#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_198 (بخش اول)
#جلسه_295

💠 تأملی در معنای #الگوی_پیشرفت

🔺 در این ترکیب معنای پیشرفت روشن است؛ پیشرفت یعنی یک وضع مطلوبی باید باشد، یک وضع موجودی نیز هست که با آن وضع مطلوب فاصله دارد، حرکت از این وضع موجود به وضع مطلوب را پیشرفت می گویند.
🔺 وقتی کلید واژه تبدیل به #الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت می شود، باز هم معلوم است که می خواهیم انقلاب اسلامی ایران را بر اساس و با تکیه بر سخنان اسلام از وضع موجود خود به وضع مطلوب برسانیم.
آن چیزی که در این ترکیب نیازمند به تأمل است کلمه #الگو است.
🔺 البته می دانیم که برای پیشرفت به یک #نظریه_پیشرفت نیازمند هستیم و هر نظریه پیشرفتی مبتنی بر یک #نظریه_سعادت است و قبلاً در دو پست به این دو بحث پرداخته بودم که خلاصه آن بحث این بود:
🔹 #نظريه_سعادت می گوید انسان و جامعه اگر چنین وضعی داشته باشد سعادتمند است؛ لذا تصویر #آرمان_شهر در نظریه سعادت مهم است، چون آنچنان وضع سعادتمندانه را به تصویر می کشد. آرمان شهر اسلام خدایی شدن انسان است، یعنی تقرب الی الله و فنای فی الله؛ این آرمان شهر را اگر از برش زندگی انسانی نگاه کنیم به آن رسیدن فرد و جامعه به #حیات_طیّبه تعبیر شده و اگر یک برش حیات گسترده اجتماعی به آن بزنیم شکل گیری #تمدن_اسلامی است.
🏷 این بحث را در #يادداشت_118 – #جلسه_204 پرداخته بودم.

🔹 #نظریه_پیشرفت در واقع #فرایند «حرکت از وضع موجود به آن وضع سعادتمندانه» (پیشرفت) است.
در واقع فرایند 5 گامه تحقق اهداف اسلامی یعنی 1. انقلاب اسلامی 2. نظام اسلامی 3. دولت اسلامی 4. جامعه اسلامی 5. تمدن اسلامی؛ را باید به عنوان #نظریه_پیشرفت_امام_خامنه_ای تلقی کرد.

🏷 این بحث را در #يادداشت_119 – #جلسه_205 پرداخته بودم.

☑️ اما الگو در این ترکیب به چه معناست؟
🔺 به نظر می رسد این قسمت از بحث سختی قضیه باشد! برای فهم این بحث مقالات و کتبی چند دیدم، موارد قابل تأملش به شکل زیر است: (بعد از این پست فیش های سه منبع قابل تأمل در این زمینه را تقدیم می کنم)
🔹 حاج آقای میرمعزی در تلاش ارزشمندی نهایتاً الگو را به معنای #ساختار_توضیح_نظریه_پیشرفت و یا معنا می کنند.
🔹 آقای محمدجواد قربی در کتاب ارزشمند «مبانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از منظر امام خامنه ای» ایده جذابی می زنند که نهایتاً می شود #الگو_به_مثابه_پارادایم البته خود ایشان پی حرفشان را به خوبی در کتابشان نگرفتند. (بقیه بحثشان هم همان ایده جناب میرمعزی است، بعلاوه ذکر سخنان دیگران)
🔺 در بیانات #امام_خامنه_ای کلید واژه ای با عنوان #نقشه_جامع برای معنا کردن الگو بالا آمده است؛
🏷 «این الگو یک نقشه ی جامع است که به ما می گوید به کدام طرف، به کدام سمت، برای کدام هدف داریم حرکت می کنیم. وضعیت مطلوب باید تصویر شود و چگونگی رسیدن از وضع موجود به آن وضع مطلوب هم بایستی بیان شود.»
(۱۳۸۹/۰۹/۱۰) بيانات در نخستين نشست انديشه‌هاى راهبردى، بررسى انديشه‌هاى راهبردى الگوى اسلامى – ايرانىِ پيشرفت
🔺 تحت تأثیر همین بیان آقا خود معاونت هماهنگ و نظارت فرایندی مركز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در باب مفهوم و چیستی الگو آورده است که «الگو یک نقشه جامع است که هدف و سمت حرکت، شیوه ی حرکت و نحوه رفتار جامعه را برای تحقق یافتن تحول تکاملی جامعه بیان می کند.»
چیستی و مفهوم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و نقشه راه و فرایند طراحی، تدوین، تصویب و پایش الگو، تهران، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ۱۳۹۱، ص 10 (اینجا) ببینید
.❇️ جمعبندی: به نظر می رسد نباید از کلمه الگو به سمت ادبیات مرسوم #مدل در فلسفه علم و علوم اجتماعی حرکت کنیم، اینجا یک معنای خاص از الگو اراده شده است، الگو در واقع #کالک_عملیات_تمدن_سازی است؛ اگر ما یک نظریه پیشرفت داریم که فرایند تحقق نظریه سعادت ما را بیان می کند، برای طی کردن این فرایند و برداشتن این گام ها نیازمند یک #نقشه و #برنامه هستیم که ابعاد مختلف #حیات_پرمؤلفه_تمدنی امروز ما را پشتیبانی می کند و لذا این نقشه صفت #جامع را نیز به خود گرفته است.
😧 این حد با وجود اینکه قدمی به جلو بوده است ولی با توجه به توقعی که آقا از این نقشه جامع داد قدری فهم دقیق را با مشکل مواجه می کند:
🏷 «وقتى مى‌گوئيم الگوى ايرانى – اسلامى، يعنى يك نقشه‌ى جامع. بدون نقشه‌ى جامع، دچار سردرگمى خواهيم شد؛ همچنان كه در طول اين سى سال، به حركتهاى هفت و هشتى، بى‌هدف و زيگزاگ مبتلا بوديم و به اين در و آن در زديم. گاهى يك حركتى را انجام داديم، بعد گاهى ضد آن حركت و متناقض با آن را – هم در زمينه‌ى فرهنگ، هم در زمينه‌ى اقتصاد و در زمينه‌هاى گوناگون – انجام داديم! اين به خاطر اين است كه يك نقشه‌ى جامع وجود نداشته است.»
(۱۳۸۹/۰۹/۱۰) بيانات در نخستين نشست انديشه‌هاى راهبردى، بررسى انديشه‌هاى راهبردى الگوى اسلامى – ايرانىِ پيشرفت
🔷 در حقیقت توقع رهبری از الگو این است که #نقشه_جامع_حرکت_تمدنی ما باشد، و این سطح توقع از الگو را بسیار بالا می برد. قاعدتاً این نقشه باید یک سطحی از کلیت و کلان نگری را در خود داشته باشد تا بتواند راهنمای حرکت انقلاب در مسیر پیشرفت باشد. جامعیت این نقشه هم به این است که ابعاد مختلف حیات اجتماعی را تعیین تکلیف کند.
🔹 با این دقت ها به نظر می رسد متنی که با عنوان «سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» ارائه شده است را باید به این شکل دید که در بخش هایی که دارد مبانی و آرمان و رسالت و افق را می گوید حالت مقدمه ای دارد و بهتر این بود که این مقدمه بیان نظریه سعادت و نظریه پیشرفت می بود و سپس ارائه نقشه؛ آن بخشی که در واقع اصل سند است قسمت تدابیر است، در یک ملاحظه اولیه احساس یک #نقشه_واحد به انسان دست نمی دهد، به شکل گزاره گزاره بیان شده است، ولی تلاشی که شده که این تدابیر از جامعیت برخوردار باشند قابل تحسین است.
ذیلا متن «سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» می آید و بخش تدابیر را نیز جداگانه برای دقت بیشتر می گذارم.
.

 

• قدر داشته ها مان را بدانیم

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_54
#جلسه_203
#علامه_مصباح_یزدی_ره
#تئوری_پرداز_انقلاب
#چرا_گیجیم؟
• قدر داشته ها مان را بدانیم
چرا دانشمندان و نخبگان مان را نمیشناسیم؟ چرا به آنها نمی بالیم؟ چرا از داشته هامان استفاده نمیکنیم؟ چه از عناصر قدرتمان حمایت نمیکنیم؟
نخبگان ما حقیقتا عناصر قدرت ملی ما هستند در این جنگ نابرابر. تنها راه نجات ملت ایران و امت اسلام از چنگال جهان خواران قوی شدن است. مهم ترین مولفه ی قدرت ما نخبگان ما هستند. نخبگان علوم نوین، نخبگان علوم انسانی، نخبگان نظامی و سیاسی، نخبگان فرهنگی و اجتماعی، نخبگان تمدنی و….
چرا مردم ما هیچکدام را نمی شناسند؟ چرا حرف های این نخبگان هیچ کجای این مملکت به گوش افراد نمی رسد؟ چرا ذائقه مردم جوری شده است که بیشتر به دنبال فکاهی و یا جزئیات زندگی فلان بازیگر سینما یا بازیکن فوتبال و… هستند؟ چرا این بحث های جدی دیگر در تلویزیون و رسانه ها نیست؟ چرا مردم را به سمت این نبخگان سوق نمیدهیم؟ مگر چند مصباح و سلیمانی و فخری زاده داریم که اینقدر راحت از دست میدهیم؟ چرا این نخبگان که میتوانند ولی و امام جامعه را یاری دهند و حلقه ی واسط بین امام و ملت باشند و امت اسلام را به اوج عزت برسانند و بشریت را رهایی بخشند، را جدی نمیگیریم؟
والله قسم اگر خود دشمن اسم سلیمانی را بزرگ نکرده بود و دائما در بی بی سی و….. از او خبر نرفته بود، سلیمانی عزیز را هم نمیشناختیم. اصلا اسمش را هم نمی دانستیم.( مثل بسیاری که اکنون در حال فعالیت هستند و آنها را نمیشناسیم) اکنون هم که اسمش را میدانیم، سیره ی او را تحلیل نمیکنیم. او را اسطوره ی بچه های خود نمیکنیم. نخبگی های او را استخراج نمیکنیم تا چراغ راهمان باشد و مسیر را به ما بنماید.
قص علی هذا مصباح، فخری زاده، امام خمینی، امام خامنه ای و همه ی نخبگانی که خون دل خورده اند تا این عَلَم به سرانجام برسد.
«مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ، انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ»(امام علی ع)
آنکه وقت یاری ولیّ خود خُفت، با لگد دشمن بیدارش می‌کنند.

#تئوری_پرداز_انقلاب

سم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_55
#جلسه_203
#علامه_مصباح_یزدی_ره
#درس_اخلاق
#تئوری_پرداز_انقلاب

از قبل طلبگی او را میشناختم. بارها از گمراهی ها من را نجات داده بود و از لبه ی پرتگاه مرا بالا کشیده بود.
سالهای اول طلبگی، آخر هر هفته، شب پنج شنبه، خود را به سرعت به صفائیه، دفتر رهبری میرساندم. بعد از اقامه ی نماز، خود را به نزدیک ترین مکان کنار صندلی ایشان میرساندم. حس عجیبی بود. همیشه زیر پای ایشان مینشستم. یا نفر اول بودم یا دوم. دوست داشتم به ایشان بسیار نزدیک بنشیم و تمام حرکات و سکنات ایشان را ببینم. دوست داشتم وقتی حرف میزند در چشمهایش نگاه کنم و او هم مرا ببیند بلکه عنایتی به من بشود. اینقدر رفته بودیم که اواخر با بعضی از محافظان ایشان دوست شده بودیم. بسیاری از رفقایم هم بودند. فضای خاصی بود. مثل برنامه ای بود که انسان هفتگی به دیدار پدرش برود. پدری دلسوز که سعی میکرد داشته هایش را در طبق اخلاص به ما هدیه کند و نگذارد که در طوفان های روزگار فرو بریزیم. مخصوصا برای ما شهرستانی ها که تازه به قم آمده بودیم و احساس غربت میکردیم. قرآن را که میخواندند با دریایی از آرامش، حیا، عزت و ابهت وارد جلسه میشد. جلوی پایشان می ایستادیم و با شکوه شعار «صل علی محمد عمار رهبر آمد را فریاد میزدیم.» حدود یک ساعت تمام صحبت های ایشان را میشندم و در دفتری که مخصوص «درس اخلاق های چهارشنبه های علامه مصباح حفظه الله» انتخاب کرده بودم، تمام مطالب را یادداشت میکردم. معنویت یک هفته ام با این یک ساعت تامین میشد. کل هفته ذهنم درگیر جملات این جلسه بود. فضا خیلی نورانی بود. همه کسانی را که در آن جلسه شرکت میکردند دوست داشتم و به همه شان حس برادری داشتم.
اکنون که در خود نگاه میکنم و فضیلت هایی (هرچند ناچیز) را در خود می یابم، وقتی به ریشه ی آنها فکر میکنم که من چه طور و از کجا این خصلت خوب را دارم و یا فلان مسئله فکری چه طور برای بنده حل و مستحکم شد و اکنون در مواجه با آن اصلا نمی لغزم، در بسیاری از موارد ریشه ی آنها را در جلسات ایشان میابم. خداوند متعال، محبوب همیشگی اش، رحمتشان کند و با اهل بیت علیهم السلام محشور شوند.

#مسئله_عمری آیت الله مصباح (ره)

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_116 (بخش اول)
#جلسه_203

💠 #مسئله_عمری آیت الله مصباح (ره)

🔺قیام حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در شرایطی شروع شود که وضعیت حوزه های علمیه به بیانی که خود ایشان در #منشور_روحانیت دارند طوری بود که اگر به همان شکل ادامه می یافت «وضع روحانیت و حوزه‌ها، وضع کلیساهای قرون وسطی می‌شد» [صحيفه امام، ج‏21، ص: 279]
🔺 حوزه بعد از #شکست_مشروطه چنان در لاک خود فرو رفت که مستکبرین عالم از این برهه آنچنان استفاده‌ای کردند که قرن‌ها زمان لازم داشت تا در وضعیت عادی بتوانند این بلاها را سر ملت شریف ایران بیاورند. روحانیت بعد از یک ورود با تمام قوا و قدرت و یک شکست سنگین و افتضاح چنان پژمرده و مچاله شده بود که دست نشانده‌های انگلیس یعنی روشنفکران خود فروخته و غربزده با دکوری و مجسمه ای به اسم رضاخان همه سرمایه‌ای که روحانیت در طول قرن‌ها جمع کرده بود را به سرعتی که آتش در گندم‌زار خشک بیفتد یک به یک داشت می سوزاند و جلو می رفت. «كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ»
🔺 مدرنیته مغرورانه و مقتدرانه تمام قله‌های جهان را یک به یک در حال فتح کردن بود، و آمریکا به عنوان شیطان بزرگ چنان داشت هیمنه پیدا می‌کرد که هیچ قدرتی در جهان یارای مقاومت در برابرش را نداشت؛ شوروی به عنوان قطب دیگری از جهان کفر و الحاد نیز در اوج قدرت بود و جهان بین این دو قطبی غرب و شرق تقسیم شده بود و همه همچون بره هایی رام در طویله گرگان بودند که فقط انتظار خورده شدن را می کشیدند؛ آرام آرام کار به جایی رسید که کسی حتی تصور این را نمی‌کرد که بشود در مقابل این دیو هزار سر ایستاد، چه رسد به اینکه نقطه‌ی مهم و استراتژیکی مثل ایران را را جلوی چشم همه جهانیان و در روز روشن از زیر چنگال‌های او بیرون کشید و تبدیل به قدرتی شود که در مقابل این دو قطب ددمنش قطب سومی درست کرد.
🔺 انقلاب خمینی در این ظلماتی که « ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ» [سوره مبارکه نور آیه 40] بود، و در این وضعیت #تحجر و گوشه‌نشینی که نهاد دین و علمای دین دچار شده بودند؛ همچون نوری که پرده ظلمت را پاره کرد ظهور کرد؛ بسیار منظم و حساب شده و دقیق گام‌های خود را برداشت و با کمترین حرکتِ اضافی و با کمترین هزینه‌ای که بشود برای چنین کار بزرگی متصور شد؛ به پیروزی رسید.
🔺 چنین حرکت منضبط و مقتدری بدون داشتن #پشتوانه‌های_تئوریک امکان تحقق نداشت؛ اساساً وقتی یک حرکت در اندازه‌های یک انقلاب بخواهد مطرح بشود، بدون اینکه پشتوانه‌‌های نظری مستحکمی نداشته باشد امکان تحقق ندارد؛ حرکت‌های سطحی اجتماعی و به صحنه زدن‌های کور قابلیت دوام ندارد، مخصوصاً در مقابل دشمنی به نام #تمدن_غرب که سر تا پای خود را با پشتوانه‌های تئوریک مسلح کرده است؛
🔺 در شرایطی که نه تنها دانش‌های دینی، بلکه علمای دین نیز آمادگی پشتیبانی از چنین طوفانی را نداشتند، امام خمینی با تکیه بر سرمایه‌‌ای که آن را هم از #تراث_ارزشمند_شیعی و هم تجربه‌های گذشته ملت ایران و سرمایه‌هایی که حاصل زحمت چند قرن علمای روشن ضمیر شیعه در این مرز و بوم بوده است، و هم تجربه شکست اخیری که در مشروطه متحمل شده بودیم؛ حاصل آورده بود و آن را می توان #اندیشه‌ی_امام_خمینی یا #مکتب_امام_خمینی نام نهاد؛ حرکت اصلاحی خود را شروع کرد، آن میزان از #پشتوانه‌ی_تئوریک گرچه برای رقم زدن یک انقلاب به آن بزرگی سرمایه بزرگی محسوب می شد و همانطور که اصل محقق شدن انقلاب در آن شرایط یک معجزه بود، خود آن اندیشه نیز یک معجزه محسوب می شد؛ اما بی شک با توجه به نیازهای نو به نوی یک انقلاب در وسط جامعه گرگ جهانی، که همانند نگه داشتن زغال برافروخته در کف دست بود؛ نیازمند پشتیبانی تئوریک نو به نو بوده است.
🔺 امام بعد از خیز اولیه‌ی انقلاب در سال 42 و برخورد سنگینی و خشنی که با آن خیز اولیه شده بود، به این نتیجه رسید که باید مبتنی بر این اندیشه اصلاحی حاصل آمده که خود آن اندیشه هم هنوز در مرحله اجمال خود به سر می برد؛ یک نسلی تربیت شوند که بتوانند منبع جوشان پشتیبانی کننده از این حرکتی باشند که بنا و پی اعتقادی داشت و طبعاً پشتیبانی نظری خورش خیلی بالا بود. بعلاوه در مرحله آماده سازی چنین نیروهایی و همچنین بستر عملیاتی رقم زدن حرکت که در اختیار بود، خود این اندیشه نیز مرحله خروج از اجمال به تفصیل را طی کند.

🔺 این انقلاب با انضباط عجیبی که ناشی از قوت آن اندیشه و پشتوانه قوی تئوریک بود، به پیروزی رسید و همان اول معلوم بود که علاوه بر خود حضرت امام چه کسانی در افق این پشتیبانی تئوریک هستند؛ امثال حضرت آیات بهشتی و مطهری و خامنه‌ای و … در این افق بودند؛ یک اتفاق وحشتناک برای یک انقلاب نوپا این بود که نیروهای اصلی که انقلاب می‌تواند با تکیه بر آن‌ها زایایی و پویایی خود را حفظ کند، از آن گرفته شوند. ترور شهید بهشتی و شهید مطهری واقعاً ضایعه بسیار بزرگی برای انقلاب محسوب می‌شد؛ برای ترور آیت‌الله خامنه‌ای هم اقدام کردند که ناموفق بود (واقعا بعید است که عقل کوچکی مثل گروه فرقان این همه می‌فهمیده که اینطور دقیق مهره‌های اصلی را بزند، و احتمالاً فراتر از این ظواهر پشت این قضیه باشد.)
🔺 گرفتن نیروهای اصلی که بناست نقطه اصلی پشتیبانی از انقلاب که همان #پشتیبانی_تئوریک است را بر عهده، لطمه بزرگی به انقلاب محسوب می شد؛ انقلابی که اصل آن یک #سخن_نو بود، وقتی که چشمه‌های تولید سخن نو به نوی آن در همان قدم اول گرفته شوند، گرفتار یک دست‌انداز جدی شده است؛ خود حضرت امام و رهبری بعد از ایشان نیز که درگیر رهبری و مسائل جاری مربوط به آن شدند، هر چند که بخش مهمی از این پشتوانه تئوریک را هم در زمان حضرت امام خود ایشان و هم در زمان رهبری آیت الله خامنه‌ای خود رهبری انجام داده‌اند.
«یک نهضت بزرگ اگر بخواهد در میان مردم پا بگیرد، جا پیدا کند، با قبول نخبگان و زبدگان جامعه مواجه شود، باید حرف و سخن نو به صحنه بیاورد و داشته باشد. با شعار، مردم را چهار صباح می‌شود در صحنه نگه‌داشت؛ اما مبارزۀ بنیانی را با صِرف شعارهای سطحی و پوک _که در دهان بعضی‌ها می‌بینید‌_ نمی‌توان راه انداخت؛ بلکه برای آن مبارزه و در صحنه نگه‌داشتن مردم، فکر لازم است؛ برای پشتوانۀ حرکت عظیم مردمی، یک سد و تکیه‌گاه مستحکم فکری لازم است.»

«در مقابل سترون و نازا بودن غرب در برون‌زایی اندیشه‌هاى نو ـ که بعد از اومانیسم و مکتب‌هایی که متکى به اومانیسم هستند و فلسفه‌هاى زائیده و منشأ گرفتۀ از اومانیسم غربى، دیگر غرب زایش فکرى نداشته و ایدۀ نو براى بشر و حیات انسان ارائه نداده ـ جمهورى اسلامى داراى زایش فکرى است.
ما براى مسائل روحى انسان، براى مسائل اجتماعى انسان، براى مسائل حکومتى انسان، حرف‌های تازه‌اى داریم. حرف تازه معنایش این نیست که اگر گفته شد، همۀ دنیا آن را قبول خواهند کرد؛ معنایش این است که یک جریان جدیدى را در دریاچۀ عظیم فکر بشرى به وجود مى‌آورد؛ موج‌آفرینى می‌کند.»
🔺 با توجه به مقدماتی که گفته شد به نظر می رسد که قطعاً یکی از کلان‌ترین مسائل و ضروری‌ترین رسالت‌هایی که در دوران انقلاب اسلامی ممکن است متوجه شخص یا جمع شود همین مسئله است؛ در مورد حوزه علمیه باید گفت که رسالت اصلی و مهم‌ترین و فوری‌ترین مسئله‌ای که باید تمام سرمایه‌های خود را طوری جهت می‌داد تا می‌توانست جلوی این ظلم بزرگ را بگیرد و پشتیبانی تئوریک این انقلاب مظلوم را بر عهده بگیرد؛ همین مسئله بوده است؛ زیرا اگر علما وارثین انبیاء هستند باید علاوه بر فهم و تبیین و تبلیغ دین، باید اجرای دین و به دست دیدن افتادن تمام حیات فردی و اجتماعی انسان را رقم بزنند؛ لذاست که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به صورت هوشمندانه هدفی به نام #تمدن_نوین_اسلامی را به عنوان هدف غایی انقلاب اسلامی ترسیم کرده‌اند؛
«دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید.»

«یک عنصر دیگری که لازم است برای این حرکت، این است که این حرکت باید یک جهت‌گیری مشخّصی داشته باشد؛ یک جهت‌گیری منطقی و قابل قبول، که در حرکت عمومی ملّت ایران که ما داریم پیشنهاد می‌کنیم و مطرح میکنیم، این جهت‌گیری، جهت‌گیری به سمت جامعه‌ی اسلامی یا تمدّن اسلامی است؛ یعنی میخواهیم برویم به سمت تشکیل یک جامعه‌ی اسلامی؛ و حرکت عمومی، ما را باید به اینجا و در نهایت به یک تمدّن پیشرفته‌ی اسلامی برساند.»

🔺 دیدن این خلأ بزرگ و کمر همت بستن برای برطرف کردن این خلأ توسط هر چشمی نمی توانست اتفاق بیفتد و اگر چشمی قابلیت دیدن این خلأ را پیدا می کرد، ممکن بود عزمی متناسب برای کمر همت بستن برای پاسخ به این مسئله، نداشته باشد.
🔺 به نظر اگر بخواهیم تمام کنش‌های حضرت #آیت_الله_مصباح_یزدی را بخواهیم و همه را در یک کلان طرح معنا بکنیم، باید بگوییم که ایشان این خلأ بزرگ را که #پشتیبانی_تئوریک از انقلاب اسلامی بوده است، هم چشم دیدنش را پیدا کردند و هم عزم دنبال کردن و ایستادن پای این کار را داشتند و تمام زندگی و ظرفیت خود را پای رقم زدن چنین چیزی آورده‌اند.
🔺 اگر ایشان وارد مباحثات اندیشه‌ای با روشنفکران در اوایل انقلاب می‌شوند، اگر به شدت درگیر بحث انقلاب فرهنگی می‌شوند، اگر وارد شکستن فضای متحجرانه حوزه‌های علمیه شدند، حوزه‌ای که با وجود اینکه فرزند رشیدی مثل انقلاب اسلامی را زاییده است، باز به خودش جرئت نمی‌دهد متولی پشتیبانی از این فرزند خود را بر عهده بگیرد؛ اگر در همین حوزه مرکزی را تأسیس می‌کنند با مأموریت تولید علوم انسانی اسلامی، اگر طرح‌های مثل طرح ولایت را برای تربیت نیروهای متخصص و متعهد برای نظام اسلامی را تأسیس می‌کنند، اگر وارد کنش‌های سیاسی و اصلاح‌گری های اجتماعی می شوند؛ همه و همه را باید در این بستر و آب و هوا معنا کرد که ایشان این مأموریت که انقلاب عزیز و مظلوم انقلابی ما چون اساساً یک سخن نو بود، نیازمند به پشتیبانی تئوریک نو به نو است و این پشتیبانی را جایی جز حوزه علمیه نمی‌تواند بر عهده بگیرد؛ را هم دیدند و رصد کردند و هم عزم رقم خوردن آن را بر عهده گرفتند و هم تمام لوازمی که چنین مأموریتی لازم دارد را دیدند و سعی در فراهم آوردن آن کردند.

گاهی قلم ها ذهن را انباری از اطلاعات می کنند،

بسم لله الرحمن الرحیم

#یادداشت_22
#محمد_امامی
#جلسه_203
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مداد_العلماء_افضل_من_دماء_الشهداء

📌گاهی قلم ها ذهن را انباری از اطلاعات می کنند، گاهی قلم ها گره ای را از ذهن جامعه پاک می کنند، گاهی قلم ها برای تراوش نتایج کال یک متفکر،یک اندیشمند بروی کاغذ حرکت می کند، و گاهی قلم ها و حنجره ها برای #تربیت انسان و برای بالندگی یک جامعه مشی می کنند، قلم و بیان مطهری و مصباح #مربیان زمان خود بودند، که در کنار ید متحول کننده خمینی و خامنه ای ، جامعه ایمانی ایرانی را پرورش دادند.

📌 گاهی قلم ها برای تقریرمطلبی یا رفع شبه ای یا در نقد اندیشه ای و یا به خیال خود در تولیدعلمی به کار می روند؛ و گاهی قلم ها #حکم_سلاح را دارند؛ که افضل من دماء الشهدا است؛ این قلم ها در میدان مبارزه به جریان می افتند، در زمانی که عده ای به خیال خام خود سعی در اطفا اندیشه ناب دارند و با اختلاط حق و باطل سعی در تولید حیرت برای احاد مردم دارند. قلم مطهری و مصباح این گونه بود؛ که مطهری را پاره تن خمینی کرد، و مصباح را مطهری در دوران خامنه ای .

📌در دورانی که خامنه ای در دهه هفتاد در پی آن بود که باز خوانی دوباره ای از اندیشه انقلاب کند و انقلابی گری را از قرائت راست وچپ های سیاسی رهایی بخشد، و امت را نظم ونسق دوباره ای دهد؛ آیت الله مصباح از یاران اصلی آن دوران برای گذر از این تنگه انقلاب بود. و با اندیشه خود روحی دوباره به جان انقلاب بخشید.

#آیت_الله_مصباح رحمت الله علیه

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_29
#جلسه_203

#آیت_الله_مصباح رحمت الله علیه

آیت الله مصباح از بزرگان شخصیت‌های فکری و فرهنگی ما است؛ همچون شهید مطهری. در فرهنگ غرب شخصیت‌ّهای فکری و فرهنگی قهرمانان ملت به شمار نمی‌آیند؛ بلکه هنرپیشه‌ها و ورزشکاران الگوها برایشان نقش قهرمان را بازی می‌کنند. هرچند این فرهنگ هنوز به صورت کامل وارد ایران و فرهنگ ما نشده است، اما آنچنان هم دور نیست وشاید بتوان گفت تا حدودی توانسته‌اند فرهنگ ما را تغییر دهند. در میان ملت ما هم خیلی کم به الگوها و قهرمانان، شخصیت‌های فکری و فرهنگی هستند. و شاید اگر به مدد الگو قرار گرفتن شهدا نبود، تفاوتی در این زمینه با غرب نداشتیم. وقتی قهرمان یک جوان به جای آن که یک شخصیت فکری و فرهنگی باشد، یک هنرپیشه است، آن جوان توان تصمیم بزرگ و سعادتمندانه گرفتن ندارد. و این یک مصیبت بزرگ است.
اگر در معرفی کامل و جامع شخصیت‌های بزرگ فکری فرهنگی مثل حضرت آیت الله مصباح کوتاهی کنیم، قطعا دشمنان فرهنگی ما در این عرصه نبرد پیروز خواهند شد و قهرمانان دروغین را برای جوانان ما الگو خواهند کرد.
این وظیفه‌ی ماست که این سرمایه‌های بزرگ فکری را اولا خود خوب و از تمام ابعاد بشناسیم و بعد به دیگران بشناسانیم. آیت الله مصباح در واقع مطهری امروز و حتی فردای ما است. ایشان متفکر انقلاب و اندیشه‌ّای پشتیبان این انقلاب هستند. فکر می‌کنید چرا اینقدر ضد انقلاب حقد و کینه نسبت به ایشان دارد؟ چرا اینقدر برای تخریب شخصیت ایشان سرمایه‌گذاری می‌کند؟
درست است که ایشان از میان ما رفتنه‌اند و در زمان حیات‌شان ما آن‌گونه که باید با ایشان برخورد نکردیم و آنگونه که باید از ایشان استفاده نکردیم؛ اما هنوز اندیشه ایشان به عنوان یک متفکر نخبه موجود است و نباید بگذاریم اندیشه ایشان فراموش شود. و البته که تا حدودی این وظیفه شاگردان ایشان است اما ما همه در قبال این اندیشمند و متفکر مسئولیم و باید اندیشه‌های ایشان را برای نسل امروز بیان کنیم تا ثمره و ذخیره‌ای شود برای نسل‌های بعد. ایشان واقعا مطهری دوران هستند. و باید به عنوان مطهری امروز و فردای ما شناخته شوند. هرچند ما در حق شهید مطهری و اندیشه‌های ایشان هم کوتاهی کردیم لکن نباید بگذاریم نسبت به آیت الله مصباح کوتاهی شود.

آیا آرمان #تمدن_سازی با برگزیدن #اقدام_راهبردی سازگار است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_113 (بخش اول)
#جلسه_202

💠 آیا آرمان #تمدن_سازی با برگزیدن #اقدام_راهبردی سازگار است؟

☑️ #معرف_یادداشت: در ادامه بحث #امتداد_امروزین_توحید که دو گفتمان #هویت و #پیشرفت به عنوان امتداهای امروزین توحید مطرح شد، اینجا بحث #گفتمان_منتخب برای وضعیت امروز انقلاب مطرح شد و از اینجا وارد بحث #روش_تعیین_گفتمان شدیم. در این بحث نیز تعیین #اقدام_راهبردی و #پوشش_گفتمانی دو بحث مهمی بودند که مطرح شد؛ سؤالی که نسبت به برگزیدن یک اقدام راهبردی که با آن اقدام می شود صحنه انقلاب را به پیش برد، پیش می آید این است که وقتی شما آرمان تمدن سازی را به عنوان هدف غایی انقلاب مطرح کردید که یک آرمان گسترده است در تمام ابعاد حیات انسانی، آیا انتخاب یک اقدام راهبردی خاص توان حرکت ما در مسیر تمدن سازی را دارد؟

🔺 حضرت آیت الله خامنه ای بارها #تمدن_اسلامی را به عنوان هدف انقلاب مطرح فرمودند، معروف ترين و مهم ترين سخنراني رهبري که اولین بار بحث تبیین مراحل انقلاب به 5 مرحله بوده است (1. انقلاب 2. نظام 3. دولت 4. جامعه 5. تمدن) سال 79 در دیدار با کارگزاران نظام بوده است؛ این دیدار #فوق_العاده ست؛ ده ها بار باید آن را بخوانیم! این دیدار خود خود خوراک حلقه اندیشه کلامی است.
ttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3039
🔺 در بیانیه گام دوم انقلاب و بعدا در دیدار 1 خرداد 98 با دانشجوها که شرحی بر بیانه بود نیز صراحتا تمدن اسلامی را به عنوان غایت انقلاب مطرح فرمودند:
🏷 تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده ‌است. (بیانیه گام دوم)
🏷 دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید. (بیانیه گام دوم)
🏷 یک عنصر دیگری که لازم است برای این حرکت، این است که این حرکت باید یک جهت‌گیری مشخّصی داشته باشد؛ یک جهت‌گیری منطقی و قابل قبول، که در حرکت عمومی ملّت ایران که ما داریم پیشنهاد می‌کنیم و مطرح میکنیم، این جهت‌گیری، جهت‌گیری به سمت جامعه‌ی اسلامی یا تمدّن اسلامی است؛ یعنی میخواهیم برویم به سمت تشکیل یک جامعه‌ی اسلامی؛ و حرکت عمومی، ما را باید به اینجا و در نهایت به یک تمدّن پیشرفته‌ی اسلامی برساند. (دیدار 1 خرداد 98 با دانشجویان)

🔺 مواردی که ایشان تمدن اسلامی را غایت انقلاب معرفی می کند بسیار زیاد هستند و این ها فقط شواهدی از آن موارد بود.

🔺 تمدن اسلامی را به دو معنا می شود گرفت؛ یک معنا به صورت حاصل مصدری است یعنی آن چیزی که در غایت حرکت اسلامی به آنجا منتهی می شود؛ یکی هم به معنا است که تمدن اسلامی یعنی نقطه ای که در آن تمام نرم افزارهای حیات انسانی در همه ابعاد فردی و اجتماعی آن اسلامی شده است؛ هر چند که می توان دومی را معنای اولی نیز گرفت یعنی بگوییم این دومی دارد آن نقطه ای که اگر به آن برسیم تمدن اسلامی محقق شده است را معنا می کند.
🔺 می توان اینچنین هم گفت که تمدن اسلامی خود یک حاصل مصدر نهایی است، و تعریف دومی که بیان شد در واقع تعریف تمدن نیست تعریف تمدن سازی است؛ به هر حال هر چه باشد برای رسیدن به تمدن اسلامی (که به این مسیر حرکت کردن و رفتن تا به تمدن اسلامی رسیدن #پیشرفت می گوییم) نیاز است که حیات انسانی با همه ابعاد و ریزه کاری هایش دارای نرم افزارهای اسلامی شده و آن نرم افزارها برود و جاری بشود و حیات فردی و اجتماعی انسان مبتنی بر آن نرم افزارها باشد (غیر از طراحی، اجرا هم شود)

🔺 با این مقدمات سؤال پیش می آید وقتی غایت شما رسیدن به این نقطه است و حرکتی هم که می خواهید شروع کنید سلوک در طریق تمدن سازی است، شما به همه چیز نیاز دارید و لذاست که نمی توانید نقاط تأکیدی یا یک نقطه تأکید پیدا کنید و با صرفاً تأکید روی آن این حیات پیچیده و پر مؤلفه اسلامی را رقم بزنید؛
🔺 آقا به معنای واقعی کلمه یک #رهبر_تمدنی است، رهبری که حیات پر مؤلفه و پیچیده ایران اسلامی امروز را می شناسد و به لوازم رهبری چنین جامعه ای نیز پایبند است؛ لذا ست که هر جا می رویم هر کسی برای تأیید خود یک جمله از آقا دارد؛ طنزش این است که در راه آهن نوشته بودند «من با قطار سفر می کنم. امام خامنه ای»؛ رهبری که جامعه متمدنی مثل جامعه ایرانی که دارای #هویت_شیعی است و تربیت اهل بیتی قرن ها این مردم را آماده کرده است؛ را رهبری می کند و آگاهانه هدف این انقلاب را تمدن اسلامی می داند معلوم است که دنبال این است که طوری راهبری کند که هم حیات انسان اسلامی در این مدرنیته که به معنای حقیقی کلمه #عصر_ظلمت است، گم نشود و هم طوری عاقلانه و مدبرانه صحنه های مختلف را به پیش ببرد تا بستر برای تولید نظریه های اسلامی در زمینه های مختلف حیات انسانی تولید شود و هم مبتنی بر این نظریه ها، نرم افزارهایی طراحی شود و این نرم افزارها و طرح ها به مرحله اجرا در بیاید.
🔺 #رهبر_تمدنی همه عرصه های جامعه را می خواهد، همه ابعاد زندگی پیچیده اجتماعی انسان را الهی می خواهد؛ به همین دلیل این سؤال جدی را ایجاد می کند که آیا #الگوی_حل_مسئله به این شکل که یک #اقدام_راهبردی انتخاب شود که تأکید بر آن هست که حیات انسانی را ویرایش می کند و جامعه را به حرکت در می آورد؛ الگوی صحیحی است؟

🔺 ان شاء الله در یادداشت دیگری به پاسخ به این پرسشی که در این یادداشت هم سعی کردم خوب پخت و پز بشود و هم سعی کردم یک طرف که نفی نیاز به اقدام راهبردی بود را تقویت کنم؛ خواهم پرداخت.
.

برشی__از_کتاب_تاملات_قرآنی

#یادداشت_21
#جلسه_202
#محمد_أمامي
#برشی__از_کتاب_تاملات_قرآنی
#
🔴مباحثی که دراین جلسات حلقه اندیشه کلامی مطرح می شود ؛ شروع مترقی برای تحقق هدف اصالی اقامه دین برای حوزه و حوزویان می باشد.
آروزیی که سال هاست انقلاب اسلامی در انتظار به ثمره رسیدن آن در بطن حوزه های علمیه می باشد؛ آرمانی که خمینی کبیر در اخرین روزهای حیات خود در دل منشور به آن اشاره کرده بود که مجتهد باید مدیر و مدبر باشد.
مجتهد انقلاب اسلامی چاره ای جز این ندارد که در همان ایام طفولیت طلبگی خود در پرورشگاه رهبران انقلاب اسلامی زیست کند. و تا از این نسیم تنفس نکند؛ نخواهد توانست حیات بشری را تغذیه کند.

به نظرم مطلوب آمد که بحثی مربوط به اقامه دین با برشی کتاب #تاملات_قرانی جلد 2 اثر استاد میرباقری را در اختیار دوستان قرار دهیم:

“🔼هم درباب خوبی و هم در باب بدی ها سه گام داریم : گام #اقدام، اشاعه ، اقامه کسی که نماز می خواند و نماز خوان خوبی است ،کسی که #اشاعه نماز می کند، مسجد می سازد، و ترویج نماز می کند، کسی هم که #اقامه نماز کند، یعنی #فرهنگ نماز خواندن را در جامعه برپا کند….مرحله اقامه مرحله ای است که شما کانه نوعی #جبر_اجتماعی ایجاد می کنید.

🔶مثل این که به تن آدم لباس آهنی بپوشند واو را در فضای مغناطیسی قرار بدهند، و بگویند : راحت باش. راحت راه برو. به حسب ظاهر هیچ جبری نیست، اما این فضای مغناطیسی و این لباس نوعی جبر ایجاد می کند . و آدم را به سمتی که کشش مغناطیسی است پیش می برد.”

این گفتمان توحید است که پشتیبان حیات مترقی و تمدن‌ساز شیعه است.

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_28
#جلسه_202

این گفتمان توحید است که پشتیبان حیات مترقی و تمدن‌ساز شیعه است.
پَک گفتمان با سه چیز کامل می‌شود:
1.ذهنیت
2.مطالبه
3.زمزمه
این سه در ابتدا امر است و حالت پیشرفته این سه مورد به ترتیب می‌شود؛ نگرش، اراده، ادبیات.
🔺وقتی ذهنیت ابتدایی به وجود آمد، با پیشبرد گفتمان و توسعه گفتمان، مسئله از ذهنیت فراتر می‌رود و در این مرحله گفتمان، نگرش می‌سازد. وقتی نگرش ساخته شد، در این مرحله دیگر به این راحتی این نگرش از بین نمی‌رود.
🔺مطالبه که در ابتدای مسیر گفتمان وجود دارد، کار دل و قلب است اما با پیشرفت گفتمان این عقل است که پا در میدان می‌گذارد و خلق اراده می‌کند. ازآنجایی که فصل اخیر انسان نطق و عقل است، تا فعلی را عقل امضا نکند، به عرصه عمل نمی‌رسد. پس لازم است که گفتمان عقل را قانع کند تا اراده خلق شود.
🔺و ادبیات هم که لایه زبانی گفتمان است، پس از رشد و فراگیری گفتمان، از مرحله زمزمه گذشته و به یک ادبیات گفتمانی خواهیم رسید. ادبیات را باید یک پدیده اجتماعی دانست.

حل_نشدن_آسیب_ها

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_39
#جلسه_202
#حل_نشدن_آسیب_ها

اینگونه که استشمام بنده از فضای اجرایی و امورات کارگاهی کلاس اندیشه کلامی بوده است، این است که با توجه به اینکه این اتفاق، یک ایده نو و تازه است و اولین بار در مرحله اجرا قرار گرفته، قطعا در حین اجرا به مشکلات و اسیب هایش خودآگاه می شود و بنای حل و عبور از موانع و مشکلات دارد.

کارگاه نوشتن یادداشت را که امری مبارک برای طلاب می دانم و از باب اینکه بسیاری از بزرگان به تقویت این موضوع به عنوان اصلی ترین ابزار مبارزه یک طلبه، قلم است معتقدم ورود به این وادی نیز قطعا مشکلاتی دارد.

راه حل رفع مشکلات همین امر که بارها و بارها در گروه تکرار شده و اصرار عزیزان بر نوشتن را می بینیم، نشان از این دارد که اصرار و صرف تاکید مشکلی را نتوانسته از دوستانمان را حل کند و احتمالا بخشی از دوستان گرفتاری های دیگری در تعامل با این موضوع کارگاهی دارند که هنوز به بحث گذاشته نشده است؛ البته که بعضی از دوستانمان منت گذاشته و تلاش کرده اند که موانع ورود به این وادی را مکتوب در گروه گذاشته اند.

تقریبا از مدتی که در این جمع حاضر شدم سعی کردم حدود 7 الی 10 پینشهاد برای بهتر و کارامد شدن همین موضوع خدمت دبیر جلسه ارائه کنم که بعضی از ان پیشنهاد ها را در گروه مطرح کرده ام. اما اینکه همین پینشهاد ها نیز خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد برایم جای سوال دارد.

پینشهاد دیگری که برای رفع دغدغه همین موضوع دارم این است که یکی از نشست های حلقه اندیشه کلامی را با حضور استاد محترم اختصاص دهیم به صحبت دوستانمان در برداشت ها و انتظاراتشان از اندیشه کلامی و هم چنین موانع و مشکلاتی که از این دوستان، سد ورود به انجام فعالیت های کارگاهی شان شده است.

این حلقه جدای از این که یک جمع خاص و پیشتاز تر و محدود تر را برای پشتیبانی، انالیز و تحلیل و تدارک امورات لازم تشکیل داده و در پشت این جلسات به تامل و بررسی نشسته اند، نیاز دارد خیلی میدانی تر وسط موقف های ذهنی و دغدغه ها و موانع ذهنی همه اعضا بچرخد و کاملا از این قضیه مطلع باشد و الا دیر یا زود دمل های تقیه ای در ذهن اعضا ممکن است به اصل جلسه آسیب برساند.

لذا از آنجا که روشن است بعد از گذشت 200 جلسه مداوم، دغدغه دوستانی که تا به حال خود را همراه نگه داشته اند و در این جلسات وقت می گذارند جدی است، تفاهم های بین اعضا و رویارویی آنها بدون هرگونه ابهام و پرده ای برایشان جدی تر است تا مقداری از مشکلات فعلی خارج شویم.

ما چه ایده های اصلاحی ای میتوانیم به عنوان ایده های اصلاحی مطلوب بشناسیم؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_58
#جلسه_202

ما چه ایده های اصلاحی ای میتوانیم به عنوان ایده های اصلاحی مطلوب بشناسیم؟
#بیانیه_مأموریت انبیاء علیهم السلام چه سخنی برای ما دارد؟

🔰 بیانیۀ مأموریت انبیاء در 4 بند

«چهار عمل اصلی» که در «بیانیۀ مأموریت انبیاء در قرآن» بیان شده، را می‌توان چارچوب اصلاح یک جامعه دانست:

«هوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ؛
یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ،
وَ یُزَکِّیهِمْ،
وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ،
وَ الْحِکْمَةَ»(جمعه/2)

1️⃣یتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه یعنی گفتمان سازی

2️⃣و یُزَکِّیهِمْ
‌تزکیه در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شئ از عیب و در اصطلاح علم اخلاق عبارت است از پاک‌کردن و پیراستن نفس از نقایص و صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده و کمالات نفسانیه است. تزکیه، واژه‌ای مطرح در فرهنگ تربیتی قرآن و اصطلاحی در علم حدیث و امر قضا که از آن مفهوم پاکیزه‌سازی اراده می‌شود. تزکیه به صورت‌های گوناگون بیش از ۲۰‌ بار در قرآن به کار رفته است.

تزکیه در قرآن متأخر از تلاوت و مقدم بر مفهوم تعلیم ذکر شده است.

به عبارتی تزکیه مقدمه تعلیم بر شمرده شده است.

تزکیه را میتوان با رویکرد فردی قرائت کرد میتوان هم با رویکرد اجتماعی و حکومتی تبیین نمود. به عبارتی معلم و مربی اخلاق در ساحت فردی به حسب خودش تعریف می گردد و در ساحت اجتماعی و حکومتی به حسب همین موضوع.

تزکیه در رویکرد فردی را میتوان همان رویه درس اخلاق و رابطه سالک و مربی قلمداد نمود.

اما پیامبران آمده اند که کارخانه انسان سازی بسازند به گونه ای که فوج فوج انسانها به مسیر صلاح و هدایت رهنمون گردند.

تزکیه در ساحت اجتماعی و حکومتی دو بعد دارد:
یک بعد آن کارگزاران هستند چرا که الناس علی دین ملوکهم

بعد دیگر آن ساختار و قوانین حکومتی هستند و اجرای عادلانه قانون به بیان روایات از هر چیزی پاک کننده تر است.

فلذا میتوان گفت تزکیه در ساحت اجتماعی و حکومتی یعنی کارگزاران مصلح و قوانین و ساختارهای اصلاح کننده

توضیح بیشتر آنکه عالم انسانی از آن جهت که درگیر با #نفس_اماره خویش و #شیطان_بیرونی و زر و زیور و #متاع_قلیل_دنیا است #خوی_حیوانی اش مدام در معرض #سرکشی است؛ این انسان است که با #اختیار خود و #انتخاب خود می تواند که خود را آنچنان #تزکیه کند که هیچ چیزی از او باقی نماند و تماما اراده اش فانی در اراده حضرت حق گردد.
نه تنها فرد انسانی بلکه جامعه و جهان انسانی نیازمند چنین امری است. تزکیه جهان و جامعه انسانی امری پیچیده و متضمن ملاحظات بسیاری می باشد.
بایستی توجه داشت که #رفتار_ملوک و یا به تعبیری رفتار مسئولان و کارگزاران حکومت اسلامی در اثاره #تالّه_انسانی و یا #عصیان_خوی_حیوانی نقشی ویژه و استراتژیک دارد.

سیاستمداران همچنان که می توانند #جامعه_انسانی را به سمت سرکشی خوی حیوانی هدایت کنند و به عبارت دیگر جامعه را جهنّمی کنند همانطور هم می توانند با مهندسی رابطه و نسبت دین و دنیا، دنیا را بسان مزرعه آخرت جهان و جامعه انسانی معماری کنند.
الاسلام هو الحکومة بدین معناست که اسلام آمده است تا ظاهر دنیا را برای شکوفایی باطن عالم معماری کند و این مهم جز با حکومت میسر نیست. فلذا نقش و جایگاه حاکمان و کارگزاران اسلامی بسیار مهم می نماید.

در ادامه به بررسی استراتژیک و راهبردی دو حدیث از امام باقر علیه السلام و نبی اکرم صلی الله علیه و آله می پردازیم:

كافى 7/ 174: محمد بن يعقوب قال حدّثنى محمد بن يحيى عن تهذيب 10/ 146: أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن حنّان بن سدير عن أبيه قال قال أبو جعفر عليه السلام :
حدّ يقام في الأرض أزكى فيها من مطر أربعين ليلة و أيّامها.

مستدرك 18/ 9: القطب الرّاوندىّ في لبّ اللّباب عن النّبيّ صلى الله عليه و آله قال:
يوم واحد من سلطان عادل خير من مطر أربعين يوماً و حدّ يقام في الأرض أزكى من عبادة ستّين سنة.

در حدیث اول ثقل و تکیه #تزکیه جامعه و #جهان_انسانی را بر #اقامه_حدود(اقامه قانون الهی) گذاشته است. اقامه حدود یکی از بارزترین جلوه گاه حضور حکومت است. فلذا این بیان حضرت مؤکد و مؤید مدعای تعبیر مزبور از تزکیه می باشد.

در حدیث دوم از نبی اکرم صلی الله علیه و آله به خوبی جایگاه سلطنت(حکومت) عادلانه تصویر شده است. #سلطان_عادل یک جنبه ثبوتی دارد و یک جنبه اثباتی دارد. جنبه ثبوتی آن، این است که عادلانه به سلطنت و حکمرانی بپردازد اما جنبه اثباتی آن نیز از آن کمتر نیست و آن اینست که مردم این سلطان را عادل بدانند.
چنانچه حکومت عادلانه ای باشد اما مردم آن را توسط القائات منافقان و بدخواهان و معاندان ندانند مسلم است که آن اثر خیر و برکت و رحمت را برای جامعه نخواهد داشت.
در ادامه حدیث بدین مطلب اشاره شده که #اقامه_یک_حد از شصت سال عبادت پاک کننده تر است.
من بیان این روایت را این گونه باز سازی می کنم چنانچه فاعل #اقامه_حد حکومت اسلامی به پشتوانه جامعه اسلامی باشد، این اقامه از شصت سال عبادت آن جامعه، برای آن جامعه پاک کننده تر است!!! تنها و تنها اقامه یک حد!!!
.

#نقدي_بر_گفتمان‌محوری (3)

#اميد_فشندی
#یادداشت_77
#جلسه_202
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد

#نقدي_بر_گفتمان‌محوری (3)

گفتمان‌سازی در مباحثات ما به كانون راهبری جامعه، يعني وليّ‌فقيه گره خورده است، به‌گونه‌ای كه تنها شخص #وليّ‌فقيه است كه چشمه‌ی جوشان گفتمان است نه يك #عاقله‌ی_نخبگانی و انقلابی، حتی از #مجلس_معظم_خبرگان_رهبری نيز عملا #سخنی_نو تا جهان فكری-فرهنگی مردم ايران را تازه كند، شنيده نمی‌شود.

اين الگو، علاوه‌براينكه لايه‌ی #نخبگان را يا اساسا ناديده می‌گيرد يا به مقام #مقرّر منويات وليّ فرومی‌كاهد، در اين برهه‌ی حساس كه مسئله‌ی #رهبر_بعدی_انقلاب مطرح است، عملا گفتمان‌سازی طرح و فرمان وليّ‌فقيه فعلی چقدر به‌صرفه و راهبردی است؟

اهمیت مرکز ثقل داشتن بافت مسائل ملی و نقش مهم #رهبران_اجتماعی در این جهت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_112
#جلسه_201

💠 اهمیت مرکز ثقل داشتن بافت مسائل ملی و نقش مهم #رهبران_اجتماعی در این جهت

☑️ #معرف_یادداشت: در ادامه بحث #امتداد_امروزین_توحید که دو گفتمان #هویت و #پیشرفت به عنوان امتداهای امروزین توحید مطرح شد، بحث #گفتمان_منتخب برای وضعیت امروز انقلاب مطرح شد و از اینجا وارد بحث #روش_تعیین_گفتمان شدیم. در این بحث نیز تعیین #اقدام_راهبردی و #پوشش_گفتمانی دو بحث مهمی بودند که مطرح شد؛ ذیل بحث اقدام راهبردی بحث مهمی مطرح شد که اهمیت این تعیین اقدام راهبردی را نشان می داد؛ در این یادداشت کمی به این زاویه نگاهی که جناب #استاد_فلاح مطرح فرمودند توجه می کنیم.

🔺 نقش رهبران جامعه در جهت دهی به جامعه یافتن همین مراکز ثقل در هر دوره است که کل سرمایه ها به سمت آن مرکز ثقل جهت دهی شوند؛ اساساً شخص یا اشخاص یا دستگاهی که قدرت ایجاد قبله و جهت دهی سرمایه ها را دارد در یک #گارد_رهبری قرار گرفته است و رهبران واقعی جوامع این افراد هستند. رهبر کارش سمت و سو دادن به سرمایه هاست.
🔺 برای حرکت دادن جامعه و رسیدن به #پیشرفت و #سعادت همانقدری که امور کلان و بنیادینی مثل اینکه #نظریه_پیشرفت و #نظریه_سعادت شما چیست مهم و ضروری است؛ اینکه در راستای رسیدن به آن غایت نهایی که تعیین کرده ای در این شرایط و موقعیت خاص، به چه شکل سرمایه ها را جهت دهی می کنی بسیار مؤثر است. گام های بزرگ همیشه خُرد می شود و تبدیل به گام های کوچک می شوند، راه های طولانی همیشه قدم به قدم طی می شوند؛ لذا اگر مقصد مهم است مسیر هم مهم است؛ ممکن است برای رسیدن به یک مقصدی مسیری انتخاب شود که اینقدر سنگلاخ باشد که همه سرمایه های اجتماعی شما را گیج کند و در نهایت جامعه را از آن آرمان منصرف کند.
🔺 لذا تعیین #اقدام_راهبردی یعنی رهبری کردن روی زمین! یعنی آن آرمان ها و اهدف کلان را آوردن و علی الارض متحقق کردن؛ رهبران اجتماعی به همان میزان که وظیفه تعیین خطوط کلی و کلان و محافظت از آرمان های نهایی و غایی جامعه را دارد و اساسا همین ها هستند که سوخت بار و انرژی جامعه برای حرکت و پیشرفت می شوند؛ به همان میزان وظیفه جهت دهی سرمایه ها و مترکز کردن دارایی های بالفعل جامعه بر روی نقاط کلیدی و حساسی که با تأکید بر آن ها جامعه به سلامت در مسیر پیشرفت برای رسیدن به آن غایات کلان و اساسی گام بر می دارد؛ را نیز بر عهده دارند.
🔺 اگر رهبران اجتماعی صرفا دعوت کننده جامعه به آن غایات نهایی و کلان باشند، تبدیل به موعظه گرانی خواهند شد که همیشه هاله ای از نور آن ها را گرفته و در ابرها سیر می کنند و هیچ وقت دامن مقدسشان به گِل زمین آلوده نخواهد شد و صرفاً موجوداتی #گوگوری_مگوری می شوند که هر وقت از شدت مشکلات و مصائب دنیا جامعه به فشار آمد برای دمی غفلت به این پدران روحانی مراجعه می کنند. و مستکبرین عالم عاشق این پدران روحانی هستند که هم خود را به خریت مقدس مآبی بزنند و هم افراد جامعه را گوسفندانی رام کنند که در خدمت اهواء آن ها قرار بگیرند.

🏷 «پول و قدرتِ پولى امروز توانسته ظريف‏ترين، لطيف‏ترين و شيواترين حقايق عالم ماده را هم در خدمت بگيرد؛ همين هنرى كه جوان عزيزمان آمدند اينجا گفتند. امروز برجسته‏ترين و تواناترين مجموعۀ سينمايى دنيا در «هاليوود» است. شما ببينيد هاليوود در خدمت چيست، در خدمت كيست، در خدمت كدام فكر و كدام جهت و كدام خواب براى بشريتِ بيچارۀ رو به رشد است؟ … در خدمت اشاعۀ فحشا، اشاعۀ پوچى، اشاعۀ بى‏هويتى انسان، در خدمت خشونت، در خدمت مشغول كردن بدنۀ ملت‌ها به يكديگر است تا طبقۀ متعالى و بالا بتوانند بى‏دغدغه زندگى كنند. سينما كه يک هنر بسيار پيشرفته و مدرن است، اين‏گونه است؛ شعر هم همين‏طور است؛ قصه هم همين‏طور است؛ نقاشى هم همين‏طور است؛ انواع شعبه‏هاى هنر همين‏گونه است.

قدرت‏هاى اقتصادى از دين هم استفاده مى‏كنند؛ از كليسا هم استفاده مى‏كنند. يكى‌دو سال پيش، من كتابى از نويسنده‌ای امريكايى خواندم كه در اينجا ترجمه و چاپ و منتشر شده است. او در اين كتاب استفادۀ قدرت‌ها را از مجموعۀ دستگاه و تشكيلات كليسا تشريح مى‏كند. من كليسا را كه اسم مى‏آورم، نه اينكه مى‏خواهم بگويم مسجد آن‏طورى نيست؛ نخير، قدرت و پول و زر و زور از مسجد و معنويات هم استفاده مى‏كند.
سلطۀ پول بر دنيا خيلى چيز عجيبى است. نتيجۀ آن، فقر عظيم جهانى، گرسنگى چند ميليارد انسان، تربيت غلط و ضدمعنوى نسل‏هاى رو به رشد بشر، جنگ‌هاى تحميل‏شدۀ بر ملت‌ها و بازيچه قرار گرفتن سازمان‏هاى بين‏المللى است‏.
بيانات رهبر انقلاب در ديدار جمعى از دانشجويان برگزيده و نمايندگان تشكل‏هاى دانشجويى (24/07/1384).

اقدام راهبردی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مهندسی_فرهنگی
#اقدام_راهبردی
#یادداشت_46
#احمد_قوی
#جلسه_201

اقدام راهبردی
1️⃣ ایده ی تعیین و هدف گیری اقدام راهبردی بسی جداب و شورآفرین است. چرا که امید به موفقیت و شوق پیروزی را چندین برابر خواهد کرد. ولی مخاطراتی هم متوجه این رویکرد می تواند باشد.
مثلا اگر به هردلیلی اقدام راهبردی غلط تشخیص داده شود باعث می شود که به یک باره قافیه را به دشمن واگذار کنیم!

2️⃣ نوع مناسبات اقدام راهبردی با کلیت صحنه حیات امروز انقلاب اسلامی باید به گونه ای باشد که به طور مشخص به سرانجام رساندن این اقدام موجب ارتقای تمام مولفه ها بشود! فلذا ابعاد و جایگاه مساله باید به گونه ای باشد توانایی ایفای نقش رئیسی را داشته باشد

3️⃣ تشخیص و فهم اقدام راهبردی از یک سو نیازمند فهمی مقتدر از مبانی و گفتمان زمینه ای و از سویی نیازمند اشراف و شناخت دقیق و واقعی از #میدان_انقلاب است.

#ریاضت_یادداشت نه چندان دلچسب

آیا گفتمان رسول اکرم ص منحصر در پیام قرآن است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_57
#جلسه_201

❓سوال مطروحه:
آیا گفتمان رسول اکرم ص منحصر در پیام قرآن است؟

نه آنکه مفاد گفتمانی رسول اکر ص منحصر در پیام قرآن باشد. اما قرآن نقشی اصلی و رئیسی در عملیات گفتمانی پیامبر بازی میکند.

تمام حیات پیامبر و زندگانی پیامبر و سخنان و بیانات ایشان سراسر در عملیات گفتمانی ایشان حضور دارد. اما آنچه که از تاریخ صدر اسلام بر می آید نقش بی بدیل قرآن و امتداد آنها در سازمان قراء و حفاظ و کتاب می باشد.

اینکه فرستادگان نبی ختمی به حبشه قرآن میخوانند.

اینکه هر جمعی که نبی ختمی ص به جایی گسیل میکند ضرورت تلاوت آیات را بر ایشان یادآوری میکند شاهد این مدعاست البته که بایستی مدقانه تر صحنه را جست و به تعبیر رهبری حیات و زندگانی نبی ختمی ص را بایستی میلیمتر میلیمتر مورد فحص و بررسی قرار داد.

❓سوال مطروحه:
جریان منع حدیث را چرا در تقابل با نهضت گفتمان سازی نبوی خوانش کنیم؟!

به نظر بنده جریان منع حدیث بیش از آنکه نهایتا در کنترل تحریف نهضت نبوی موفق باشد و کنترل و مخفی کردن واقعیتهای حیات نبوی موفق بود.
به عبارت دیگر کتمان و اخفا و تحریف از ابزارهای جریان باطل در امتزاج حق و باطل است.
در حالیکه با حضور قرآن و سیطره گفتمان قرآن میتوان احادیث سره از ناسره را تشخیص داد و البته رکن رکین امام میتوانست این مهم را میسور سازد.

اما با غصب جانشینی نبی ختمی و به حاشیه راندن امامت
و نیز با میرا شدن نهضت گفتمان سازی نبی ختمی به واسطه منع کتابت قرآن و نیز منع حدیث

زمینه برای تحریف و کتمان حقیقت تسهیل گشت.

چرا انقدر بر مقوله‌ي گفتمان تأكيد مي‌شود؟

#اميد_فشندي
#جلسه_200
#يادداشت_75
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد

#نقدي_بر_گفتمان‌محوري (1)

چرا انقدر بر مقوله‌ي گفتمان تأكيد مي‌شود؟
چرا گفتمان‌سازي را راهبرد اصلي هدايت اجتماعي مي‌دانيم؟

مكاتب اخلاقي و تربيتي بزرگان شيعه در ارتباط با مردم، نه دنبال گفتمان‌سازي بوده‌اند و نه در پي فراگيركردن يك انديشه‌ي اجتماعي؛ هميشه تك‌تك مردم ارزش و اولويت بيشتري براي تعليم و تربيت و تزكيه داشته‌اند.

گفتمان، معطوف به قدرت است اما با زبان نرم
گفتمان به‌جاي آنكه با زور و عوامل بيروني بخواهد آدم را به بند بكشد، فضايي تنفسي ايجاد مي‌كند كه ناخودآگاه، اراده‌ي مردم را سودهي مي‌كند.

گفتمان‌سازي در جوامعي بيشتر كارآيي دارد كه بر مدار قانون و ساختارهاي حقوقي و نظم سياسي-اجتماعي كارآمد و شفاف و پاسخ‌گو نمي‌چرخند … کار به ایدئولوژی می‌رسد.

نرم افزار گفتمان سازی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_38
#جلسه_200
#پیشنهاد

به نظر می آید جدای از اینکه نرم افزار گفتمان سازی به عنوان یک عنصر هویت ساز تمدن اسلامی باید به صورت کلی تبیین و جا نمایی در پیکره حرکت انقلابی شود، ولی این موضوع باید به صورت دقیق اضلاع، سطوح و عمقش کاملا شفاف گردد؛ زیرا که بیان شد تقریبا غالب مسایل نظام از همین طرق قابل حل است.

لذا پیشنهاد میشود در همین برهه از بحث در چندین مسئله که ادعا میگردد این مسائل از طریق گفتمان سازی در تاریخ انقلاب، حل شده کاملا بر نرم افزاری که در این مباحثات به آن میرسیم تطبیق شود و با یک عملیات کاملا کارگاهی به دقت این نرم افزار بیافزاییم.

حتی میتوان پروژه محور، گروه بندی بین دوستان صورت گیرد و هر گروه از ما یک مسئله را طبق نرم افزار تبیین شده، تطبیق و در کلاس ارائه کند و مورد بحث قرار گیرد.

بهترین دوره تاریخ و طولانی ایران چیست؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_53
#جلسه_200

🔰پرده اول: بهترین دوره تاریخ و طولانی ایران چیست؟ چه ویژگی و خصوصیتی دارد؟

بعد ديگر قضيه اين است كه در اين سه هزار و صد سال تاريخ ايران- كه نماد آن، همدان است- ما مردم ايران آيا آنچنان كه پيغمبران الهى و اديان الهى و بعثت الهى از انسان خواسته است، بر سرنوشت خود حاكم بودهايم؟ خودمان را يافتهايم؟ براى آيندهى خودمان طراحى كردهايم؟ بهترين دورههاى اين تاريخ طولانى و كهن، دورههايى است كه پادشاه ديكتاتورِ باعرضهاى سر كار بوده؛ او براى ما تصميم گرفته؛ او براى ما آينده را طراحى كرده؛ او كشورگشايى كرده. ملت ايران بهعنوان يك ملت و يك مجموعه، تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامى فرصت و مهلت اين را نيافت كه براى خود چشماندازى تعريف كند؛ آن چشمانداز را انتخاب كند؛ براى آن چشمانداز برنامهريزى كند و به سوى آن چشمانداز حركت كند. تا چشمانداز را براى خود تعريف نكنيم، هيچ كار درستى صورت نخواهد گرفت- همهاش روزمرّگى است- بعد از آنكه تعريف كرديم، اگر برنامهريزى نكنيم، كارِ بىبرنامه به سامان نخواهد رسيد. بعد از آنكه برنامهريزى كرديم، اگر همت نكنيم، حركت نكنيم، ذهن و عضلات و جسم خود را به تعب نيندازيم و راه نيفتيم، به مقصد نخواهيم رسيد؛ اينها لازم است.» (17/ 04/ 1383)

🔰پرده دوم:
پروژه انقلاب چیست؟
اقدام اصلاحی مادر انقلاب چیست؟
گام امروز انقلاب چیست؟
امروز چه مسئله اصلی و رئیسی بایستی حل شود تا دیگر مسائل حل شوند؟
امروز چه چیزی در رأس امور است؟
امروز چه بکنیم حیات در رگ رگ امروز جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی جاری میگردد؟

ممکن است کسی مدعی گردد که اساسا در حیات اجتماعی انسان اینگونه نیست که چنین چیزی وجود داشته باشد که با تاکید بر آن بتوان کل صحنه را دگرگون ساخته و صحنه را عوض کند…..

اما گویا رهبران انقلاب با این ادعا موافق نیستند…

رهبری در بیانات ابتدایی میگویند باشکوه ترین تاریخ ایران آن زمانی بوده است که پادشاه مستبدی تصمیم و پروژه خویش را به پروژه مردم ایران مبدل ساخته و از ایشان بازی گرفته است!!!

حالا آیا این امت مستقل در پیوند با امام خویش نمی تواند به این درک و فهم برسد که پروژه ای این چنین که ظرفیت های وی را اثاره کند منتخب خویش سازد؟!

آن زمان که سید الشهداء علیه السلام راه کربلا در پیش گرفت همین بود

آن زمان که امام گفت شاه باید برود همین اتفاق افتاد

آن زمان که امام گفت جنگ در راس همه امور است همین دست فرمان حضور داشت

آن زمان که رهبری الگوی پیشرفت و گفتمان پیشرفت را مطرح ساختند همین رویه در پیش گرفته شده بود…

و …

مثال ها از این دست فراوان است…

🔰پوشش گفتمانی، حامی و پشتیبان اقدام راهبردی
اگر اقدام راهبردی امام ره این بود که شاه باید برود مادامی که این ضرورت تبدیل به ذهنیت فراگیر نشود و از ذهن و قلب مردم ایران بر سر مشت ها و فریادهایشان بیرون نریزد محقق نخواهد شد.
فلذا اقدام بیرون کردن شاه زمانی میسر است که پوشش گفتمانی شاه باید برود گفتمان شاه شیعه است و شاه ظل الله است و … را کنار زده و تبدیل به ذهنیت فراگیر مردمی گردد.

اگر اقدام راهبردی امام ره ادامه جنگ تا فتح بیت المقدس یا رفع فتنه طاغوت از عالم بود تا آن زمانی میتواند حضرت امام ره تاکید بر این اقدام راهبردی کند که پوشش گفتمانی پشتیبان و حامی و زمینه ساز و تسهیل گر وقوع این اقدام راهبردی باشد. مادامی که این پشتیبانی گفتمانی و این پوشش گفتمانی نباشد یا تضعیف گردد طبعا اذهان نخبگان و یا عموم مردم ممکن است به امورات دیگر مشغول گردد.

یک مثال تیز و البته پرت دیگری بزنم تا مقوله واضح تر گردد
اگر اقدام امروز راهبردی مان را برداشتن مرز ایران و عراق بدانیم
فلذا گفتمان وحدت و اخوت میان دو ملت ایران و عراق را بایستی رقم بزنیم
فلذا مفاد گفتمانی ما بایستی ناظر به این مهم بایستی باشد
و البته پوشش گفتمانی ما بایستی این مفاد گفتمانی که گفتمان وحدت را به ارمغان می آورد سرلوحه اقدامات ما قرار بگیرد.

بیانیۀ مأموریت انبیاء در 4 بند

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_54
#جلسه_200

ما چه ایده های اصلاحی ای میتوانیم به عنوان ایده های اصلاحی مطلوب بشناسیم؟
#بیانیه_مأموریت انبیاء علیهم السلام چه سخنی برای ما دارد؟

🔰 بیانیۀ مأموریت انبیاء در 4 بند

«چهار عمل اصلی» که در «بیانیۀ مأموریت انبیاء در قرآن» بیان شده، را می‌توان چارچوب اصلاح یک جامعه دانست:

«هوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ؛
یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ،
وَ یُزَکِّیهِمْ،
وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ،
وَ الْحِکْمَةَ»(جمعه/2)

1️⃣یتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه یعنی گفتمان سازی
تلاوت یعنی ذهنیت ها را سودهی کردن.
«یَتْلُوا» از مادّه «تلاوت» به معناى پى در پى در آوردن است، لذا هنگامى که عباراتى پى در پى (و روى نظام صحیح) خوانده شود از آن تعبیر به تلاوت مى کنند…
گفتمان نیز همین است که مفادی را آنقدر زمزمه میکند، تکرار میکند تا مقبول بیفتد و تبدیل به باور شده و مورد طلب و زمزمه و خواست انسان قرار بگیرد.

اضلاع سازمان گفتمان سازی نبی ختمی ص
💠سازمان قرّاء
💠سازمان حفاظ
💠سازمان کُتّاب

این سه، سه ضلع سازمان گفتمان سازی نبی ختمی ص بوده اند. سازمانی که پیام قرآن را تلاوت میکرده اند(بخوانید گفتمان میکرده اند)

در مکه پیام های توحیدی و پیام معاد گفتمان می شده است به عبارتی پوشش گفتمانی برای نهضت نبوی بوده است

و مدینه یعنی سور مدنی پیامهای ناظر به حکومت و ارکان حکومت گفتمان میگشته است به عبارتی پوشش گفتمانی برای حکومت نبوی بوده است.

در ادامه در عصر خلفا(لعنة الله علی الظالمین) به واسطه منع حدیث سازمان روایت لطمات جبران ناپذیری میخورد…

اما در عصر معصومین علیهم السلام سازمان روایت با پی ریزی و زیر سازی حضرت سجاد علیه السلام و در ادامه باقرین علیهم السلام بنایی عظیم ساخته می شود.

البته سازمان روایت در عصر معصومین علیهم السلام کارکردهای متنوعی داشته است که یکی از برجسته ترین آن ها گفتمان سازی بوده است.

ایده گفتمان و گفتمان سازی از آن جهت ارجمند است که از جنس فرهنگ بوده و به واسطه غنی سازی فرهنگی به دنبال اثاره دفائن عقول و شکوفایی عزم و اراده انسانیست.

تلاوت یا به تعبیری گفتمان سازی یکی از بهترین راهبردهای تحقق تبیین است.

در ادامه دو فیش تقدیم میگردد👇👇👇

در عالم فرهنگ بایستی گره‏گشایی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گره‏های ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتی نیز در بیان لازم است.۱۳۸۸/۰۶/۱۴

وظیفه‌ی دوّم[تشکهای دانشجوی] تبیین[است]؛ تبیین. تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمی‌افتد، جسمها به‌کار نمی‌افتد؛ این فرقِ بین تفکّر اسلامی و تفکّرات غیر اسلامی است.۱۳۹۵/۰۴/۱۲

پ.ن:
امیدوارم در ادامه بتوانم با تقریر دیگر بندهای بیانیه مأموریت انبیاء علیهم السلام به تبیین مسئله مورد نظر پرداخته و نهایتا نسبت این بندها با یکدیگر را مشخص سازم.

یتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه یعنی گفتمان سازی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_55
#جلسه_200

ما چه ایده های اصلاحی ای میتوانیم به عنوان ایده های اصلاحی مطلوب بشناسیم؟
#بیانیه_مأموریت انبیاء علیهم السلام چه سخنی برای ما دارد؟

🔰 بیانیۀ مأموریت انبیاء در 4 بند

«چهار عمل اصلی» که در «بیانیۀ مأموریت انبیاء در قرآن» بیان شده، را می‌توان چارچوب اصلاح یک جامعه دانست:

«هوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ؛
یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ،
وَ یُزَکِّیهِمْ،
وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ،
وَ الْحِکْمَةَ»(جمعه/2)

1️⃣یتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه یعنی گفتمان سازی

بر خلاف آنچه که ادعا می شود که کارکرد گفتمانسازی در جوامعی است که بر مدار قانون و ساختارهاي حقوقي و نظم سياسي-اجتماعي كارآمد و شفاف و پاسخ‌گو نمي‌چرخند فلذا تلاوت/گفتمان سازی به عنوان پدیده ای که میتوان ایدئولوژی را حقنه کند بایستی گفت که ساختارهای حقوقی و نظام دیوانسالاری آن نوع حکومتی است که ما مقبول نمیدانیم.

به عبارت دیگر از آنجا که ما مدل حکمرانی نظام دیوانسالاری یا به تعبیری نیشن-استیت را قبول نداریم و منبع قدرت را اراده ساختار و حاکمیت ندانسته ایم و در مقابل به دنبال نظام امت-امامت و امامت همگاری و رهبری مردم هستیم راهبرد گفتمانسازی را در پیش گرفته ایم.

چرا که در نظام امت-امامت نظم اجتماعی فرهنگی سیاسی امنیتی اقتصادی بر اساس شعور همگانی و امامت همگانی و مسئولیت همگانیست که رقم میخورد فلذا غنی سازی اتمسفر فکری فرهنگی امری بس مهم و ضروری و غیر قابل انکار تلقی میگردد فلذا مقوله گفتمانسازی یا به تعبیر قرآن تلاوت امری بس انکار ناپذیر در امر هدایت نظام امت-امامت می باشد.