️من ، من رهبر ، من مبلغ ، من طبیب ، من مربی
_باید تمام مفاهیم دینی را به بهترین وجه بشناسم، شریعتش را طریقتش را حقیقتش را
غایات و آرمان هایش را ، ارزش ها و پسند هایش را ، قواعد و سنت هایش را
_باید نفس خود را پذیرا و مهیا و مشتاق فهم و عمل و اقامه تمام مفاهیم دین بارآورده باشم
_باید بر تمام خطوط توحیدی این کتاب سجده و آن را توتیای چشم کنم
_و اما باید این جامعه را بشناسم
_باید انسان امروز و اینجا را بشناسم
_گذشته اش را، حالش را ، دارایی اش را ، نقصش را، ناداری اش را ، ظرفیتش را و حالا با این دو چشم ، چشم آسمان و چشم زمین ، صفحه ای از کتاب یا دوایی از دواخانه دین برگزینم.

▫️من ناگزیر از مقایسه مفاهیم هستم
من اگر سخنوری هرزه گوی باشم که تنها گفتن و گفتن را پیشه خود ساخته باشم
بله، فرقی نمی کند، همه مفاهیم مقدس و متعالی اند و سوژه سخن
اما
▫️منِ امام و طبیب و مربی و مبلغ که مساله ام حرکت امت ، شفا و درمان امت، اصلاح و نجات امت است و اکنون حال او را و درد او را و افتادن او را معاینه کرده ام ،باید مفهومی را مناسب این حال کشف کنم ، تشخیص دهم، آن را سر دست بگیرم
و بعد توجه ها را به سوی آن جلب کنم
تمرکز ها اذهان و قلوب و اراده ها را به جانب آن برانگیزم

▫️این گونه است که در سیره هر امامی ، امری پر رنگ تر است
این گونه است که کتب حدیث سرشار است از روایاتی که به مقایسه مفاهیم پرداخته اند.

▫️امروز ، اینجا ، ایران
مساله اش باید عدالت باشد ؟
ولایت باشد ؟
مواسات باشد ؟
حال ایران چیست ؟
گرفتاری ایران چیست ؟
درد ایران چیست ؟
کدام درد درمان شده است و کدام درد باقی است ؟

ضرورت واهمیت اراده ملی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_15
#جلسه_148

✅ضرورت واهمیت اراده ملی

🔰اراده ملی از طریق ذهن مردم

ضرورت و اهمیت اراده ملی را اجمالا بیان کردیم،
اراده ملی چگونه وچطور❓

برای داشتن اراده ملی به عنوان دژ محکم نظام اسلامی باید ابتدا قلب و ذهن مردم را فتح کرد امام قلوب را فتح کرد وبا فتح قلوب عقل ها و ذهن های مردم را هدایت کرد
در این عرصه جنگ نرم جنگ روایت ها جنگ رسانه ای
الان این پتانسیل را روایت ها و رسانه ها در دست دارند در این جنگ پیروزی با جبهه ای است که بتواند شعار خود را ذهن مردم نصب کند
حضرت اقا در دیدار با مسئولین صداوسیما سال 81 می فرمانید:

“مسأله‌ی عدالت یکی از این پیامهاست که باید در ذهن مردم جا بیفتد و نزد مردمِ طالب و عاشقِ عدالت – عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی، هر دو – به عنوان یک شعار اصلی شود. مثلاً ما فیلمی یا طنزی یا بیانی را پخش کنیم که نتیجه‌اش القای بی اعتنایی به عدالت به نفع یک شعار دیگر باشد. فرضاً ما شعار عدالت را در جامعه به شعار توسعه تبدیل کنیم. البته توسعه هم از نظر مردم و از نظر گویندگان و شنوندگان، مفهوم چندان روشنی نیست.”
#شناسایی_اولویت
در این جنگ باید علاوه بر انتقال شعار وارزش های خود به ذهن مردم باید اولویت ها را هم شناسایی کرد تا عملیات ما دقیق تر و نقطه زن شود.
ادامه دارد…

#نقد_گفتمان_مواسات

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#جلسه_148
#عدالت_مواسات

#نقد_گفتمان_مواسات
مواسات خیلی می تواند کمک کند که اخوت و برادری بین مردم جامعه گسترانیده شود. مردم بیشتر به فکر هم باشند و برای هم. مواسات موجب می شود همان طور حضرت آقا فرمودند مردم طعم خدمت به محرومین را بچشند. وارد شدن بدنه مردم و نه قشری خاص در یک عرصه هم تا حد خوبی مساوات و برابری در امکانات را رقم می‌زند. اما اگر بخواهیم جایش را در نقشه مشخص کنیم می‌توانیم آن را مرحله جامعه‌سازی جا نمایی کنیم.
در واقع مواسات علاوه بر این که دستش مدیران نمی رسد موجب یاغی شدن مدیران و مسئولین نالایق هم می شود چرا که می‌داند اگر کارش را انجام ندهد، خود مردم انجام می‌دهند.
پس عدالتخواهی در مرحله دولت سازی ست
اما مواسات و گفتمان مطالبه گری در لایه جامعه سازی
به نظر می رسد عدالتخواهی درست می تواند منجر به دولت سازی و گفتمان مطالبه گری می تواند به کمک مواسات جامعه سازی کنند.
در واقع دایره تأثیرگذاری عدالت بسیار بزرگ تر و بیشتر از مواسات است.
⁦☘️⁩

دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_27
#جلسه_148
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 4️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

🔶#قول دوم 2️⃣_موافقین:

🔻خلاصه قول اول موافقین:

🔅قول اول موافقین ، #دوگانه_سازی را از #جهت_راهبردی ضروری معرفی میکرد
یعنی اگر چه همه مفاهیم در فضای جعل ،در فضای آسمان، در کتاب مقدس، علی السویه هستند ، اما روی زمین ، به حسب موقف و مرحله متفاوت رشدی افراد و جوامع انسانی در طول تاریخ یا محیط های مختلف که خود را در دارایی ها و ناداری ها، ظرفیت ها و بالقوه ها ، درد ها و رنج های گوناگون ایشان نشان میدهد ، نیاز خاصی در ایشان پررنگ میشود و در اولویت قرار میگیرد.
🔅لذا در مقام #مربی، #مرشد ، #مبلغ ، #استراتژیست یا #امام ، با نظر به حال فرد یا جامعه و تشخیص وضعیت او برای رفع درد و گرفتاری او یا ارتقاء به مرحله ای بالاتر، با نظر به کتاب مفاهیم مقدس، نیازمند تشخیص و گزینش و انتخاب گزاره یا مفهوم خاصی از میان مفاهیم متکثر دینی هستیم.
و اینجاست که لازم می آید بین مفاهیم رتبه بندی کنیم و برخی را در صدر و برخی را در ذیل قرار دهیم ، به برخی اولویت و تقدم ببخشیم و به برخی ثانویت و تاخر و اینگونه جامعه را در نقطه خاصی از پاسخ دین به نیازش متمرکز نماییم.

پس این تقدم و تاخر بخشیدن بین مفاهیم در لایه راهبردی است و از ضرب کتاب مقدس در تنوعات اجتماعی و تاریخی حاصل میشود و الا در لایه حقیقی این مفاهیم همگن و همتراز درخشش دارند.

🔻 بیان قول #دوم موافقین:

🔅جدا از تقدم و تاخر راهبردی مفاهیم که به غرض تربیت یا اداره فرد و اجتماع در ساحت اثبات شکل میگیرد، مفاهیم دینی در لایه ثبوت نیز همگن و همتراز نیستند و بین ایشان تقدم و تاخر وجود دارد ، بین ایشان درجات و مراتب وجود دارد ، یکی حقیقتا بالاتر است و دیگری حقیقتا پایین تر

🔅اگر مفاهیم و گزاره های دینی ، صورت تنزل یافته یا بازتابی ازحقایق عالم بالا هستند، طبیعی است که مرتبه مندی این حقایق در عالمی برتر ، سبب میشود که جلوه ها و بازتاب های ایشان در عالم پایین تر نیز مرّتب و مدرّج است.
یعنی این رتبه مندی نه یک اقتضاء و ضرورت عالم پایین یا اجتماع انسانی در عالم ماده است که این ترتب زمینی و راهبردی ریشه در ترتب حقیقی حقایق پشت این مفاهیم دارد.

🔅صلات حقیقتی دارد و زکات حقیقتی و ولایت حقیقتی
محبت حقیقتی دارد و علم حقیقتی و قدرت حقیقتی
و اینها اگر چه همه حقیقت و مقدس و جلوه ای از آن وجود مطلق هسدتند اما هر یک مرتبه ای دارند و به میزان شدت و ضعف بهره مندی ایشان از آن وجود مطلق در درجه ای خاص مستقر شده اند

🔅لذا در این خصوص با کثیری از روایات رو به روییم که بدون نظر به اقتضای راهبردی اداره یا تربیت فرد و اجتماع از برتری ها و تقدم برخی از مفاهیم دینی نسبت به دیگری سخن میرانند.

مثلا روایاتی که ستون دین در آن معرفی میشود .
یا روایاتی که مفاهیم دینی را به اعضای متفاوت بدن انسانی تنظیر میکنند و مثلا برخی را رأس و برخی را اعضای دیگر معرفی میکنند
یا روایاتی که افضل الاعمال را معرفی میکنند
یا روایاتی که موثرترین اعمال در نجات انسان را در دنیا و اخرت معرفی میکنند که نمونه های آن فراوان است.

🌀که در پست بعدی ان شاء الله به برخی از آن ها اشاره میکنیم.

🔅با این وصف، دو گانه سازی نه یک امر صرفا بشری است که به مقتضای تشخیص مربی و مبلغ و استراتژیست و امام و بر اساس شرایط رشدی جامعه صورت میگیرد بلکه معارف کتاب وسنت و حکمت نشانگر این است که در عالمی بالاتر نیز این حقایق دارای هندسه خاص و نظامی از درجات و ترتبات هستند.

✅پس نفی دو گانه سازی و ابراز بیزاری از آن نوعی ساده اندیشی در مقام راهبردی و نوعی بی اطلاعی از معارف دینی است.
☘️

معنای_عدل با استفاده از دستگاه تحلیلی اعتباریات #علامه_طباطبایی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_50
#جلسه_147

💠 #معنای_عدل با استفاده از دستگاه تحلیلی اعتباریات #علامه_طباطبایی

🔺 در #یادداشت_41 به مناسبت معنای ملکیت به بحث #اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی پرداخته بودم؛ اینکه ایشان در مقاله 6 #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم با تفاوت گذاشتن بین اعتبارات عقلی و عقلایی، اعتبارات عقلایی را عنوان اعتباریات می دهند و اعتبارات عقلایی را دائر مدار اغراض عقلا می دانند.
🔺 مرحوم علامه طباطبایی در دسته بندی ای که نسبه به اعتباریات انجام می دهند، آن ها را به دوسته تقسیم می کنند و مثال های آن ها را به شکل زیر بیان می کنند:
1️⃣ اعتباريات پيش از اجتماع
🔹وجوب
🔹 حسن و قبح
🔹انتخاب اخف و اسهل
🔹اصل استخدام و اجتماع
🔹اصل متابعت علم
2️⃣ اعتباريات بعد از اجتماع
🔹اصل ملک
🔹 کلام، سخن
🔹ریاست و مرئوسیت
🔹اعتبارات در مورد تساوی طرفین.

❇️ به نظر می رسد که با این دستگاه تحلیلی که ایشان درست کرد #عدالت را بتوان به عنوان یکی از #اعتباریات_بعد_الاجتماع که ریشه در حسن و قبح به عنوان یکی از اعتباریات قبل الاجتماع دارد تعریف کرد. همانطور که #ملکیت را نیز به عنوان یکی از اعتباریات بعد الاجتماع که ریشه در اصل استخدام به عنوان یکی از اعتباریات قبل الاجتماع داشت تعریف کردند.
🔺 در این دستگاه تحلیلی عدالت یک امر اعتباری عقلایی است که عقلا مبتنی بر اعتبار حسن و قبح آن را اعتبار می کنند.
🔹 جای تأمل و بررسی دارد که آیا اصل این دستگاه تحلیلی که همه امور #اخلاقی را وارد حیطه اعتباریات می کند، دستگاهی کامل است یا خیر؟

نسبت #مواسات و #عدالت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_51
#جلسه_147

💠 نسبت #مواسات و #عدالت

🌐 #خلاصه: عدالت جاری شدن اسم رحمان / مواسات جاری شدن اسم رحیم

🔹 #توضیح_بیشتر:
🔺اگر بخواهیم به دنبال ریشه یابی تفاوت عدالت و مواسات در فضای تکوینی بگردیم، باید به ریشه یابی تفاوت تکوینی اسماء و صفات الهی بگردیم.
🔺 به نظر می رسد که دو اسم #رحمان و #رحیم وقتی می خواهند در فضای اجتماعی جریان پیدا بکنند و ظهور و بروز پیدا بکنند، همانطور که در معنای این دو اسم هست که یکی رحمت عامه است به همه انسان ها و بلکه همه ما سوی الله و یکی رحمت خاصه است به مؤمنین؛
🔺 باید بگوییم که زمانی که دنبال اجرای عدالت هستیم در واقع کل جامعه و بلکه کل بشریت به عنوان جامعه هدف ما است و فرقی نمی کند که مؤمن یا مسلمان یا اهل کتاب یا ملحد باشند، البته معلوم است که وقتی معنای عدالت اعطاء کل ذی حق حقه هست این دسته ها در یک سری حقوق با هم تفاوت دارند، ولی در اصل اینکه نباید #تبعیضی در حقوق اساسی جامعه بین این ها قائل شویم مشترک هستند.
🔺 اما زمانی که به دنبال شکل دهی به یک جامعه #اخوت پایه هستیم، #مواسات یک حقیقت مهمی می شود که در رابطه جامعه ایمانی شکل می گیرد؛ لذا اینجا جامعه اخوت ایمانی به عنوان جامعه هدف ما است، و لذا اینجا اسم رحیم است که دارد جریان و ظهور پیدا می کند.
🔹 در #عهد_نامه_مالک_اشتر می بینیم که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با دسته بندی مردم به دو دسته #اخوان و #نظائر_فی_الخلق جناب مالک را به تفاوت نگذاشتن بین این دو گروه دستور می دهند:
🏷 و أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ
🔺 این نگاه یک نگاه #رحمانی است که در واقع دستور به اجرای عدالت است.
🔹 روایاتی که به بحث رابطه #مواساتی مبتنی بر #اخوت دستور می دهند را نیز در بخشی از متنی که با عنوان #پژوهشی_در_معنای_مواسات در #یادداشت_35 و #یادداشت_36 تقدیم کرده بودم، آورده شده است.
.